صفحه 52 از 129 نخستنخست ... 24248495051525354555662102 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 511 تا 520 , از مجموع 1290

موضوع: هزار و یک حکایت قرآنی

  1. Top | #511

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    حکایت 501: شمارش گردکان

    شمس الدین احمد افلاکی در کتاب مناقب العارفین می نویسد: از یاران کبیر منقول است که: روزی در بندگی مولا ( جلال الدین محمد مولوی) حکایت سبعه خوانی شیخ صاین الدین مقری می کردند که ابوحفص** ابوعمر، حفس بن سلیمان بن بزاز اسدی کوفی (90 180ق) مشهور به حفص))، یکی از دو راوری عاصم کوفی است. لازم به ذکر است که قرآن هایی که در این ایران به چاپ می رسد به روایت حفص از قرائت عاصم است و همین روایت و قرائت در میان ایرانیان مرسوم و متداول است.*** دوران و فالون** عیسی بن مینا بن وردان (120 220 ق) مشهور به فالون یکی از دو راوی نافع مدنی است. ***زمان است و هر شب باید که ختم قرآن کند آن گاه آرامد. فرمود که: آری، گردکان ( گردوها) را نیکو می شمرد و از مغز نغزش حظی ( بهره ای) ندارد.** ر. ک: مناقب العارفین 1 / 409.***
    بر دلش گر تافتی گفتِ لبش - ذره ذره گشته بودی قالبش





    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #512

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حکایت 502 : قرآن فاطمه را بخوان!

    قاری مشهور و ممتاز قرآن، جناب جواد فروغی چنین حکایت می کند:
    یکی از پربارترین و جالب ترین سفرهای من، سفر حج بود. ایام مبارک و مقدسی برای من بود. تمام لحظات این سفر پر از خاطره است که از خاطرات جالب این سفر، روزی بود که روبروی ضریح پیامبر صلوات الله علیه و آله در مدینه منوره قرآن می خواندم. و مأموران انتظامی عربستان گریه می کردند. یکبار دیگر هم یکی از مأموران انتظامی عربستان آمد و گفت: قسمتی از قرآن فاطمه [سلام الله علیها ]را برای من بخوان!
    من در جواب او گفتم: منظور شما از قرآن فاطمه علیها السلام چیست؟!
    او گفت: ما دو قرآن داریم، یکی قرآن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یکی دیگر قرآن فاطمه (علیها السلام)، قرآن شیعیان همان قرآن فاطمه (علیهاالسلام) است!
    به او گفتم: اگر می خواهی، فردا شب بیا مسجد الحرام، آن جا من فردا قرآن می خوانم، فردای آن شب خوب که نگاه کردم آن مامور عربستان را که در گوشه ای نشسته بود دیدم وقتی شروع کردم به خواندن قرآن، دیدم دارد گریه می کند. وقتی برنامه تمام شد، پیش من آمد و گفت: قرآن شیعیان با قرآن ما هیچ فرقی ندارد و در حالی که صورتم را می بوسید با بدگویی و ناسزا گفتن وهابیون، آن جا را ترک کرد.** ر. ک: کلید قرآن 19 18 به نقل از: راهیان نور/ 61. نکته: از این حکایت می توان به گوشه ای از تبلیغات مسموم، فرقه ضاله وهابیه علیه شیعیان پی برد.***





    امضاء


  4. Top | #513

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    حکایت 503: اماله

    شمس الدین احمد افلاکی در کتاب مناقب العارفین می نویسد: منقول است که: روزی حضرت خداوندگار ( جلال الدین رومی) را در اجلاس شیخی اتفاق افتاد مگر شیخ صاین الدین، مقری سبعه خوان** شیخ صاین الدین که قرآن را با هفت قرائت می خواند وی از معاصرین مولانا است. ***به خواندن والضحی رسیده تا آخر سوره به اماله** اماله (کبری): نزدیک کردن فتحه به کسره و الف به یاء بدون قلب خالص و اشباع مفرط.*** خواندن گرفت می خواند که و الضُّحِی و اللَّیلِ اِذا سَجِی ما وَدَّعَکَ ربُّکَ و ما قَلِی** ضحی / 3 1، ترجمه: قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد که خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است.*** حضرت خداوندگار ( مولوی) عظیم منفعل شد حضرت چلبی حسام الدین به تمهید عذر آن آغاز کرد که این مقری قرائت کسایی **ابوالحسن علی بن حمزه ملقب به کسایی (119 189) یکی از قراء سبعه ( قاریان هفت گانه) است. ***می خواند، خداوندگار معذور فرماید. فرمود که: چلبی راست می فرماید اما مثال ایشان ( شیخ صاین الدین) بدان فقیه تُرک می ماند که از سفر رسیده بود نحوییی از او سؤال کرد که: مِن اَینَ اَنتَ؟ قال: مِن طیسٍ))!** از کجا آمده ای؟ گفت: از طیس (به جای آن که بگوید طوس)).)*** به جای آن که طوس گوید.
    نحوی گفت: واللهِ ما سَمِعتُ اَنَا اسمَ هذَا البَلَدِ فی عُمری** به خدا سوگند من هرگز اسم این شهر ( طوس) را نشنیده ام. ***فقیه گفت: نمی دانی که من حرف جر است در طوس در آمد آن را طیس کرد نحوی گفت: من در نحو چنین خواندم مِن حرفی را جرّ کند اما نشنیدم که شهری را در گرداند. فی الحال مقری ( شیخ صاین الدین) سرواز کرده، بند و مرید شد.** ر. ک: مناقب العارفین 1 / 136 135.***





    امضاء


  5. Top | #514

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    حکایت 504 : حق التدریس معلمان قرآن


    فضل بن ابی قرة گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: یابن رسول الله! برخی از مردم می گویند: در آمد معلم (قرآن) حرام و پلید است. امام علیه السلام فرمود: دروغ می گویند دشمنان خدا. آنان بدین وسیله می خواهند تا فرزندانشان را از آموزش قرآن محروم سازند (و از این حرفشان تنها بهانه ای بیش نیست). اگر شخصی به معلم (قرآن) فرزند خویش مبلغی معادل دیه و خونبهای فرزندش را نیزبپردازد، برای معلم مباح و جایز خواهد بود.** ر. ک: من لا یحضره الفقیه 3 / 99. باب المعایش و المکاسب و الفوائد و الصناعات،ح 32.***



    امضاء


  6. Top | #515

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حکایت 505 : آموزش قرآن به عنوان مهریه

    زنی به خدمت رسول اکرم علیه صلوات الله الاکرم رسید و گفت: یا رسول الله مرا شوهر دهید.
    پیامبر به حاضران در مجلس فرمود: کدامیک از شما میل دارد با این زن ازدواج نماید؟ مردی برخاست و گفت: من ای رسول خدا او را به ازدواج من در آورید. پیامبر خطاب به آن مرد فرمود: (به عنوان مهریه) چه چیزی به او می دهی؟ مرد گفت: من چیزی ندارم. پیامبر فرمود: نه. این گونه نمی شود. زن چون چنین دید بار دیگر درخواست خود را تکرار نمود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز بار دیگر سخن خود را تکرار نموده و فرمود: چه کسی میل دارد با این زن ازدواج کند؟ کسی به جز همان مرد اعلام آمادگی نکرد. (پیامبر نیز نپذیرفت زیرا آن مرد مالی به عنوان مهریه نداشت). زن برای سومین بار تقاضای خویش را تکرار نمود. در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به آن مرد فرمود: آیا چیزی از قرآن بلدی؟ مرد گفت: آری. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: این زن را به مهریه معلوم که عبارت است از آموزش مقداری از قرآن که بلد هستی به ازدواج تو در آوردم پس هرچه از آیات قرآن می دانی به او بیاموز.** ر. ک: وسائل الشیعه 15 / 4 3 باب 2 از ابواب مهور،ح 1، الکافی 5 / 380 باب نوادر فی المهر،ح 5.***




    امضاء


  7. Top | #516

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    حکایت 506 : از ما بهتران

    جابر بن عبدالله انصاری گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روزی سوره الرحمن را در جمع مردم خواند ولی آن ها سکوت کردند و چیزی نگفتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آن ها فرمود: جن ها بهتر از شما پاسخ می دهند چرا که وقتی من آیه شریفه: فَباَیِّ آلاءِ ربِّکما تُکذِّبان** الرحمن / 13، 16، 18، 21، 23، 30، 32، 34، 36، 38، 40، 42، 45، 47، 49، 51، 53، 55، 57، 59، 61، 63، 65، 67، 69، 71، 73، 75، 77، ترجمه: پس کدامین نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید (ای گروه جن و انس)؟!.*** را برای جنیان خواندم آن ها در پاسخ گفتند: لا وَ لا بِشی ءٍ مِن آلاء رَبُّنا نُکذِّب یعنی: نه، هرگز ما چیزی از نعمت های پروردگارمان را انکار و تکذیب نمی کنیم.
    بدین ترتیب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به مسلمانان دستور دادند که هنگام شنیدم آیه مذکور سکوت نکرده بلکه به ندای آیه پاسخ گویند حال یا همانند گفته جنیان و یا این گونه: لا بِشی ءٍ مِن آلاءکَ رَبِّ اُکذِّب یعنی: پروردگارا! من هرگز چیزی از نعمت های تو را انکار و تکذیب نمی نمایم.** ر. ک: داستان ها و پندها / 5 / 63 62، به نقل از: مجمع البیان،9 / 93.***



    امضاء


  8. Top | #517

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حکایت 506 : از ما بهتران

    جابر بن عبدالله انصاری گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روزی سوره الرحمن را در جمع مردم خواند ولی آن ها سکوت کردند و چیزی نگفتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آن ها فرمود: جن ها بهتر از شما پاسخ می دهند چرا که وقتی من آیه شریفه: فَباَیِّ آلاءِ ربِّکما تُکذِّبان** الرحمن / 13، 16، 18، 21، 23، 30، 32، 34، 36، 38، 40، 42، 45، 47، 49، 51، 53، 55، 57، 59، 61، 63، 65، 67، 69، 71، 73، 75، 77، ترجمه: پس کدامین نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید (ای گروه جن و انس)؟!.*** را برای جنیان خواندم آن ها در پاسخ گفتند: لا وَ لا بِشی ءٍ مِن آلاء رَبُّنا نُکذِّب یعنی: نه، هرگز ما چیزی از نعمت های پروردگارمان را انکار و تکذیب نمی کنیم.
    بدین ترتیب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به مسلمانان دستور دادند که هنگام شنیدم آیه مذکور سکوت نکرده بلکه به ندای آیه پاسخ گویند حال یا همانند گفته جنیان و یا این گونه: لا بِشی ءٍ مِن آلاءکَ رَبِّ اُکذِّب یعنی: پروردگارا! من هرگز چیزی از نعمت های تو را انکار و تکذیب نمی نمایم.** ر. ک: داستان ها و پندها / 5 / 63 62، به نقل از: مجمع البیان،9 / 93.***



    امضاء


  9. Top | #518

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    حکایت 507 : قاریان مصری!

    جناب آقای جعفر خوشنویس مؤلف کتاب قرآن در احادیث اسلامی خاطره ای قرآنی را نقل می کند بدین قرار:
    گروهی از آموزش یافته گان موسسه دار تحفیظ القرآن الکریم در بهار سال 1375 ش به کشور عربستان سفر نموده و در مراکز مهم آموزش قرآن مکه و مدینه شرکت کردند و اعجاب اساتید آن جا را برانگیختند تا بدین حد که استاد مسلم دار التحفیظ مکه درباره آموزش یافته گان این موسسه با اعجاب شدید، چنین گفت: سُبحانَ اللهِ کَأَنَّهُم قُرّآءُ مِصریُّونَ! عجبا گویا اینان قاریان مصری هستند!
    یعنی: با این که اینان ایرانی اند و زبان آن ها عربی نیست اما قرآن را مانند قاریان کشور مصر** از میان تمامی کشورهای اسلامی، مصر تنها کشوری است که در زمینه قرائت قرآن، حرف اول را می زند و ایران بدون اغراق و مبالغه دومین کشور در این زمینه است.*** تلاوت می کنند.** ر. ک: قرآن در احادیث اسلامی / 8 7.***



    امضاء


  10. Top | #519

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حکایت 508 : قرآن خوردن و قرآن خواندن!

    مولانا جلال الدین محمد مولوی گوید: آورده اند که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از صحابه هر که سوره ای یا نیم سوره ای یاد گرفتی او را عظیم خواندندی و به انگشت نمودندی که سوره ای یاد دارد** مولوی:
    ربع قرآن هر که را محفوظ بود - جل فینا از صحابه می شنود*** برای آن که ایشان قرآن را می خوردند مَنی را از نان خوردن یا دو مَن را عظیم باشد الا که ( اما اگر) در دهان کنند و نجایند ( نجوند) و بیندازند هزار خروار توان خوردن آخر می گوید: رُبَّ تالِی القرآنِ و القرآنُ یلعَنُهُ** ترجمه: چه بسیار خواننده قرآنی که قرآن او را لعنت می کند، این حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است با این تفاوت که در برخی نسخه ها به شکل رُبَّ تالٍ للقُرآنِ و.... و در برخی دیگر به شکل رُبَّ تالِی القرآنِ وَ... ضبط گردیده است. ر. ک: بحارالانوار 92 / 184،ح 19 به نقل از: جامع الاخبار / 13،ح 255. *** پس در حق کسی است که از معنی قرآن واقف نباشد.** ر. ک: فیه ما فیه / 82 81.***



    امضاء


  11. Top | #520

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حکایت 509 : تلاوت قرآن با شرایط ویژه


    حضرت آیت الله شیخ محمدتقی آملی رضوان الله علیه می فرمود: من در بحث فقه آیت الله سید علی آقا قاضی رحمة الله علیه شرکت می کردم. روزی از ایشان سؤال کردم آن روز هوا بسیار سرد بود که ما می خوانیم و می شنویم که عده ای موقع قرائت قرآن کریم جلویشان آفاق باز می شود و غیب و اسرار برای آن ها تجلی می کند... در حالی که ما قرآن می خوانیم و چنین اثری نمی بینیم؟! مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهره من نظر کرد سپس فرمود: بلی! آن ها قرآن کریم را تلاوت می کنند و با شرایط ویژه رو به قبله می ایستند... سرشان پوشیده نیست. کلا مالله را با هر دو دستشان بلند می کنند و با تمام وجودشان به آن چه تلاوت می کنند توجه دارند و می فهمند جلوی چه کسی ایستاده اند!
    اما تو قرآن را قرائت می کنی در حالی که تا چانه ات زیر کرسی رفته ای! و قرآن را روی زمین می گذاری در آن می نگری...!
    آیت الله شیخ محمد تقی آملی می گفت: بلی، من همین طور قرآن می خواندم و زیاد به قرائت آن می پرداختم، مثل این که مرحوم قاضی با من بود و مراقب و ناظر وقت قرائتم بوده است. بعد از این ماجرا با تمام وجود به سویش شتافتم و ملازم جلسه هایش شدم.** ر. ک: اسوه عرفان/ 25 36، به نقل از: صفحات من تاریخ الاعلام / 245.***




    امضاء


صفحه 52 از 129 نخستنخست ... 24248495051525354555662102 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi