صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 50

موضوع: ویژه نامه ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام (نماز عشق)

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    دو شب است که تمام دیوارها زار می زنندش.

    دو شب است که مسجد سر بر زانو زده،

    غصه ندیدن مردی را که هنوز دل خون غدیر،

    تشنه دست های اوست که تا آخرین لحظه،

    دنبال دست هایی بود که برای

    سکه های بیت المال به سویش دراز نشده باشد.

    دو شب است که محراب خون گریه می کند

    تنهایی اش را در آفتاب پیشانی مردی که دیگر

    پیشانی اش را هیچ سجده ای بوسه نخواهد داد

    صلی الله علیک یـــا مولا یــــا امیر المومنین ........







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    «غربت سحر»

    می‏دانم، در این سال‏ها وقتی اذان می‏گفتم
    خانه ‏ای نمی‏ماند در کوفه، مگر آنکه صدای مرا می‏شنید.


    حالا هم می‏خواهم اذان بگویم.
    کوفیان، بشنوید؛ دیگر این صدا نخواهد پیچید در شهر سیاهتان.

    گوش فرا دهید، ای شما که گوش‏هاتان همواره کر بوده است.
    امشب علی می‏خواهد روایتگر خون خود باشد در محراب.


    گوش فرا دهید کوفیان! این چه غوغایی است خدایا
    که از در و دیوار مسجد بلند است؟
    آسمان و زمین چرا التماسم می‏کنند؟


    هرچه آماده ‏تر می‏شوم به تکبیرة الاحرام، چرا
    صدای شیون‏شان بالاتر می‏رود؟... گریز از قضا ممکن نیست...

    الله اکبر... و حالا سکوت نبض زمین و زمان.
    نگاه در و دیوار، خیره به محراب است.


    حالا رکوع و صدای آه جان‏سوز باد؛
    اما نه، شور تضرع و زاری بالا گرفته است.
    کائنات به هراس آمده ‏اند؛


    چرا که گاه سجده نزدیک‏تر می‏شود.
    پیشانی‏ ام بی‏قرار خاک است. باید رستگاری‏ام را جشن بگیرم؛


    پیشانی‏ ام سیراب خون فرق سرم می‏شود.
    خاک و خون به هم آمیختند در محراب نمازم.


    خاک برمی‏گیرم و به زخم سرم می‏ریزم که تو ای صاحب
    محراب، از خاک خلق کرده‏ای، به خاک برمی‏گردانی
    و از خاک بیرون می‏آوری‏مان، بار دیگر.

    رستگارم حالا که امر خدا رسید و راست شد وعده رسولش.
    انگار زمین هم با شور من همراه شده است و آسمان نیز؛

    جبرئیل سوگند می‏خورد که «بدبخت‏ترین اشقیا، علی مرتضی را شهید کرد.»
    خروش جبرئیل! چون صدای اذان من، به گوش تمام کوفیان رسید.


    حالا زنان و مردان، سرازیر مسجد شده‏ اند.
    شاید چهره بی‏رنگم، آنها را این‏گونه به وحشت انداخته
    است که کلامی حتی نمی‏گویند.


    تنها شیون است که از نای همیشه خاموششان خارج می‏شود.
    خدایا! در این لحظه‏ها چرا گونه‏ام خیس می‏شود...
    اشک است شاید... آری اشک...


    مزین به رایحه دیدگان پسرم حسن.
    فرزندم چرا اشک؟ اکنون پس از سال‏ها فراغ، جدت
    و مادرت زهرا را ملاقات خواهم کرد.


    چرا اشک؟ موسم دیدار است.
    گریز از قضا ممکن نیست... بگوییدش، علی آرام می‏گیرد.


    بگوییدش، موسم دیدار است و نشانه ‏اش... و نشانه ‏اش،
    غربت این سحرگاه.

    نگذارید زینب اشکتان را ببیند!





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آسمان شهر باید
    صاعقه خون بر زمینیان بباراند.

    و کوههای درهم و سخت ا
    ز خون فرو بریزند.

    بیدهای مجنون
    سرهای خمیده را به زمین بیاسایند.

    گلهای پَرپَر و شمعهای سوزان
    گرد خانه حیدر به طواف برخیزند.

    کودکان با چشمان اشکبار
    و قلبهای درهم تپیده نالان،
    سرهای یتیمی را به آستانه در می کوبند.

    کاسه های شیر لبریز و چشمان منتظر،
    در دل و دعایشان خدایا حیدر«پدر ما»؛

    ای کاش هیچ کس به یتیمان نگوید
    شیر خدا چشمانش را فرو بست.

    ای کاش صدای ناله حسنین
    و پسران ام البنین به بیرون برنخیزد.
    کاش صدای ناله ها به آسمان برنخیزد.
    دختر علی طاقت ندارد.

    گاه مولا سرش را میان چاه فرو می برد.
    و گاه غریبانه میان نخلستان های کوفه می گریست.

    که نکند زینبش اشک چشمان
    و سوز ناله دل غریبش را بشنود.

    مولایم راز دلش،سلام های بی جواب!
    چادر خاکی صورت نیلی و غریبی کودکانش را؛
    با چاه همنوا می شد.

    ای خدا دخت علی چه می بیند؟
    آن روز دستهای بسته
    و امروز فرق شکسته



    صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین علیه السلام





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    درسوگ تو چه نویسم ! تو ای مجاهد نستوه
    شهید راه عقیده ، شهید راه عدالت
    در سوگ تو چه نویسم که
    «قلم چو به این‏جا رسید، سر بشکست»

    سوگ تو که بیش از یکصد نشان از تعظیم و تکریمت،
    در کلام خدا می‏توان یافت ـسنگین است.

    سراغ تو را از جبرئیل امین می‏توان گرفت؛
    که برات ایمان تو، به مُهر مستقیم خدا امضا شده است؛ آن‏جا که فرمود:
    «أَفَمَنْ کانَ مُؤْمِنا کَمَنْ کانَ فاسِقا لا یَسْتَوُونَ»
    آیا کسی که مؤمن باشد همانند کسی است که فاسق باشد [چنین نیست] اینان یکسان نیستند.

    در سوگ تو چه نویسم که فرق دریای تو را شکافتند
    و زهر به کام اقیانوس ریختند؟!

    امروز محمد صلی‏الله‏ علیه ‏و ‏آله ‏و سلم ،
    با غم این امّت چه کند که عدل پنج ساله
    وصی پیامبر خویش را پس از بیست و پنج سال
    سیاهی و ستم، بر نمی‏ تابند؟!

    تو که بودی؟!!
    قرآن با تو بود و تو با قرآن
    و از هم جدا نمی‏شدید تا به حوض کوثر وارد شوید.

    تو که بودی؟!!
    قله‏ های رفیع کلام خدا،
    تفسیر می‏ شد و پیچ و خم‏های آن برای مردم،
    دانشگاه کمال و کرامت تأسیس می‏کرد.

    تو که بودی؟!!
    بیت ‏المال، خواب آرام داشت
    و دغدغه خیانت نداشت.

    تو که بودی؟!!
    هر چه از بیت‏المال مسلمین به تاراج رفته بود،
    اگرچه به مصرف مهریه زنان و خرید کنیزان رسیده بود،
    به مأمن خویش بازمی‏گشت.

    تو که بودی ؟!!
    هرزه‏گری از هزار توی عافیت خویش بیرون نمی‏آمد
    تا مبادا به چرخش ذوالفقار تو گرفتار آید.

    ای معدن شرف!
    کدام کاسه شیر یتیمی،
    مرهم جراحت رفتن تو خواهد بود؟!
    رفتن تو، به خاک ‏سپاری عدالت بود.
    «عدالت با علی مدفون شد،
    افسوس!»




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    در سجده آنچه خواست علی مستجاب شد
    محراب پر ز خون دل بوتراب شد


    سیمرغ عشق، از قفس آزاد گشت باز
    آری قسم به کعبه، علی(ع) کامیاب شد


    لرزان اساس خلقت و سرگشته کائنات
    جانها ز داغ او، همه در التهاب شد


    پیچید در فضای جهان بانگ «قد قُتِل»
    روح الامین به سوی زمین با شتاب شد


    بر سر زدند جمله مَلَک‏های آسمان
    گریان، که پایگاه هدایت خراب شد


    گیسوی شب، سپید شد از داغ مرتضی
    وقت سحر، که صورتش از خون خضاب شد


    کشتند چونکه شیر خدا را به سجده‏گاه
    دیگر برای کشتن حق فتح باب شد


    جسمی به خاک رفت که جان‏ها فدای اوست
    داغی به جای ماند، که دل‏ها کباب شد




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكرها 2


  8. Top | #46

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بانگ شبون بلنداست و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.

    زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم...

    امشب عجب حالی دارد حسن، نمی‌داند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر می‌نگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.

    علی را در محراب عشق کشتند ،

    فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شب‌هایشان را روشن کند .

    علی غریب و تنها، شکوه در چاه می‌کرد، نخلستان‌های کوفه هیچگاه ناله‌های شبانه‌اش را از یاد نخواهد برد .



    دل آسمانی‌اش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند می‌زد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بسته‌اند
    علی رهسپار است و دلها در پی او روان،

    او می‌رود و حسرت ابدی جهان را فرا می‌گیرد،

    چرا که علی یگانه بود ...
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم



  9. Top | #47

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  10. Top | #48

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    علی(ع) میفرماید: فرصت ها همانند ابر به سرعت میگذرند.
    آن ها را غنیمت بشمارید و کمال استفاده را ببرید چرا که ضایع کردن آن ها
    غم و اندوه طولانی به دنبال دارد...

    در آستانه ارزشمند ترین و پر قیمت ترین شب ایام و لحظات سال قرار داریم .
    و این فرصت هم به زودی خواهد گذشت...


    روایت هست که شب 19 شب تقدیر . شب 21 شب تثبیت
    و شب 23 شب امضاء موارد تثبیت شده به دست ولی الله الاعظم هست.

    در قالب مثال اینطور باید گفت: سطلی وجود داره
    که داخل اون شامل طلا و نقره و سنگ ریزه و... هست .
    شب 19 یه کاسه برامون از این سطل بر میدارند .


    شب 21 محتوای کاسه مون رو میشمارند
    و شب 23 این محتوا رو برامون امضاء میکنند .

    البته میتونیم این مقداری که ثبت شده رو با اعمالمون کم و زیاد کنیم.
    حضرت صادق(ع): در شب قدر تمام امور رو اندازه گیری میکنند .


    چه خیر و چه شر،چه طاعت و چه بندگی،تولد ها و مرگ ها و...
    وقت داره میگذره چه کار کنیم تا یه سرنوشت خوب برامون بنویسند؟

    بهترین کار عبادت هست که اشکال گوناگونی داره :
    همین جوشن کبیر،صدقه،نماز خوندن و...
    هرکدوم از عبادات نقشی در پاک کردن روح داره.
    حالا افضل این عبادات چی هست؟


    دعا... دعا افضل عبادات هست. دعا کنیم برای سرنوشت دنیوی و آخروی .
    سرنوشت مادی و معنوی سال بعد . همه رو هم دعا کنید.
    (سعی کنید برای خودتون آخر از همه دعا کنید...)

    ولی یه مشکلی هست . ما گذشته خرابی داریم به علاوه در وجودمون حجاب های ظلمانی هست.
    آیا برای تقدیرمون به این ها هم نگاه میکنند؟ بله میتونه کار دستمون بده اما...

    راه گذاشتند . آقا امام صادق بهمون راه داده .
    یه کد بسیار خوب . یه راه میانبر که همین الان هم میتونید انجام بدید .
    این راه هم گذشته رو پاک میکنه . هم حجاب شکن داره و هم دعا رو مستجاب میکنه .

    حدیث طولانی هست و داستانی داره بنده فقط مراحل رو عرض میکنم
    حضرت به اون فرد فرمود: شما ها بلد نیستید دعا کنید روش رو نمیدونید. اون شخص پرسید راهش چیه؟


    حضرت فرمودند: 1.حمد و ثنای الهی رو بجا بیارید(جوشن کبیر که خوندید نمونه ای از این هست)
    2.نعمت های خداوند رو به یاد بیاور(همه رو به یاد بیار: پدر و مادر ، سلامتی و... همه رو)
    3.شکر کن این نعمت ها را بجا بیاور(بگو خدایا تو این نعمت ها رو دادی
    ولی من باهاش گناه کردم . ولی خدایا شکرت که این نعمت هارو بهم دادی)

    4.گناهانت را به یاد آور...(اگه توانایی شمردن نداری اون بد ها و زشت ها رو به یاد بیار)
    5.از گناهانت توبه کن...(اصلا نگران بخشش نباش . همون که بیدار موندی بخشید...)


    6.صلواتی باتوجه بفرست
    7. حاجت ت را بخواه و در آخر صلواتی بفرست (اول برا بقیه دعا کن . آخر برا خودت)
    من به شما قول میدم . بخشش امشب حتمی هست و با این کد قطعا آمرزیده میشید.

    پیامبر یه حجاب شکن بهمون معرفی کرده ببینید حجاب شکن رو . میفرمایند: من احب علی...
    هرکی علی رو دوست داشته باشه
    همین که دوستی علی و اولادش تو دلت هست بخشیده میشی...
    خدایا ما خراب کردیم . بیا بخاطر علی(ع) ما رو ببخش...


    اللهم الرزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیه و صدق النیه
    والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  11. Top | #49

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    «تبسم سرخ»

    نمی‏دانم چرا رمضان، با تمام آسمانی بودنش برایم بار غم دارد؟
    هر سال شب‏های قدر، این‏گونه است.


    علی جان!
    گویی دارم می‏بینم اوج ‏گرفتنت را آرام، آرام.
    پروازت را می‏بینم.

    تو در نماز هستی، به نماز عشق ایستاده ‏ای و صفی از ملائکه
    اقامه نماز کرده ‏اند با تو. قامتت چه پا برجا و استواراست!


    هرچند بعد از فاطمه، شکسته شده بودی، اما حالا دارم
    می‏بینمت که عشق، راست قامتت کرده است.

    حالا دارم می‏شنوم زمزمه ‏های عاشقانه‏ ات، گوش آسمان را
    چون همیشه پر کرده است. به رکوع می‏روی، با چه
    شوری، دارم لبریز بودنت را می‏بینم.


    برمی ‏خیزی از رکوع، حالا به قصد سجود... دلهره، لحظه به لحظه
    بیشترمی‏شود؛ اما نه! آسمان به غلغله افتاده است...

    چرا لبخند می‏زنی یا علی؟! عرش در هیاهو است.
    قلب آسمان در التهاب ذوب شده است.


    یا علی! زمین مسجد می‏خواهد، شمشیر زهردیده را ببلعد.
    محراب می‏خواهد تو را در خود بگیرد؛

    اما تو در آرامشی عجیب، دست و پا زدن زمین و آسمان را به سخره
    گرفته ‏ای.چه سجده طولانی، چه سجده لبریز از انتظاری!


    گویی نقش دیدار را بر صفحه جانمازت حک کرده ‏اند و تو محو تماشایی
    که از سجده برنمی‏خیزی. منتظری... منتظری تا آن وعده ‏ها را که
    گوش‏هایت سال‏ها از پیامبر صلی ‏الله‏ علی ه‏و‏آله شنیده بودند حالا به
    دیده عشق بنگری و سرمست، پایکوبی کنی.

    مولا! زبان زمان، گنگ مانده است.
    اشقی الاشقیا به سمت تو می‏آید؛
    سیه چرده و رعب‏ آور، دارم می‏بینمش.


    شمشیرش نگاه به میان سر تو دوخته است و حال دارم
    می‏بینم اشک زهرآگین شمشیر را که فرو می‏چکد و در تقلا
    با سرانگشتان قاتل لعین توست.

    هرچه فریاد می‏کشد، رهایش نمی‏کند.
    هرچه تکاپو می‏کند، گلویش بیشتر فشرده می‏شود.
    دارم می‏بینمش که چگونه تلاش می‏کند...، اما بی‏فایده است.


    دستی بالا می‏رود... کاش رضای خداوند در
    این بود، تا با آهی همان جا خشک می‏ماند!

    دست بالا می‏رود و پایین می‏آید. در و دیوار، شیون می‏کند.
    نماز، شرمنده، اشک‏ریز است و صدای تاریخ، در گلو یخ بسته است.


    پنجره‏ها، بی‏قرار باد، زار می‏زنند.
    وای، چگونه تاب بیاوریم این لحظه را،

    یا علی! چرا لبخند می‏زنی؟

    محمد جواد دژم



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  12. Top | #50

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    «غربت تمام شد»

    شمشیر فرود آمد.
    پیشانی دریا شکافت، محراب در خون شناور شد.


    قرآن، ورق ورق کاسه صبر لبریز.
    در افلاک غلغله شد و قدسیان بی ‏تاب؛ فاطمه گریست.

    شمشیر فرود آمد... .
    ماه، دو تکه شد، تاریخ، طعم تلخ یتیمی را مزه مزه کرد.


    بادها شیون‏ کنان، مصیبت را وزیدند.
    درختان، مویه‏ کنان نالیدند.

    ریگ ‏ها، از داغ گریستند.
    رودخانه‏ ها بر سرزنان، خروشیدند.

    ابرها، ضجه ‏زنان باریدند.
    عرش، ترک برداشت آفتاب گرفت.

    روز، شب شد.
    کوه‏ ها، رشته رشته شدند.
    گل ‏ها، رنگ باختند.


    اندوه جهان همیشگی شد.
    خانه ‏زاده کعبه در محراب، به خون غلطید.

    شمشیر فرود آمد...
    عطش کینه ‏ای زهرآلود، سیراب شد.
    شصت و سه سال رنج مداوم، به ثمر نشست.

    فضیلت ‏ها، بی ‏پدر شدند.
    مهربانی‏ ها، ناتمام ماندند. پرچم هدایت بر زمین افتاد.

    کانون ایمان لرزید. ساقی کوثر، دیده فرو بست.
    کوفه تنها شد.

    کوفه ماند و یک محراب خالی.
    کوفه ماند و تا همیشه حسرت.

    کوفه ماند و یک عمر فقدان عدالت.
    کوفه ماند و خاطره شیرین پنج سال عدالت محض.


    کوفه ماند و یک عمر اندوه حق نشناسی.
    کوفه ماند و داغ غریب بی‏ کسی.

    شمشیر فرود آمد!
    «فزت و رب الکعبه»

    غربت مولا تمام شد.



    خدیجه پنجی


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi