صفحه 9 از 9 نخستنخست ... 56789
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 86 , از مجموع 86

موضوع: برای ریحانه (رهنمودهایی برای دختران جوان )

  1. Top | #81

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    6.دختر یزید انصاری

    اسماء دختر یزید انصاری، به نمایندگی از زنان عصر خود، خدمت پیامبر اسلام (ص) که میان اصحاب خود نشسته بودند، شرفیاب شد و پس از عرض سلام به نمایندگی از زنان گفت:
    سخن من سخن تمام زنان، از شرق تا غرب عالم است، یعنی من درد دل آنها را باز می گویماا علاوه ب راین، کسانی مرا خدمت شما فرستاده اند تا به محضر شما عرض کنم: با این که شما پیامبر مردان و زنان هستید و ویژگی خاصی در نبوت نسبت به مردان ندارید و ما زنان نیز چون مردان به شما ایمان آورده ایم و در تحمل بارز ندگی به مردان کمک می نماییم، خانه داری می کنیم، غذا می پزیم، پارچه برای لباس مردان می بافیم، حافظ اموال آنها و تربیت کننده فرزندانشان هستیم، با رنج و ناراحتی، فرزند می آوریم و مسئولیت اداره اداخل خانه ب رعهده ماست؛ در حالی که بیشترین فضیلت از آن مردان است! ما در فضایل اجتماعی، مانند تشبیع جنازه و نماز جمعه سهم کمتری داریم.
    پیامبر از سخنرانی این زن و فصاحت و بلاغتش در شگفت شدند. رو به اصحاب خود کردند و فرمود: «آیا تاکنون سخنرانی و بحث و مذاکره دینی بهتر از این شنیده اید؟» گفتند: نه. خیلی خوب صحبت کرد و استدلال محکمی داشت. سپس پیامبر در پاسخ اسماء بنت یزید انصاری فرمودند:
    «شما نیز فضایل و کمالاتی دارید. تنها کافی است که خوب، شوهرداری کرده و شایسته تربیت کنید و با رضایت شوهر، رضایت خدا را جلب کنید. این کمال شما در مقابل تمام کارهای مردان و اجر و پاداش اصلاحات اجتماعی آنها کافی است.» 3
    مرحوم علامه طباطبائی این روایت را در تفسیر المیزان نقل کرده و می گوید:
    «از این روایت در می یابیم که پیامبر گرامی اسلام در سخنرانی های خود، ارزش خاصی برای زن قائل بوده است و از طرف دیگر، شرکت یک زن مسلمان به نمایندگی از خواهران دیگر در مجلسی که پیامبر در میان اصحاب خود نشسته و رساندن پیغام زنان دیگر و جواب دادن مستقیم رسول خدا (ص) و تبیین فضائل و مقامات زن، یک موضوع عادی بوده که در این روایت آمده است و پیامبر نیز این روش را تأیید و تمجید کرده و منطق و سخنرانی او را برای مردان حاضر در جلسه، تشریح نموده و از آنان درباره صحت استدلال آن زن و شیوایی کلمات وی اقرار گرفتند.» 1
    1 . منزلت زن، ص 189.
    3 . مسئله حجاب، ص 224؛ سیوطی، درالمنثور، ج 2، ص 53.


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #82

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    7.زن و نمایندگی


    در زمان حضرت علی، زنی به نام «سوده» به نمایندگی از زنان و مردان قبیله همدان برای گزارشی از وضع اجتماعی منطقه خود خدمت آن حضرت (ع) شرفیاب شد. این زن، در این ملاقات، تخلف نماینده اقتصادی مالیاتی آن حضرت و رفتار ظالمانه وی را خدمت امیرمؤمنان و پیشوای عدالت گزارش داد و از حضرت تقاضای رسیدگی نمود.
    امام (ع) فرمان عزل آن نماینده را نوشته، به دست زن دادد و فرمود: «نماینده خوبی برایتان معین کردم که روش ظالمانه او را جبران نماید.» سوده، فرمان عزل وی را گرفت و به همدان برگگشت و آن نماینده را بر کنار کرد. ناگفته نماند که قبیله همدان یکی از قبیله هایی بود که مورد عنایت خاص امیرمؤمنان علی (ع) بود. آن حضرت، بدین وسیله عمل و طرز تفکر قبیله همدان و نمایندگی سوده و شرکت زن در مسائل اجتماعی و سیاسی را امضا کرده و از قبیله همدان تمجید نموده است.
    سوده، که شاعر و سخنور نامی عصر خویش بود ـ و اشعار وی در کتاب بالغات النساء آمده است ـ در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز قوی و نیرومند بود. هنگامی که شکست سپاه حضرت علی (ع) در جنگ با معاویه (صفین) نزدیک بود، با خواندن اشعاری شیرین و دلنشین، جوانان همدان را، که از جنگ با معاویه خسته شده بودند، نیرویی تازه بخشید و آنان را به جنگ تشویق و ترغیبت کرد. تشویق وی چنان اثری بخشید که سپاهیان امیرمؤمنان (ع) را تا مرز پیروزی پیش برد. در این هنگام، معاویه حیله گر، که شکست حتمی سپاه خود را احساس می نمود، از سر مکر، قران ها را بر نیزه کرد و حیله حکمیت قران را پیش کشید و بدین وسیله لشکریان ساده لوح حضرت علی (ع) را فریب داد، و شد آنچه نباید می شد.
    معاویه پس از شهادت امیرمؤمنان علی (ع) «بسر بن ارطاه» را برای سرکوبی و اذیت و آزار مردم همدان، که از شیعیان با اخلاص علی، بودند، بدان جا فرستاد. سوده با شروع ظلم و جنایت «بسر بن ارطاه» به نمایندگی از مردم عراق به شام حرکت کرده، نزد معاویه آمد و شکایت مردم را مطرح نمود. معاویه، وقتی از نام سوده مطلع گردید، خطاب به وی گفت: «یادت هست آن روزی که پیروزی لشگریان من نزدیک بود، با سخنرانی و خواندن شعر تو، جوانان همدانی بر ضد من تحریک شدند و تو آتش جنگ را بر علیه من شعله ور ساختی؟ اکنون یا تو را همین جا خواهم کشت، یا با وضع اسفباری تو را به عراق بر می گردانم تا در بین راه کشته شوی». سوده در آن جلسه که شمار بسیاری از وزرا و کارگزاران حکومتی معاویه حضور داشتند، شعر زیر را درباره رهبری و عدالت از دست رفته امام علی (ع) خواند:
    صلی الله علی جسم تضمنه
    قبر فاصبح العدل فیه مدفوناً
    قد حالف الحقّ لا یبغی به بدلا
    فصار بالحقّ والایمان مقروناً
    درود خدا بر آن اقایی که تا زنده بود، عدالت و قسط، همراه او بود و چون از دنیا رفت، عدالت نیز با او زیر خاک، مدفون شد.
    معاویه گفت: این شعر را درباره چه کسی سروده ای؟
    سوده گفت: درباره مولای متقیان، علی ابن ابی طالب (ع)
    معاویه گفت: حال که این گونه مدافع ولایت و رهبری علی هستی، سزای تو مرگ است.
    سوده، جریان عزل نماینده مالیاتی حضرت علی (ع) را به علت ظلم و بی عدالتی وی برای معاویه تشریح کرده و گفت: علی (ع) لیاقت دارد که چنین اشعاری درباره او سروده شود، در حالی که تو لیاقت نداری، در این حال، معاویه مجبور شد تا برای حفظ ظاهر اسلامی حکومت خود، از کشتن سوده صرف نظر کند.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #83

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    8.احترام به خاله


    از امام صادق (ع) نقل شده است، مردی حضور رسول خدا (ص) آمد و گفت: در زمان جاهلیت دارای دختری شدم، او را بزرگ کردم تا به حد بلوغ رسید، لباس و زیور بر تنش کردم و به کنار چاهی آوردم و درون چاه انداختم، و آخرین سخنی که از او شنیدماین بود: «یا ابتاه؛ ای پدر جان». ای رسول خدا! اکنون پشیمانم و از شما می خواهم بفرمایید که این گناه را چگونه جبران کنم؟
    پیامبر (ص) فرمود: «آیا مادرت زنده است؟» گفت: خیر. فرمود: «آیا خاله داری؟» گفت: آری.
    فرمود:
    فابررها فانّها بمنزله الام یکفّر عنک ما صنعت؛
    به او نیکی کن؛ زیرا خاله همانند مادر است و نیکی به او گناهانت را جبران می کند. 1
    1 . محمد محمدی اشتهاردی، داستانهای اصول کافی، ج 2، ص 301.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #84

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    9.شطیطه

    شطیطه نیشابوری از زنان فاضل، مؤمن و پرهیزکار شیعه است. علامه مجلسی رحمه الله در بحارالانوار می نویسد: شیعیان نیشابور به عادت هر ساله، یکی از شیعیان را نزد امام می فرستادند تا مسائل شرعی خود را بپرسند و نیز خمس خویش را تقدیم امام کنند.
    در یک سال، ابوجعفر محمد بن ابراهیم نیشابوری را خدمت امام موسی بن جعفر (ع) فرستادند. شطیطه نیز یک درهم و یک پارچه که به دست خود رشته بود و چهار درهم بیشتر ارزش نداشت، آورد. ابوجفعر گفت: من خجالت می کشم که این ناقابل را به خدمت امام ببرم. شطیطه گفت: آنچه بر ذمه من هست، همین مقدار است و نباید در عمل به احکام خدا، حیا کرد. ابوجعفر در مدینه خدمت امام رسید. امام ضمن پاسخگویی به سؤالات، فرمود: «درهم شطیطه را بیاور». او کیسه را آورد و حضرت دست در کیسه کردند و درهم و پارچه شطیطه را برداشتند و فرمودند: «سلام مرا به شطیطه برسان و این چهل درهم و پاچه را به او بده و بگو پارچه را کفن خود قرار بدهد؛ زیرا از روز رسیدن ابوجعفر تا نوزده روز زنده خواهد بود. از آن چهل درهم، شانزده درهم خرج زندگی اش کند و 24 درهم را برای مخارج کفن و دفن خود نگاه دارد. 1 بعد از رحلت آن زن امام موسی بن جعفر (ع) برای تشییع جنازه او آمد و بر او نماز گزارد و مقداری از تربت امام حسین (ع) را در قبر او ریخت و بعد مراسم دفن، بر مرکب خویش شد که برود. فرمود: من و همه امامان بر خود لازم می دانیم در تشییع جنازه شیعیان خود شرکت کرنیم در هر شهری که باشند. پس شما سعی کنید تقوای الهی داشته باشید. 2
    1 . محمد حسن رجبی، مشاهیر زنان ایرانی، نقل از کتاب ریا حین الشریعه، ص 16.
    2 . سفینه البحار، ج 1، ص 698.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #85

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    10.ازدواج تحمیلی

    روزی خنساء دختر ابن خالد انصاری نزد رسول خدا، آمد و گفت: از پدر خود شکایت کردم.
    رسول خدا، از او احوال پرسی نمود و سپس موضوع را از دختر جویا شد. خنساء در پاسخ پیامبر اسلام (ص) عرض کرد: پدرم به اجبار مرا به عقد پسر عمویم در آورده است.
    پیامبر (ص) از این عمل پدر خنساء ناراحت شد و فرمود: «عقد پدرت درست نیست. برو با هر کس که میل داری ازدواج کن!»
    سپس پیامبر خدا (ص) ابن خالد انصاری، پدر آن دختر را خواست و به کار وی اعتراض و او را سرزنش کرد.
    3 . ابن حجر، الاصابه، ج 4، ص 289.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #86

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    11.بانوی بداخلاق


    در عصر رسول خدا (ص) بانوی مسلمانی همواره روزه می گرفت و به نماز اهمیت بسیار می داد. حتی شب را با عبادت و مناجات به سر می برد، ولی بد اخلاق بود و با زبان خود همسایگانش را می آزرد.
    شخصی به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: فلان بانو همواره روزه می گیرد و شب زنده داری می کند، ولی بد اخلاق است و با نیش زبانش همسایگان را می آزارد. رسول اکرم، فرمود:
    لا خیر فیها هی من اهل النّار. 1
    در چنین زنی خبر نیست، او اهل دوزخ است.
    1 . بحارالانوار، ج 71، ص 394.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 9 از 9 نخستنخست ... 56789

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هواپیمای ضد زیردریایی P-3 Orion (کابوس هولناک زیردریایی ها)
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن عمليات ها
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 19-04-2016, 20:09
  2. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 14-10-2015, 11:28
  3. Root کردن چیست و چه کارایی هایی دارد ؟
    توسط رایکا در انجمن مقالات آموزش و ترفندها
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 29-03-2013, 22:00
  4. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi