سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی و به لاله های غریبش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر ِ غریبش
❤ |
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی و به لاله های غریبش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر ِ غریبش
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016), نرگس منتظر (03-07-2017)
❤ |
« آجرک الله يا بقيةالله »
روزی اینجا بهار داشته است
چهار سنگ مزار داشته است
به حریمش پناه میبرده
هرکه با هرکه کار داشته است
مثل مشهد ، در حرم زائر
از خودش اختیار داشته است
شانه ي بی قرار و لرزان و
گونه ی آبدار داشته است
اشک با پلک ، رو به روی ضریح
آشکارا قرار داشته است
روزگاری به خادمی ِبقیع
جبرئیل افتخار داشته است
روی زوار باز بوده حرم
ساعت دو سه چهار داشته است
شاخه هایش به سنگ محکوم است
هر درختی که بار داشته است
گیرم اینجا خراب هم باشد
دائما آفتاب هم باشد
دل مهم است بین ما واقعاً
گیرم اصلاً طناب هم باشد
گاهی مثل بقیع میبایست
در زیارت شتاب هم باشد
این خودش باب رحمت است اگر
زدن شیعه باب هم باشد
پیرهن خود ضریح خواهد شد
زیر آن گر کتاب هم باشد
چون که اُمّ البنین در این خاک است
باید اینجا رباب هم باشد
باید اینجا شبیه کرب و بلا
ناله ی آب آب هم باشد
باید اینجا حرم درست کنند
چار تا مثل هم درست کنند
با امام حسن سزاوار است
چند باب الکرم درست کنند
با طلا دور مرقد سجاد
بیتی از محتشم درست کنند
به تولای باقر و صادق
صحن دارالقلم درست کنند
نزد ام البنین نمادی از
مشک و دست و علم درست کنند
"دودمه" نه در این مکان باید
شاعران "چاردم" درست کنند
با کریمان "کریم خانی"ها
قطعه ی "آمدم" درست کنند
دورگنبد چهار گلدسته
ولی از داغ خم درست کنند
کاش هرچیز را نمی سازند
کوچه را دست کم درست کنند
کوچه را در ادامه ی طرح ِ
از حرم تا حرم درست کنند
مهدی رحیمی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016), نرگس منتظر (03-07-2017)
❤ |
ای تربت مطهر!
ای آنکه بر تربت تو، جای جای، نشانه پای حبیب ما و اثر اشکهای غریبانه او باقیست!
ای کاش ما بجای خاک تو بودیم
و هنگامی که آن یار غایب از نظر به زیارت قبور میآمد
بر پای او بوسه میزدیم
بشنو از این قبرها بانگ اناالمظلوم را
تا که مهدی باز آید، این ندا دارد بقیع
تا شود ثابت که نور حق نمیگردد خموش
گرچه ویران شد، جلال کبریا دارد بقیع
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه
سالروز تخریبِ خاک بهشت و نیستان غربت، بر عاشقان زیارت بهشت تسلیت باد.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016)
❤ |
ای بقیع با ما سخن بگو
با ما از رازهای سر به مُهری که در سینه داری بگو
بگو، با ما بگو
لابد صدای گریه غریبانه آن یار را
هنگامی که بر غربت اسلام میگرید، شنیدهای؟
بگو، با ما بگو که حبیب ما
در رازگوییهای علیوار خویش
و در مناجاتهای سجادگونهاش، چه میگوید
شب که تنها میشود با خلوت روحانی اش
ای مدینه انـتظار میهمان دارد بـقـیـع
شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته است
زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016)
❤ |
تخریب قبور ائمه بقیع-استاد غلامرضا سازگار
کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع
تا سحر میسوختم چون قلب زوار بقیع
کاش میشد مخفی از وهابیان سنگدل
مینهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع
قبه و قبر و رواق و خانه و گلدسته داشت
ای مدینه از چه ویران گشت آثار بقیع
نیست حق گریهاش بر چار قبر بیچراغ
زائری کز راه دور آید به دیدار بقیع
ماه، زائر، اختران، اشکند و گنبد، آسمان
صورت مهدی شده شمع شب تار بقیع
آب، خون و دانه اشک و نالهاش سوز جگر
هر که شد مرغ دل زارش گرفتار بقیع
گر زنان را نیست ره در این گلستان، غم مخور
شب که خلوت میشود زهراست، زوار بقیع
اینکه آثارش بوَد باقی میان دشمنان
دست حق بودهست از اول نگهدار بقیع
گر به دقت بنگری بر این امامان غریب
میچکد پیوسته اشک از چشم خونبار بقیع
بس که آغوشش پر است از لالههای فاطمه
بوی جنت خیزد از دامان گلزار بقیع
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016)
❤ |
بقیع، مزرعه غم و کشتزار اندوه است.
مدینه، همچنان مظلوم است و ...
بقیع مظلومتر!
اهلبیت همچنان غریباند و ...
پیروانشان غریبتر!
رنجنامه نانوشته شیعه،
بر خاک و سنگ این مزار،
گویا از هر زمان روشن تر
برتارک بقیع به شِکوه و شهادت ایستاده است.
بقیع، بقعهای خاموش و تاریک است،
اما روشن از نور امامت.
بقیع، آشنایی غریب است،
همدم غربت در جمع آشنایان.
درخت غم و اندوهی که در غریب آبادِ بقیع میروید،
ریشه در مظلومیتی ۱۴۰۰ ساله دارد.
در بقیع،عقدههای دل با سرانگشت اشک،
گشوده میشود و اشک دیده،
زخمدل و سوز درون را تسکین میدهد.
در بقیع، اشک است که سخن میگوید
و حال، گویاتر از قال است
و چشمهای اشکبار،
ترجمان دلهای داغدار و بیقرار است.
در بقیع، روضه لازم نیست،
بقیع مرثیه مجسّم است.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016)
❤ |
اينجا بقيع عشق است ، گنبد چرا ندارد
هرکس نبوسد اين خاک در کعبه جا ندارد
قسم به جان زهرا(س)، قسم به اشک طه
غربت اين زمين را ،کرب و بلاندارد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (13-07-2016)
❤ |
بقیع، مزرعه غم و کشتزار اندوه است.
مدینه، همچنان مظلوم است و ...
بقیع مظلومتر!
اهلبیت همچنان غریباند و ...
پیروانشان غریبتر!
رنجنامه نانوشته شیعه،
بر خاک و سنگ این مزار،
گویا از هر زمان روشن تر
برتارک بقیع به شِکوه و شهادت ایستاده است.
بقیع، بقعهای خاموش و تاریک است،
اما روشن از نور امامت.
بقیع، آشنایی غریب است،
همدم غربت در جمع آشنایان.
درخت غم و اندوهی که در غریب آبادِ بقیع میروید،
ریشه در مظلومیتی ۱۴۰۰ ساله دارد.
در بقیع،عقدههای دل با سرانگشت اشک،
گشوده میشود و اشک دیده،
زخمدل و سوز درون را تسکین میدهد.
در بقیع، اشک است که سخن میگوید
و حال، گویاتر از قال است
و چشمهای اشکبار،
ترجمان دلهای داغدار و بیقرار است.
در بقیع، روضه لازم نیست،
بقیع مرثیه مجسّم است.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
رازها داری درون سینه پنهان ای بقیع
نیست چشمی که نباشد بر تو گریان ای بقیع
گر شود روزی سکوت خویشتن را بشکنی
هستی از غم می شود بی تاب و حیران ای بقیع
لاله و یاس و شقایق پرپر از باد خزان
خفته در آغوش تو از باغ جانان ای بقیع
مجتبی دلبند زهرا با دل صد چاک او
گشته از زهر جفا نزد تو مهمان ای بقیع
باقرالعلم النبی و صادق و سجاد را
همچو جان بنموده ای در خویش پنهان ای بقیع
خلق می گویند زهرا خفته در آغوش تو
ریخته بر روی تو اشک فراوان ای بقیع
ای زمین مهمان نوازی کن شکسته پهلویش
پشت درب خانه از بیداد عدوان ای بقیع
بازوی او زخمی و رخساره اش باشد کبود
رحم کن قلب پیمبر را مسوزان ای بقیع
حضرت پیغمبر از نزدیک باشد ناظرت
بیش از این هرگز مکن او را پریشان ای بقیع
روزگاری گنبد و گلدسته هایی داشتی
آب بستند و تو را کردند ویران ای بقیع
درب های تو برروی زائرانت بسته است
نیست راحت بهر دیدار تو مهمان ای بقیع
کاش می شد مهدی زهرا زغیبت می رسید
تا که می شد جلوه گر آن قبر پنهان ای بقیع
عالم امکان رها می شد زجور ناکسان
خاک کویت می شد از نو چون گلستان ای بقیع
گرچه داری قلبی از آتش فروزانتر ولی
می شود هر قلب سوزان در تو درمان ای بقیع
ای نگین حلقه ی عالم زغربت غم مخور
عاقبت روزی شود رنج تو پایان ای بقیع
حبیب اله موحد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
خون بریزید از دیده،ای دل،کعبه ی جان شد خراب
آستان پاک و نورانیِ جانان شد خراب
این اهانت ها از آن روزی شروع گردید که
بعدِ احمد در مدینه،بیت الاحزان شد خراب
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 13-07-2016 در ساعت 17:21
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)