کوپرنیک(کپرنیک، کوپرنیکوس ، Copernicus ، به لهستانی Mikołaj Kopernik و بهآلمانیNikolaus Kopernikus) اخترشناس برجسته قرن شانزدهم میلادی که پیشترخودکشیش بود ، کشفیات جالب توجهی در زمینه اخترشناسی داشت ؛ اما ازترس تکفیر شدن و در نتیجه سوزانده شدن در دادگاه تفتیش عقاید جرأتابرازنظریات خود را نداشت (دادگاه تفتیش عقاید بعدها نام خود را به اداره تجمع برای علوم اعتقادی تغییر داد و پاپ بندیکت شانزدهم با نام اصلی ژوزف آلوس راتزینگر که اهل آلمان است، پیش از این که پاپ شود و زمانی که اسقف بود ، مدتی مسئول همین اداره بود. در این اداره بین یک تا ده میلیون انسان زنده زنده سوزانده شدند.).
کوپرنیک فهمیده بود که زمین محور چرخش کیهانی نبوده و آنچه کتاب مقدس گفته ، صحیح نیست. کلیسا پیوسته بر دیدگاه کتاب مقدس مبنی بر سکون زمین و حرکت خورشید به آیات زیر استناد میکرد و صاحب هر نظر مخالفی را همراه با آثارش ، زنده زنده در آتش میسوزاند:
نظریه زمین مرکزی کتاب مقدس
پیدایش، ۱ : ۱ در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید. ۲ و زمین تهی وبایر بود…۶و خدا گفت: “فلکی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جداکند.” ۷ و خدافلک را بساخت و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جداکرد. و چنین شد. ۸و خدا فلک را آسمان نامید. … ۹ و خدا گفت: “آبهای زیرآسمان در یکجا جمعشود و خشکی ظاهر گردد.” و چنین شد. ۱۰ و خدا خشکی رازمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید.
…۱۴ و خدا گفت: “نیرها در فلکآسمان باشند تا روز رااز شب جدا کنند و برای آیات و زمانها و روزها وسالها باشند. ۱۵ و نیرها درفلک آسمان باشند تا بر زمین روشنایی دهند.” وچنین شد. ۱۶ و خدا دو نیربزرگ ساخت نیر اعظم را برای سلطنت روز و نیراصغر را برای سلطنت شب وستارگان را. ۱۷ و خدا آنها را در فلک آسمان گذاشت تا بر زمین روشنایی دهند۱۸ و تا سلطنت نمایند بر روز و بر شب و روشنایی را از تاریکی جدا کنند. وخدا دید که نیکوست … .
جامعه ۱ : ۳ انسان را از تمامی مشقّتش که زیرآسمان میکشد چه منفعتاست؟ ۴ یک طبقه میروند و طبقة دیگر میآیند و زمین تابه ابد پایدارمیماند. ۵ آفتاب طلوع میکند و آفتاب غروب میکند و به جایی کهاز آن طلوعنمود میشتابد. ۶ باد بطرف جنوب میرود و بطرف شمال دور میزنددورزنان دورزنان میرود و باد به مدارهای خود برمیگردد.
یوشع ۱۰ : ۱۲آنگاه یوشع در روزیکه یهُوَه اَموریان را پیش بنیاسرائیل تسلیم کرد به یهُوَه در حضور بنیاسرائیل تکلم کرده گفت:
“ای آفتاب برج بعون بایست و توای ماه بر وادی ایلُون.” ۱۳ پس آفتاب ایستاد و ماه توقف نمود تا قوم ازدشمنان خود انتقام گرفتند. مگر این در کتاب یاشِر مکتوبن یست که آفتاب درمیان آسمان ایستاد و قریب به تمامی روز به فرو رفتن تعجیل نکرد. (بدین معناکه آفتاب و ماه وظیفه دارند گرد زمین بچرخند وزمین ساکن است اما با فرمانیوشع مدتی گردش فلک به دور زمین متوقف شد.)
مزامیر ۱۹ : ۱ آسمان جلال خدا را بیان میکند و فلک از عمل دستهایش خبرمیدهد. ۲ روز سخن میراند تاروز و شب معرفت را اعلان میکند تا شب. ۳ سخننی ست و کلامی نی و آواز آنهاشنیده نمیشود. ۴ قانون آنها در تمام جهان بیرون رفت و بیان آنها تا اقصایربع مسکون. ۵ خیمه ای برای آفتاب در آنهاقرار دارد و او مثل داماد از حجله خود بیرون میآید و مثل پهلوان از دویدندر میدان شادی میکند. ۶ خروجش ازکرانه آسمان است و مدارش تا به کرانه دیگر و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست.
مزامیر۹۳ : ۱ یهُوَه سلطنت را گرفته و خود را به جلال آراسته و کمر خودرا به قوتبسته است. ربع مسکون (کره زمین) نیز پایدار گردیده است و جنبش نخواهد خورد.۲ تخت تو از ازل پایدار شده است و تو از قدیم هستی.
مزامیر ۱۰۴ : ۱ ایجان من یهُوَه را متبارک بخوان! ای یهُوَه خدای من توبینهایت عظیم هستی!به عزّت و جلال ملبس هستی. ۲ خویشتن را به نور مثل رداپوشانیده ای.آسمانها را مثل پرده پهن ساخته ای. ۳ آنکه غرفات خود را برآبها بنا کردهاست و ابرها را مرکب خود نموده و بر بالهای باد میخرامد ۴فرشتگان خود رابادها میگرداند و خادمان خود را آتش مشتعل ۵ که زمین را براساسش استوارکرده تا جنبش نخورد تا ابدالآباد. ۶ آنرا به لجه ها مثل رداپوشانیده ای که آبها بر کوهها ایستاده اند.