صفحه 1 از 129 123451151101 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 1290

موضوع: هزار و یک حکایت قرآنی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shapark هزار و یک حکایت قرآنی





    پیشگفتار

    روزی به هنگام مطالعه برخی از کتابها و جستجو در عناوین آنها نام کتابی توجه ام را به خود جلب نمود نامش این بود هزار و یک حکایت تاریخی**نوشته جناب محمود حکیمی. ***)). پس از دیدن عنوان مذکور با خود اندیشیده و گفتم چرا باید درباره موضوعات مختلف کتاب هایی با عنوان هزار و یک... تألیف شده باشد**به عنوان نمونه: الف؛ هزار و یک نکته (حسن زاده آملی) ب: هزار و یک کلمه (حسن زاده آملی) ج: هزار و یک نکته درباره نماز (حسین دیلمی)د: هزار و یک سخن در امثال و نصایح و حکم (امین امیر قلی) ه: هزار و یک پاسخ به پرسشهای روان شناسی کودک (ریوو آر، ژان مترجم: ید الله همایون فر) و: هزار و یک شب و... ***. بجز موضوع حکایت و قصه های مربوط به قرآن مجید؟! چه خوب و پسندیده بود اگر درباره حکایت های قرآنی نیز مجموعه ای مستقل و غنی تألیف می شد. در پی این فکر تصمیم گرفتم تا بدین اندیشه جامه عمل پوشانده و خود را از دغدغه فکری آن برهانم از این رو دست به کار شده و مجموعه ای غنی از حکایت های پیرامونی قرآنی مجید، فراهم آورده و نام آن را هزار و یک حکایت قرآنی**البته این تعداد مربوط به حکایت های اصلی است و با توجه به این که در برخی از موارد حکایت هایی فرعی نیز در پاورقی ها ذکر گردیده، عدد مذکور به رقمی بیش از هزار و یک، بالغ خواهد شد. *** نهادم، بدان امید که مورد استفاده عموم مردم به ویژه اساتید و معلمان قرآن، حافظان و قاریان، مبلغان، طلاب و دانشجویان، قرار گیرد. پیشاپیش توجه خوانندگان محترم را به نکاتی جلب می کنیم:
    1- تمام حکایت های موجود در کتاب حاضر به جز چند حکایت در حقیقت حکایات و قصه های پیرامونی قرآن مجید است به بیان دیگر، قصه ها و حکایت هایی را که در متن قرآن کریم وجود داشته و قصه های قرآن نامیده می شوند در این مجموعه وارد نساخته ایم زیرا برآنیم که قصه های قرآن می بایست به گونه مستقل چاپ و منتشر شود تا شأن و حرمت آن محفوظ بماند افزون بر این، قصه های قرآن واقعی و حقیقی است ولی دیگر حکایت هاهمان گونه که از واژه حکایت چنین استفاده می شود شاید همگی به گونه صد در صد واقعی نباشد زیرا در برخی از موارد، نویسندگان و دانشمندان، یک رشته مطالب اخلاقی و حکمی و پند و اندرزها را در قالب داستان ریخته و جامه حکایت بر آن می پوشانند تا از ابتذال و تلخی پند و نصیحت بکاهند و به قول شیخ اجل سعدی (رحمه الله) داروی تلخ نصیحت، به شهد ظرافت بر آمیزند و چراغی تابان از معنی و حقیقت، فرا راه مردمان بدارند**گویند: شخصی از عارف بزرگ میرزا محمد رضا قمشه ای پرسید: آیا این حرف هایی را که عرفا می زنند، بافتند یا یافتند؟ ایشان در جواب فرمود: اگر یافتند خوب یافتند و اگر بافتند خوب بافتند، ر.ک: هزار و یک نکته (آیت الله حسن زاده آملی)/ 621. نکته 776 به نقل ز: مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی. ***))؛ این نویسندگان در این روش مسلما کامیاب گشته و در نتیجه آثاری ارزنده در ادب پارسی و تازی و... برجای گذاشته اند. نمونه بارز آنچه گفته شد، کتاب کلیله و دمنه است.
    2- حکایت های موجود در کتاب حاضر از لحاظ اجمال و تفصیل در یک اندازه نیستند، گاهی حکایتی چندین صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده و این در حالی است که حکایتی دیگر بیش از یک سطر نیست**مولانا جلال الدین محمد بلخی می فرماید: قل هو الله احد اگر چه اندک است به صورت اما بر بقره اگر چه مطول است. ***.
    3- در اکثر موارد متن حکایت ها بدون کم و کاست و با حفظ ساختار اصلی آن نقل گردیده است و چنانچه مطلبی توسط نگارنده اضافه گردیده، به جهت حفظ امانت، داخل پرانتز و قلاب قرار داده شده است.
    4- منابع و مآخذ تمامی حکایت ها در پاورقی و پی نوشت های مربوط آورده شده تا علاوه بر مستند بودن مطالب، زمینه ای جهت تحقیق و دست یابی به منابع اولیه پدید آید.
    5- تذکر یک نکته درباره بخش بیست و یکم با عنوان لطایف و ظرایف قرآنی ضروری به نظر می رسد و آن نکته این که بخش مذکور به عنوان چاشنی و مزه و در حقیقت همچون نمک به کار رفته در غذا است چه این که غذای بی نمک در ذائقه آدمی گوارا نمی نماید، البته این مطلب را نباید از ذهن به دور داشت که عنوان بخش مذکور باعث و مجوز نشده که هر حکایت جلف و سبک را در آن وارد سازیم تنها به این بهانه که عنوان آن لطایف و ظرایف است و در برخی از موارد تعدادی از حکایت های به ظاهر ناشایست را به هنگام بازنگری مطالب، حذف نموده ایم و این مطلب درباره برخی از حکایت ها که از آن بوی اهانت به قوم یا قبیله ای خاص به مشام می رسید نیز صادق است.
    در پایان با عنایت به این سخن بزرگان که متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد))، هرگونه پیشنهاد و انتقاد سازنده را با دیده منت نگریسته و از آن استقبال می نماییم.
    و من ذا الذی ترضی سجایاه کلها - کفی المرء نبلاً ان تعد معایبه
    قم / پائیز 1380
    محمد حسین محمدی






    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    بخش اول: آیه بسمله

    حکایت 1: شیخ اجل سعدی را منتسب نموده اند که چنین فرموده:

    بسم الله الرحمن الرحیم**ترجمه: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. این آیه شریفه در ابتدای تمامی سوره های قرآن بجز سوره توبه و نیز در آیه 30 سوره نمل، وجود دارد. ***

    نام خداوندی است که تا او نخواهد، صبا پرده گل نشکفاند و باد گیسوی شمشاد نجنباند. بی حکم او زمرد غنچه بیجاده**بیجاده: یاقوت کم بها. *** نشود. بی صنع او لاله، پر ژاله نگردد. نام ملکی است که به دست عمله صبا، قامت سرو پیراسته است و زیر سر زلف شاخ چهره گل آراسته است. نام ذوالجلالی است که طیران ملکی و دوران فلکی بی خواست او نیست. جنبش ریشه و گردش پشه، بی حکم او نیست. هر دیده که نه در جمال آن نام نگرد، بر دوخته باد و هر دل که نه در محبت این نام قرار گیرد، سوخته باد. هرقدمی که نه در راه موافقت حق پوید به تیغ قطعیت پی کرده اند

    **ر.ک: کلیات سعدی 4/57 مجلس چهارم از مجالس پنجگانه در وعظ و نصیحت). ***.





    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    حکایت 2 : بهترین سرآغاز

    ورد بن زید گوید: به امام باقر علیه صلوات الله الغافر عرض کردم: یاابن رسول الله! حدیثی بفرمایید و آن را برای من املا کنید تا بنویسم. حضرت فرمود: حفظتان کجاست ای اهل کوفه؟! عرض کردم: می خواهم آن را بنویسم تا کسی نتواند بر من اشکال نماید. سپس از آن حضرت پرسیدم: نظر مبارکتان درباره حیوانی که شخص مجوسی بسم الله گفته و آن را ذبح نموده، چیست؟ حضرت فرمود: می توانی از آن بخوری و حلال است. پرسیدم: درباره حیوانی که شخصی مسلمان آن را ذبح نموده ولی بسم الله نگفته، چه می فرمایید؟ حضرت فرمود: نمی توانی از آن بخوری (و حرام است)، زیرا خدای تعالی می فرماید: فکلوا مما ذکر اسم الله علیه**انعام /118. *** یعنی: از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سربریدن) بر آن گفت شده بخورید)).
    و در آیه ای دیگر فرموده: ولا تأکلوا ممالم یذکر اسم الله علیه**انعام /121. *** یعنی: و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید**ر.ک: من لا یحضره الفقیه 3/210 باب الصید و الذبائح، ح 63. ***)).





    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حکایت 3: نقطه باء بسم الله

    حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی چنین می فرماید: از ولی الله اعظم حضرت وصی امام امیر المؤمنین علی 7 روایت شده است که فرموده اند: اسرار کلام الله فی القرآن و اسرار القرآن فی الفاتحه و اسرار الفاتحه فی بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم فی باء بسم الله الرحمن الرحیم و اسرار الباء فی النقطه التی تحت الباء و انا النقطه التی تحت الباء**ترجمه: اسرار کلام الهی در قرآن جمع شده است و اسرار قرآن در سوره حمد گرد آمده و اسرار سوره حمد در آیه بسم الله الرحمن الرحیم فراهم آمده و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم در حرف باء بسم الله الرحمن الرحیم مجتمع گشته و اسرار حرف باء در نقطه این حرف جمع گردیده است و من همان نقطه زیرین حرف باء هستم. درباره شرح روایت مذکور ر.ک: مفاتیح الغیب (ملا صدرا)/24 21، الفاتحه الرابعه. ***)).
    حدیث را علامه محمود دهدار عیانی در اول مفاتیح المغالیق که ام الکتاب کتب مؤلفه آن جناب در رشته های ارثماطیقی است، نقل کرده است و در مؤلفات دیگران نیز روایت شده است و مصادر نقل آن بسیار است**ر.ک: فصلنامه بینات شماره 20/18 مقاله ای از استاد حسن زاده آملی با عنوان روح و ریحان و جنت نعیم تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم. ***.





    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حکایت 4 : مرد منافق و اعجاز بسم الله


    گویند: مردی بود منافق اما زنی مؤمن و متدین داشت این زن تمام کارهایش را با بسم الله آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد زن آن را گرفت و با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در پارچه ای پیچید و با بسم الله آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و بسم الله را بی ارزش جلوه دهد سپس به مغازه خود برگشت در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
    زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید همان کیسه طلا که پنهان کرد بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن بسم الله در مکان اول خود گذاشت شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را از زن طلب کرد زن مؤمنه فوراً با گفتن بسم الله از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را بجا آورد و از جمله مؤمنین و متقین گردید**ر.ک: روایت های و حکایت ها / 213 212، به نقل از: خزینه الجواهر فی زینه المنابر/ 612. ***.
    ماییم و نوای بی نوایی - بسم الله اگر حریف مایی
    نظامی گنجوی)).




    امضاء



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حکایت 5 : دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره نگارش بسمله

    پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یکی از نویسندگان وحی درباره شیوه نگارش برخی از حروف و کلمات قرآن چنین فرمود: لیقه در دوات قرار ده، قلم را کج و منحرف نگاه دار. باء را بلند بنویس. دندانه های سین را از هم پراکنده ساز. میم را کور و میان پر ننویس. الله را نیکو بنویس. رحمن را کشیده و رحیم را به خوبی بنگار و قلم را برگوش چپ خود قرار ده**ر.ک: پژوهشی در تاریخ قرآن کریم /211، به نقل از: منیه المرید (شهید ثانی) 161.***.




    امضاء


  8. تشكرها 2


  9. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حکایت 6 : نقشه ای شیطانی!


    نقل است که: نقالی ( قصه گویی) خطاب به مردم چنین می گفت: ایها الناس! هر گاه کسی هنگام خوردن و آشامیدن بسم الله بگوید، شیطان به او نزدیک نگشته و در خوردن و آشامیدن با او شریک نمی شود. حال، من برای شیطان نقشه ای کشیده ام پیشنهاد من این است که: ابتدا بدون این که بسم الله بگویید نان خشک و شور بخورید تا شیطان نیز با شما در خوردن شریک شود سپس بسم الله گفته و آب بنوشید تا شیطان نتواند با شما در آشامیدن آب شریک شود تا بدین وسیله آن ملعون را از تشنگی هلاک سازید**ر.ک: اخبار الحمقی و المغفلین/134. محاضرات الادبآء 2/630. ***.




    امضاء



  10. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حکایت 7 : برات آزادی از دوزخ


    روایت نموده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند حضرت فرمودند: عجله نکنید.
    اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد، گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟
    حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند بسم الله الرحمن الرحیم را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد**ر.ک: داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 2/86 85 به نقل از: تفسیر متهج الصادقین /32. ***.




    امضاء



  11. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    حکایت 8 : از هیبت بسمله قلم منشق شد

    روایت شده که جابر بن عبد الله انصاری از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید: یا رسول الله! اولین مخلوق عالم برای بر آورده شدن حاجت چه بوده است؟
    حضرت رسول فرمودند: اول چیزی که خداوند عالمیان خلق نمود نور من بود و آن نور را به ده جزء تقسیم نمود و از جزء اول آن عرش عظیم را آفرید و عرش را چهارصد هزار رکن مقرر فرمود که از رکنی تا رکن دیگر چهارصد سال راه است و از جزء دوم آن نور، قلم را آفرید. حضرت حق به قلم فرمود: بنویس.
    قلم گفت: چه بنویسم؟
    حضرت حق فرمود: هر امری را که تا قیامت با مخلوقات خواهد بود.
    قلم گفت: به کدام کلام ابتدا کنم؟
    خداوند فرمود: بنویس بسم الله الرحمن الرحیم)).
    چون قلم بسم الله نوشت از هیبت بسم الله الرحمن الرحیم قلم منشق (شکافته) شد و چندین سال، قلم سرشکافته برلوح ماند**ر.ک: داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 1/73 72، به نقل از: خواص الآیات /3. ***.




    امضاء



  12. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حکایت 9 : نام خدا بر در قصر فرعون


    در خبر است که: فرعون پیش از آن که ادعای خدایی کند امر کرده بود که بالای درب قصرش کلمه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم را بنویسند و چون ادعای خدایی کرد و حضرت موسی (علیه السلام) از ایمان آوردن او نا امید شد از وی به خداوند شکایت نمود، از طرف پروردگار متعال خطاب رسید که ای موسی! تو در کفر او نظر داری و هلاکت او را از من می خواهی اما نظر من در آن کلمه عظیمه ای است که بالای قصر او نوشته شده است قسم به عزت و جلالم تا وقتی که آن نام در آنجا نوشته شده من او را عذاب نمی کنم.
    گویند چون خدای متعال خواست که فرعون را عذاب کند ابتدا آن نوشته را زایل گردانید و سپس عذاب را بر او فرستاد**ر.ک: داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 1/14 13 به نقل از: سرای دیگر /23، نفایس الاخبار، 399، اطیب البیان، 1، 86، منهج الصادقین / 33. ***.
    جز خدا را بندگی حیف است - حیف بی غم او زندگی حیف است حیف
    جز به درگاه رفیعش سرمنه - بهر غیر افکندگی حیف است حیف





    امضاء



صفحه 1 از 129 123451151101 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi