110- ((مسئوليت زمامداران ))
روزى بهلول ، بر سر راهى ايستاده بود كه هارون الرشيد از آنجا عبور مى كرد. بهلول با صداى بلند گفت : ((اى هارون ! خليفه ايستاده و با كمال تعجب پرسيد: ((چه كسى مرا اينطور با لحن تحقيرآميز، صدا مى كند؟)) گفتند: ((قربان ! بهلولِ ديوانه است .))
هارون او را صدا كرده و گفت : ((آيا مرا مى شناسى ؟)) بهلول گفت : ((بلى ! تو، همان كسى هستى كه اگر كسى بر ديگرى در شرق اين كشور پهناور، ظلم كند و تو در غرب آن باشى ، خداوند روز قيامت از تو درباره آن مظلوم بازخواست خواهد كرد؛ زيرا خودت را امين و حافظ امنيت مردم مى دانى .))
هارون از كلام شيواى بهلول ، متاءثر شده و شخصيت پوچ خود را در برابر محكمه الهى ، مسئول احساس كرده و گفت : ((حالِ مرا چگونه مى بينى ؟))
بهلول پاسخ داد: ((خودت را بر كتاب خدا عرضه كن : (اِنَّ الاَْبْرارَ لَفى نَعيمٍ وَ اِنَّ الْفُجّارَ لَفى حَجيمٍ)(347):(خداوند مى فرمايد: يقيناً نيكوكاران در نعمتهاى بهشتى بوده و بدكاران در عذابهاى جهنم خواهند بود.)
هارون گفت : ((پس اين همه عمل خير نيكى هاى ما چه مى شود؟)) بهلول فوراً گفت : (اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقينْ)(348):خداوند اعمال نيك را فقط از پرهيزگاران مى پذيرد.
هارون گفت : ((اى بهلول ! پس رحمت واسعه الهى چه مى شود؟)) پاسخ داد: (اِنَّ رَحْمَةَ اللّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ)(349) رحمت خداوند، مطمئناً به نيكوكاران نزديك است .
خليفه گفت : ((در مورد خويشاوندى و وابستگى ما به رسول الله صلّى اللّه عليه و آله چه مى گوئى )) جواب داد: (فَلا اَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَؤْمَئذٍ وَ لا يَتَسائَلُونَ)(350): در روز قيامت ، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها نخواهد بود و كسى از ديگرى احوالپرسى نخواهد كرد؛ بلكه در آنروز از عمل و رفتار انسان مى پرسند.
خليفه دوباره سؤ ال كرد: ((بهلول ! پس شفاعت پيامبرصلّى اللّه عليه و آله در مورد امت چه مى شود؟))
پاسخ داد: (يَؤْمَئذٍ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ اِلاّ مِنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْلاً)(351): در روز قيامت شفاعت هيچ كس سودى نمى بخشد، جز كسى كه خداوند رحمان به او اجازه داده و به گفتار و شفاعتش راضى باشد.(352)