حکایت 896: پاداش شاکران را از من دور فرما!
حجاج بن یوسف دزدی را دستگیر نموده و هفتصد تازیانه به او زد پس از خوردن هر تازیانه می گفت: خدایا تو را شکر. دراین حال اشعب به او برخورد نمود و گفت: آیا می دانی که چرا هفتصد تازیانه خوردی؟ گفت: نمی دانم.
اشعب گفت: به خاطر شکرگزاری فراوان تو زیرا خداوند می فرماید: لَئن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم.** ابراهیم / 7، ترجمه: اگر شکرگزاری کنید بر شما خواهم افزود.*** درد گفت: آیا این سخن در قرآن است؟ اشعب گفت: آری. دزد پس از شنیدن جواب اشعب، پیوسته در آن شب می گفت: لا شُکراً** شکر و سپاس نمی گذارم.*** فلا تَزِدنی فی شُکرکَ** شکر و سپاس خود را بر من میفزای.*** فاعفُ عنّی** مرا عفو فرما.*** وَ باعِد ثَوابَ الشَّاکِرینَ عَنّی.** ثواب و پاداش شاکران را از من دور فرما. ر. ک: زهر الربیع / 240.***