نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: کتاب «هميشه بهار» به قلم احمد حسین شریفی،

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض کتاب «هميشه بهار» به قلم احمد حسین شریفی،


    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت اول:

    تعریف شادی : شادي و سُرور از حالت‌هاي دروني انسان است که البته نمودهاي بيروني و ظاهري هم دارد. تلاش‌هاي زيادي براي ارائه تعريفي دقيق از اين حالت توسط روان‌شناسان و عالمان اخلاق و فيلسوفان صورت گرفته است. بدون آنکه بخواهيم وارد مباحث دقيق لغت‌شناسانه درباره اين واژه و واژگان مرتبط با آن در زبان فارسي و زبان‌هاي ديگر بشويم، به طور اجمال مي‌توان گفت حالت شادي و سرور محصول و معلول نوعي آگاهي است: آگاهي از تحقق اهداف و آرزوها. اين حالت زماني ايجاد مي‌شود که انسان به يکي از اهداف و آرزوهاي خود دست يابد يا اينکه احتمال تحقق آن را بالا بداند. شادي و سرور حالتي روحي است که از حس رضايت‌مندي و پيروزي به دست مي‌آيد.

    در مقابل، وقتي انسان به هدف خود نمي‌رسد يا آرزوي خود را برباد رفته مي‌بيند، حالت غم و اندوه بر او چيره مي‌شود. به تعبير ديگر، حُزن و اندوه حالتي است که از حس نارضايتي و شکست به دست مي‌آيد.برخي از محققان خواسته‌اند ميان سه اصطلاح «خوشي»، «نشاط» و «شادکامي» تفاوت قائل شوند. به اين صورت که هر کدام از آنان را ناظر به سطحي از شادي دانسته‌اند. «خوشي» را به معناي شادي‌هايي دانسته‌اند که ناظر به سطح جسمي و جنسي هستند. شادي‌هايي که افراد از خوردن غذا، شنا کردن در آب، راه رفتن در تپه و ماهور، و امثال آن مي‌برند، همگي از اين نوع هستند. کساني که به اين سطح از خوشي بسنده مي‌کنند خود را در سطح حيات حيواني نگه داشته‌اند. اينان در حقيقت از کارهاي فوق العاده و مسؤوليت‌دار گريزانند و به يک معنا عليرغم آنکه در ظاهر از دوران کودکي فاصله گرفته‌اند اما عملاً متعلق به دوران کودکي‌اند و گويا رشدشان در همان دوران طفوليت متوقف شده است. «نشاط» را به شادي‌هاي رواني و روحي و شادي‌هاي دروني و باطني مربوط دانسته‌اند، مثل نشاطي که از احساس مادري يا از احساس پدري به يک مادر يا پدر دست مي‌دهد و يا نشاطي که از موفقيت در انجام يک کار به دست مي‌آيد. اين سطح از شادي از سطح قبلي پيشرفته‌تر است، هر چند هنوز تا رسيدن به شادي سطح انساني فاصله دارد. و «شادکامي» شادي‌هاي متعالي است. بالاتر از نشاط است. حالتي است که از دستيابي به اهداف حاصل مي‌شود. کسي که به همه اهداف زندگي‌اش دست پيدا کند، احساس رضايت خاطر و احساس کمال دارد. شادي چنين فردي خوشي و نشاط گذرا نيست؛ بلکه دائمي است. به همين دليل، به آن شادکامي گفته مي‌شود.

    هر چند اين سطح‌بندي از شادي‌ها في الجمله مي‌تواند مورد قبول باشد؛ اما واقعيت اين است که اين تفاوت‌هاي واژگاني صرفاً سليقه‌اي و قراردادي است. واژه «شادي» هم براي شادي‌هاي کودکانه استفاده مي‌شود هم براي شادي‌هاي غريزي و هم براي شادي‌هاي متعالي. ارزش‌گذاري شادي به شيوه، متعلَّق و هدف آن بستگي دارد. نشاط براي عبادت، خدمت به خلق و کارهاي خيرخواهانه ارزشمند است؛ اما نشاط در گناه و معصيت و سرخوشي از نافرماني خدا و شادي از غم مردم و امثال آن مذموم است. قرآن کريم نيز واژه‌هاي «سُرور» و «فَرَح» را هم براي سرور و فرح‌هاي ممدوح به کار برده است و هم براي سرور و فرح‌هاي مذموم. به عنوان نمونه، چند مورد را ذکر مي‌کنيم. در سوره انشقاق درباره بهشتيان و جهنميان آمده است:

    فَأَمّا مَنْ أُوتىَ كِتَبَهُ بِيَمِينِهِ فَسوْف يحَاسب حِساباً يَسِيراً وَ يَنقَلِب إِلى أَهْلِهِ مَسرُوراً أَمّا مَنْ أُوتىَ كِتَبَهُ وَرَاءَ ظهْرِهِ فَسوْف يَدْعُوا ثُبُوراً وَ يَصلى سعِيراً إِنّهُ كانَ فى أَهْلِهِ مَسرُوراً إنَّه ظنَّ ان لن يحور؛ (سوره انشقاق، آيات 7-14)
    اما کسي که نامه اعمالش به دست راستش داده شود به زودي به آساني به حساب او رسيدگي مي‌شود. و خوشحال به سوي خانواده‌اش باز مي‌گردد. و اما کسي که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود، به زودي فرياد مي‌زند واي بر من که هلاک شدم! و در شعله‌هاي سوزان آتش مي‌سوزد. چرا که او در ميان خانواده‌اش پيوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود. و گمان مي‌کرد هرگز (به زندگي جهان ديگر) باز نخواهد گشت.

    در اين آيات مي‌بينيم در يک جا «سُرور» در مفهوم مثبت و ممدوح به کار برده شده است و در جايي ديگر در مفهوم منفي و مذموم.
    همين مسأله در کاربرد واژه «فرح» نيز مشاهده مي‌شود. به عنوان نمونه، در سوره قصص در داستان قارون چنين مي‌خوانيم:

    إذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنّ اللّهَ لا يحِب الْفَرِحِينَ؛ (سوره قصص، آيه 76)
    (به خاطر آوريد) هنگامي را که قومش به او گفتند: «اين همه از سر غرور شادي مکن، که خداوند شادي کنندگان مغرور را دوست نمي‌دارد.»

    اما در سوره يونس همين واژه به معناي مثبت و ممدوح به کار برده شده است.
    قُلْ بِفَضلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِك فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيرٌ مِّمّا يجْمَعُونَ؛ (سوره يونس،‌آيه 58)
    بگو: «تنها به فضل خدا و رحمت او بايد خوشحال شوند؛ که اين، از تمام آنچه گردآوري مي‌کنند، بهتر است.»
    شادي ممدوح به شادي‌اي گفته مي‌شود که منجر به شادکامي شود. توضيح آنکه شادي و لذت عموماً حالت آني و مقطعي دارند. شادي در صورتي مي‌تواند ارزش پايدارتري داشته باشد که به رضامندي و در نتيجه شادکامي و خوشبختي منجر شود. شادي زماني ارزشمند است که در خدمت خوشبختي و سعادت انسان باشد. اما لذت‌ها و شادي‌هايي که خوشبختي و سعادت و کمال ما را به خطر مي‌اندازند نه تنها ارزشمند نيستند که بايد از آنها پرهيز کرد.
    امام علي(عليه‌ السلام) مي‌فرمايد:كَمْ‏ مِنْ‏ شَهْوَه سَاعَه أَوْرَثَتْ‏ حُزْناً طَوِيلا؛
    بسا لذت‌هايي فوري که اندوهي طولاني به ارمغان مي‌آورند.

    مرحوم فيض کاشاني مي‌گويد «شادي» هم مي‌تواند از جنود عقل باشد و هم مي‌تواند از جُنود جهل به شمار آيد. زيرا شادي از لوازم ادراک محبوب و ادراک صفات و آثار او است. و به هر ميزان که محبوب شريف‌تر و والاتر باشد، به همان ميزان نيز ادراک او و ادراک صفات و آثارش لذت‌بخش‌تر و شادي‌آورتر و مسرور کننده‌تر خواهد بود. به همين دليل کساني که محبوب‌شان خداوند متعال و صفات و آثار او باشد، بيشترين شادي و سرور و لذت را در هستي مي‌برند. چنين افرادي از همه هستي لذت مي‌برند. زيرا همه هستي را فروغ روي دوست مي‌دانند. آغاز و پايان همه امور را خداي متعال مي‌دانند. و زبان حال‌شان چنين است: «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست». به هر حال، شادي براي چنين افرادي از جنود عقل است. اما کساني که محبوب و معشوق‌شان دنيا و لذت‌هاي گذران دنيوي باشد، شادي‌ آنان از جُنود جهل خواهد بود.


    منبع :
    http://rasekhoon.net/forum/thread/1258057/page1/%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85
    لازم به ذکر است این مطالب از سایت راسخون گرفته شده است .


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت دوم:

    مطلوبيت فطري شادي

    شاد بودن و مسرور بودن يکي از خواسته‌هاي فطري همه انسان‌ها است. صرف نظر از نوع و کيفيت شادي، همه آدميان فطرتاً خواهان شادي و شادماني‌اند. شايد هيچ انسان سالمي را نتوان سراغ گرفت که عالمانه و آگاهانه علاقمند به غم و اندوه باشد! به همين دليل است که خداي متعال يکي از نعمت‌هاي اهل بهشت را شاد بودن و دوري از غم و اندوه مي‌داند. در قرآن کريم از زبان بهشتيان چنين گفته مي‌شود:

    وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَه مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ؛ (سوره فاطر، آيات 34 و 35)آنها مي‌گويند: «حمد و ستايش مخصوص خداوندي است که اندوه را از ما برطرف ساخت؛ پروردگار ما آمرزنده و شکرگزار (و قدردان) است. همان کسي است که با فضل خود ما را در اين سراي اقامت (جاويدان) جاي داد که نه در آن رنجي به ما مي‌رسد و نه سستي و واماندگي.»و نيز بر همين اساس است که خداوند يکي از پاداش‌هاي اخروي مؤمنان را شاد بودن و خوشي مي‌داند. در مقابل، از جمله عذاب‌هاي اخروي که براي بدکاران در نظر گرفته شده است، غمگين بودن و داشتن چهره‌هاي عبوس و چروکيده و سياه و قيافه‌هاي درهم و غم‌زده است. قرآن کريم در اين باره مي‌فرمايد:

    وَ يَوْمَ الْقِيامَه تَرَى الَّذينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّه أَ لَيْسَ في‏ جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرينَ؛ (سوره زمر، آيه 60)و روز قيامت کساني را که بر خدا دروغ بستند (و تکبر ورزيدند) مي‌بيني که صورت‌هايشان سياه است؛ آيا در جهنم جايگاهي براي متکبران نيست؟افزون بر اين، با مراجعه به حالات، خواسته‌ها، اميال و آرزوهاي دروني خود مي‌توان نتيجه گرفت شادي و شادماني يک خواسته فطري و مشترک ميان همه آدميان است. در اين ميان، اگر اندکي دقت کنيم همه ما فطرتاً دوست داريم شادي‌هاي پايدار و بادوامي داشته باشيم [1]. هر چه دوام شادي ما بيشتر باشد، دوست‌داشتني‌تر و خواستني‌تر است. و همه ما در نگاه اول و زماني که به صورت عقلاني مسائل را مورد تحليل و بررسي قرار مي‌دهيم از شادي‌هاي کوتاه مدتي که غم‌ها و اندوه‌هاي بلندمدتي را به دنبال مي‌آورند گريزانيم. هر چند ممکن است به هنگام برخورد با چنان اموري در اثر هيجانات کاذب نتوانيم بر اساس عقلانيت تصميم بگيريم و مرتکب چنان شادي‌ها و لذت‌هايي بشويم که البته عمري اندوه و غم و پشيماني را به دنبال خواهد داشت.

    امام علي(عليه‌السلام) مي‌فرمايد:کم من فرح افضي به فرَحُهُ الي حزنٍ مخلَّدٍ؛چه شادي‌هايي که انسان را به اندو‌هي ابدي مي‌کشانند.

    [1] امام علي (علیه السّلام)، در خطبه متقين (خطبه 193)، يکي از ويژگي‌هاي انسان‌هاي پارسا را نشاط دائمي مي‌داند: «دائم نشاطه». همان حضرت در دعايي از خداوند مي‌خواهد که تا زنده است نشاط در عبادت به او عطا کند: «... و نشاطا لذکرک ما استعمرتني في ارضک» (بحار الأنوار، ج 94، ص 239)





  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت سوم:

    ارتباط سبک شادي با باورها و ارزش‌ها

    آنگاه که خواسته‌هاي کسي برآورده شود، براي او شادي حاصل مي‌شود. بنابراين شاد شدن ملازم با برآورده شدن خواسته‌ها است. اما خواسته‌هاي افراد يکسان نيست. خواسته‌ها نيز متأثر از نوع نگاه افراد به هستي و جايگاه انسان و هدف خلقت او است. به تعبير ديگر، سبک شادي و کيفيت شادي هر کسي به باورها و ارزش‌هاي پذيرفته شده او بستگي دارد. کسي که جهان را جهاني مادي مي‌داند و اعتقادي به خدا و معاد ندارد، طبيعتاً نمي‌تواند تصور روشني از شادي‌هاي معنوي و شادي انس با خدا و لذت گفتگو و مناجات با خدا داشته باشد. و حتي ممکن است چنين اموري را به تمسخر بگيرد. شادي‌هاي چنين افرادي معمولاً از سنخ شادي‌هاي ساير حيوانات است و از اين سطح بالاتر نمي‌آيد. اينها هم از ارضاي غرايز غضبي و شهوي خود لذت مي‌برند. بهترين لحظات شادي چنين افرادي زماني است که بهترين خوراکي‌ها و نوشيدني‌ها و پوشيدني‌ها و امکانات مادي را در اختيار داشته باشند. اينان هر زماني که از مسائل دنيايي و شهواني و لذايذ مادي سخني به ميان مي‌آيد بسيار شادمان و مسرور مي‌شوند؛ اما زماني که سخني از معنويت و اخلاق و خدا و معاد به ميان آورده شود، حالت نفرت و اشمئزاز به آنان دست مي‌دهد.

    قرآن کريم درباره چنين افرادي مي‌فرمايد:

    وَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَحْدَهُ اشمَأَزّت قُلُوب الّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَه وَ إِذَا ذُكِرَ الّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَستَبْشِرُونَ؛ (سوره زمر، آيه 45)

    هنگامي که خداوند به يگانگي ياد مي‌شود، دل‌هاي کساني که به آخرت ايمان ندارند مشمئز (و متنفر) مي‌گردد؛ اما هنگامي که از معبودهايي غير از او ياد مي‌شود، آنان خوشحال مي‌شوند.

    اما کساني که به خدا و معاد باور دارند طبيعتاً شادي‌ها و لذت‌هاي‌شان منحصر در شادي‌ها و لذت‌هاي مادي و دنيوي نخواهد بود. اينان زماني که بشارت‌هاي الهي را مي‌شنوند و نعمت‌هاي بهشتي و لذت‌هاي اخروي را ياد مي‌کنند، سرور و نشاط وصف‌ناپذيري به آنان دست مي‌دهد. براي دستيابي به چنان شادي‌ها و لذت‌هايي لحظه شماري مي‌کنند. به همين دليل، هر کدام به ميزان درک و معرفت خود نسبت به خداي متعال و حقايق اخروي از ياد خدا و گفتگو درباره امور معنوي شاد مي‌شوند. چنين افرادي از هر نوع لذت و شادي‌اي که منهاي خدا باشد تبرّي مي‌جويند. تمام لذت و شادي و سرور آنان در انس با خدا و گفتگوي با او است. امام سجاد(عليه‌السلام) در مناجات الذاکرين به خداي متعال چنين عرضه مي‌دارد: «وَ أَسْتَغْفِرُكَ‏ مِنْ‏ كُلِ‏ لَذَّه بِغَيْرِ ذِكْرِك‏». شادي چنين افرادي در لقاي الهي است. از هر چيزي که آنان را از اين شادي و لذت دور کند، برائت مي‌جويند. حزن و اندوه آنان زماني است که از اين محبوب جدا مي‌شوند. بر اين اساس، هر نوع شادي‌اي که در خدمت کسب چنين لذت‌هايي باشد، ارزشمند است. و هر نوع چيزي که مخالف با چنين شادي‌هايي باشد و مانع دستيابي به آنها شود، بد خواهد بود.

    جايگاه شادي در سبک زندگي اسلامي

    با مراجعه به آموزه‌هاي ديني مي‌توان اين مسأله را به دست آورد که شادي و سرور جايگاه ويژه‌اي در سبک زندگي اسلامي دارد. ائمه اطهار عليهم السلام اهتمام ويژه‌اي به اين مسأله داشته‌اند و سعي کرده‌اند در چارچوب سبک زندگي اسلامي حدود و ثغور شادي و سرور ممدوح را مشخص کنند. در حديثي از امام موسي کاظم(عليه‌السلام) که مضمون آن در احاديث ديگري نيز نقل شده است، چنين مي‌خوانيم:

    اجْتَهِدُوا أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ‏ سَاعَه مِنْهُ لِمُنَاجَاتِهِ وَ سَاعَه لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَه لِمُعَاشَرَه الْإِخْوَانِ الثِّقَاتِ وَ الَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يَخْلُصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ وَ سَاعَه تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ وَ بِهَذِهِ السَّاعَه تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ السَّاعَات؛‏

    تلاش کنيد اوقات خود را چهار قسمت کنيد: قسمتي از آن را براي مناجات با خدا اختصاص دهيد و بخشي از آن را براي امور زندگي و معاش خود در نظر بگيريد و بخشي ديگر را براي گفتگو با برادران و افراد مورد اعتماد صرف کنيد؛ افرادي که عيب‌هايتان را به شما مي‌شناسانند و صادقانه با شما برخورد مي‌کنند؛ و قسمتي از اوقات خود را براي بهره‌برداري از لذت‌هاي حلال اختصاص دهيد. و بدانيد که با اين بخش چهارم است که مي‌توانيد ساير فعاليت‌هاي خود را نيز انجام دهيد.

    منظور از اين توصيه اين نيست که ساعات «شبانه روز» خود را به اين چهار بخش تقسيم کنيم. همچنين منظور اين نيست که اوقات خود را به «چهار بخش مساوي» تقسيم کنيم. بلکه ابعاد يا نيازهاي چهارگانه زندگي انسان در اين روايت مورد توجه قرار گرفته است و به اين نکته توجه داده شده است که اسلام به همه ابعاد وجودي انسان توجه ويژه دارد. همه‌ نيازهاي جسمي و مادي و معنوي او را مورد توجه قرار داده است. نياز معنوي، نياز اجتماعي، نياز مادي و معيشتي، نياز شخصيتي، نياز به شادي و لذت.اسلام عزيز نه تنها با شادي و نشاط مخالف نيست بلکه بهره‌مندي از شادي‌هاي مشروع را امري لازم براي انسان مي‌داند. امام علي(عليه‌السلام) توصيه مي‌کند به هنگام شادي از شادي‌ها و سرورهاي مشروع بهره‌مند شويد؛ چرا که اوضاع هميشه به يک منوال باقي نمي‌ماند. روزهاي غم و اندوه نيز در پيش است. غم و اندوه خواهي نخواهي به سراغ ما مي‌آيد. پس نبايد اوقات شادي و نشاط را از دست داد:

    اذا وَقَعَ فِي يدِکَ يومُ السرورِ فلاتخلّه فانَّک اذا وَقعتَ في يدِ يومِ الغمِّ لم يخلَّک؛

    وقتي روز شادي در اختيار تو قرار گرفت، از آن دوري نکن؛ چرا که وقتي در دست روز اندوه قرار بگيري، از تو صرف نظر نخواهد کرد.


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت چهارم:

    ادخال سُرور در دل برادران مؤمن

    يکي از ويژگي‌ها و آداب مسلماني اين است که تلاشي جدي در جهت شاد کردن ديگر مسلمانان دارد. احاديث فراواني در فضيلت شاد کردن مؤمنان وارد شده است. رواياتي به اين مضمون از وجود مقدس پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) و ائمه اطهار (عليهم ‌السلام) نقل شده است که فرموده‌اند شاد کردن مؤمنان از بزرگ‌ترين و محبوب‌ترين عبادت‌هاست:

    پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) فرمودند:إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ‏ السُّرُورِ عَلَى‏ الْمُؤْمِنِين‏؛به درستي که شاد کردن مؤمنان، دوست‌ داشتني‌ترين کارها در نزد خداي متعال است.

    امام باقر (عليه ‌السلام) مي‌فرمايد:مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ‏ إِدْخَالِ‏ السُّرُورِ عَلَى‏ الْمُؤْمِن‏؛هيچ عبادتي براي خداوند محبوب‌تر از شاد کردن مؤمن نيست.

    در روايات ديگري، شاد کردن مؤمنان به منزله شاد کردن ائمه اطهار (عليهم‌ السلام) و شاد کردن پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) و شاد کردن خداي متعال دانسته شده است:

    پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) فرمودند:مَنْ‏ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّه‏؛هر کس مؤمني را شاد کند، مرا شاد کرده است و هر کس مرا شاد کند،‌ خداوند را شاد کرده است.

    امام صادق (عليه ‌السلام) فرمودند:لَا يَرَى أَحَدُكُمْ إِذَا أَدْخَلَ‏ عَلَى‏ مُؤْمِنٍ‏ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَيْهِ أَدْخَلَهُ فَقَطْ بَلْ وَ اللَّهِ عَلَيْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص‏؛گمان نکنيد وقتي مؤمني را شاد مي‌کنيد، فقط او را شاد کرده‌ايد، بلکه به خدا سوگند که ما را شاد کرده‌ايد؛ بلکه بالاتر به خدا سوگند که رسول خدا را شاد کرده‌ايد.

    از اين دسته روايات نکاتي قابل استفاده است که به برخي از آنها اشاره مي‌کنيم:

    نکته اول: بر اساس اين نوع روايات روشن است که يکي از بهترين عبادت‌ها و برترين فعاليت‌ها از نگاه اسلام، شاد کردن مؤمنان و مسرور نمودن آنان است. و اين خود خط بطلاني است بر انديشه کساني که دين و دين‌داري را معادل حُزن و اندوه مي‌دانند و چهره‌اي عَبوس و خشن از دين ارائه مي‌دهند. از اين توصيه‌ها مي‌توان فهميد که جامعه اسلام‌پسند، جامعه‌اي شاد و مَسرور است. فرض کنيد، هر مسلماني خود را موظف به عمل به اين توصيه‌ها کند، در آن صورت جامعه اسلامي جامعه‌اي با نشاط و شادمان خواهد بود.

    نکته‌ دوم: بايد توجه شود که در اين روايات شاد کردن «مؤمن» ارزشمند دانسته شده است. و روشن است که مؤمن از چه اموري شاد مي‌شود. بنابراين، استفاده از ابزارها و وسايلي که با حيات مؤمنانه سازگار نيست، براي شاد کردن مؤمن درست نمي‌باشد. به علاوه، مؤمن که با ابزارهاي گناه‌آلود شاد نمي‌شود.

    شادي‌هاي مؤمن يا در اموري است که مستقيماً با خداي متعال در ارتباط‌اند و يا در اموري که مقدمات چنين ارتباطي را براي او فراهم مي‌کنند و يا دست کم در اموري که او را از نافرماني و معصيت خدا جدا مي‌کنند.

    بنابراين روشن است که منظور اين نيست که شاد کردن مؤمنان از هر راهي و به هر وسيله‌اي عبادتي بزرگ است! به عنوان مثال، اگر کسي از راه گناه، ديگران را شاد کند، نه تنها کار پسنديده‌اي انجام نداده است، بلکه معصيتي بزرگ را مرتکب شده است. به همين دليل امام علي (عليه ‌السلام) مي‌فرمايد:
    مَنْ‏ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِي‏ اللَّهِ‏ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلًّا؛کسي که از راه نافرماني خدا لذت ببرد، خداوند او را ذليل خواهد کرد.

    حتي شادي از گناه، بدتر از خود گناه دانسته شده است. امام سجاد (عليه ‌السلام) در اين باره مي‌فرمايد:إِيَّاكَ‏ وَ الِابْتِهَاجَ‏ بِالذَّنْبِ‏ فَإِنَّ الِابْتِهَاجَ بِهِ أَعْظَمُ مِنْ رُكُوبِه‏؛از شادي و سُرور به وسيله گناه پرهيز کن؛ زيرا شادي به گناه بزرگ‌تر از ارتکاب آن است.
    با توجه به مجموعه آموزه‌هاي اسلامي درباره سبک زندگي مؤمنان، مي‌توان چنين به دست آورد که شاد کردن مؤمنان با انجام کارهاي لغو و بذله‌گويي‌هاي سخيف نيز نمي‌تواند مصداقي از بهترين عبادت‌ها تلقي شود. البته بذله‌گويي و مسخره‌بازي و امثال آن ممکن است از نظر ديني حرام نباشد، اما برخي از مصاديق آنها قطعاً در شأن انسان مؤمن نيست. به همين دليل، قرآن کريم يکي از ويژگي‌هاي مؤمنان را چنين برمي‌شمارد:
    «وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون؛ (سوره مؤمنون، آيه 3)(مؤمنان کساني‌اند که) از لغو و بيهوده‌گويي گريزانند.»


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت پنجم:

    شادي‌هاي پسنديده‌ (قسمت اوّل)

    بر اساس آموزه‌هاي اسلامي مي‌توان گفت قاعده کلي در ارزشمندي شادي اين است که شادي و سرور در صورتي ارزشمند است که اولاً از راهي درست و مشروع به دست آمده باشد و ثانياً در خدمت کمال انسان و در جهت توسعه قرب باشد. در عين حال، در آموزه‌هاي ديني مصاديقي براي شادي و سُرور بيان شده است که ذيلاً به ذکر آنها مي‌پردازيم:

    شوخيپيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) يکي از ويژگي‌هاي مؤمنان را شوخ طبعي مي‌داند. به اين دليل، در سبک زندگي مؤمنانه، شوخي و شوخ طبعي جايگاه ويژه‌اي دارد:

    المؤمن دَعِبٌ لَعِبٌ؛ و المنافق قَطِبٌ غَضِبٌ؛

    مؤمن خوش برخورد و بذله‌گو است و منافق اخمو و خشم‌جو است.

    برخي از مؤمنان در ابتداي آشنايي با اسلام گمان مي‌کردند همواره بايد جديّت ويژه داشته باشند و به همين دليل از هر گونه خنديدن و مزاح خودداري مي‌کردند. پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) در برخورد با اين گروه فرمودند:

    أَمَا إِنِّي‏ أُصَلِّي‏ وَ أَنَامُ‏ وَ أَصُومُ وَ أُفْطِرُ وَ أَضْحَكُ وَ أَبْكِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ مِنْهَاجِي وَ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي؛

    اما من نماز مي‌خوانم و مي‌خوابم؛ بعضي روزها را روزه مي‌گيريم و برخي روزها را خير؛ مي‌خندم و گريه مي‌کنم؛ پس کسي که از اين شيوه و روش من روي گرداني کند و سبک و شيوه ديگري را اختيار کند، از من نيست.

    يکي از ياران امام صادق (عليه ‌السلام) به نام يونس شيباني مي‌گويد روزي امام صادق (عليه ‌السلام) از من پرسيد «شوخي کردن در ميان شما چه جايگاهي دارد؟» در پاسخ عرض کردم، خيلي کم. آن حضرت فرمود:

    فَلَا تَفْعَلُوا فَإِنَّ الْمُدَاعَبَه مِنْ‏ حُسْنِ‏ الْخُلُقِ‏ وَ إِنَّكَ‏ لَتُدْخِلُ‏ بِهَا السُّرُورَ عَلَى أَخِيكَ وَ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُدَاعِبُ الرَّجُلَ يُرِيدُ أَنْ يَسُرَّه‏؛

    اينگونه نباشيد. بي‌گمان، شوخي از خوش اخلاقي است. و بي‌شک، تو با اين کار برادر خود را شاد مي‌کني. رسول خدا با افراد شوخي مي‌کرد و مي‌خواست آنان را شاد کند.

    البته شوخي کردن في نفسه و به خودي خود ارزش نيست. ابزاري براي خوشبختي و سعادت است. به همين دليل داراي شرايط و قيودي است. حد و مرز دارد. اگر از حد و مرز خود عبور کند، به ضدش تبديل خواهد شد و به جاي آنکه در خدمت سعادت فرد و جامعه باشد موجب ضلالت و بدبختي آنها مي‌شود.

    به عنوان مثال، در شوخي نبايد از مرز صداقت و حقيقت عبور کرد. به همين دليل در شوخي نبايد مرتکب دروغ شد. امام علي (عليه ‌السلام) در اين باره مي‌فرمايد:

    لَا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى‏ يَتْرُكَ‏ الْكَذِبَ‏ هَزْلَهُ وَ جِدَّه‏؛

    هيچ بنده‌اي طعم ايمان را نمي‌چشد مگر آنکه دروغ را در شوخي و جدي ترک کند.

    شوخي هرگز نبايد با تمسخر ديگران همراه باشد.

    شوخي با نامحرم از نگاه اسلام درست نيست. پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) در ضمن آخرين خطبه‌اي که براي مردم خواند، چنين فرمود:

    مَنْ‏ فَاكَهَ‏ امْرَأَه لَا يَمْلِكُهَا حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَه كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَامٍ وَ الْمَرْأَه إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فَالْتَزَمَهَا حَرَاماً ... أَوْ فَاكَهَهَا ... فَعَلَيْهَا مِنَ الْوِزْرِ مَا عَلَى الرَّجُل‏؛

    کسي که با زني نامحرم شوخي کند، به خاطر هر کلمه‌اي که در دنيا با او سخن گفته است، هزار سال در دوزخ زنداني مي‌شود و اگر زن هم از آن مرد پيروي و با او همراهي کند ... و با او شوخي کند ... همانند گناه مرد بر او نيز خواهد بود.

    شرط ديگر ارزش‌مندي شوخي اين است که فرد از شوخي زياد بپرهيزد. در شوخي نيز بايد اندازه نگه داشت. پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) مي‌فرمايد:

    كَثْرَه الْمِزَاحِ يَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ كَثْرَه الضَّحِكِ يَمْحُو الْإِيمَان‏؛

    شوخي زياد، آبرو را مي‌برد و شوخي زياد ايمان را محو مي‌کند.شادي به هنگام شادي اولياء

    از نشانه‌هاي عشق و محبت به يک نفر اين است که با غم او غمگين و از شادي او شاد شويم. به همين دليل است که امام رضا (عليه ‌السلام) خطاب به يکي از ياران خود به نام ابن شَبيب فرمود:

    إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ‏ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ‏ لِفَرَحِنَا؛

    اگر مي‌خواهي در بالاترين درجات همراه ما باشي، پس براي غم و اندوه ما،‌ اندوهگين باش و براي شادي ما شاد باش.ديدار برادران ايماني

    يکي ديگر از امور فرح‌بخش و شادي‌آفرين در زندگي يک مؤمن، ديدار با ساير مؤمنان و برادران ايماني خود است.

    پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم)، خطاب به امام علي(عليه ‌السلام) فرمودند:

    يَا عَلِيُ‏ ثَلَاثٌ‏ فَرَحَاتٌ‏ لِلْمُؤْمِنِ‏ فِي الدُّنْيَا لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ تَفْطِيرُ الصَّائِمِ وَ التَّهَجُّدُ فِي آخِرِ اللَّيْل‏؛

    اي علي! اوقات شادي مؤمن در دنيا سه وقت است: ديدار برادران، افطاري دادن به روزه‌دار و تهجد در پايان شب.


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت ششم:

    شادي‌هاي پسنديده‌ (بخش 2)

    شادی ترک شادی

    امام علي(علیه السّلام) در اين باره مي‌فرمايد:

    أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ‏ لَذَّه فَانِيَه لِلَذَّه بَاقِيَه؛

    خوشبخت‌ترين مردمان کسي است که لذت‌هاي ناپايدار را براي دستيابي به لذت‌ پايدار رها مي‌کند.

    امام صادق(علیه السّلام) مي‌فرمايد:

    كَمْ مِنْ‏ صَبْرِ سَاعَه قَدْ أَوْرَثَتْ فَرَحاً طَوِيلًا وَ كَمْ مِنْ لَذَّه سَاعَه قَدْ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلا؛

    چه بسا که لحظه‌اي بردباري شادي و سروري بلند‌مدت را به ارمغان مي‌آورد و چه لذت‌هاي زودگذري که حُزن و اندوهي طولاني را در پي داشته است.

    سعدي شيرازي نيز چه زيبا سروده است:

    اگر لذت ترک لذت بداني دگر شهوت نفس، لذت نخواني
    کار نیک

    يکي از اموري که موجب سرور و شادي انسان مي‌شود و ارزشمند نيز هست، شادي به هنگام مرور رفتارهاي نيکي است که انسان انجام داده است. هر انساني به صورت طبيعي وقتي به کارهاي خوب خود نظر مي‌کند و خدماتي را که مخلصانه براي ديگران انجام داده است از نظر مي‌گذراند، شاد مي‌شود. اين نوع شادي، از انواع شادي‌هاي ممدوح و پسنديده است. امام علي(علیه السّلام) در نامه‌اي خطاب به ابن عباس، که ابن عباس مي‌گويد از هيچ سخني بعد از کلام رسول الله به اندازه اين موعظه بهره نبردم، مي‌فرمايد:

    أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْمَرْءَ لَيَفْرَحُ بِالشَّيْ ءِ الَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ، ويَحْزَنُ عَلَى الشَّيْ ءِ الَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ، فَلا يَكُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِك مِنْ دُنْيَاك بُلُوغُ لَذَّه أو شِفَاءُ غَيْظٍ، ولكِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أو إِحْيَاءُ حَقٍّ، ولْيَكُنْ‏ سُرُورُك‏ بِمَا قَدَّمْتَ‏، وأَسَفُك عَلَى مَا خَلَّفْتَ، وهَمُّك فِيمَا بَعْدَ الْمَوْت‏؛

    اما بعد، گاه آدمي به چيزي شاد مي‌شود که از او نخواهد بريد، و به چيزي اندوهناک مي‌شود که بدان نخواهد رسيد. پس مبادا نيکوترين چيز که از دنياي خود برخورداري، رسيدن به لذتي بود يا به کار بردن خشمي که در سينه‌داري. بلکه بايد باطلي را بميراني يا حقي را زنده گرداني، و بايد که شادماني‌ات به چيزي باشد که از پيش فرستاده‌اي و دريغت بر آنچه به جاي مي‌گذاري، و همّ خود را بدانچه پس از مردن تو را بايد بگماري.

    امام صادق(علیه السّلام) مي‌فرمايد شادي و لذت زماني به دست مي‌آيد که انسان اهل وفا باشد، حقوق ديگران را رعايت کند و در برابر سختي‌ها ايستادگي و پايداري نمايد: «السُّرُورُ فِي ثَلَاثِ خِلَالٍ فِي الْوَفَاءِ وَ رِعَايَه الْحُقُوقِ‏ وَ النُّهُوضِ فِي النَّوَائِب‏.»اطاعت از خدا

    انسان هنگامي که تکليف و مسؤوليت خود را انجام مي‌دهد، احساس شادي و آرامش و راحتي ويژه‌اي دارد. اما اگر نتواند به تکليف خود عمل کند و در اثر کم کاري يا ناتواني از انجام آن باز ماند، احساس غم و سرافکندگي و شرمندگي دارد. به همين دليل در انديشه اسلامي گفته شده است مؤمن زماني شادمان مي‌شود که به تکاليف ديني خود عمل کرده باشد.

    امام علي(علیه السّلام) در اين باره مي‌فرمايد:

    سُرُورُ الْمُؤْمِنِ‏ بِطَاعَه رَبِّهِ‏ وَ حُزْنُهُ‏ عَلَى ذَنْبِه‏؛

    شادي مؤمن در اطاعت پروردگارش است؛ و اندوهش بر گناهانش است.

    آن حضرت درباره عيد فطر که روز جشن و شادي و شادماني مؤمنان است مي‌فرمايد:

    انما هو عيد لمن قَبِل اللهُ صيامَه و شَکَرَ قيامَهُ و کلُّ يومٍ لايُعْصَي اللهُ فيه فهو عيدٌ؛
    اين عيد کسي است که خدا روزه‌اش را پذيرفته و نماز وي را سپاس گفته و هر روز که خدا را در آن نافرماني نکنند روز عيد است.معرفت خدا

    همانطور که اشاره کرديم، شادي و سرور محصول آگاهي از دستيابي به هدف است. اگر کسي احساس کند که به کمال مورد انتظارش دست يافته است، شادمان خواهد شد. البته کمال مورد انتظار هر کسي به نوع جهان‌بيني و نوع نگاه او به هستي و انسان بستگي دارد. کسي که خود را مخلوق خدا و هدف از آفرينش خود را شناخت خدا مي‌داند، طبيعتاً زماني بيشترين شادماني را خواهد داشت که به اين هدف دست يافته باشد. و اگر به اين هدف دست نيابد، همواره در حال حزن و اندوه خواهد بود. اگر کاري انجام دهد که در جهت خلاف اين هدف باشد، طبيعتاً محزون خواهد شد. در حديثي از امام صادق(علیه السّلام) مي‌خوانيم:
    لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي فَضْلِ‏ مَعْرِفَه اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ مَا مَدُّوا أَعْيُنَهُمْ إِلَى مَا مَتَّعَ اللَّهُ بِهِ الْأَعْدَاءَ مِنْ زَهْرَه الْحَيَاه الدُّنْيَا وَ نَعِيمِهَا وَ كَانَتْ دُنْيَاهُمْ أَقَلَّ عِنْدَهُمْ مِمَّا يَطَئُونَهُ بِأَرْجُلِهِمْ وَ لَنُعِّمُوا بِمَعْرِفَه اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ تَلَذَّذُوا بِهَا تَلَذُّذَ مَنْ لَمْ يَزَلْ فِي رَوْضَاتِ الْجِنَانِ مَعَ أَوْلِيَاءِ اللَّه‏؛

    اگر مردمان مي‌دانستند که در معرفت خداي عزيز و جليل چه فضيلت‌هايي نهفته است چشم‌هاي خود را به نعمت‌هاي دنيويي که خداوند به دشمنان داده است نمي‌دوختند و دنيا در نزد آنان کم‌ارزش‌تر از اموري مي‌بود که در زير پاي خود لگدمال مي‌کنند. و هر آينه با معرفت خداي نعمت‌ مي‌بردند و از معرفت خدا لذت مي‌بردند مثل لذت کسي که پيوسته در باغ‌هاي بهشتي همراه با اولياء الله باشد



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگي اسلامي در شادي و نشاط - قسمت هفتم (آخرین قسمت):

    شادی‌های ناپسند

    همانطور که گفتيم، ارزش شادي و شادي‌آفريني ارزشي مطلق، هميشگي و همه‌جايي نيست. بايد ديد که آيا در مسير کمال مطلوب ما قرار دارد يا نه. بر اين اساس، مي‌توان گفت قاعده کلي در سبک زندگي اسلامي درباره شادي و نشاط اين است که هر نوع شادي و شادي‌آفريني که در مسير تقرب به خدا و رضايت الهي باشد، ارزشمند و انجام دادني است و هر نوع شادي يا شادي‌آفريني که موجب دوري از خدا و يا منجر به خشم الهي شود، ناپسند و ترک کردني است. با مراجعه به آموزه‌هاي ديني برخي از مصاديق شادي‌ و شادي‌آفريني‌هاي کاذب و ناپسند ذکر شده است که ذيلاً به آنها مي‌پردازيم:

    شادی در برابر مصیبت‌دیده

    ادب انساني و اخلاق اسلامي اقتضا مي‌کند وقتي انسان در برابر افراد مصيب‌زده و غم‌ديده قرار مي‌گيرد و با آنان برخورد مي‌کند، اظهار همدردي کند. امام حسن عسکري (عليه ‌السلام) مي‌فرمايد:

    لَيْسَ‏ مِنَ‏ الْأَدَبِ‏ إِظْهَارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُون‏؛

    اظهار شادي در براي شخص غم‌ديده، خلاف ادب است.

    امير مؤمنان (عليه ‌السلام) نيز به هنگام تشييع جنازه‌اي وقتي صداي خنده يکي از افراد را شنيد، ناراحت شد و فرمود:

    كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَه وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَه؛ (نهج البلاغه، حکمت 122)

    گويا مرگ را در اين دنيا بر جز ما نوشته‌اند، و گويا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‌اند، و گويي آنچه از مردگان مي‌بينيم مسافرانند که به زودي نزد ما باز مي‌آيند، و آنان را در گورهاشان جاي مي‌دهيم و ميراثشان را مي‌خوريم، پنداري ما از پس آنان جاودان به سر مي‌بريم. سپس پند هر پند و پنده دهنده را فراموش مي‌کنيم و نشانه قهر بلا و آفت مي‌شويم.

    همين حقايق ديني چه زيبا در اشعار سعدي انعکاس يافته است:

    شادماني مکن که دشمن مُرد تو هم از مرگْ جان نخواهي بُرد
    × × ×چو بر جنازه دشمن گذر کني اي دوست شادي مکن که با تو هم اين ماجرا رَوَد
    شادی از گرفتاری‌های دیگران

    ادب ديني و انساني اقتضا مي‌کند که گرفتاري‌هاي ديگران را گرفتاري خود بدانيم و در رفع آنها بکوشيم. به ويژه اگر مسلماني دچار مشکل شود، وظيفه ديني ما ايجاب مي‌کند حتي‌الامکان در رفع مشکل او تلاش کنيم. اما اگر چنين کاري هم نمي‌توانيم انجام دهيم، هرگز نبايد از گرفتاري او شاد شويم. بنابراين شاد شدن از گرفتاري‌ها و مشکلات ديگران، بر اساس تعاليم ديني مذموم است. امام علي (عليه ‌السلام) در اين باره مي‌فرمايد:
    لَا تَفْرَحَنَّ بِسَقْطَه غَيْرِكَ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا يُحْدِثُ بِكَ‏ الزَّمَان‏؛

    از لغزش ديگران شاد مشو، زيرا نمي‌داني زمانه با تو چه خواهد کرد.

    شادی با ثروت و مقام

    بسياري از مردمان اگر به مقام و موقعيتي اجتماعي دست پيدا کنند، شاد مي‌شوند. يا اگر از ثروت بالايي برخوردار باشند و درآمد هنگفتي داشته باشند، خوشحال مي‌شوند. اما در منطق قرآني و اسلامي چنين اموري نبايد بالإصاله موجب شادي شوند. چنين شادي‌هايي در فرهنگ قرآني، شادي‌هاي ناپسند به حساب مي‌آيد. قرآن کريم از شادي‌هاي ناظر به دنيا غالباً با لحني نکوهش‌آميز ياد مي‌کند. به قول سعدي:

    اي که در نعمت و نازي، به جهان غره مباش که محال است در اين مرحله امکان خلود

    چنين شادي‌هايي نه تنها در خدمت حرکت تکاملي فرد نيست؛ بلکه در حرکت تکاملي ديگر افراد نيز اخلال ايجاد مي‌کند. موجب غفلت و غرور و فخرفروشي مي‌شود. انسان را از انجام وظايفش باز مي‌دارد. خداوند چنين شادي‌هايي را دوست ندارد: «إِنّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ؛ (سوره قصص، آيه 76) خداوند شادي‌کنندگان مغرور را دوست نمي‌دارد.» بر اساس منطق قرآن، چنين شادي‌هايي در نهايت انسان را به دوزخ مي‌کشاند. قرآن کريم يکي از علت‌هاي جهنمي شدن افراد را چنين بر مي‌شمارد: «إنَّه کان في اهلِهِ مسروراً؛ (سوره انشقاق، آيه 13) او در ميان خانواده‌اش پيوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود.»

    البته اگر بهره‌مندي از ثروت و مقام را به عنوان وسيله‌اي براي خدمت به خلق و پيشبرد اهداف انساني و اسلامي بداند، شاد شدن از دستيابي به آنها نه تنها اشکالي ندارد؛ بلکه از شادي‌هاي ممدوح و مثبت خواهد بود.

    شادی از راه گناه

    پيشتر نيز اشاره کرديم، که شادي‌هايي که از راه معصيت به دست آيند و يا شادي‌آفريني‌هايي که با انجام گناه و نافرماني الهي همراه باشند، در فرهنگ اسلامي مذموم‌اند. پيامبر اکرم (صلّي‌ الله ‌عليه ‌و آله‌ و ‌سلّم) در اين باره مي‌فرمايد:

    مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً وَ هُوَ ضَاحِكٌ دَخَلَ النَّارَ وَ هُوَ بَاك‏؛

    کسي که گناهي مرتکب شود و از کار خود شاد باشد، با حالتي گريان وارد آتش جهنم خواهد شد.

    امام علي (عليه ‌السلام) مي‌فرمايد:

    - التَّبَجُّحُ بِالْمَعَاصِي أَقْبَحُ‏ مِنْ‏ رُكُوبِهَا؛

    شادي به گناه، از انجام آن زشت‌تر است.


    - شَرُّ الْأَشْرَارِ مَنْ يَتَبَجَّحُ بِالشَّر؛

    بدترين بدان کسي است که از انجام کارهاي بد شاد شود.

    شادی‌های لهوی

    مؤمن مي‌تواند شديدترين انواع شادي را داشته باشد و اين اشکالي ندارد، اما هرگز مجاز نيست که اين حالت را با ابزارها يا رفتارها يا سخنان گناه آلود تأمين نمايد. يکي از ابزارهاي گناه‌آلودي که متأسفانه در بسياري از شادي‌هاي مردم ديده مي‌شود، رقص و موسيقي و ابزار‌آلات لهو و لعب است. البته همانطور که بسياري از انديشمندان مسلمان معتقدند، موسيقي نشاط‌انگيز اشکالي ندارد. البته هيچ يک از فقهاي اسلام ترغيبي نسبت به گوش دادن به موسيقي نداشته‌اند. به تعبير ديگر، گوش دادن به موسيقي‌هاي مجاز، مستحب نيست. اما انواعي از موسيقي را موسيقي حرام دانسته‌اند. نواختن يا گوش دادن موسيقي تحريک کننده و خيال‌انگيز و طرب‌آفرين بدون ترديد، خلاف زيست مسلماني است. افزون بر اينکه تخدير کننده عقل و تضعيف کننده اراده هم هست. حضرت امام خميني(ره) در کتاب چهل حديث مي‌فرمايد: «استاد معظّم ما، دام ظلّه، [ظاهراً منظور حضرت آيت الله شاه‌آبادي است] مى‏فرمودند بيشتر از هر چه گوش كردن به تغنّيات سلب اراده و عزم از انسان مى‏كند.»

    سيره دائمي امام علي(عليه ‌السلام) پيش از آغاز منبر اين بود که خطاب به مخاطبان مي‌فرمايد:

    أَيُّهَا النَّاسُ‏ اتَّقُوا اللَّهَ‏ فَمَا خُلِقَ‏ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ وَ لَا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُو؛ (نهج البلاغه، حکمت 370)

    مردم! از خدا بترسيد که هيچ انساني بيهوده آفريده نگرديده تا به بازي پردازد و او را واننهاده‌اند تا خود را سرگرمِ بي‌فايدت سازد.


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سبک زندگی اسلامی در کسب و کار - قسمت اول:

    مقدمه

    برخي از نويسندگان بر اين باورند که اساساً نمي‌توان از اخلاق و آداب ديني در حوزه کسب و کار سخن گفت زيرا «اخلاق کسب و کار، اخلاق بازي است و با اخلاق دين متفاوت است.» اين ديدگاه بر پاية دوگانه پنداري اخلاق کسب و کار و اخلاق ديني بنيان نهاده شده است. به پندار مدافعان اين ديدگاه، کسب و کار همچون بازي پوکر است که بنا بر قاعده بازي، بازيگر بدون لاف زدن و بدون کتمان حقيقت و بدون فريب طرف مقابل نمي‌تواند برنده شود. اين مسأله در بازي پوکر کاملاً پذيرفته شده است و آداب و اخلاقيات اين بازي همين را اقتضا مي‌کند. به همين دليل، قوت در لاف زني، هنرمندي در کتمان حقيقت و زيرکي در فريبکاري، از اخلاقيات مثبت چنين بازي‌اي دانسته مي‌شود. همين مسأله در بازار تجارت و کسب و کار نيز وجود دارد. به اعتقاد مدافعان اين ديدگاه، يعني افرادي همچون آلبرت کار (Albert Z. Carr)، پيتر فرنچ (Peter French)، ميلتون فريدمن (Milton Friedman) و اندرو گاستافسون (Andrew Gustafson)، کسي که در بازار تجارت وارد مي‌شود و مي‌خواهد به کسب و کار بپردازد لازم است تمام تلاش خود را براي بيشينه کردن منافع و سود مادي خود مبذول دارد و در اين راستا حتي اگر لازم باشد بايد از هنرهاي لاف‌زني، حيله‌گري و کتمان حقيقت استفاده کند. تنها محدوديت او محدوديت‌هاي قانوني است.

    در مقابل، مي‌گوييم در حقيقت چنين ديدگاهي مبتني بر نگاهي نادرست به دين است. منحصر دانستن دين در امور فردي و مسائل دروني افراد و کوتاه کردن دست آن از مسائل اجتماعي و اقتصادي و فعاليت‌هاي تجاري و سياسي و امثال آن، با اسلام تناسبي ندارد. اسلام ديني جامع است و براي همة عرصه‌هاي زندگي بشريت برنامه‌هايي مشخص و روشن دارد. افزون بر اين، آداب کسب و کار و يا سبک کسب و کار هر فرد و جامعه‌اي کاملاً وابسته به نوع نگاه او به انسان و هدف نهايي او همچنين دنيا و نقش دنيا در سعادت ابدي آدمي و رابطة دنيا و آخرت و امثال آن است و روشن است که اسلام در اين زمينه‌ مباني و اصول ويژه‌اي را ارائه داده است و نگاهي ويژه به انسان و جهان و دنيا و آخرت و کسب و کار ارائه مي‌دهد.

    اهمیت و جایگاه

    در اين قسمت بر آنيم تا برخى از مهم‌ترين اخلاقيات و آداب اسلامي مربوط به کسب و کار را يادآور شويم. البته بايد توجه داشت که مشاغل و کارهاي خاص هر کدام اخلاقيات و آداب ويژه خود را نيز دارند. به عنوان مثال، آداب و اخلاقيات يک کارمند بانک با آداب و اخلاقيات ويژة يک معلم يا آموزگار متفاوت است. و يا يک کارگر ساختماني نيازمند آداب و اخلاقيات ويژه‌اي است که با آداب و اخلاقيات مورد نياز يک مدير بازرگاني متفاوت است. به همين دليل، ما در اين فصل مسائل کلي مربوط به کسب و کار از ديدگاه اسلام را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

    مسئله معيشت و مسائل مرتبط با آن، يكى از مهم‌ترين و پايدارترين مسائل بشرى است. هيچ كسى نيست كه به نوعى دغدغه معيشت را نداشته باشد. اين مسئله، مخصوصاً براى قشر جوان جامعه، يكى از اساسي‌ترين مسائل است. داشتن شغلى آبرومند و درآمدى مناسب، شرط لازم داشتن يك زندگى خوب و موفق است. بيكاران، هر چند از نظر اقتصادى نيازمند نباشند، باز هم انسان‌هايى موفق تلقى نمي‌شوند. با كار و تلاش است كه زندگى انسانى شكوفا مي‌شود و سعادت دنيا و آخرت فرد و جامعه تأمين مي‌گردد.

    كار كردن و داشتن شغلى آبرومند، نه تنها وسيله‌اى براى امرار معاش و تأمين مايحتاج مادى زندگى است، بلكه از عوامل بسيار مهم در احساس شخصيت، عزت، استقلال و اعتماد به نفس است. كسانى كه با حاصل دسترنج خود امرار معاش مي‌كنند، در باطن احساس افتخار و عزت و سربلندى دارند و خود را يك عضو فعال و تأثيرگذار در جامعه مي‌دانند. در مقابل، بيكارى موجب يأس و سرخوردگى و احساس ضعف مي‌شود. بيكار، از نظر ديگران، يك عضو بي‌فايده جامعه تلقى مي‌شود. خود او نيز در تصميم‌گيري‌هاى اجتماعى مشاركت جدى و فعال نخواهد داشت. افزون بر اين، يكى ديگر از آثار مخرب بيكارى يا نداشتن شغلى مناسب، بدبيني‌هاى غيرواقع‌بينانه به ديگران، به ويژه تصميم‌گيران جامعه، است كه به نوبه خود پي‌آمدهاى ناگواري براي فرد و جامعه خواهد داشت.

    به علاوه، «كار» يك وظيفه و مسئوليت اجتماعى هم هست. يعنى حتى اگر ما شخصاً، هيچ احتياجى نداشته باشيم، باز هم وظيفه اجتماعى و مسئوليت اخلاقى ما اقتضا مي‌كند كه بيكار نمانيم. در همين جايى كه نشسته‌ايم اگر دقت كنيم و به اطراف خود نظرى بيفكنيم، مي‌بينيم كه غرق در محصولات و نتايج كارهاى ديگرانيم. اگر نگاهى به ميز و صندلى و تخته و دفتر و كتاب و قلم و كيف و در و ديوار و پنجره و شيشه و ده‌ها و صدها چيز ديگرى كه در اطراف ما هست بيفكنيم، خواهيم ديد كه حاصل كارهاى ديگران است. وظيفه انسانى و اخلاقى ما اقتضا مي‌كند ما نيز خدمتى به ديگران كنيم و در تأمين بخشى از ما يحتاج ديگران سهمى داشته باشيم.

    ستایش کار و کارگر

    در آيات و روايات اسلامي و همچنين بر اساس سيره پيامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار (سلام الله عليهم) بر نقش کسب و کار تأکيد ويژه‌اي شده است. آداب و اخلاقيات متعددي براي آن بيان شده است. حقوق و احکام فراواني دربارة کسب و کار ذکر شده است. اسلام عزيز، پاداش كسانى را كه در راه تأمين معاش خود و خانواده‌شان تلاش مي‌كنند، همسنگ پاداش مجاهدان و رزمندگان راه خدا[1] و بلكه بالاتر از اجر آنان[2] قرار داده است. پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حديثى مي‌فرمايند:

    العبادةُ سبعونَ جزءاً افضَلُها طلبُ الحلال؛

    عبادت و پرستش خداوند هفتاد جزء دارد كه بالاترين و برترين جزء آن، طلب روزى حلال است.

    امام باقر (علیه السّلام) درباره کسب و كار مي‌فرمايند:

    من طلب [الرزق فى] الدنيا استعفافاً عن الناسِ و تَوسيعاً على اهلِهِ و تَعَطُّفا على جاره لَقِىَ اللهَ عزوجل يومَ القيامةِ و وجهُهُ مثلُ القَمَرِ ليلةَ البدرِ؛

    كسى كه براى بي‌نيازى از مردم و رفاه خانواده و كمك به همسايگانش در طلب روزى حلال باشد، در روز قيامت خداوند را در حالى ملاقات مي‌كند كه چهره‌اش مانند ماه شب چهارده مي‌درخشد.

    نتيجه آنكه اسلام هرگز كار كردن و تلاش براى تأمين معاش را جداى از عبادت و پرستش نمي‌داند. به هنگام بازگشت پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از جنگ تبوك به مدينه، سعد انصارى[3] كه نتوانسته بود همراه پيامبر به جنگ برود، به استقبال آن حضرت آمد. وقتى پيامبر، دستان خشك و خشن و تركيده او را ديد، از او پرسيد: «صدمه‌اى به دستانت رسيده است؟» سعد در پاسخ گفت: «براى تأمين مخارج اهل و عيالم با طناب و بيل كار مي‌كنم.» پيامبر بر دستان او بوسه زد و فرمود: «اين دستى است كه در آتش جهنم نمي‌سوزد.»
    _______________________________________________
    [1]. امام صادق (عليه السلام): الكادُّ على عيالِهِ كالمجاهِدِ فى سبيلِ اللهِ؛ كسى كه براى تأمين مخارج خانواده اش تلاش مى كند مانند كسى است كه در راه خداوند جهاد مى نمايد. (الكافى، ج 5، ص 88)

    [2]. امام رضا (عليه السلام): الذى يَطلُبُ مِن فضلِ اللهِ عزوجل ما يَكُفُّ به عيالَه اعظمُ اجراً من المجاهدِ فى سبيلِ اللهِ عزوجل; كسى كه به منظور تأمين مايحتاج خانواده اش در پى كسب روزى الهى است، پاداشى برتر از پاداش مجاهد در راه خداوند دارد. (الکافي،‌ ج 5، ص 78)

    [3]. با توجه به اينكه در ميان انصار پيامبر افراد متعددى «سعد» نام داشتند، در ميان مورخان اختلاف است كه اين سعد انصارى، چه كسى بوده است، آيا سعد بن معاذ بوده است يا سعد بن عباده يا شخصى ديگر؟ البته اين مسئله براى بحث ما مهم نيست؛ آنچه كه مهم است برخورد پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با كارگر و اشخاصى است كه براى كسب درآمد و تأمين مخارج زندگى كار مي‌كنند.




اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سیری در زندگی، افکار, عقایدو دین لسان الغیب حافظ شیرازی
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن آشنايي با شاعران مشهورايران و جهان
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 19-02-2014, 11:37
  2. شب اگر وضو نداشتی، روی همان رو اندازت تیمم کن
    توسط محمدی در انجمن طهارت و مطهرات
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 16-02-2014, 20:05
  3. (...◕✿◕◕✿◕ چوب حراج بر تمامی مفاهیم ارزشی، اخلاقی و آموزشی ◕✿◕◕✿◕...)
    توسط یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)* در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 19-12-2013, 20:54
  4. مقام معظم رهبری، شناخت مشخصات راه امام،
    توسط negin_javdan در انجمن انقلاب اسلامي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 16-01-2011, 02:04

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi