نحوة تدبیر خداوند بر عالم
با توجه به موضوعی که عرض شد،روشن میشود حضور خداوند در عالم هستی حضوری حكیمانه و مدبرانه است و جهان هستی به معنی واقعی آن در قبضه خداوند است. خداوند مدبر كل هستی است و تدبیر و ارادهی او با هیچ مانعی روبهرو نمیشود، بلكه هر ارادهای بكند محقق میشود. درست شبیه حاكمیت «نفس» بر «بدن»؛ اگر «نفس» اراده كند كه پلك چشم را ببندد، پلك نمیتواند نافرمانی كند. زیرا «نفسِ» انسان علاوه بر اینكه در «بدن» حضور دارد بر آن حاكمیت هم دارد.
این یک قاعدهی کلی است که هر «وجود» عالی، مدبّر «وجود» مادون است و نه بالعكس. مثل این که ملاحظه میفرمائید «من» بر «بدن» حكومت میكند، نه «بدن» بر «من». یا ملائكه بر عالم ماده حكومت میكنند نه عالم ماده بر آنها، و یا اینكه خدا بر هستی حكومت میكند نه هستی بر خداوند!.