اگر سازمانها و مؤسسات را از جمله ارکان اصلی جوامع امروزی بدانیم، به زعم برخی اندیشمندان، «مدیریت» مهمترین عامل در تداوم حیات و استمرار موفقیت سازمانها و مؤسسات است. اما، پرسش بنیادین «مدیریت چیست و چگونه است؟» دارای پاسخهای بسیاری بوده و بحثهای متنوعی را در پی داشته است. شاید بتوان گفت که به تعداد نظریه پردازان و اندیشه وران در این حوزه، برای پرسش فوق پاسخ وجود دارد. بعضی صاحب نظران مدیریت را «هنر انجام امور به وسیله دیگران» توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید ورزیدهاند. برخی نیز مدیریت را «علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین دانستهاند». به هرحال، مدیران برای اجرای وظایف خود فرایندی را دنبال میکنند که شامل اجزایی همچون برنامه ریزی، سازمان دهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیمگیری است.(1)