صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

موضوع: یک کاروان گل لاله ( دمی با اشعار ناب شهیدان همراه شویم)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    یک کاروان گل لاله ( دمی با اشعار ناب شهیدان همراه شویم)







    یک کاروان گل لاله

    ( دمی با اشعار ناب شهیدان همراه شویم)




    آماده باشید که وقت رفتن است...
    عقل میگوید بمان......
    و عشق می گوید برو....
    و این هر دو عقل و عشق را خداوند آفریده است
    تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود


    در این تاپیک دمی با گله های لاله های پرپر
    با زمزمه شعر شهیدان یاد میکنیم آن عزیزانی
    که برای بودن و ماندن ما تمام وجودشان را
    به مسلخ عشق بردند و شهید شدند



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    بیایید یک لحظه عاشق شویم
    جدا از تمام سلایق شویم

    نه مال و نه شهوت، نه جاه و مقام
    بیا فارغ از این علایق شویم

    چو صیاد شیرازی و کاظمی
    پرنده، پرستو، شقایق شویم

    بیایید.. چون رهبر و مقتدا
    دمی رهسپار مناطق شویم

    به فکه درآییم و فتح المبین
    کمی آشنا با حقایق شویم

    بیـاد شهیـدان گـردان عشـق
    به مقتل پُر از اشک و هِق هِق شویم

    بیفتیم.. بر خاکشان لحظه ای
    در آن لحظه مست دقایق شویم

    بیا با دو دست علمدار عشق
    هم آوا و همسو موافق شویم

    وهب وار دل را به دریا زنیم
    به امواج مستی چو قایق شویم

    صحیفه، مهاجر، مخاطب، قلم
    بیایید زین لحظه عاشق شویم






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در وقت مرگ روی لبش خنده ای شکفت
    با خون خود نوشت:

    آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما
    زد روزگار سکه عزت به نام ما


    مادر چنان عقاب به بالین او رسید
    فرزند را به سینه ی پر مهر خود فشرد
    دستی میان اشک به موی پسرکشید
    بر رو خون گرفته او بوسه ای نهاد
    در موج اشک گفت:
    رویت سپید باد شهادت مبارکت
    از ما ببر به شهیدان سلام ما
    با کشتگان بگو
    باننگ ظلم زیستن حرام ما

    فرزند پاکزاد
    مغرور و سر بلند
    لبخند زد به مادر و در اخرین دفاع
    با دیدگان سرخ شهادت نگاه کرد

    گفتا که : ای عزیز تکیه گاه من
    بشنو پیام ما:

    ماکشتگان راه خدائیم ، غم مدار
    هرنمیرد آنکه دلش زنده شده به عشق
    ثبت است برجریده عالم دوام ما




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. تشكرها 2


  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شبى از خاك تا افلاك رفتيد
    و با گل پيكرى صد چاك رفتيد

    شما پروانه‏ى افلاك بوديد
    جدا از تيره‏گى خاك بوديد

    لب تكبيرتان اعجاز ميكرد
    گره از دست و پاتان باز ميكرد

    اگر لبهايتان غرق دعا بود
    نگاه دستتان سوى خدا بود

    اگر با داغ تركش داغ گشتيد
    چو لاله نو عروس باغ گشتيد

    شما در بند جان و تن نبوديد
    كه خود را با شهادت آزموديد

    عليگونه از اينجا پر كشيديد
    و در آغوش حق خوش آرمیدید







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  7. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سفر کرده ام تا بجویم سرت را
    وشاید در این خاکها پیکرت را

    من اینجایم ای آشنای برادر
    همان جا که دادی به من دفترت را

    کجایی که چندی است نشنیده ام من
    دعای پر ازسوز و درد اورت را

    تو را زنده زنده مگر دفن کردند ؟
    که بستند دستان و پاو سرت را ؟

    پس از این من ای کاش هرگز نبینم
    نگاه به درمانده مادرت را




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. تشكرها 2


  9. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    نخل هاي سوخته ! چرا حكايتي نمي كنيد؟
    اي غريب مانده ها چرا روايتي نمي كنيد؟

    "ني" كه طاقت ترانه هاي زخمي مرا نداشت
    بغض هاي در گلو چرا شكايتي نمي كنيد؟

    باز هم سراب هاي روبرو نهايت شماست
    سنگ مانده ايد و فكر بي نهايتي نمي كنيد

    سالها قبيله هاي عشق را پيامبر شديد
    قوم ناسپاس را چرا هدايتي نمي كنيد؟

    قد كشيده ايم، سبز و ساده روبرويتان، ولي
    اي نگاه هاي مهربان عنايتي نمي كنيد

    شعر من كه راوي تمام لحظه هايتان نبود
    اي غريب مانده ها چرا روايتي نمي كنيد؟


    شاعر:عبدالحسين رحمتي



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. تشكرها 2


  11. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    الهی به آنان که پرپر شدند
    پر از زخم های مکرر شدند

    به آنان که چون پرده بالا زدند
    قدم در حریم تماشا زدند

    به آنان که کارون خروش آمدند
    چنان خون کارون به جوش آمدند

    به آنان که زخمی ترین بوده اند
    شهیدان میدان مین بوده اند

    همانان که از مهر فرزند خویش
    بریدند یکباره پیوند خویش

    بریدند تا وصل آسان شود
    نیستانه درد درمان شود

    همانان که روح روان داشتند
    سفرنامه آسمان داشتند

    همانان که دلداده او شدند
    کبوتر کبوتر پرستو شدند

    پرستو پرستو فراز آمدند
    و بی سر سرافراز باز آمدند

    که این خطه خاک سرافرازی است
    همه همت و شور جانبازی است

    به تکبیر آن دم که دم می زدند
    سکوت زمان را به هم می زدند
    شب عاشقی را رقم می زدند
    همانان که بر مین قدم می زدند
    از آنان که تنها پلاکی به جاست
    کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
    الهی به آوازه این حریم
    به هورالهویزه به هورالعظیم

    به دشتی که پیوسته عباس داشت
    که بی دست هم خیمه را پاس داشت

    به رمزی که چون نام خیبر گرفت
    غریبانه از ما برادر گرفت

    خبر بود و تکرار خمپاره ها
    جگرگوشه ها، پاره پاره رها

    خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها
    زمین، مین، کمین، رد قناسه ها

    خطر پشت هر لحظه پا می گرفت
    زیاران ما دست و پا می گرفت

    و آن لحظه هایی که خمپاره شصت
    میان نماز عزیزان نشست

    نمازی که یک رکعتش پاره شد
    تشهد پر از موج خمپاره شد

    کجایند مردان والفجر هشت
    که از خونشان دشت گلپوش گشت

    کجایند مردان فتح المبین
    کجایند اسطوره های یقین

    کجایند آنان که بالی رها داشتند
    گذرنامه کربلا داشتند

    کجایند آنان که فردایی اند
    همانان که فردا تماشایی اند...



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  12. تشكرها 2


  13. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    یاد مردان خطر کرده بخیر
    یاد یاران سفر کرده بخیر

    یاد مردانی که چون شیران روز
    حمله فتح و ظفر کرده بخیر

    یاد آن شورآفرینان نبرد
    یاد حمله ها در آن شبهای سرد

    یاد کردستان و یاد کاوه ها
    که ز ما دفع خطر کرده بخیر

    یاد آن عشاق و خونین جامه ها
    یاد آن سوز و گداز و ناله ها

    یاد یارانی که در پیکارها
    ترک پا و ترک سر کرده بخیر

    یاد نصر و کربلای چهار و پنج
    یاد شبهای عملیات و رنج

    یاد فاو و بدر و خیبرها بخیر
    یاد آن ا... اکبرها بخیر



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  14. تشكرها 2


  15. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    دوستان رفته من خسته جگر جا ماندم
    آه و صد آه کز آن قافله تنها ماندم

    آخر انصاف نه این است رفیقان مددی
    با شما بودم و از جمع شما وا ماندم

    ای شهیدان به من خفته نظر اندازید
    که در این دایره من بس تک و تنها ماندم

    در بر فاطمه عذر گنهم را خواهید
    که من از قافله ی کرببلا جا ماندم

    در جنان خرم و خندان و به من می خندید
    خنده دارم که در این ظلمت دنیا ماندم

    دوستان دست بر آرید و دعایم بکنید
    که جدا من ز علی اکبر لیلا ماندم

    رو سفیدید شما نزد حسین بن علی
    من آلوده که در حسرت مولا ماندم

    شادمانید شما پیش حسین و عباس
    چکنم من که ز دیدار دو آقا ماندم

    دل من تنگ حسین است و ابوالفضل رشید
    گنهم چیست که دور از بر سقا ماند م

    هان به عباس بگوئید قبولم سازد
    که من از جمع شما ز عالم بالا ماندم

    هان شفاعت بکنید روز قیامت از من
    که شما رفته و من در غم و اینجا ماندم

    یادتان می کنم و با غم دل می گویم
    حیف و صد حیف کز این قافله من جا ماند




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  16. تشكرها 2


  17. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است
    امشب(بازاین) دلم به یاد شهیدان گرفته است

    تا لحظه ای پیش دلم سردِ سرد بود
    اینک به یمُن یاد شما جان گرفته است

    در آسمان سینه من ابر بغض خفت
    صحرای دل بهانه باران گرفته است

    از هر چه بوی عشق تهی بود خانه ام
    اینک صفای لاله و ریحان گرفته است

    دیشب دو چشم پنجره در خواب می خزید
    امشب سکوت پنجره پایان گرفته است

    امشب فضای خانه دل سبز و دیدنی است
    در فصل زرد، رنگ بهاران گرفته است

    سلمان هراتی




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  18. تشكرها 2


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi