❤ |
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-09-2018 در ساعت 12:53
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ▐✿▐✿▐✿▐بررسی تاریخی آیه مباهله و بازتابهای...
- * î•^❀^•î اعتكاف ؛ يكى از رويشهاى انقلابى...
- ليلة المبيت
- ویژه نامه روز دحو الارض (قسم به زمين و كسى...
- (¯*~•~* ویژگیهای اخلاقی و منحصر به فرد ...
- ★✿★✿★ پیامهای حضرت امام خمینی (ره) پیرامون...
- « شیوه های مبارزه با فتنه گران »
- ویژه نامه اربعین حسینی*کاروان به مقصد می...
- ▐♣*♣*♣ ▐اعتکاف حضوردرمکتب عشق و شور و شيدايي...
- سرودمیلادباسعادت سیدالکونین، آقاامام حسین(ع)
❤ |
مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام است.
مباهله، روز عزت اسلام است.
محمد بود و حسین در آغوشش می خندید ...
رق چشمان حسین از همان دور، در دل مسیحیان اثر کرد
«حسینُ مِنّی و انا من حسین!»
فاطمه، علی، حسن و حسین؛ چهار غیور آسمانی.
«خدایا! اینها اهل بیت من هستند!»
مباهله، مهر تأییدی است بر ولایت علی(ع).
مباهله، برافرازنده پرچم ولایت علی(ع) بر مدار هستی است.
مباهله، نمایشگر جایگاه والای اهل بیت(ع) است.
اگر محمد(ص) دعا می کرد، اگر اهل بیتش آمین می گفتند ...
روز مباهله، روز عزت و افتخار شیعه مبارک باد!
روز مباهله، روز جهانی اهل بیت مبارک!
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
وضو بگیرم در حال روزه با تکبیر
کنم مباهله با دشمنان حی قدیر
زبان حق شوم و آیة مباهله را
به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر
ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه
به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر
محمد وعلی و فاطمه، حسین و حسن
که پنج در عددند و یکی چو حی قدیر
پی مباهله کردند روی در صحرا
یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر
فتاد چشم نصارا به آن خدارویان
که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر
مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند
که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر
همه به خاک قدوم پیمبر افتادند
که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر
به حضرت تو نصاری تمام تسلیم اند
که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر
هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی
که می کنند در این آیه حیله و تزویر
کنند فضل علی را به دشمنی انکار
خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر
چرا شدند فراری از این حقیقت محض
چرا به سلسلة نفس خود شدند اسیر
قسم به جان علی منکر مباهله را
خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر
گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید
کجا به تابش انوار آن کند تأثیر
فضائل علی از حد بود فزون چه زیان
که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر
علی کسی است که در جنگ بدر شد پیروز
خدا به جنگ احد می دهد به او شمشیر
علی است فاتح احزاب و فاتح خیبر
علی است تیرالهی به قلب خصم شریر
علی است بت شکن کعبه روی دوش رسول
علی به بیشة اسلام شد خروشان شیر
علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست
کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر
حدیث منزله چون آفتاب می تابد
به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر
وصی احمد مرسل کسی بود “میثم”
که در تمام فضایل ورا نبود نظیر
سازگار
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-09-2018 در ساعت 13:04
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
و مگر اهل حق را از رویارویى با دشمن باکى است؟!
مگر مى توان دل بسته حقیقت بود و بر شاخسار بلندش آویخت
و به دامان استوارش چنگ زد،
ولى در خطرها و مهلکه ها پاى سست نمود؟!
اهل حق را چه نسبت با ترس و هزیمت؛
که هرجا مجال بحث و جدال بود،
استوار و باصلابت، زبان به حقگویى
و دفاع از ایمان خویش مى گشایند و آنگاه که
دشمن کینه توز لجوجانه بر باطل خویش پاى مى فشرد،
به امر خداوند، مردانه او را به «مباهله»
و خداى را به داورى مى خوانند
تا هیمنه پوشالى باورهاى اهل باطل،
به چشم بر هم زدنى نابود شود... .
چیزى از طلوع خورشید نگذشته بود
و هنوز خورشید سوزان جزیره العرب،
گرماى خویش را بر خنکاى بامدادان مسلط نکرده بود؛
ولى همه اهل مدینه در بیرون شهر، نگران و امیدوار،
انتظار واقعه اى تازه را مى کشیدند.
آن سوتر، مسیحیان نجران نیز حاضر بودند؛
ولى نگرانى و دلهره در چهرههاشان موج مى زد،
از دیروز که پس از ساعتها بحثِ بزرگانشان با رسول خدا
صلى الله علیه وآله و قانع نشدن آنها،
ناچار به پیشنهاد مباهله حضرت تن دادند،
تا امروز، خواب برچشمانشان حرام شده بود،...
ناگهان مردى فریاد زد رسول خدا،
رسول خدا صلى الله علیه وآله مى آیند.
همه گردن کشیدند تا ببینند آن حضرت با چه هیئتى
و به همراه چه کسانى به مباهله آمده.
خبر به بزرگ مسیحیان، «ابوحارثه»، رسید؛
او نیز عصا زنان خود را به جلوى جمعیت رساند
و حیرتزده رسول خدا صلى الله علیه وآله را دید؛
در حالى که دست کودکى را در دست دارد
و کودکى خردسال نیز در آغوش اوست؛
آرام و باوقار، همراه جوانى نورانى در کنار
و زنى باوقار در پشت سر، پیش مى آید...
با شگفتى پرسید: اینان کیستند؟
کسى پاسخ داد: آن جوان، پسر عم و داماد اوست
و آن زن نیز فاطمه دختر او و عزیزترین مردم در نزد او؛
و آن دو کودک نیز فرزندان آنها هستند...
ابوحارثه بى درنگ گفت:
«چهره هایى را مى بینم که اگر از خدا بخواهند
کوهها را از جاى برکَنَد چنین خواهد کرد ؛
بترسید و با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد
و حتى یک نصرانى در زمین باقى نخواهد ماند...».
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-09-2018 در ساعت 13:40
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
ویرایش توسط ناظرسایت : 16-05-2019 در ساعت 15:22
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
درخشش نور
مباهله، داستان مقابله نور با ظلمت
غلبه سپیدی بر تاریکی و رویارویی عده ای
سایه نشین با ستارگان خلقت بود.
سیطره توحید بر تثلیث، چیرگی معنویت نبوی بر وسوسه های
خنّاسان و اوهام شکّاکان، شکسته شدن هیبت منکران
و خضوع باطل در برابر حق، در روز مباهله ظهور یافت.
مباهله، شکوه عظمت و کبریایی خداوند در اثبات
حقانیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و درخشش
نور الهی در وجود پاک ترین و برترین انسان ها بود؛
همان کسانی که قرآن درباره آنان فرمود:
«خداوند می خواهد پلیدی و ناپاکی را از شما
اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد»
و به راستی مباهله، حقیقتی همیشگی است.
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-09-2018 در ساعت 13:17
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
روز مباهله فرا رسید
تلاطم مهیبِ شک و تردید، آرامش پوشالی قلب هایشان را
درهم کوبیده بود.
آرزو می کردند تو را با گروهی از یاران و سربازانت ببینند
تا اینکه با خاندان سراسر نورت به میدان مباهله قدم بگذاری.
ولی تو آمدی؛با دنیایی که محو تماشای جمال
و هیبت خاندان پاک و روحانی ات شده بود.
قلب زمان از استواری گام های علی علیه السلام به تپش افتاد
و گل های یاس، به تماشای فاطمه علیهاالسلام عطرافشان شدند.
دست در دانه اهل آسمان، حسن علیه السلام ، را در دستان
مهربانت داشتی و جگرگوشه ات حسین علیه السلام را
عاشقانه به سینه چسبانده بودی.
زمین بر آسمان فخر می فروخت که بر پشت او گام می نهید
و آسمان از دیدن آن همه شکوه و وقار، به وجد آمده بود.
باد، عظمت ایمانتان را در گوش هزار سرو آزاد نجوا کرد
و یک دشت شقایق، شیفته پاکی نگاهتان شد... .
و نجران، به حقانیت این خاندان، اعتراف کرد.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
مباهله، اعتقادى استوار
مباهله، آفتابى همچون غدير بود كه روزى طلوع كرد
و براى هميشه چراغ راه شيعه در طول تاريخ شد.
پس از نپذيرفتن مباهله از سوى مسيحيان نجران، دفتر مباهله هيچگاه
بسته نشد،بلكه اوراق پرافتخار آن فرا روى تاريخ گشوده ماند.
با اينكه مباهله اى انجام نشد، ولى اعتقادى بلند به يادگارماند
كه صاحبان آن اهل بيت عليهم السلام بودند
و استفاده از مفاهيم آن، درس فكرى شيعه شد.
در طول تاريخ، ازيك سو، اهل بيت عليهم السلام در مقاطع مختلف
با ذكر اين ماجرا و آيه مباهله،ناآگاهان مستضعف را هدايت
و دشمنان مغرض را سركوب كردند
و از سوى ديگر، دشمنان در بين خود يا در مجالس عمومى
و خصوصى به اين فضيلت اهل بيت عليهمالسلام اقراركرده اند.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
چون همیشه، ایمانی راسخ در دریای نگاهت موج میزد.
تمام فانوسهای هدایت را روشن کردی،
دلیل و برهان قاطع برایشان آوردی،
معجزه قرآن را به همه نمایاندی و حتی انجیل را
بر صدق گفتارت گواه گرفتی؛
ولی نور هدایت، راه نفوذی در دلهایشان نیافت.
خدا بر ضمیر نهانشان آگاه بود و نیتهای ناپاکشان را میدید؛
پس وحی فرستاد که پیامبرم!
«به آنانی که بعد از علم و دانشی که به تو رسیده،
با تو ستیز میکنند بگو که فرزندان و زنان و نزدیکان خود را
گرد آوریم و لعنت...»
شما پنج نفر...
روز مباهله فرا رسید. تلاطم مهیبِ شک و تردید،
آرامش پوشالی قلبهایشان را درهم کوبیده بود.
آرزو میکردند تو را با گروهی از یاران و سربازانت ببینند
تا اینکه با خاندان سراسر نورت به میدان مباهله قدم بگذاری.
ولی تو آمدی؛ با دنیایی که محو تماشای جمال
و هیبت خاندان پاک و روحانیات شده بود.
قلب زمان از استواری گامهای علی علیهالسلام به تپش افتاد
و گلهای یاس، به تماشای فاطمه علیهاالسلام عطرافشان شدند.
دست در دانه اهل آسمان، حسن علیهالسلام را
در دستان مهربانت داشتی و جگرگوشهات حسین علیهالسلام را
عاشقانه به سینه چسبانده بودی.
زمین بر آسمان فخر میفروخت که بر پشت او گام مینهید
و آسمان از دیدن آن همه شکوه و وقار، به وجد آمده بود.
باد، عظمت ایمانتان را در گوش هزار سرو آزاد نجوا کرد
و یک دشت شقایق، شیفته پاکی نگاهتان شد... .
و نجران، به حقانیت این خاندان، اعتراف کرد.
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-09-2018 در ساعت 13:33
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
آنان که با مه آلوده ترین شبها پیمان بسته بودند،
آمدند تا آفتاب حقیقت را به تاریکی فرو افکنند.
تو آمدی؛ چون ماهی درخشان
که کهکشانی از ستاره ها را به همراه دارد.
آنان نمیدانستند که سپیده را نفرت تیرگی، کارگر نیست
و دستهای سبز بهار را رگبار زرد خزان، فرو ریختن نمیتواند.
معاشران حق، به آیه های آبی آسمان تکیه دارند
و جز به راستی زبان نمی گشایند.
همراه با چهار دلیل محکم
دست در دست فرزندان آبشار آمدی؛
با اطمینانی که تار و پودت را روشن میکرد.
آمدی؛ با چهار نشانه سبز، چهار دلیل محکم که نگاهشان،
خانه برانداز توفان جهل و سیاهی بود.
آمدی تا حقانیت خورشید را
در خواب آلوده ترین چشمها، بشارتی ابدی باشی.
روز برمیآید ، حتی در هجوم ابرهای بی خبری
و مژده آگاهی و رویش را با خود خواهد آورد.
پرده از چشمهای نجرانیان کنار رفت
پس هر کس با تو در مقام مجادله برآید، درباره عیسی
بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی، بگو بیایید!
ما و شما با فرزندان و زنان خود به مباهله برخیزیم
تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.
عطر یقینت که در همه جا پیچید،
پرده های تردید از دیدگان بی خبر نجرانیان کنار رفت.
آنان دریافتند که تو نیز چون مسیح علیه السلام ،
پیام آور مهربان آئینه ای و بشارت دهنده رستگاری انسانها.
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 04-09-2018 در ساعت 13:37
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)