در آیه کهف چنین آمده است: اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً؛
آیا گمان کردى داستان اصحاب کهف و رقیم از نشانههاى بزرگ ما است.
در این که اصحاب رقیم کیانند، بین مفسران و محدثان اختلاف نظر است، بعضى بعضى گفتهاند:
رقیم کوهى است که غار اصحاب کهف در آن جا است، بعضى گفتهاند: رقیم نام قریهاى بوده که
اصحاب کهف از آن خارج شدند، به عقیده بعضى رقیم نام لوح سنگى است که قصه اصحاب کهف
در آن نوشته شده است و سپس آن را در غار اصحاب کهف نصب کردهاند و یا در موزه شاهان نهادهاند،
و به عقیده بعضى رقیم نام کتاب است، و به عقیده بعضى دیگر، منظور ماجراى سه نفر پناهنده به غار
استکه داستانش چنین مىباشد.
در کتاب محاسن برقى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم چنین نقل شده: سه نفر عابد از خانه
خود بیرون آمده و به سیر و سیاحت در کوه ودشت پرداختند، تا به غارى که در بالاى کوه بود رفته و در آن
جا به عبادت مشغول شدند، ناگاه (بر اثر طوفان یا...) سنگ بسیار بزرگى از بالاى غار، از کوه جدا شد غلتید
و به درگاه غار افتاد به طورى که درِ غار را به طور کامل پوشانید، آن سه نفر در درون غار تاریک ماندند، آن سنگ
به قدرى درِ غار را پوشانید که حتى روزنهاى از غار به بیرون به جا نگذاشت، از این رو آنها بر اثر تاریکى، همدیگر
را نمىدیدند.