موضوعات تصادفی این انجمن:
- فقـــــط بخــــــــــــاطـــــــر...
- رفتن در مسیر خدا یا غیر خدا ؟!
- راههاي تقويت ايمان
- احترام به علما و اساتید
- *๑۩๑*بخشندگي از صفات چه كسانی است؟*๑۩๑*
- 7 عامل رستگاری در قران..
- بندگان خوب خدا از منظر آقا امام رضا علیه...
- جایگاه حسن خلق در اسلام
- نماز براى خدا، یا از ترسِ تازیانه
- رعایت قانون طبیعت خداوندی
❤ |
مقدّمه
با علوم اسلامی اعم از معارف، اخلاق، تاریخ، تعلیم و تربیت، تفسیر، حدیث، فلسفه و یا مسائل سیاسی و اقتصادی و خلاصه آنچه که مربوط به علوم و مسائل اسلامی است، هرگز نباید به صورت کلاس رسمی برخورد کرد؛ بلکه این مسائل برای فهمیدن و درک کردن و اعتقاد پیدا کردن و ایمان آوردن و سرانجام، عمل کردن است.
ما مکلفیم با مفاهیم اسلامی، قرآن، حدیث، سیاست و اقتصاد و فلسفه اسلامی تا آن جایی که امکان دارد آشنا بشویم، البته لزومی ندارد همه در معارف اسلامی متخصص باشند، ولی آموختن آنها تا حدودی لازم است، بلکه یک شخص مسلمان باید معتقدات خود را بر مبنای ادله عقلی تقویت و محکم کند.
یک شخص مسلمان باید تا حدودی تاریخ اسلام را بداند و با قرآن، حدیث، نهج البلاغه و کلمات امیر مؤمنان آشنا باشد.
باید بداند اخلاق اسلامی چیست و موارد و کاربرد آن در کجاست؟ تا بتواند رفتار و کردار و افکار خود را با آن تطبیق دهد.
بنابراین؛ باید از اینکه این قبیل کلاسها، رسمی و برای نمره و امتحان باشددوری کرد، باید جدّی بوده و اهمیّت داد، باید دنبال کرده و به اخلاق اسلامی و تقوا متخلّق شد، و باید در حدّ امکان آن را نشر و تبلیغ کرد.
انسان باید به اسلام خدمت کند و اسلام را به دیگران بیان و شرح دهد، تا اسلام را نفهمده نمیتوان آن را تبیین کرد، و تا عمل نباشد چگونه میشد به دیگران توصیه و تبلیغ کرد؟ و چگونه در بیانمان تأثیر خواهد بود؟ وقتی انسان فهمید و عمل کرد وظیفه تمام و تبلیغ هم مؤثّر خواهد بود.
مسئله اخلاق، مسئلهای نیست که به صورت کلاسهای معمولی، برگزار شود؛ بلکه در این جلسات میآییم با هم مینشینیم و صحبت میکنیم. خداوند منّان توفیق بدهد تا همه، روی این مطالب عمل داشته باشیم.
مثلا امتحان درس اخلاق، عمل است؛ انسان باید اخلاق را در عمل امتحان بدهد، فهمیدن اخلاق به تنهائی آن چنان تأثیری نداشته و کافی نیست.
شما باید به این مسئله توجه داشته باشید: که بین این کلاس و کلاسهای دیگر فرق است، خداوند اگر توفیق بدهد در خدمت شما خواهیم بود و مسائل را مطابق آیات و روایات عرض خواهیم کرد، و همین آیات و روایات مورد استناد ما خواهد بود، یک منبع خاص و یا کتاب خاص مورد نظر ما نیست.
برادران و خواهران آنچه را که گفته میشود یادداشت کنند و بعد روی آن مطالعه نمایند، و در روایاتی که ذکر خواهد شد مطالعه کنید، دقت کنید و این روایات را به ذهنتان بسپارید، حفظ کنید و همیشه در مقابل دید و ذهن خویش قرار دهید.
ائمه اطهار علیهم السّلام این سخنان نورانی را نگفتهاند که فقط در کتابها یا در اذهان و یا در قلبها بماند، قلب انسان کانون توحید است، عقل انسان را به خدادعوت میکند، وجدان انسان را به اخلاق و ادب و تربیت، دعوت میکند همه اینها برای این است که انسان در حرکات، کلمات و در برخوردهای خویش نسبت به جامعه و خانواده و افراد دیگر و حتّی خودش و به ویژه نسبت به خداوند متعال، مؤدب باشد و آداب ویژه هر کدام را در جای خود مراعات کند، ادب در هر چیزی معنای خاص خودش را دارد، ادب در مقابل خداوند یک نوع معنا، در مقابل قرآن یک معنای دیگر، و در مقابل افراد معنای ویژه خود را دارد، و در علوم سیاسی و علوم اجتماعی معنای دیگری دارد.
انسان باید ادب داشته باشد، یعنی در هر زمینهای آداب اسلامی را بداند و آن را در عمل مراعات کند، خصوصا ادب مع اللّه و ادب محضر خدای سبحان را بطور دائم با تمام وجود مورد توجه و عمل قرار دهد.
بنابراین، توجه داشته باشید که این کلاس، یک جلسه انس است نه صرفا به عنوان یک کلاس رسمی، ان شاء اللّه محور بحثهای ما تقوا خواهد بود، شاید به طور منظم و بخش به بخش بر مبنای سرفصلها بحث نشود، روش صحبت در این مسائل، این نیست که ما بخواهیم کلاسیکش کرده و به آن رسمیت بدهیم.
آنچه که در این کلاسها مطرح میگردد، صرفا آیات قرآن و کلمات نورانی رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السّلام و شرح و تفسیر آنها خواهد بود؛ زیرا در وجود ما آن شایستگی نیست که اینگونه سفارش و توصیهها را از خود بگوییم و از قلب ما برخواسته باشد و در قلب پاک شما پیاده شود، ما فقط واسطهای خواهیم بود که آن کلمات را برای شما نقل کنیم.
محور بحث ما، یعنی تقوا؛ شاخههای مختلفی دارد و بحثهای مختلفی پیش خواهد آمد، و آیات و روایات زیادی مطرح خواهد شد. ان شاء اللّه تعالی.
سید محسن موسوی تبریزی
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
معنای لغوی اخلاق
خلق و خلق هر دو از یک ماده هستند با این فرق که خلق به ترکیب طبیعی و اندام مادی و ظاهری انسان، و خلق به اندام باطنی انسان مربوط است. هرچه انسان در مورد خلق «1» انجام بدهد برای بدنش مفید است، مثلا باید بهداشت را رعایت کند تا مریض نشود و اگر مریض شد، هرچه زودتر باید به مداوای آن بپردازد تا بیماری ادامه پیدا نکرده و به قسمتهای دیگر بدن آسیب نرساند، این کارها خدمت به خلق است.
ولی خلق مربوط به باطن انسان و کمالات و فضایل اخلاقی اوست که در صورت کسب کمالات و مراعات فضائل، باطن انسان ساخته میشود، انسان با عمل و اخلاق خویش، هویّت و ماهیّت خود را میسازد.اخلاق از ارکان اسلام استواژه اخلاق اسلامی از جمله واژههایی است که در بین مسلمانان زیاد به کار برده شده و بسیار کاربرد دارد، در کتابها مطالب بسیاری درباره آن نوشته و یا گفتهاند.
مکتبهای اخلاقی بسیاری در جهان و در تاریخ اسلام پدید آمده است.
اخلاق در بینش اسلامی و قرآن، و روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام، از اهمیت خاصی برخوردار است.
از جمله عمدهترین موضوعاتی که در قرآن و در سیره و سنت پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام همیشه مورد توجه قرار گرفته- هم به صورت گفتار و هم به صورت عمل- مسئله اخلاق است.
اخلاق را نمیتوان از اسلام جدا کرد، اخلاق یکی از اساسیترین ارکان اسلام و از جمله اساسیترین ارکان ایمان و از پایههای کمال انسان بحساب میآید؛ تا آنجا که خداوند متعال در قرآن، پیامبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله را از این طریق؛ یعنی از بعد اخلاقی؛ مورد عنایت قرار داده و تمجید کرده است. پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله اشرف مخلوقات و واسطه فیض الاهی، رحمة للعالمین است، در عین حال قرآن پیامبر را از جهت اخلاق بیشتر مورد توجه قرار داده و او را بعظمت یاد میکند:
إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ 1
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
ال یاسین (06-04-2017)
❤ |
اخلاق مهمترین عامل پیشرفت اسلام
یکی از علتهای اساسی پیشرفت اسلام و نفوذ پیامبر اکرم در قلب مردم؛ با توجه به مدت کوتاه رسالت پیامبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله در زمان حیات خویش، همین مسئله اخلاق پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است، این مطلب در قرآن هم مورد عنایت ذات اقدس الاهی قرار گرفته است:
(1). سوره قلم، آیه 4.
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ «1»
این قبیل آیات باید مبانی حرکات اجتماعی ما باشد.
اخلاق پسندیده پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در زندگی فردی و در روابط اجتماعی، رأفت و محبت پیامبر نسبت به افراد، عفو و اغماض، تواضع و فروتنی او در مقابل انسانها، بزرگترین عامل پیشرفت سریع اسلام در بین انسانها بوده است.
نفوذ پیامبر در دلها از عنایات الاهی است؛ خداوند متعال این لطف و عنایت را در حق پیامبر ارزانی داشت:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ ... «
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
انسان ها از خود چیزی ندارند
ما هرچه داریم از خداست، از خود چیزی نداریم، وجود، علم، قدرت و همه چیز ما از خداست، او خالق قدرت قدرتمند است او «علیم» و «محیط» و «شهید» بر همه چیز است و عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ «3» است، و بر ایجاد هر چیزی که شیئیّت دارد و امر ممکن وجودی است قدرت دارد، او بر همه چیز محیط است و احاطه قیّومی دارد و چون احاطه دارد پس:
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ «1»
این چهار اسم، از اسمای حسنای الاهی است و جامع این صفات و أسماء دیگر، اسم «المحیط» است إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ «2» ذات اقدس الاهی محیط بر همه چیز است.
رسیدن به این مطلب که ما چیزی از خودمان نداریم، خود، کمال بسیار عظیمی است که در این صورت همه چیز را از خدا و خدا را بر همه چیز و بر همهکس و در همه حال، حاضر و ناظر خواهیم دانست.
برای تقریب ذهن مثالی میآوریم: اگر شاخصی به طرف خورشید در روی زمین قرار دهید این شاخص از نور خورشید سایهای خواهد داشت، آن سایه جز وابستگی به شاخص چیز دیگری نخواهد بود، تا زمانی که شاخص و عنایت شاخص هست آن سایه هم وجود دارد، اگر شاخص نباشد و یا عنایت شاخص قطع بشود، سایه هم از بین میرود، سایه جز وابستگی به شاخص چیز دیگری نیست، مثال بهتر و دقیقتر مثال مرآت است، یعنی صورتی که در آئینه، صاحب صورت را نشان میدهد، و همچنین صورت ذهنی انسان نسبت به نفس انسان
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
علم خدا
خداوند به همه اعمال آگاه است و همه چیز در احاطه علم و قدرت اوست.
إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ «3»
(1). سوره حدید، آیه 3.
(2). سوره فصّلت، آیه 54.
(3). سوره هود، آیه 112.
تقوی و اخلاق قرآنی، ص: 19
علم او شهود و حضور است، اینطور نیست که انسان در گوشهای و خدا هم در کناری قرار گرفته و عالم بر اعمال انسان باشد؛ بلکه خدا حاضر است، یعنی علم او عین حضور است. اگر به این مرتبه از کمال برسیم و یا مقدمات رسیدن به این کمال در عمل و در دل ما پیدا شود عنایت بزرگی از طرف خدای سبحان به ما شده است.
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ ... «1»
این از رحمت خداوند بود که تو پیامبر برای مردم مهربان هستی.
وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ «2»
اگر یک آدم عبوس، عصبانی، بهانهگیر و لجوج، بدبین و بدگمان بودی این مردم به این صورت در اطراف تو جمع نمیشدند.
فَاعْفُ عَنْهُمْ «3»
عفو داشته باش و آنان را ببخش وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ* و به ایشان هم دعا و طلب مغفرت کن.
البته، معنای جملات فوق این نیست که در مقابل کفّار حربی و منافقان معاند هم اینگونه عمل کرده و بیتفاوت باشی، بلکه:
أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ «4»
(1 و 2 و 3). سوره آل عمران، آیه 159.
(4). سوره فتح، آیه 29.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
هدف بعثت پیامبران
اشاره
اخلاق و تربیت و تزکیه انسانها آنچنان ارزشمند است که از جمله اهداف عمده بعثت پیامبران علیهم السّلام بوده و از جمله سرلوحه برنامه آنان است.
پیامبران برای تزکیه و تربیت و اصلاح اخلاق مردم آمدند، آنان سعی کردند که مردم را با اخلاق انسانی تربیت کرده و متخلّق به اخلاق خدای سبحان گردانند.
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ «1»
یکی از خصوصیّات و ویژگیهایی پیامبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله همین مسئله اخلاق نیکو است، و این قبیل آیات در قرآن کریم بیانگر آن بوده، و پیامبر گرامی صلّی اللّه علیه و آله نیز فرموده:
إنّی بعثت لاتمم مکارم الأخلاق «2»
من مبعوث شدم مکارم اخلاق را در میان مردم تکمیل کنم؛ البته مقصود همه انواع اخلاق: اخلاق فردی، اخلاق خانوادگی و اخلاق اجتماعی و اخلاق
(1). سوره آل عمران، آیه 164.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
تفاوت بردگی محسوس با بردگی نامحسوس
پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله آمده است که انسانها را از بردگیها نجات دهد، زنجیرهای انواع بردگیها را از گردن مردم باز کند.
انسان گاهی برده نفس خویش، گاهی برده عنوان خویش، گاهی برده علم خویش، گاهی برده قدرت و ثروت خویش است، و گاهی هم بردگیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بر ملت و افراد، حاکم میشود، گاهی بردگیها محسوس، و گاهی نامحسوس است.
ممکن است بردهفروشی در کشوری یا بین ملتی بطور آشکار رایج باشد که البته عملی غیر انسانی خواهد بود، اسلام از طریق دستورات مختلف با آن مبارزه کرده است، ولی گاهی بردگی، به صورت بردگیهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و به طور نامحسوس و به صورت استعمار و استثمار در بین مردم حاکمیت پیدا میکند.
در بردگیهای فردی هم همینطور است؛ گاهی محسوس و گاهی نامحسوس است.
انسان اگر بفهمد برده است به دنبال چاره میگردد، و خطرناکترین نوع بردگی آن است که انسان برده نفس و یا برده قدرت و عنوان خویش باشد، ولی در عین حال متوجه این بردگی نشود، اگر متوجه گردد این توجه خود عنایت و نور الاهی است.
فردی و جمعی را برای مردم بیان کرده و آنان را نسبت به هر بخش از بردگیها هشدار داده است، اصولا پیامبران آمدهاند تا انسانها را از انواع بردگیها آزاد کنند و آنان را به عبودیّت خدای خالق متعال دعوت کنند
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
ابعاد مختلف اخلاق
کسی که در بین افراد جامعه با اخلاق درست و براساس فضایل انسانی رفتار میکند میتواند اهدافی داشته باشد، هدف از اخلاق خوب را در سه ویژگی میتوان تصور و ترسیم کرد:
اول: شخص، فضایل اخلاقی را مراعات میکند که موقعیت اجتماعی و وجهه ملّی پیدا کرده و مورد احترام مردم قرار بگیرد، در این صورت عملش اگر آمیخته با حرام، دروغ، تهمت، تحریف حقایق و یا آمیخته با ریای حرام نباشد عیبی ندارد، زیرا که او به کمالات روی آورده، و لو برای اینکه در بین مردم محبوبیت پیدا کند، این ضرر ندارد؛ چون آلوده به گناه نیست اگر آلوده به گناه باشد خطرناک است و ضد اخلاق میشود، ولی اینگونه رفتار اخلاقی برای باطن انسان فایدهای ندارد، یعنی در ترقی درجات کمال معنوی و انسانی او تاثیر نخواهد داشت؛ زیرا برای خدا نبوده است
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
رابطه اخلاق و تکوّن انسان
اخلاق و عمل، تأثیر مستقیم تکوینی در وجود انسان دارد، یعنی میتواند باطن انسان را کمکم به کمال برساند و هویّت انسانی او را تکمیل کند.
اخلاق و طرز تفکر انسان؛ حتی در ماهیّت انسانی و تغییر آن اثر تکوینی دارد.
ولی اخلاقی که برای پیدا کردن موقعیت اجتماعی بوده گرچه آلوده به گناه هم نباشد، نفع حقیقی که تأثیر در کمال واقعی انسان خواهد بود را نخواهد داشت.
دوّم: هدف از اخلاق گاهی برای کسب کمال حقیقی است (کمالات معنوی و اخروی) او کاری ندارد که در جامعه از او تعریف کنند، بلکه او مطابق با قرآن، اسلام، نهج البلاغه و خواسته اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام حرکت میکند، زیرا که میخواهد رضای خداوند سبحان را به دست بیاورد، حالا در جامعه هم موقعیتی پیدا بشود یا نشود برایش ارزش یا تفاوت ندارد؛ یعنی این امور و مزایای دنیوی برای او اهمیّت ندارد. آنچه مورد توجه اوست کمالات واقعی و حقیقی اخروی است، این قدم بلندی در عمل به اخلاق است، ولی از این بالاتر مرحله بعدی است.
سوّم: هدف انسان از عمل به اخلاق پسندیده رضا و رضوان حق تعالی بوده و مسائل دیگر حتی بهشت و جهنم هم برای او مهم نباشد
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)