*خادمه رقیه خاتون(س)* (06-09-2016), عهد آسمانى (07-09-2016)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- عریضه نویسی در مسجد جمکران و انداختن آن در...
- فلسفه غیبت امام زمان (عج) چیست؟
- موعود از نگاه مسیحیت
- چرا غروب جمعه دلگیر است؟
- خانه حضرت مهدی (عج) کجاست ؟
- «خروج دجّال» از علائم ظهور یا نشانه قیامت؟
- آیا همه یاران حضرت مهدی (عج) مسلمان و شیعه...
- چرا امام زمان علیه السلام مرکز حکومت خودشان...
- آیا قیامهایی كه قبل از ظهور امام زمان(عج)...
- آیا هرگونه ارتباط با امام زمان (عج) در دوران...
❤ |
هنگامى که خداوند اذن ظهور به امام مهدى (عجل الله فرجه) بدهد، آن حضرت براى اصلاح جهانى قیام مى کند و در کنار خانه خدا در میان رکن و مقام از سیصد و سیزده یار با وفایش که فرماندهان لشکرى و کشورى حکومت حقه هستند بیعت مى گیرد، و نخستین جمله اى را که بر زبان جارى مى فرماید، آیه (بقیه الله…) است. چنانکه امام باقر (علیه السلام) مى فرماید:
(هنگامى که مهدى (علیه السلام) ظاهر شود، پشت خود را به خانه کعبه تکیه مى دهد و اولین سخنى که مى گوید، این آیه شریفه است: (بقیه الله خیر لکم ان کنتم مۆمنین).(۱)
و نیز مفضل از امام صادق (علیه السلام) روایت مى کند که فرمود: قائم (علیه السلام) پشت خود را به دیوار کعبه تکیه داده مردم جهان را مخاطب قرار مى دهد و مى فرماید: هر کس بخواهد آدم و شیث را ببیند اینک منم آدم و شیث. هر کس بخواهد نوح و سام را ببیند اینک منم نوح و سام. هر کس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند اینک منم ابراهیم و اسماعیل. هر کس بخواهد موسى و یوشع را ببیند اینک منم موسى و یوشع. هر کس بخواهد عیسى و شمعون را ببیند اینک منم عیسى و شمعون. هر کس بخواهد محمد و على (علیهماالسلام) را ببیند اینک منم محمد و على.
هر کس بخواهد حسن و حسین را ببیند، اینک منم حسن و حسین. هر کس بخواهد امامها را از اولاد حسین ببیند، اینک منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسین.
اینک به سخنانم گوش فرا دهید تا شما را از آنچه شنیده ومى دانید و آنچه تا کنون نشنیده و نمى دانید، خبر دهم… هر کس کتابهاى آسمانى را مى شناسد گوش فرا دهد..).
آنگاه امام مهدى (عجل الله فرجه) به خواندن کتابهاى آسمانى مى پردازد، و صحیفه آدم و شیث و نوح و ابراهیم – علیهم السلام – را مى خواند، و هم تورات و انجیل و زبور را… و سپس قرآن کریم را…).(۲)
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (06-09-2016), عهد آسمانى (07-09-2016)
❤ |
حضرت عیسى (علیه السلام) و امام مهدى (عجل الله فرجه) هر دو، دو پیشوا مى باشند. یکى پیغمبر ودیگرى امام. اگر آنها در محلى اجتماع کنند وامام سِمَت پیشوایى پیدا کند، قهرا نسبت به دیگرى که پیغمبر است مقتدا و پیشوا است؛ و مى دانیم که امام و پیغمبر، هر دو از ارتکاب افعال زشت و ریا و نفاق، معصوم و پیراسته مى باشند، و هیچکدام عملى را که از حریم شریعت بیرون و مخالف خواسته خدا و رسول باشد براى خود ادعا نمى کنند.
چطور عیسى که یک پیامبر است
پشت سر امام زمان نماز مى خواند؟
لذا، از این رو امام، برتر از مأموم، یعنى حضرت عیسى (علیه السلام) است که پشت سر وى نماز مى گزارد.
زیرا از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است که فرمود: (امام جماعت باید پیشواى جماعت باشد، اگر دو نفر مساوى بودند، آنکه عالم تر است، و چنانچه هر دو در علم مساوى بودند آنکه فقیه تر است، و اگر هر دو نفر مساوى بودند، آن را که خوش صورت تر است باید مقدم داشت وبا او نماز گزارد).
پس اگر امام زمان (علیه السلام) بداند که عیسى از او برتر است، جایز نیست که بر او پیشى گیرد، چه اینکه امام از هر کس آشناتر به مسائل دین و منزه تر از ارتکاب فعل مکروه است.
همچنین اگر عیسى (علیه السلام) بداند که امام مهدى (عجل الله فرجه) از او برتر است، جایز نیست که در نماز به وى اقتدا کند، زیرا پیغمبر از عمل ریا ونفاق ونیرنگ پیراسته است.بنابراین امام زمان (عجل الله فرجه) به خوبى مى داند که از عیسى (علیه السلام) برتر مى باشد، از این رو بر او مقدم مى شود، و عیسى هم مى داند که مهدى از او برتر است وبه همین جهت او را برخود مقدم مى دارد وپشت سر او نماز مى گزارد، واگر جز این بود معنى نداشت که به او اقتدا کند.
اما درباره جهاد عیسى بن مریم (علیهما السلام) در رکاب امام زمان (عجل الله فرجه) باید دانست که جهاد عبارت است از جان دادن در راه خدا به فرمان کسى که براى خدا مى جنگد، واگر جز این بود، معنى نداشت کسى به فرمان پیغمبر (صلى الله علیه وآله وسلم) جهاد کند.
و از طرفى نیز، امام (علیه السلام) در میان امت اسلام، نماینده پیغمبر (صلى الله علیه وآله وسلم) است وبراى حضرت عیسى (علیه السلام) جایز نیست که بر پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) که اشرف مخلوقات و خاتم پیامبران است، پیشى بگیرد، همچنین بر نماینده او نیز نمى تواند مقدم باشد.
مۆید این سخن روایت مفصلى است که حافظ ابن ماجه قزوینى به نزول عیسى (علیه السلام) از آسمان، نقل کرده است که قسمتى از آن این است
ام شریک، دختر ابى عسکر، عرض کرد: یابن رسول الله! در آن روز قوم عرب کجا هستند؟ فرمود: (عرب در آن روز عده کمى هستند، بیشترشان در بیت المقدس مى باشند.
امام آنها هر صبح با آنها نماز مى خواند، چون عیسى فرود آید، امام آنها به عقب برگشته تا عیسى جلو آمده وبا مردم نماز گزارد، ولى عیسى دست خود را روى شانه هاى او مى گذارد و مى گوید: بایست تا ما با شما نماز بگزاریم).
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (06-09-2016), عهد آسمانى (07-09-2016)
❤ |
از وقتى که پیشواى یازدهم شیعیان، حضرت عسکرى (علیه السلام) در سال ۲۶۰ هجرى قمرى در گذشت ومقام امامت ورهبرى امت به فرمان خداوند بزرگ، به فرزند ارجمند وى حضرت مهدى موعود (عجل الله فرجه) منتقل شد، دشمنان امام، براى قتل حضرت کمر همت بستند، ولذا به فرمان الهى، بعد از تدارک مراسم به خاک سپارى پدر، غایب گردید.
غیبت امام زمان (عجل الله فرجه)، به دو مرحله تقسیم گردید:
مرحله کوتاهى، که بدان غیبت صغرى گفته اند، ومرحله دراز مدت، که بدان غیبت کبرى گفته مى شود. (غیبت صغرى) از سال ۲۶۰ که سال وفات امام عسکرى (علیه السلام) است، آغاز گردید ودر سال ۳۲۹ که سال وفات آخرین نماینده اوست پایان یافت.
این غیبت، از دو جهت محدود بود؛ ۱- جهت زمانى ۲- جهت شعاعى.
از نظر زمانى بیش از ۷۰ سال (۶۹ سال وشش ماه وپانزده روز) به طول نینجامید واز این رو (غیبت صغرى) نامیده شد؛ واز نظر شعاعى نیز، این غیبت، غیبتى همه جانبه نبود، وشعاع ودامنه آن محدود بود، یعنى در طول مدت ۷۰ ساله این غیبت، اگر چه امام از نظرها پنهان بود، لیکن این غیبت وپنهانى، نسبت به همه کس نبود، بلکه کسانى بودند که به صورتى با امام در تماس بودند. واینان نایبان خاص امام بودند، کارهاى مردم را مى گذرانیدند، نامه ها و سوالات مردم را به نزد امام مى بردند – یا مى فرستادند – وپاسخ امام را به مردم مى رساندند. وگاهى گروهى از مردم، به وسیله آن نایبان خاص به دیدار امام دوازدهم (علیه السلام) راه مى یافتند). 1
البته برخى از مورخین، آغاز غیبت صغرى را از هنگام ولادت امام مهدى (عجل الله فرجه) به شمار آورده اند یعنى از سال ۲۵۵ آغاز ودر سال ۳۲۹ ختم شده که با این حساب، دوره (غیبت صغرى) ۷۵ سال خواهد شد. 2
از این رو، امام زمان (علیه السلام) بنابر قول مشهور هنگام غیبت کبرى یک انسان کامل ۷۵ ساله بودند. ولى پس از درگذشت آخرین سفیر خصوصى آن حضرت، این راه نیز به روى مردم بسته شد وفقهاى اسلام به عنوان مرجع رسمى ونایبان عام حضرت در امور دینى ودنیوى معرفى شدند، وبه خاطر بسته شدن همه تماسهاى خصوصى، وطولانى بودن زمان غیبت، نام آن را (غیبت کبرى) نهادند.
امام صادق (علیه السلام) در این رابطه فرموده است: (حضرت قائم (عجل الله فرجه) دو غیبت دارد:
یکى طولانى (کبرى) ودیگرى کوتاه (صغرى). 3
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 07-09-2016 در ساعت 09:37
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
❤ |
آیا تأخیر در فرج،موجب قساوت قلب میشود؟
آنچه بر هر مؤمنی، بلکه بر هر انسانی لازم است، این است که هیچگاه، از تأخیر در فرج و ظهور منجی ناامید نباشد، بلکه باید به ریسمان صبر، چنگ زده تا به سرمنزل مقصود رهنمون شود. این صبر و استقامت، تنها از راه ایمان قلبی به خداوند متعال و اینکه او خُلف وعده نمیکند و نیز با سیر و بررسی سرگذشت امتهای پیشین که چگونه بعد از هر عسر و گرفتاری شدید، یسر و فرج الهی برایشان حاصل شد، میسر خواهد بود؛
مراجعه به فطرت و توجه به میل درونی برای ظهور منجی نیز، میتواند انسان را از یأس و ناامیدی رهانیده و به ظهور منجی امیدوار کند.
در ذیل آیه شریفه «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّـهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»[۱]
از امام صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمود: «تأویل هذه الآیه جاء فی أهل زمان الغیبه و ایامها دون غیرهم من أهل الأزمن و ان الله تعالی نهی الشیعه عن الشک فی حجه الله تعالی، أو أن یظنوا ان الله تعالی یخلی أرضه منها طرفه عین؛
تأویل این آیه، برای مردم عصر غیبت است و زمان غیبت، غیر از سایر زمانهاست. خداوند متعال، شیعیان را از شک در حجت خود نهی کرده است و نیز نهی کرده از اینکه گمان کنند که خداوند، زمین را لحظهای از وجود حجت خود، خالی میگذارد».[۲]
———————————————— � � �—————————————–
پینوشتها
۱. حدید: ۱۶.
۲. الغیبه، نعمانی، ص۲۴؛ المحجه، ص۲۱۹ و ۲۲۰.
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 07-09-2016 در ساعت 09:45
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
❤ |
حق واجب امام چیست؟
منظور از حق واجب امام، حقوقی است که از طرف خداوند متعال برای امام ثابت شده است. در یک تقسیمبندی کلی میتوان گفت، حق امام دو تا است:
۱٫در مقام علم، اعتقاد به امامت آن حضرت؛
۲٫در مقام عمل، تبعیت از دستور امام.
بنابراین، انسان باید اعتقاد خود به ائمه را در زبان و عمل آشکار سازد.[۱]
درباره شناخت حق نیز باید گفت که منظور از آن، تنها عقیده به امام بودن او نیست، بلکه باید بداند، امام چه جایگاه و نقشی در جهان آفرینش دارد، علم و قدرت او چقدر است و…؛ چنین شناختی در درجه اول با مراجعه به عالمان و دانشمندان علوم ائمه ممکن میشود و با نبود آنها، بهترین کار استفاده از کتابهای مفید و معتبر درباره امامت است. خواندن کتابها و مقالات و ارتباط داشتن با مراکز و مؤسسهها میتواند راهگشای خوبی باشد، اما چنان که در آغاز بیان شد، فهم این مطالب، مستلزم استمرار و پشتکار است و نباید انتظار داشت که با کمی مطالعه یا مراجعه همه چیز روشن شود.
اما دلیل اینکه چرا معرفت حق امام موجب چشیدن شیرینی ایمان است، در ادامه همین حدیث آمده است؛ امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«زیرا خداوند، امام را عَلَم هدایت مردم قرار داده و به آنچه در نزد خداوند است جز از طریق امام نمیتوان رسید و خداوند نیز جز به شناخت امام عملی را از بندگان نمیپذیرد».[۲]
با توجه به عبارتهای این حدیث و احادیث دیگر، معلوم میشود که امام واسطه بین خدا و بندگان است. کسی که میخواهد با خداوند ارتباط داشته باشد و اعمالش پذیرفته شود و نعمتهای الهی شامل حال او گردد، باید به امام تمسک جوید و اگر کسی امامت و ولایت را رها کند، گمراه شده و به بیراهه رفته است؛ بنابراین، هرگز به هدف نمیرسد و ایمان او تنها لقلقه زبان خواهد بود و چیزی که محتوا و حقیقت ندارد هرگز طعم و شیرینیای نخواهد داشت!
بنابراین، راه رسیدن به حقیقت، ایمان و اعتقاد به امامت است و این اعتقاد چنان که قبلاً گفتیم از راه شناخت، حاصل میشود.
پس شناخت امام باعث فهمیدن و چشیدن شیرینی ایمان است؛ یعنی راه رسیدن به حقیقت، ایمان است. به همین دلیل است که امام میفرماید: «اگر کسی امام را بشناسد، شیرینی ایمان را میچشد».البته تقوا نیز شرط ایمان است، اما تقوا در مقام عمل شرط ایمان است و شناخت در مقام عقیده؛
لذا این دو منافاتی با هم ندارند و قابل جمع است.
کسی که در مقام عقیده، امام را میشناسد و در مقام عمل، اهل تقوا و پاکی است، شیرینی ایمان را میچشد، اما اگر تقوا پیشه نکند و تنها مدعی اعتقاد و عشق و دوستی اهلبیت باشد هرگز به چنین لذتی دست نمییابد.
———————————————— � � � �—————————————–
پینوشتها
۱. شرح اصول کافی،ملا محمد صالح مازندرانی، ج۵، ص۲۴۱.
۲. کافی، ج۱، ص۲۰۳.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
❤ |
در روایات، نهتنها زمان مشخصی برای ظهور حضرت بقیهالله علیهالسلام تعیین نشده، بلکه کسانی را که برای ظهور، زمان مشخصی تعیین نمایند، دروغگو معرفی کرده تا آنجا که گفته شده است: «و اما زمان ظهور، زمان ظهور آن دست خداست و تعیینکنندگان وقت برای ظهور، دروغگویند».[۱]
امام صادق علیهالسلام نیز، در پاسخ به سؤال «مهزم» در مورد زمان ظهور، فرمودند:
«یا مهزم! کذب الوقاتون؛ ای مهزم! تعیینکنندگان وقت دروغ میگویند».[۲]
سؤالی که در اینجا ممکن است برای بسیاری ایجاد شود، آن است که فایده علائم ظهور چیست و چرا صدها روایت راجع به نشانههای ظهور از سوی معصومین بیان شده است؟ پاسخهایی که به این سؤال داده شده است، عبارتند از:
۱٫ این علائم میتوانند جنبه تشریفاتی داشته باشند؛ یعنی خدای متعال به وسیله این علائم، از مقام والای امام عصر تجلیل نموده است؛ همانند حوادثی که هنگام تولد حضرت خاتمالانبیا در عالم رخ داد (طاق کسرا فرو ریخت، آتشکده فارس خاموش شد، دریاچه ساوه خشکید و…).
۲٫ اعلان خطر و جنگ به دشمنان و القای رعب و وحشت در دلهای مخالفان؛ در روایت آمده است که آن حضرت، به واسطه «رعب و وحشت» یاری میشود و به هر سمت و سویی که حرکت نماید، پیشاپیش او ـ به اندازه مسافت دو ماه راه پیمودن ـ رعب در حرکت است.
۳٫ مژده و بشارت به منتظران و شیعیان، تا تسکین خاطر پیدا نموده و خود را آماده یاری و نصرت آن بزرگوار نمایند.
البته شناخت علائم ظهور، از جمله وظایف شیعیان در زمان غیبت میباشد و همانگونه که عالم بزرگوار، موسوی اصفهانی رحمهالله در کتاب مکیالالمکارم بدان اشاره نموده است، شناخت حضرت ولی عصر از جمله تکالیف واجب میباشد و چون شناختن علائمی که مقارن با ظهور آن حضرت یا نزدیک به آن است، مقدمه شناخت آن بزرگوار میباشد، دانستن و شناخت این نشانهها نیز لازمه شناخت آن حضرت و ضروری محسوب میشود.
امام محمد باقر علیهالسلام خطاب به جابر جعفی فرمودهاند:
«ای جابر! بر زمین بنشین و دست و پایی نجنبان (فعالیتی نکن) تا نشانهای را که برایت یاد می کنم ببینی».[۳]
بنابراین تردیدی نیست که علم به ظهور آن حضرت، در گرو آشکارشدن علامتهای حتمی ظهور آن بزرگوار میباشد؛ اما شناخت خود آن حضرت، با بیانات و معجزاتی که برای بینندگان و حاضران در خدمتش انجام میگیرد، حاصل خواهد شد.
ائمه اطهار، نشانههای ظهور را برای اصحاب و شیعیان خویش بیان فرمودهاند تا آنها با مراجعه به آن احادیث، در کوران فتنهها دچار شک و تردید نشده و در دین خود ثابتقدم بمانند و همچنین راستگویان از مدعیان و دروغگویان متمایز گردند.
با تمام این اوصاف، در مطالعه علائم ظهور به این حقیقت امیدوارکننده برمیخوریم که ظهور امام عصر، لزوماً در گرو تحقق نشانههای یاد شده و موقوف به وقوع علائم نمیباشد. داودبنقاسم از امام جواد علیهالسلام پرسید: یا بنرسولالله ! آیا خداوند در امور حتمی؛ مانند علائم حتمی ظهور امام عصر، تغییری ایجاد میکند؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«آری؛ خداوند ممکن است در علائم ظهور ـ حتی اگر حتمی باشند ـ بر طبق صلاحدید خود و برای آزمایش مردمان، تغییر ایجاد نماید». داود میگوید: به آن حضرت عرض کردم: ترس آن دارم که خداوند در امر ظهور حضرت حجت نیز تغییری حاصل کند و اصلاً ظهوری انجام نشود و فرجی در کار نباشد!
حضرت در پاسخ فرمودند:
«ظهور او از جمله وعدههای الهی میباشد، [و بر طبق قرآن کریم] خداوند متعال هیچگاه در وعده خود تخلف نمینماید».[۴]
در روایات آمده است که:
«یصلح الله امره فی لیله؛ خداوند، امر ظهور آن حضرت را در یک شب اصلاح میفرماید».[۵]
همچنین در احادیث متعددی، به شیعیان توصیه شده است که هر صبح و شام منتظر فرج باشند؛ بنابراین باید دائماً برای فرج آن حضرت دعا کنیم و از خداوند متعال، تسریع در امر فرج را طلب نماییم و تنها منتظر وقوع علائم نباشیم؛ چرا که خداوند تبارک و تعالی بر هر کاری تواناست و قطعاً میتواند ظهور امام عصر را بدون وقوع علائم حتمی و غیرحتمی محقق فرماید.
———————————————— � � � � �—————————————–
پینوشتها
۱. غیبت، شیخ طوسی، ص۱۷۶٫
۲. اصول کافی، ج۱، ص۳۶۸٫
۳. غیبت نعمانی، باب۱۴، ح۶۷٫
۴. همان، باب۱۸، ح۱۰٫
۵. بحارالانوار، ج۳۶، ص۱.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
❤ |
آنچه مطلوب است و وظیفه ما در عصر غیبت به حساب میآید، این است که بکوشیم تا موانع ظهور حضرت را برطرف کرده، زمینه ظهورش را فراهم نماییم. همچنین وظیفه داریم که به دستورات و وظایف خود عمل کنیم تا به قرب معنوی نسبت به حضرت نایل آییم.
اگر درخواست ملاقات با حضرت در عصر غیبت، بهجهت بهرهمندی از وجود اوست تا انسان به اطمینان قلب رسیده و با تصرفی که از جانب ایشان میشود، به کمالات نزدیک شود، این ملاقات و اصرار بر آن مفید است،
وگرنه این عصر، عصر غیبت است و قرار است که امام زمان از دیدگان مردم غایب باشد، تا چه مصلحتی اقتضا کند که در موردی ظاهر شده و کسی به ملاقات حضرت نایل شود؛
ازاینرو باید صبر کنیم و در این موقعیت حساس که عصر امتحان است به وظایف خود خوب عمل کنیم تا از امتحاناتت آخرالزمان سرافراز بیرون آییم.
البته اگرچه از ظاهر برخی از ادعیه تقاضای ملاقات حضرت به دست میآید، ولی میتوان آن را حمل بر ملاقات در عصر ظهور کرد.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
❤ |
افزایش شناخت و معرفت نسبت به امام زمان پیش از هر چیز نیازمند آن است که مطالعات خود درباره آن وجود مقدس را بیشتر کنیم و از هر منبع و شخص مطمئنی برای افزودن بر دانش خود در این رابطه بهره بگیریم. بیشک در این راه باید ابتدا از قرآن کریم و دریای معارف اهل بیت بهره گرفت و به سراغ منابع اصیل شیعه چون کتاب شریف کافی، الغیبه شیخ طوسی و نعمانی، کمالالدین شیخ صدوق و… رفت. همچنین مطالعه و دقت در معانی زیارات مربوطه نیز بسیار راهگشا است.
اما بهصرفنظر از این امور باید توجه داشت که شناخت امام معصوم و ایمان به او از سنخ هدایت تکوینی امام است که بدون عنایت او محقق نمیگردد؛
ازاینرو میبایست آمادگیهایی را در خود ایجاد کرد که هدایت آن امام هادی شامل حال ما نیز بشود و باید دانست اگر این زمینه فراهم نگردد چهبسا خواندنها و پژوهشها جز تردید و ظلمت برای فرد حاصلی نداشته باشد؛ چنانکه خداوند متعال درباره قرآن میفرماید:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً؛[١] و از قرآن آنچه را براى مؤمنان شفا و رحمت است نازل میکنیم، ولى ستمگران را جز زیان نمیافزاید».
این زمینه با ایمان به خدا و عمل به واجبات دینی فراهم میشود؛ اما به طور خاص در مورد امام زمان باید به دو امر مهم دیگر نیز اشاره کرد:
۱. انتظار
برای اینکه بتوانیم حالت انتظار را در خود ایجاد کنیم، ابتدا باید معنای انتظار را در خود ایجاد کرده و آن را بفهمیم، سپس در تحصیل آن بکوشیم. انتظار، کیفیتی روحی است که موجب به وجودآمدن حالت آمادگی برای آنچه انتظارش را میکشیم میشود. ضد آن یأس است. هرچه انتظار بیشتر باشد، آمادگی نیز بیشتر است. انتظار فرج آثاری دارد، یکی از آثار آن، این است که انسان را از هرگونه انحراف و کجروی برحذر میدارد و روح و جسم منتظر را برای درک بیشتر امام خود مهیا میسازد. یکی دیگر از آثار انتظار به دست آوردن توفیق، عنایات و توجهات امام عصر است. امام بهطور ناشناخته در میان ما رفتوآمد دارد. دلهای بسیار آماده و منتظر را بر میگزیند و در اختیار میگیرد و گروه منتظران را بیش از پیش آماده میسازد و آنها را تربیت میکند.
۲. محبت به ولی عصر
محبت گوهری است که خودبهخود، محب را به محبوب میرساند. محبت اکسیری است که هرکجا آمد، ماهیت را عوض میکند.
خداوند میفرماید:
«قل لا أسألکم علیه أجراَ إلاّ المودّه القربی؛ بگو ای پیامبر برای انجام این رسالت [خطیر که ایفا نمودم،] از شما جز مودت و محبت نسبت به نزدیکانم نمیخواهم».[٢]
اگر واقعاَ به امام زمان محبت داریم، باید آثاری داشته باشد. بزرگترین اثر آن، تزکیه نفس و تحصیل تقواست واثر دیگرش آن است که باید دائماً به یاد محبوب بوده و به دنبال تحصیل رضای محبوب باشیم.
اثر دیگر محبت، دوست داشتن آثار و متعلقات محبوب است. انسان هرچه را که به محبوب منتسب است دوست میدارد و نیز هرچه را که برای خود میخواهد، اول برای محبوب طلب میکند؛ اگر دعا میکند، اول برای محبوب دعا میکند و دایماً انتظار او را میکشد.
به هر حال بهطور خلاصه باید گفت: برای درک بیشتر امام زمان، باید رضای او را به دست آورد و رضایت او در گرو ترک گناه و انجام واجبات میباشد.
باید خود را صالح کنیم و از فساد و گناه دور شویم. هدف قیام و ظهور امام زمان اصلاح دین و برچیدن فساد و گناه میباشد؛ پس باید در راه هدف آن بزرگوار، خود را مشغول سازیم و با عمل خود، آن را تقویت کنیم.
پینوشتها
١. اسراء: ٨٢؛
٢. شوری: ۲۳.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
❤ |
چه ضرورتى براى تشکیل حکومت عدل جهانی در سطح گسترده در این دنیا وجود دارد؟ آیا اگر در عالم آخرت این عدالت در سطح گسترده پیاده شود – که حتما هم چنین خواهد بود – غرض و هدف خلقت تامین نخواهد شد؟
کتاب «موعود شناسى و پاسخ به شبهات»، نوشته على اصغر رضوانى به این سوال، اینگونه پاسخ داده است:
۱- از آنجا که هدف از خلقت، عبادت و رسیدن به یقین و لقاى خداوند معرفى شده است، لذا باید این حکومت در روى زمین و قبل از انقضاى دنیا پیاده شود تا هدف غایى خلقت در برهه اى از زمان پیاده شود.
۲- بشر مخلوق در این دنیا گرایش فطرى به این نوع حکومت دارد، لذا باید براى او در این عالم با مقدماتش فراهم گردد.
۳- از آنجا که قسر دائم و اکثرى محال است لذا انسان در این عالم طبیعت باید روزى را به خود ببیند که ظلم و تعدى از بین رفته و عدالت و انسانیَّت جاى آن را در سطح گسترده گرفته است.
۴- تکامل انسان در این دنیا براى او ارزشمند است نه در عالمى دیگر، و از آنجا که انسان طبیعتا و فطرتا کمال خواه و کمال جو است باید زمینه لازم براى سیر کمالى او در سطح گسترده در این عالم فراهم گردد که در عصر ظهور مهدى علیه السلام این خواسته عملى خواهد شد.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (24-09-2016)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)