او آمده تا نام سپیدش که از تمامیِ گیتی پیشی گرفته،
نوید بر خاکی باشد که همه رقم سیاهه عصیان در آن انباشته شده.
هنوز مفاخر «بنی هاشم»،
نیکیها و مناقب و کردار زلال او را برمیشمرند.
ایدههای جوان و نوین او، اندیشه های تازه
و پر طراوتش، هماره زبانزد است.
رخساره های تابان، پاکْ نهادی و خوشخویی
و منطق ارجمند او را به پیامبر عطوفت شبیه میدانند.
این جاست که باید انگشت حیرت گزید از
خورشیدهای تکثیر در پنجرههایِ رو به اشراق.
باید شگفت زده شد با منظره ای از این دست
که تا بی نهایت زیبا میرود.
ارزانی آیینه ها برق این نگاههای نرم و گرانسنگ
و تقدیم لحظات انسان، وجد و سرور در این گلگشت مفرّح.
محمدکاظم بدرالدین