سلام، همه نیایش!
سلام، تمامیت ذکر!
سلام، آغاز سجده!
این ترانه بی بدیل توست
که در ذکر فرشتگان می پیچد.
این شرمساری ملکوت است که آغاز بهار
نیایش ها و نمازها را جشن می گیرد.
آفتاب! از پس کدام ابر، زمین را روشن می کنی
که هنوزا هنوز، در زُلال تو و این همه
باران نور غرق می شویم؟
بهارا! سجده های عرفانی عشق را از کدام
فصل نور آغاز کردی که دنیا همیشه
بوی گُلاب گریه های تو را دارد؟
آمده ای تا نماز معنا شود
و نیاز، قافله ناز را همراه.
ای وارث نافله های شبانه زهرا!
ای همدم چاه های مدینه!
ای اشک، ای عابد، ای نور، ای سرور!
این شیرینی یکدست،
از آمدن تو کام مرا لبریز می کند.
این ذکر که بر لبانم می جوشد،
حمد خدای توست.
از صحیفه تا ملکوت پُل زدی
و فاصله ها را کوتاه کردی.
ممنونم آقاجان؛ وگرنه این همه کهکشان را
نمی شد بدون سجده خورشید، رد کرد.