❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 21-09-2017 در ساعت 03:10
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (21-09-2017), مصطفی*شیعه ال طاها* (23-09-2020)
❤ |
و آن هنگام که در جلوی چشمان پاکت یاران شهادت طلب می رفتند
و شجاعت را در عین از خود گذشتگی و ایثارتمام کردند
تا آن هنگام که در بین تیر و ترکشهای فراوان ایستادی و نماز بر پا داشتی،
هیچ نمی پنداشتی که نعمت بزرگ شهادت نصیب تو نیز خواهد شد .
حال رفتی و ما مانده ایم،
ای شهید پاک
نام و یادت در میان تمام ذهن ها
تمام ایثار ها و تمام شجاعت ها به جا مانده
حال این حسرت شهادت را چه کنم ،
مگر این که تو سفارش این بنده ی حقیر را بکنی
ای پاک ترین پاک نامان......
.
.
اللهمّ عجّل لولیّک الفرج
.
❤ |
باز هم در دل جنون آغاز شد
زخم ميدانهاي مين ابراز شد
باز هم مجنون ليلايي شديم
بعد عمري باز شيدايي شديم
ياد گلها ياد شبنم ها بخير
ياد بوذر ياد ميثمها بخير
ياد آن دريادلان ناشکيب
کوي سبقت ميربودند از رقيب
آن زمانها عشق ميدان دار بود
عشق در دلهايمان سردار بود
رنگ خون، بالاترين رنگ بود
عشق آنجا ناخداي جنگ بود
.
.
اللهمّ عجّل لولیّک الفرج
.
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-09-2020)
❤ |
آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج.
آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ.
آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت.
آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود.
خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند
تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و متجاوز بیفتد؛
چرا که دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی این ملّت قهرمان است.
مردان این دیار در پی تجاوز کفتار صفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق،
هشت بهار، آزادگی را پیمودند و حماسه آفریدند.
شادی ارواح مطهرشان صلوات
.
.
اللهمّ عجّل لولیّک الفرج
.
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-09-2020)
❤ |
یاران مردانه رفتند؛
اما هنوز تکبیر وفاداری شان
از منارههای غیرت این دیار به گوش میرسد.
یاران عاشقانه رفتند؛
اما هنوز لالههای سرخ دشتهای این خاک
به یمن آنان به پا ایستادهاند.
یاران غریبانه رفتند؛
اما هنوز بوی عطر جانمازشان
شعر سپید یاس را میسراید.
یاران رفتند و هنوز نام و یادشان
زینتبخش کوچههای شهر است.
... و، من و تو،!
در این ساحل باشکوه و امن آنان ایستادهایم
و در این حضور عطرآگین و آسمانی شان در آرامشیم
و از سرخی آنان دشتهای مان سرخ و لالهگون است.
آنان مردان همیشه جاویدان این دیار دلیرانند.
آنان آینههای تمامنمای راه
عزت و شرف من و تواند. ... نگاه کن!
نور از پیشانیهای به خاک افتاده آنان میطرواد.
برخیز! دست در دست هم دهیم و در امتداد مهر بمانیم!
خدایا مارا از راه شهیدان دور نکن.
خدايا مارا از قافله قشنگ شهدا که مقصدش
منزلگه نوراني سيد الشهداءاست دور نکن
ویرا
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-09-2020)
❤ |
السلام اي خاكريز جبههها
نام سبز تو عزيز جبههها
السلام اي آتش خمپارهها
السلام اي جسم پاره پارهها
السلام اي عشقبازان صبور
السلام اي خاك گرم بدر و هور
روي خاك لالهها پرپر شدند
بچههاي كاروان بيسر شدند
نام تو پر شور از نام شهيد
سبز شد گام تو با گام شهيد
آه اينجا خاك تو از ياد رفت
لحظههاي پاك تو از ياد رفت
ما كه غرق زندگاني بودهايم
دور از بحر معاني بودهايم
ما فقط بر سينه و سر ميزنيم
كاش روزي تا خدا پر ميزديم
ما كجا آن خاك نوراني كجا
ما كجا آن دشت روحاني كجا
ما كجا و خيمة صحرا كجا
ما كجا و گرية شبها كجا؟
ميشود تا آسمانها پر كشيد
مي شود آيا شهادت را خريد؟
ميشود با هر شقايق راز گفت
بال و پر وا كرد و از پرواز گفت؟
ميشود آيا دوباره مست شد
بار ديگر بيسر و بيدست شد
كاش مي شد داغها را ياد كرد
نام سرخ لاله را فرياد كرد
اي خدا اين خفته را بيدار كن
لحظهاي از عشق برخودار كن
عشق بيدار است پس بيدار شو
با شهيدان خدايي يار شو
آنچه ميبينيد هرگز عشق نيست
حال ميگويم برايت عشق چيست
عشق يعني « حاج همت »، « باكري »
عشق يعني « رستگار » و « باقري »
عشق يعني « قاسم دهقان » ما
عشق يعني « مصطفي چمران » ما
عشق يعني پر زدن با « بردبار »
« مصطفي گلگون » ما شد روي دار
عشق يعني چون « علمدار » شهيد
عشق يعني مثل « عمار » شهيد
عشق يعني مثل « خوش سيرت» شدن
رهسپار وادي غربت شدن
عشق يعني مثل « طوقاني » شدن
موج ناآرام و طوفاني شدن
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-09-2020)
❤ |
عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)