مفهوم اسم
معني و مفهوم اسم عرفاني را در دو نكته ذيل بيان شود:
نكته اول: وقتي ميگوييم اسم او يا اسم اين ميوه يا غذا چيست؟ يعني چه نامي را براي آنها انتخاب كردهاند و به عبارت ديگر چه نامي براي آنها علم شده است، ولي اسم در اسماء الحسني و اسم اعظم به معناي علم نيست.[1] اسم در اينجا همان صفت در عقايد و فلسفه است[2] و به معني نشانه وعلامت به كار ميرود.[3] به جهان آفرينش هم كه عالم ميگويند چون صحرا، دريا، كوه و در و دشت همه علامت و نشان از قامت رعناي او دارد.[4]
نكته دوم: آنچه كه از اسم در افكار عمومي است همان الفاظ و كلمات است، ولي اسم در اينجا موجودات عيني و حقيقي ميباشد.[5] و گرنه چگونه ممكن است اسم لفظي كه از مشتي حروف تشكيل شده است در جهان آفرينش تأثيرگذار باشد؟![6]
اسماي حسنا چيست؟
شك نيست كه «اسماي حسنا» به معناي «نامهاي نيك» است و ميدانيم كه تمام نامهاي پروردگار، مفاهيم نيكي را در بردارد اعم از اينكه صفات ثبوتي ذات پاك او باشند مانند عالم و قادر و يا آنها كه صفات سلبيه ذات مقدس او به شمار آيند، مانند سبّوح و قدوس و يا آنها كه صفات فعل هستند و حكايت از يكي از افعال او ميكنند، مانند خالق، غفور، رحمان و رحيم.[7]
نكتهاي كه در اين صفات بايد در نظر داشت اين است كه در اسماي حسنا نبايد هيچ گونه شائبة نقص و عدم راه يابد و اگر هم رخنه كرد قابل تفكيك و تجريد از آن ذات مقدس باشد؛ بنابراين اين اسمائي همچون عفيف و شجاع گرچه اسماي خوبي هستند ولي از آنجا كه خبر از خصوصيات جسماني ميدهند از اسماي حسنا به شمار نميآيند.[8]
لباس اسماء بر عالم هستي
بر در و ديوار، عرش و فرش پرتو يار نمايان است. «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»[9]؛ به هر طرف كه رو كنيد آنجا روي اوست.
همه جا منزل عشق است كه يارم همه جاست كور دل آن كه نيابد به جهان جاي تو را[10]
آري، هر موجودي كه به نور هستي بار يابد، اسم و نشانه او را بر پيشاني خود دارد؛ چون هر اثري را مؤثري و هر معلولي را علتي است. درك اين معنا همگاني و عمومي است، ولي اسم و نشانة حق يك معناي عميقتري هم دارد كه فقط براي صاحبان انديشه هويدا ميشود؛ به اين بيان كه درياي هستي الهي بيكران، پس هر موجود و كمالي را در آغوش پرمهر خود خواهد گرفت و جاي براي غيرباقي نخواهد گذاشت. طبق اين بيان همه عالم هستي از دامنه يك وجود است.[11]
هر دو عالم يك فروغ روي اوست گفتمت پيدا و پنهان نيز هم[12]
انسان كامل، مظهر كامل حق سبحانه
هر موجودي مظهر و نشانه خداست، ولي نشانهها و مظاهر حق با يكديگر متفاوتاند، از مراتب نازل هستي آغاز و تا مظهر تمام و كامل حق سبحانه كه حضرت محمد مصطفي ـ صلي الله عليه و آله ـ و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ هستند ادامه مييابد. در دعاي رجب ميخوانيم: «لا فرق بينك و بينها الا انهم عبادك و خلقك؛ هيچ فرقي بين تو (خداوند متعال) و حضرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ نيست مگر اينكه آنان بنده و مخلوق تواند.[13]
ز احمد تا احد يك ميم فرق است جهاني در همين يك ميم غرق است
اسماء حسنا در آينة آيات و روايات
قرآن كريم در چهار آيه از اسماء حسنا ياد كرده است؛[14] كه به توضيح كوتاهي پيرامون يكي از آنها خواهيم پرداخت:
«لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» امام صادق ـ عليهم السّلام ـ در تفسير آيه ميفرمايد: «نحن والله الاسماء الحسني التي لايقبل الله من العباد عملاً الا بمعرفتنا»[15] به خدا سوگند ماييم اسماي نيك خداوند كه حق تعالي عمل بندگان را جز به معرفت ما قبول نميكند. اين اسماء همه چيز را فرا گرفتهاند؛ «اللهم اني اسئلك باسمائك التي ملأت اركان كل شي»[16] از همين جا رمز و راز اينكه چگونه ميتوان با ائمه از راههاي دور با هر آهنگ و ندا ارتباط برقرار كرد، به خوبي روشن خواهد شد. چون آنان اسماي حسنا، وجه الله و واسطة فيضاند.[17] پس در همه جا حضور دارند. آنان همچون كشتي نوح ـ عليه السّلام ـ در درياي متلاطم دنيايي هستند كه عده بسياري را در كام خود فرو برده است؛ «الدنيا بحر عميق قد غرق فيها خلق كثير»،[18] فقط كساني از امواج خروشان اين دريا نجات مييابند كه سوار بر كشتي اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ شوند. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «انما مثل اهل بيتي فيكم كسفينة نوح من ركبها نجي و من تخلّف عنها غرق»[19]
حافظ از دست مده دولت اين كشتي نوح ور نه طوفان حوادث ببرد بنيادت