صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33

موضوع: ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل{ سربدار عشق حسینی}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هنوز تنم از بوى سيب سرشار است.
    هنوز زمزمه روشن تو در جانم طنين دارد.

    لحظه وداع، چنان اشك بر افق ديدگانم شتافت كه سيماى مهربانت،
    در پرده خيس چشمانم شناور ماند.

    وعده دادى كه سرانجام كارم، رستگارى همراه با شهادت است
    و آرزو كردى كه من و تو به درجه شهيدان نائل شويم.

    آن لحظه دانستم كه ديگر روى گشاده و صورت دوست‏داشتنى تو را نخواهم ديد
    و وعده ديدارمان به بهشت خدا موكول شده است.

    اما مولاى من!
    اكنون بر بالاى دارالاماره كوفه، تمام دل نگرانى مسلم، براى توست؛
    براى تو كه نكند همراه خانواده و اهلت، به دعوت اين نامردمان،
    به سمت بى ‏وفايى كوفه حركت كرده باشى!





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    عهد آسمانى (02-09-2017)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    گر بيايي کوفه يار و ياورت را مي کشند
    در گلو فرياد انسان پرورت را مي کشند

    اي عزيز فاطمه از کوفه بگذر کز ستم
    اين علي کش ها علي اکبرت را مي کشند

    آري اين نامرد مردم تشنه خون تواند
    بعد اکبر قاسم فرخ فَرَت را مي کشند

    از براي جرعه آبي کنار علقمه
    مردم بي آبرو آب آورت را مي کشند

    تا به ياد آرند قتل محسن شش ماهه
    تشنه با تير سه شعبه اصغرت را مي کشند

    پا منه در شهر کوفه ور نه بعد کشتنت
    زير ضرب تازيانه دخترت را مي کشند





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    عهد آسمانى (02-09-2017)

  6. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض









    سلام خدا و فرشتگان و پاکان بر روح بلند «مسلم بن عقیل‏» باد،
    که شرط وفا و جوانمردى را ادا نمود و جان خویش را فداى رهبر و مولایش
    سیدالشهدا«ع‏» کرد.


    و... درود بر همه ادامه دهندگان راه او، که راه «حق‏» و «آزادى‏» است.
    اگـــر غدیر خم به فراموشی سپرده نمی شد

    اگــــر مردم " علــی " را رها نمی کردند
    اگـــــــر خلیـفه از < سقیـفه > نمی روئید

    فاطمیه و عاشورا
    متولد نمی شدند









    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 19-08-2018 در ساعت 22:47
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    عهد آسمانى (02-09-2017)

  8. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    عرفات است
    این سو حسین ابن ابی عبدالله ،
    آن سوی مسلم بن عقیل

    عرفات است و دعا؛ عرفات است و حسین؛
    عاشقی که جان مشتاقش، چنین به گفت‏وگوی خدا نشسته است:
    «اَلَّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ...»

    روز عرفات است.
    این سو، دست‏های پراجابت حسین علیه ‏السلام است
    که آسمان را مجذوب خود ساخته است.
    این سو، حسین علیه‏ السلام است
    که اشک‏های بلورین‏ش،
    غوغا در دل عرش افکنده است.

    این سو، میهمانان زیارت بیت ‏الله ‏اند
    و عرفاتیان نیاز و نیایش.
    دیگر سوی، شهر کوفه است
    و نامردمانی عهدشکن و میهمان کُش!


    روز عرفات است. آن سوی این لحظات عارفانه،
    کوفه است و فرزند عقیل.
    تنهای تنها!

    مسلم است و لحظات شیرین فنای فی اللّه‏.
    مسلم است و دلواپسی آمدن حسین علیه‏السلام .
    مسلم است و عروج از بام دارالاماره.




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    دشنام ها آزارت نمی دهند و نیز سنگ هایی که پیشانی بلندت را شکسته اند.

    خونِ بسیار رفته از پیکر تنومندت باعث ضعف زانوانت نیست
    چیزی که نفس هایت را به شماره انداخته،
    بی شک کثرتِ شمشیر زدن هایت نبوده است.

    آن چه تو را به جنون می کشد، حیرتِ توست؛
    حیرت از این همه ریا کاری و سُست عنصری که
    از در و دیوارِ کوه فرو می بارد، حیرت از این همه نامردمی و دو رنگی.
    آن چه تو را به جنون می کشد، دغدغه توست به خاطر فرزند
    پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که با کاروان کوچک اهل بیت خویش،
    بی هیچ سپاه و همراهی، اینک به سوی این شهرِ غبارآلود در حرکت
    است و کاری از تو ساخته نیست که باز داری اش.

    فریادهای دردآلودت از دیوارهای ضخیم کوفه عبور نمی کند
    تا به کاروان امامت برسد و نمی توانی بال بگشایی و از فراز باروها بگذری
    تا پسر عمویت را بگویی که بازگردد؛

    گرچه خود یقین داری که حسین علیه السلام ،
    نیک می داند که در این شهر چه می گذرد.

    امّا می آید؛ نه به خاطر این که فریب خورده باشد،
    بلکه رسالتش این گونه برایش رقم زده است. و تو بیم داری؛
    نه از جانِ خویش ـ که هر آینه به اشتیاق، با پای خویش به سمت شهادت،
    گام بلندتر برمی داری ـ ، بلکه بیمِ تو از نامهربانی و جفا کاری این خاک است
    با کاروان کوچکی که هر لحظه به قتلگاه خویش نزدیک تر می شود، بی آن که هیچ کاری از تو برآید.

    فریاد برمی آوری: ای ریا کاران! آیا شما نبودید نویسندگان
    صدها نامه حزن آلود که او را به این شهر می خواندند؟!

    آیا شما نبودید که اصرار به آمدنش کردید؟!

    نیک این منم؛ فرستاده حسین علیه السلام ،
    کدام یک از شما به یاریِ من شمشیری خواهد برداشت؟!

    هیچ پاسخی به گوشت نمی رسد و غمی بزرگ در دست جان می گیرد؛

    اینان که با رسول حسین علیه السلام چنین اند، با حسین علیه السلام چگونه خواهند بود؟
    و ای که اگر کاروان به دروازه این شهر برسد....



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #26

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    خانه «هانی»، پیرمرد کوفی، تنها پناهی است
    که فرستاده حسین در این شهرِ سراسر نیرنگ یافته است.

    اینان، لحظه ای مشتاق حسین و ساعتی بعد، مسحورِ سَکّه های یزید
    و مرعوب برق شمشیر پسرِ مرجانه اند.

    مگر جز این است که حسین علیه السلام ،
    به خاطر رهایی اینان از یوغی که سال ها
    بر گرده هایشان سنگینی می کرد، تن به سفر می داد؟

    ورنه، مدینه، شهر دلپذیرتر و وفادارتری برای خاندان
    پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

    از کوفیان، بیش از این انتظار نیست.
    مگر از جفای همین قوم نبود که علی7 سر به چاه فرو می برد؟

    مگر این قوم، نهروانیان نبودند؟
    مگر بانیانِ حکمیّت در صفین، جز این ها بوده اند؟

    مگر همان ها نیستند که حکمِ جهادِ مولا را
    ردّ می کردند، چون تابستان بود و هوا گرم؟

    آیا می توان انتظار کشید از قومی که با پدر،
    این چنین بوده اند با پسر، دیگرگونه باشند؟!

    بوی لجن زارِ نفاق را از بازدمِ کوفیان می توان استشمام کرد.

    هوای کوفه، بوی مرداب به خود گرفته است؛
    مرداب، آری! شاید «مرداب» بهترین صفتی باشد
    که بتوان برای مردگانِ ایستاده کوفه پیدا کرد.

    این جُغدِستانی که مردمانش همچنان که با زبان، مدحِ یزید را می گویند،
    قلم هایشان برای حسین علیه السلام نامه می نویسد. و در انتها،
    آن کس که سکّه های طلای سنگین تری به کمر بسته باشد، وفاداریِ کوفیان را خواهد خرید.

    امّا حسین علیه السلام ، وفای یارانش را خرید و فروش نمی کند.
    وفا را در ایمانِ مردم می خواهد، نه در کیسه های زر و برق شمشیر خوش.

    و بدین گونه بود که جماعت کوفی، یزید را برگزید.

    پس اینک ای مسلم! دل به یاری کوفیان قوی مدار؛
    این شهر، شهرِ امامِ تو نیست. ای کاش می شد که بازگردی!
    امّا گویی که تقدیر، تو را چنین خون آلود خواسته است.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    مرحبا مسلم که هست از رفعت آن گردون جناب
    خسرو لب تشنگان را ابن عم و نایب مناب

    گر چه در ملک شهادت نیست شاهى جز حسین
    لیک شد حصن شهادت را ز مسلم فتح باب

    سعى مسلم داد بر اسلام رونق تا به حشر
    بر روان او سلام مسلمین از شیخ و شاب

    صورت او چون حسین و سیرت او چون حسن
    در مروت مصطفى و در فتوت بوتراب

    روز هیجا چون کشیدى تیغ بران از غلاف
    گفتى از ابر سیه گشتى درخشان آفتاب

    کوفیان کردند از وى دورى و نبود عجب
    روبهان را باشد اندر دل ز شیران اضطراب

    میهمان خویش را کشتند بى جرم و گناه
    باد بر آن میزبانان لعنت حق بى حساب

    داشت جاى آن که از بهر پسر عمش حسین
    با زبان حال بنویسد که اى عالى جناب

    سوى این بى آبرو مردم میا ترسم ز کین
    بر تو و بر اهل بیت مضطرت بندند آب

    زین سفر بگذر که ترسم اکبرت گردد شهید
    وز غم گیسوى او لیلا شود بى صبر و تاب

    زین سفر بگذر که ترسم دست و پاى قاسمت
    گاه دامادى شود در کربلا از خون خضاب

    زین سفر بگذر که ترسم حنجر اصغر شود
    پر ز خون از تیر اعدا چون دل زار رباب

    زین سفر بگذر که مى ترسم شوند از کین اسیر
    آل پیغمبر به دست فرقه دور از ثواب

    زین سفر بگذر که ترسم عابدینت را برند
    با غل و زنجیر نالان جانب شام خراب

    زین سفر بگذر که مى ترسم یزید دون زند
    چوب خیزران بر لب لعل تو در بزم شراب

    از جفاى کوفى و شامى مگو دیگر صغیر
    ز آتش نظم تو جان خلق عالم شد کباب

    “مصیبت نامه، صغیر اصفهانى”






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  12. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    سر مسلم را از تن جدا كردند؛
    آن هم پيش چشم انبوه مسلمانان! اسلامشان را چه سود؟!

    بردگان در شكل مالك،
    نه رنج بردگى مى‏فهمند و نه شيرينى مالكيت.

    نه از اين گريزانند و نه به آن راغب.
    از دست پيكرهاى بى روح و ارواح بى پيكر چه كارى ساخته بود؟!

    براى بيداران خفته و حاضران غايب از صحنه،
    چه عذرها كه متصور نيست؟!

    پيكر پاك مسلم را از بالاى قصر ستم، به زير انداختند؛
    اما قرن‏هاست كه چون پرچمى سرخ، بر بام آزادگى در اهتزاز است.

    مسلم سند مظلوميتى است
    كه هميشه معتبر است.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  14. Top | #30

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آیا گوش‏هایتان نمی‏شنود؟
    بیدار شوید، ای خانه‏ های گمراه!
    ای کوچه‏ های پیمان شکن! ای پنجره ‏های سنگدل!
    ای دهان‏ه ای مسموم! ای چشم‏ های کپک‏ زده!
    ای نگاه‏ های غبار گرفته و خواب آلود!

    من آمده‏ ام!
    مسلم، پسر عقیل!
    بیدار شوید، ای دیوارهای کاه‏ گلی جسارت! ای بن ‏بست‏های فراموشی!
    بیدار شوید، ای کوچه‏ های پابرهنه ‏ی تو در تو!
    ای گام‏های خسته‏ ی نامردی!

    منم، پرچم دار کربلا!
    به استقبال مرگ آمده ‏ام؛ به استقبال خنجرهای برّان!
    به استقبال وعده ‏ها، وعیدها و به استقبال نامه‏ های دروغین.

    پنجره ‏هاتان را باز کنید!
    منم، مهمانی که به دعوت شما لبیک گفتم،
    همانی که به درخواست شما آمدم. نامه ‏های بلند بالاتان را خوانده‏ ام،
    حرف‏هاتان را مو به مو از بر شدم. با کلمه ‏های مهربانتان
    خو گرفته‏ ام و با وعده ‏هاتان صمیمی شدم.

    مرا با که اشتباه گرفته‏ اید؟
    چرا پنجره ‏هاتان را باز نمی‏کنید؟ بر شما چه رفته است؟
    آیا این شما نبودید که مرا خواندید؟
    آیا این شما نبودید که پیک فرستادید؟
    آیا رسم کوفیان این است ...؟ شما را چه شده است؟
    کجاست مهربانی آن پیک‏ها؟ کجاست؟
    من صدای چکاچک شمشیرهاتان را می‏شنوم.

    منم! مسلم بن عقیل.




    امضاء
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi