حکایت 921: برتر از رسول!
ابوالعینا روزی به صاعد بن مخلد گفت: ای وزیر تو از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برتری! گفت: وای بر تو، چطور برترم؟
گفت: زیرا خدای عز و جل به پیامبر (با آن عظمت و شکوه) فرمود: لَو کُنتَ فَظّاً غَلیظَ القَلبِ لانفَضُّوا مِن حَولِکَ** آل عمران / 195.*** یعنی: اگر تندخوی و سنگ دل بودی، از گردت پراکنده می شدند)).
حال آن که تو ای وزیر تندخوی و سنگ دلی اما ما از گرد تو پراکنده نمی شویم!** ر. ک: مکالمه قرآنی 1 / 33، به نقل از: معادن الجواهر و نزهة الخواطر 2 / 230، زهر الربیع / 43. نکته: حکایت مذکور از مصادیق ذم شبیه به مدح است.***
اءن تکن فظا غلیظاً لم یکن امرک نافذ - لاین الناس و الا تجد الناس قنافذ