شهیدی که در آتش جهنّم افتاد
آیا موافقی قصّه یک شهید را برای تو بگویم، شهیدی که به دستور خدا در آتش جهنّم انداخته میشود.
تعجّب نکن!
این قصّه، ساخته ذهن من نیست که بخواهی اعتراض کنی!
این سخن پیامبر اسلام است!
شاید نقل این حدیث برای عدّهای خوشایند نباشد امّا وظیفه یک نویسنده این است که واقعیّت را بگوید!
آری، من میخواهم قصّه شهیدی را بگویم که خدا او را از سر در آتش جهنّم میاندازد.
روز قیامت فرا میرسد، موقع حسابرسی است، نوبت به حسابرسی شهدا میرسد.
عدّه زیادی از شهدا که به خاطر خدا جهاد کردهاند به سوی بهشت میروند.
آنها میتوانند دوستان خود را شفاعت کنند، خدا امروز مقامی بس بزرگ به آنها میدهد.
شهدایی که در رکاب پیامبر شمشیر زدهاند، افرادی مثل حمزه سیّدالشّهدا که تا آخرین قطره خون خود برای یاری اسلام مبارزه کردند.
در این میان اسم شخصی را میخوانند تا برای حسابرسی بیاید.
خداوند به او میگوید:
«تو در دنیا چه کردی؟ چه عمل و کار خیری انجام دادهای؟».
این بنده خدا تعجّب میکند!
اسم او در لیست شهدا است امّا چرا خدا با او این گونه سخن میگوید؟!
به هر حال او باید جواب دهد، او با کمال افتخار میگوید: بارخدایا! من در راه تو مبارزه نمودم و جان خویش را در این راه فدا کردم.
خدا به او میگوید: ای دروغگو! آیا تو برای من به جبهه رفتی؟، آیا به خاطر من جنگ کردی؟، من که از دل تو آگاه بودم، تو در هنگام جنگ و مبارزه، میخواستی شجاعت خود را به رخ همرزمان خود بکشی، تو میخواستی تا همه از تو با بزرگی یاد کنند، تو به خاطر اسم و رسم جنگ کردی.
این جا است که این شخص شرمنده میشود، آبروی او پیش همه ریخته شده است، همه از او به نام شهید یاد میکردند، چقدر از او احترام کرده بودند، امّا امروز خدا او را دروغگو خطاب میکند.
هیچ کس جرأت ندارد با تصمیم خدا مخالفت کند.
این شهیدِ راه نام و شهرت بوده است نه شهید راه خدا!
به راستی خدا، با این شهید راه نام و شهرت، چه خواهد کرد؟
خدا رو به فرشتگان میکند و میگوید: «او را به جهنم بیاندازید».
این گونه است که او را در آتش جهنّم میاندازند.20
باز تکرار میکنم که خدا با هیچ کس تعارف ندارد، خدا دشمن ریاکاران است، او آتش جهنّم را برای ریاکاران آماده کرده است.
و البتّه تو خود میدانی که من هرگز نخواستم مقام شهدای واقعی را کمرنگ نمایم.
همه ما آرزو داریم که خدا روز قیامت شفاعت شهیدان را نصیبمان گرداند ولی من برای انجام وظیفه با قلم خود به شرح این حدیث پرداختم.
ما پیرو آن مکتبی هستیم که سیاهی جوهر دانشمند را برتر از سرخی خون شهدا میداند.21