وضعیت اجتماعی زنان در ایران در طول دورههای مختلف تاریخی و فرهنگی متفاوت بوده است. مثلاً حمله عربها به ایران موجب پذیرش ارزشهای عربی – اسلامی در میان ایرانیان شد. حمله مغولها به ایران نیز تأثیر زیادی بر فرهنگ و جامعه ایران گذاشت. این تغییرات به طور مستقیم بر وضعیت زنان ایرانی تأثیرگذار بود.
یک رقصنده ایرانی در نقاشی صفویه
زنان در دورههای تاریخی ایران
در زمان حکومت پادشاهان ایلام، مردسالاری در ایران حاکم بودهاست. اختیار انتخاب همسر برای دختران به دست پدر دختر بود و پس از مراسم ازدواج، دختر به خانواده دیگر تعلق میگرفت. در زمان هخامنشیان، زنان حق ارث و مالکیت داشتند. با این حال، در تخت جمشید تصویر هیچ زنی وجود ندارد که آن را نشانه مردسالاری میدانند. با این حال میتوان در میان کتیبهها و در میان ترجمههای الواح مشاهده کرد که در آن زمان برخی زنان شغل و حقوق داشتند.
در الواح باقیمانده از بایگانیهای اداری تخت جمشید از واژهٔ شاهزاده برای اشاره به زنان دربار هخامنشی استفاده شده است و وضعیت آنان بر اساس نسبتشان با پادشاه تعیین میشده است، برای مثال، مادر شاه یا همسر شاه. منابع یونانی ذکر میکنند در دربار، زنانی در نقش دلبرکان شاه (concubine)نیز بودهاند که تعدادشان در برخی منابع ۳۰۰ تخمین زده شده است.
نوازنده ساسانی.
بیشاپور،
موزه لوور
در دوره ساسانی
بوراندخت در زمان ساسانی زنی بود که به نقلی بر بیش از ۱۰ کشور آسیایی امروز پادشاهی کرد. او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و فرمانروایی نمود.
تاریخچه فمنیسم در دنیا به بیش از ۱۵۰ سال نمیرسد، اما «پوران دخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی ۱۴۰۰ سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را بیان کرد. «پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند. پوراندخت در نامهای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان کرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد. پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال ۶۲۸ م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «کتک ختای» یا کدخدای خانواده بود، زنانی را در طول قاعدگی در کلبههای کوچکی به نام دشتانستان محبوس میکردند.در چنین شرایطی پوران دخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.»
در سده هفتم میلادی، دو زن به نامهای آزرمیدخت و پوراندخت توانستند به پادشاهی ایران ساسانی برسند و در نبرد با رومیان، وجود تعداد زیادی سربازان زن در ارتش ایران گزارش شدهاست هر چند بنا به همه گزارشها، این دو یگانه بازماندگان مشروع خاندان ساسانی بودند، کریستین سن، پذیرش پادشاهی آنها و نیک نامی آنها در منابع ساسانی را، نشان از پذیرش آنان توسط روحانیون میداند
دوره قاجار
در دوران قاجار (۱۱۶۴-۱۳۰۴) زنان در جایگاه پایینتری نسبت به مردان قرار داشتند. تحقیقی مربوط به سال ۱۸۵۲–۱۸۵۳ از تهران نشان میدهد که حداکثر فقط یک درصد زنان صاحب ملک بودند و درصد کمتری حتی مغازه داشتند.امکان تحصیل برای زنان بسیار محدود بوده است. (اطلاعات زیادی دردست نیست، اما یک منبع میزان باسوادی زنان را تا سال ۱۳۰۴، ۳٪ میآورد) در باور عمومی، باسوادی زنان را مخالف اسلام و برای جامعه خطرناک میدانستند (بعضی از روحانیون نیز همواره بر این باور تأکید میکردند). باور دیگر این بود که زنان نمیتوانند باسواد شوند و مغز آنان قدرت پذیرش دانش را ندارد. باسوادی زنان ننگ محسوب میشد و بسیاری از زنان باسواد، آن را پنهان میکردند. مثلاً بعضی از همسران ناصرالدین شاه توانایی خواندن و نوشتن داشتند ولی شاه از این امر اطلاع نداشت.
در این دوره زنان بیشتر اوقتشان در خانه و به امور حانه داری و فرزندداری میگذشت. در این دوره در خانهها و خیابانها جدایی جنسیتی وجود داشت که تا دوره پهلوی نیز ادامه یافت به ویژه درمیان طبقات پایینتر جامعه: در خانهها اندرونی و بیرونی مجزا بود، میهمانان زن توسط زنان پذیرایی میشدند و میهمانهای مرد توسط مردان. در بیرون از خانه، زنان چادر، ربونده و چاقچور (شلواری گشاد) میپوشیدند. در خیابانهای پرجمعیت مانند لالهزار، شاه آباد و امیریه نیز در ساعتهای پرجمعیت عصر زنان باید از یک پیادهرو عبور میکردند و مردان از پیادهرویی دیگر. زنانی که میخواستند برای کاری به سمت دیگر خیابان بروند باید از پاسبان اجازه میگرفتند و تحت نظر او به سرعت حرکت میکردند. همچنین زنان و مردان حق نداشتند باهم در یک درشکه بنشینند، حتی اگر مادر و پسر یا خواهر و برادر بودند.
در این دوره ازدواج کودکان و ازدواج اجباری دختران بسیار رایج بود. طلاق نیز برای مردان بسیار آسان بود و چندزنی مجاز بود. دختران نصف میزان برادران خود از ارث سهم میبردند و به زنان دارای فرزند یک چهارم دارایی همسرشان ارث میرسید. این میزان برای زنانی که فرزند نداشتند یک هشتم بود.حق رای برای زنان وجود نداشت. زنان نمیتوانستند به هیچ منصب سیاسی دست یابند.
نگرش زنان به وضعیت خود پذیرش سرنوشت و تسلیم بود. به دختران از کوچکی ساکت نشستن و تحرک کم، سؤال نکردن و اطاعت کردن از مردان حتی برادر کوچکتر خود آموخته میشد. این الگوی جامعهپذیری تا دورههای بعد نیز ادامه یافت.
دختر ایرانی، اوایل دوره قاجار
زن ایرانی در حال کشیدن
قلیان دوران قاجار
انقلاب مشروطیت
در جریان تحولات سیاسی انقلاب مشروطه فعالیت بیرونی زنان بیشتر شد. انجمنهای خصوصی و سازمانهای مخفی ایجاد کردند، در تظاهرات شرکت کردند، و برای مشروطیت به مبارزههای مسلحانه و اقدامات غیرخشونتآمیز پرداختند (نظیر انجمن مخدرات وطن)
زنان و فتح تهران در جنبش مشروطه
در زمان فتح تهران توسط مجاهدین مشروطه ایستادگی و مبارزات یک زن در کنار دیگر مجاهدین نقطه عطفی در نقش زنان در این جنبش است. سردار بی بی مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده ودر خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حملهٔ سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عدهای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
به هر حال قانون اساسی مشروطه (۱۲۸۵) ایران برای زنان حقی قایل نشده بود و حتی زنان را درکنار مهجوران و مجرمان از حق رای محروم کرده بود
زن مسیحی اهل ارومیه در منزل، به سال ۱۹۰۶ میلادی
دوران پهلوی
در سال ۱۹۳۳، رضاشاه پهلوی پس از دیدار با مصطفی کمال در ترکیه اقداماتی را به منظور بهبود موقعیت زنان آغاز کرد. او به مؤسسات آموزشی به ویژه دانشگاه تهران دستور داد که از دختران نیز ثبت نام به عمل آورند در سال ۱۹۳۴ میلادی، رضاشاه دستور به کشف حجاب داد و چادر و روبنده را ممنوع کرد. اما از سوی دیگر سازمانهای زنان مانند جمعیت نسوان وطنخواه تعطیل شدند و نشریات زنان بسته شد. به جای آنها کانون بانوان که میانهرو و خیریهای بود تشکیل شد.
در سالهای ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۳ قانون مدنی ایران نیز تدوین شد. به موجب این قانون که -با چند اصلاح جزئی- اجرای آن تا به امروز ادامه یافته؛ میزان ارث فرزندان دختر نصف فرزندان پسر است و زنان از زمین ارث نمیبرند.
روزنامهای در مورد زنان در دوره محمدرضا پهلوی
در دوران محمدرضا پهلوی، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به تصویب رسید و برای نخستین بار زنان حق رأی و نامزدی در انتخابات را به دست آوردند. اولین وکلای زن در مجلس شورای ملی ایران در سال ۱۹۶۳ در انتخابات سراسری رای آوردند و به مجلس راه یافتند. سازمان زنان ایران تشکیل شد و در اواخر دوره پهلوی مواردی از قانون حمایت خانواده ۱۳۵۴ تصویب گشت. در سال ۱۳۲۸ حدود ۸٪ زنان باسواد بودند، در سال ۱۳۴۵ ۱۸٪ باسوادی دیده میشد و در سال ۱۳۵۰ بیش از ۲۶٪ زنان ایران باسواد بودند اما این میزان باسوادی در شهرها و روستاها تفاوت زیادی داشت، ۹٪ زنان روستایی توانایی خواندن و نوشتن داشتند و حدود ۵۰٪ از زنان شهری. در سال ۱۳۵۰ بیش از ۲۵٪ دانشجویان مؤسسههای آموزش عالی را زنان تشکیل میدادند، در سال ۱۳۵۴ ۲۹٪ و در سال ۱۳۵۷ حدود ۳۸درصد دانشجویان دانشگاههای ایران زنان بودند. تحقیقات متعددی نشان میدهند با وجود افزایش باسوادی زنان، نگرش آنان نسبت به نقش سنتی و نیز جایگاه فرودست خود تغییری نکرده بود. درست قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷، ۱۵۰۰ زن در مقامهای ارشد مدیریتی در سطح کشور، ۲۲ زن در مجلس شورای ملی، ۵ شهردار، و ۳۳٪ کل مشاغل آموزش عالی ایران بر عهده زنان بود. در این دوران، دو زن (فرخرو پارسا و مهناز افخمی) در مقام وزارت نیز خدمت نمودند. همچنین زنان بسیاری در گروههای سیاسی فعالیت میکردند که از بارزترین آنها میتوان به اشرف دهقانی اشاره کرد.
پس از انقلاب سال
۱۳۵۷
زنان در ایران امروز
ایران در سال ۲۰۰۹ از نظر شاخص تبعیض جنسیتی در گزارش مجمع جهانی اقتصاد در میان ۱۳۴ کشور در ردیف ۱۲۸ قرار گرفت. ایران در سال ۲۰۰۷ از لحاظ شاخص GEM که مرتبط با میزان مشارکت زنان میباشد در رتبه ۸۷ از میان ۹۳ کشور محاسبه شده قرار داشت همچنین در سال ۲۰۰۶ ایران از نظر شاخصهای توسعه مسایل زنان، در رتبه ۸۴ قرار داشت و میزان درآمد مردان بهطور متوسط دو و نیم برابر زنان بود همچنین میزان بیکاری زنان در این سال ۱۷۰ درصد مردان بودهاست زنان بسیاری در انقلاب ۱۳۵۷ شرکت داشتند
پس از انقلاب ۱۳۵۷، رعایت حجاب برای زنان اجباری شد. بر اساس قانون مجازات اسلامی، زنانی که حدود شرعی حجاب اسلامی را رعایت نمیکنند، میتوانند به هفتاد ضربه شلّاق یا شصت روز حبس تعزیری محکوم شوند.
پس از انقلاب، دبیرستانهای دختران و پسران از یکدیگر جدا شد. پس از انقلاب اسلامی، بانوانی در منصبهای دولتی حضور داشته و یا به عنوان نمایندگان مجلس برگزیده شدهاند؛ با این حال زنان حق اشتغال در برخی امور مانند کافیشاپها و قهوهخانهها را ندارند. از میان زنان که سهم بیشتری از قدرت و احترام را پس از انقلاب اسلامی داشتهاند، میتوان معصومه ابتکار، مرضیه دباغ، مرضیه وحید دستجردی، فائزه هاشمی و زهرا رهنورد را نام برد. معصومه ابتکار به عنوان معاون رئیس جمهور عضو کابینه دولت جمهوری اسلامی ایران بود. در همین دوران یک بانوی ایرانی (شیرین عبادی) اولین ایرانی برنده جایزه نوبل شد. بانوی ایرانی دیگری (انوشه انصاری)عنوان اولین فضانورد ایرانی را کسب کرد. بسیاری از بانوان ایران برنده جوایز مهم جهانی در زمینه سینما و هنر شدند. همچنین محموداحمدی نژاد برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران ۳ زن را برای تصدی مقام وزارت به مجلس معرفی کرد که فقط یکی از آنها (وزیر بهداشت) موفق به اخذ رای اعتماد شد
روز زن
روز رسمی زن در ایران بعد از انقلاب برابر با بیستم جمادی الثانی روز ولادت فاطمه دختر محمّد پیامبر اسلام است. همچنین زنان هشتم مارس، روز جهانی زن را نیز گرامی میدارند. روز ۵ اسفند ماه یا جشن اسفندگان نیز در فرهنگ ایرانی روز زن ایرانی نام دارد و به گفته ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه این روز از دیرباز عید زنان بوده است و در چنین روزی مردان به زنان هدیه می دادند
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2...B1%D8%A7%D9%86