صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20

موضوع: آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مـــد



    هرگاه بعد از حروف مدّی ، حرف ساکن یا مشدد و یا همزه قرار گیرد ، حروف مدّی را باید پیش از حالت

    طبیعی و مدّ و کشش داد ، در بعضی از قرآن ها در چنین مواردی برای راهنمایی قاری ، علامتی به

    شکل( ــــٓـــ ) روی حروف مدی قرار داده اند .



    این علامت از کلمه ( مدّ ) گرفته شده ، قسمت زیرین میم و طرف بالای دال را برای اختصار حذف کرده اند



    () ،مانند:



    ضٰآلّینَ – سُوٓءِ – لِقٰآءَ – کٓــهــیــعٓــصٓ



    تنوین



    تنوین نون ساکن زائدی است که به آخر بعضی از اسمها اضافه میشود ، برای این که نون زائده با

    نون اصلی کلمه اشتباه نشود آن را در کتابت نمی نویسند و در عوض شکل حرکت حرف آخر را تکرار

    میکنند (ـــًــــٍـــٌــ) .



    این تکرار شکل نشانگر تلفّظ نون ساکنی است که در کتابت نوشته نشده ولی خوانده میشود ، مانند :



    کِتٰابٌ – مٰاءً – رَاضِیَهً – جِهٰادٍ


    یادسپاری : بعضی از کلماتی که به تنوین فتحه ختم شده بعد از آنها الفی آورده اند ، مانند : (کِتٰابًا)

    و این بدان جهت است که در هنگام وقف باید به صورت الف مدّی خوانده شود . (کِتٰابٰا)



    در سه مورد زیر الف آورده نشده :



    ۱ – کلماتی که به تاء گرد ختم شده باشد ، مانند : (رَحْمَهً – حَیاهً) چرا که در هنگام وقف ، تاء تبدیل

    به هاء ساکن میشود ، (رَحْمَهْ – حَیٰاهْ) .



    ۲ – کلماتی که الف مدّی آن به صورت یاء نوشته شده باشد ، مانند : (هُدًی – ضُحًی) ،با علّت آن در

    درس آینده آشنا خواهید شد .



    ۳ – بعضی از کلماتی که به همزه ختم شده باشند ، مانند : (مَاءً – سَمٰاءً) علّت آن را در بحث های

    آینده توضیح خواهیم داد .



    تمرین : آیات ذیل را به صورت بخش بخش و شمرده بخوانید :







    سایت حرف های قرآنی
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض جلسه پنجم

    درس پنجم: حروف مدّی (صدا های کشیده)


    سوالات ابتدایی درس:


    1.تعریف هر یک از حروف مدّی (الف مدّی، واو مدّی و یاء مدّی) را بیان کنید.


    2.صدای هر یک از حروف مدّی را بیان کنید؟



    3.شکل نوشتاری هر یک از حروف مدّی به چه شکل می باشد؟



    شروع درس



    در این درس می خواهیم به بیان تفصیلی صداهای کشیده (حروف مدّی) بپردازیم.



    صداهای کشیده عبارتند از: «1. الف مدّی (ـٰ ا) 2. یاء مدّی (ـٖی) 3. واو مدّی (ـُو)»؛

    که به ترتیب ویژگی هر یک را بیان می کنیم:



    الف مدّی

    شکلش: «ـٰ ا»؛ یعنی الفی که ماقبل آن فتحه باشد(1) (2).




    نکته (1) {وجه تسمیه}: به این الف، الف مدّی گویند چرا که باعث دو برابر مدّ و

    کشش(3) صدای فتحه می شود
    .

    صدایش: صدای الف مدّی همه جا به یک شکل نمی باشد. اگر الف مدّی بعد از

    هشت حرف «خ، ص، ض، ط، ظ، غ، ق، ر» بیاید {مثل خَافَ، ضَاقَ، طَابَ} به صورت

    درشت و پر حجم (شبیه صدای «آ» در فارسی) تلفّظ می گردد و اگر بعد از بیست

    حرف دیگر بیاید، به صورت نازک و کم حجم (همان صدای فتحه منتها به همراه

    کشش دو برابر(4)) ادا می گردد (5).



    نکته: الف مدّی، گاهی به علّت التقاء ساکنین خوانده نمی شود. إن شاء الله در

    درس های آینده این نکته را مفصّلاً توضیح خواهیم داد.

    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی(6) و ترکیبی بیان کنید:





    رَانَ مُقَامَ غَالِبَ ظَاهِرُ اَصَابَ عَصَاکَ یُطَافُ یُضَاعَفُ ثَمَرَاتِ



    دَحَاهَا خَاتَمَ حَارَبَ اَرَادَا عِظَامَ صَالِحَاتِ خِلَافَکَ اَرَاذِلُنَا بِضَاعَتُنَا

    مَغَارِبِهَا



    یاء مدّی


    شکلش: «ـٖی»؛ یعنی یائی که ماقبل آن کسره باشد(7).

    نکته (1) {وجه تسمیه}: به این یاء، یاء مدّی گویند چرا که باعث دو برابر مدّ و کشش

    صدای کسره می شود.

    صدایش: صدای یاء مدّی همه جا به یک شکل می باشد. صدای آن همان صدای

    کسره (همانند صدای «ای» در فارسی) می باشد منتها به همراه کشش دو برابر.

    نکته: یاء مدّی، گاهی به علّت التقاء ساکنین خوانده نمی شود. إن شاء الله در

    درس های آینده این نکته را مفصّلاً توضیح خواهیم داد.

    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی (بخش بخش) و ترکیبی بیان کنید:


    رُسُلِی یُرِیدُ اُنِیبُ نُسُکِی قَمِیصِی سَبِیلِی غَنَمِی مَدِینِینَ

    سَیُصِیبُ

    ویرایش توسط *شهید گمنام* : 17-10-2017 در ساعت 17:38
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    واو مدّی



    شکلش: «ـُو»؛ یعنی واوی که ماقبل آن ضمّه باشد(8).



    نکته (1) {وجه تسمیه}: به این واو، واو مدّی گویند چرا که باعث دو برابر مدّ و کشش صدای ضمّه

    می شود.



    صدایش: صدای واو مدّی همه جا به یک شکل می باشد. صدای آن همان صدای ضمّه (همانند

    صدای «او» در فارسی) می باشد منتهی به همراه کشش دو برابر.



    نکته: واو مدّی، گاهی به علّت التقاء ساکنین خوانده نمی شود. إن شاء الله در درس های آینده این

    نکته را مفصّلاً توضیح خواهیم داد.



    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی (بخش بخش) و ترکیبی بیان کنید:




    اَقُولُ – قُلُوبُ – صُدُورِ – قارُونَ – قادِرُونَ – فَعَقَرُوها – فَذَبَحُوهَا – یُخادِعُونَ – یَتَلاوَمُونَ



    [1] از آنجایی که نمی توان الفی را پیدا کرد که ما قبل آن فتحه نباشد، پس می توان تمامی الف ها

    را الف مدّی نامید. {البته لازم به ذکر است که الف را با همزه ی با کرسی الف اشتباه نگیرید.

    ان شاء الله مبحث کرسی همزه در درس های آینده بیان خواهد شد}.



    [2] به عبارتی دیگر، حرف ماقبل آن مفتوح باشد.



    [3] مدّ و کشش هر دو دارای یک معنا هستند.



    [4] اگر یادتان باشد در درس های قبل هم گفتیم که در عربی بین صداهای کوتاه و کشیده فقط تفاوت

    کمّی وجود دارد نه کیفی {البته صدای الف مدّی بعد از هشت حرف پر حجم را استثناء کنید}.



    [5] این حالت الف به این علّت است که الف مدّی همیشه تابع حرف قبل از خود است. اگر حرف قبل

    آن از حروف پر حجم (در تجوید با معنای پر حجم بودن یک حرف بیشتر آشنا می شوید) باشد، الف مدّی

    نیز به صورت پر حجم ادا می شود و اگر از حروف کم حجم باشد، الف مدّی نیز به صورت کم حجم ادا

    می گردد.



    [6] از آنجایی که روش بیان تفکیکی (بخش بخش) تمارین را در درس قبل یاد گرفتید، لذا به نظر

    می رسد دیگر نیازی به کشیدن جدول و ... نیست.



    [7]: به عبارتی دیگر، حرف ماقبل آن مکسور باشد.



    [8] به عبارتی دیگر، حرف ماقبل آن مضموم باشد.



    وبلاگ سایت حاجت
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض درس ششم

    درس ششم: سکون + تشدید + مدّ + تنوین



    سوالات ابتدایی درس:


    تعاریف و خصوصیات سکون، تشدید، مدّ و تنوین را بیان کنید.



    علامت هر یک چگونه می باشد و در کتابت به چه شکل می آید؟



    چرا علامت هر یک از این ها را به این شکل وضع کرده اند؟



    به حرفی که دارای هر یک از این علامت ها می باشد چه می گویند؟




    شروع درس

    سکون


    شکل آن: «»؛ برای نشان دادن حرف ساکن، از این علامت استفاده می کنند.



    نکته (1): اسم این علامت «سکون» است.

    نکته (2): این علامت از اوّلِ کلمه «خفیف» گرفته شده است {به این علّت که نشانگر خفیف و

    سبک تلفّظ شدن حرف ساکن در مقابل حرف متحرّک یا مشدّد می باشد} و به خاطر کاربرد زیاد و

    اختصار، نقطه و دنباله آن را حذف نموده اند «».


    نکته (3): در بعضی از قرآن ها برای نشان دادن حرف ساکن از علامت «» استفاده می کنند. این

    شکل از ابتدای کلمۀ «مُسَکَّن» (یعنی ساکن شده) گرفته شده است «».(1)


    نکته (4): در رسم الخطّ عثمان طه، از علامت «» برای نشان دادن حرف ساکن و از علامت « »

    برای عَدَمُ التَّلَفُّظ استفاده شده است یعنی اگر حرفی دارای این علامت بود، تلفّظ نمی شود {مثلاً:

    و لَـٰکِن ظَلَمُوٓاْ(2) أَنفُسَهُمۡ}.


    نکته (5): گاهی علامت سکون یک حرف ساکن را نمی گذارند {مثل قُل لَّهُمْ} که علّت این کار را در

    تجوید خواهید خواند ولی اجمالاً بیان می کنیم که این خود علامتی است برای قاری تا بفهمد این حرف

    را باید به نوع خاصّی ادا کند.

    نکته (6): حرف دارای علامت سکون را «ساکن» می نامند.


    حرف دارای این علامت: از آنجایی که حرف ساکن حرکت ندارد و ابتداء به آن(3) محال و یا بسیار

    مشکل است، لذا حرف ساکن به تنهایی خوانده نمی شود بلکه همیشه به کمک حرف متحرّک ماقبل

    از خود و {با هم} به یک بخش خوانده می شوند. مثلاً کلمه «قَبْلَکُمْ» را در نظر بگیرید؛ در اینجا اگر

    بخواهیم بخش بخش ادا کنیم، باید به این صورت بخوانیم: «قَبْـ لَـ کُمْ». همانطور که دیدید حروف

    ساکن با حرف متحرّک قبل از خود به صورت یک بخش ادا می شوند.



    نکته: در واو و یاء ساکن ما قبل مفتوح (ـَ وْ، ـَ یْ) باید دقّت کنید که فتحه ماقبل واو به صدای «ضمّه»

    و فتحه ماقبل یاء به صدای «کسره» متمایل نشود چرا که معمولاً در لحن فارسی چنین اتفاقی می افتد

    {مثلاً کلمه «یَوْم» را «یُوْم» تلفّظ می کنند}. البته برای این که (ـَ وْ، ـَ یْ) به طور کامل تلفّظ شوند، باید

    آن دو را به نرمی ادا کرد که در تجوید از آن به عنوان صفت «لِین» یاد می شود.



    مثال برای تمرین: لَیْسَ سَوْفَ رِجْلَیْنِ فِرْعَوْنَ اَخْفَیْتُمْ صالِحَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ




    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی (بخش بخش) و ترکیبی بیان کنید:



    اَسْلِمْ خِفْتُمْ وَضَعْتُهَا یَسْتَخْفُونَ تَسْتَتِرُونَ یَجْتَنِبُونَ فَیُدْهِنُونَ خَلَفْتُمُونِی

    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تشدید



    مختصری توضیح: اگر حرفی پشت سر هم تکرار شود به این صورت که اوّلی ساکن و دوّمی متحرّک

    باشد {مثل مَدْدَ}، تلفّظ آن برای دستگاه تکلّم سنگین خواهد بود چرا که زبان باید دو بار به مخرج یک

    حرف برخورد کند. برای رفع این سنگینی، حرف اوّلی را در دوّمی «ادغام» می کنند و در نتیجه به جای

    اینکه یک حرف دو بار تلفّظ شود، زبان یک بار ولی محکم و با شدّت به محل تلفّظ آن برخورد می کند و

    جدا می شود (در هنگام برخورد با حالت سکون و در هنگام جدا شدن با همان حرکتی که آن حرف

    دارا می باشد(4)).



    نکته (1) {ادغام}: تعریف اصطلاحی ادغام را اینگونه بیان می کنند: «فرو بردن حرفی در حرف دیگر،

    به شکلی که حرف اوّل، تلفّظ نشده و به جای آن، حرف بعدی، مشدّد ادا شود».

    نکته (2): ادغام فقط در جایی که یک حرف دو بار تکرار شود به صورتی که بار اوّل ساکن و بار دوّم

    متحرّک باشد {مثل مَدْدَ --> مدَّ} صورت نمی گیرد؛ بلکه ادغام در جاهای دیگر نیز صورت می گیرد

    که إن شاء الله در علم تجوید، مفصّلاً خواهید خواند.

    نکته (3): دو حرف میم و نون مشدّد (مّ ، نّ) دارای «غنّه» می باشند (غنّه، صدایی است که از فضای

    بینی خارج می شود) و هنگام تلفّظ شان، صدا به اندازه دو حرکت در فضای بینی نگه داشته می شود(5).


    مثال برای تمرین: لَیَقُولُنَّ جَهَنَّمَ اِکرَاهِهِنَّ لا یَسَّمَّعُونَ اِنَّهُنَّ لِنُخْرِجَنَّکُمْ




    شکل آن: «ـّ»؛ برای نشان دادن حرف مشدّد، از این علامت استفاده می کنند.






    نکته (1): اسم این علامت «تشدید» است.

    نکته (2): این علامت را از شین (شـ) ابتدای کلمه «شَدَّ» گرفته اند {به این علّت که دلالت بر شدید

    و محکم ادا شدن حرف می کند} که برای اختصار نقطه ها و دنباله آن را حذف کرده و دندانه های آن

    را باقی گذاشته اند «».

    نکته (3): حرف دارای علامت تشدید را «مُشَدَّد» می نامند.

    نکته (4): این علامت همیشه بالای حرف قرار می گیرد و یکی از حرکات سه گانه ضمیمه آن

    می شود {مثل لِحُبّﹺ، یُضِلُّ، صَدَّهَا}.

    نکته (5): در کتابت امروزه عرب، اگر حرف مشدّد کسره بگیرد، کسره آن را زیر علامت تشدید قرار

    می دهند {مثل صلِّ} ولی در قرآن باید زیر حرف قرار بگیرد{مثل لِحُبّﹺ }(6).

    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی (بخش بخش) و ترکیبی بیان کنید:




    صَدَّهَا یَدُعُّ طَوَّافُونَ لِیَذَّکَّرَ فَعِدَّتُهُنَّ ثمَّ اَغْرَقْنَا نَضَّاخَتَانِ تَتَّخِذُوهُ یَصَّعَّدُ



    مــدّ(7)



    معنایش: مدّ در لغت به معنای «اِمتداد و کشش» می باشد و در اصطلاح علم قرائت عبارت است

    از «اِمتداد و کشش صوت در حروف مدّی بیش از مقدار طبیعی».



    توضیح بیشتر معنای اصطلاحی: همانطور که قبلاً توضیح دادیم، حروف مدّی، حروفی هستند که

    باعث دو برابر مدّ و کشش صدای حرکات ماقبل خود می شوند {مثل نُوحِیهَا}. حال می گوییم هرگاه

    بعد از حروف مدّی، حرف ساکن، مشدّد و یا همزه قرار گیرد، این کشش صوت بیش تر از حالت

    طبیعی خواهد بود {مثل شَاءَ، جِیءَ، سُوءُ}.(8)


    نکته: به «همزه»، «سکون» و «تشدید» که باعث مدّ و کشش بیشتر حروف مدّی می شوند،

    «سبب مدّ» می گویند.

    نکته (2): میزان مدّ (کشش) با توجه به اقسام مدّ متفاوت است ولی در هر صورت بین 2 تا 6 حرکت

    (حرکت یعنی زمان تلفّظ یک حرف متحرک) است. إن شاء الله در کتب تجویدی هم اقسام مدّ را خواهید

    خواند و هم اینکه هر کدام چه مقدار کشش لازم دارند و برای بخش روخوانی قرآن کریم توضیح بیش از

    این لازم به نظر نمی رسد.


    شکلش: «»؛ در مواردی که بعد از حروف مدّی حرف ساکن یا حرف مشدّد و یا حرف همزه قرار

    گیرد، این علامت را روی حرف مدّی قرار می دهند تا راهنمایی برای قاری باشد که صوت این حروف را

    بیشتر بکشد.



    نکته (1): این علامت از کلمه «مدّ» گرفته شده است که قسمت زیرین میم و طرف بالای دال را برای

    اختصار حذف نموده اند «».

    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی (بخش بخش) و ترکیبی بیان کنید:




    دُعَآءُ بَیْضَآءَ یُضِیٓءُ تَبُوٓءَ سَوَآءَ یَآ اَیُّهَا حَآجَّ دِمَآءَکُمْ رَبَّنَآ اِنَّنَا فِیٓ اَهْلِ مَدْیَنَ

    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تنوین


    شکلش: «».


    نکته (1) {چیستی تنوین}: تنوین، نون ساکن زائدی است که در تلفّظ به آخر بعضی از اسم ها اضافه

    می شود و برای اینکه با نون اصلی کلمه اشتباه نشود، آن را در نگارش نمی نویسند ولی در عوض شکل

    حرکت حرف آخر را تکرار می کنند {مثل: عظِیمٍ(9)}.

    نکته (2) {اقسامش}: تنوین دارای سه قسم است: « تنوین فتحه (ـً) {مثل رَحْمَةً} 2. تنوین کسره

    (ـٍ) {مثل رَحْمَةٍ} 3. تنوین ضمّه (ـٌ) {مثل رَحْمَةٌ}».

    نکته (3): گاهی علامت های تنوین را به شکل «» قرار می دهند و گاهی به شکل «»

    و گاهی نیز به شکل «». شکل اوّل شکل اصلی تنوین می باشد ولی اینکه در کجا به شکل

    دوّم و در کجا به شکل سوّم نوشته می شوند را در تجوید خواهید خواند ولی اجمالاً بیان می کنیم که

    شکل دوّم که علامت تنوین را به صورت نامساوی قرار داده اند، علامتی برای قاری می باشد تا اینکه

    متوجّه شود که نون زائده (تنوین) را باید با حالتی خاصّ بیان کند، و شکل سوّم که به جای تکرار حرکت،

    یک میم گذاشته شده است، علامتی برای قاری می باشد تا متوجه شود که نون زائده (تنوین) تبدیل به

    حرف میم می شود(10).

    نکته (4) {الف بعد از تنوین فتحه}: زمانی که تنوین آخر کلمه از قسم تنوین فتحه باشد، به همراه

    الف آورده می شود {مثل کَثِیرًا} و این بدین جهت هست که در صورت وقف، تنوین تبدیل به الف مدّی

    می شود و این الف برای آن است که شخص بداند در صورت وقف باید به جای تنوین، الف را بخواند(11)

    {مثلاً در مثال «کَثِیرًا» در صورت وقف می گوییم «کَثِیرَا»}؛ البته این قاعده که در کتابت به همراه الف

    بیاید، در چند جا استثناء شده است که عبارتند از:

    کلماتی که به تاء گرد ختم شده باشند {مثل رَحمَة --> رَحمَةً}؛

    کلماتی که الف مدّی آنها به صورت یاء نوشته شده باشد {مثل هُدَی --> هُدًی}؛

    بعضی(12) از کلماتی که به همزه ختم شده اند {مثل مَآء --> مَآءً}.



    نکته: در درس «وقف» بیشتر توضیح خواهیم داد ولی اینجا نیز اشاره ای می کنیم که

    کلماتی مثل «رَحمَةً» که آخرشان تاء گرد است ، هنگام وقف «ـة» تبدیل به «ـهْ»

    (هاء ساکن) می شود و تنوین نیز از بین می رود ولی در کلمات دو دسته دیگر با اینکه

    الف نوشته نشده است ولی در صورت وقف به جای تنوین ادا می شود {با اینکه نوشته

    نشده است}.




    تمرین: لطفاً کلمات زیر را به هر دو صورت تفکیکی (بخش بخش) و ترکیبی بیان کنید:



    اَنْهَارًا – رَسُولٌ – عَظِیمٍ – اَعْنَابٍ – غَاشِیَةٌ – مَعْرُوفَةٌ – زُجَاجَةٍ – مُتَجَاوِرَاتٌ – حُبًّا جَمًّا – مُسْتَقَرًّا



    [1] البته بعضی بر این عقیده هستند که این شکل از صفر اهل حساب گرفته شده است. در علم

    ریاضی صفر دلالت بر عدم عدد و در علم قرائت دلالت بر عدم حرکت (سکون) می کند.



    [2] در درس های آینده حروفی که نوشته می شوند ولی خوانده نمی شوند را بیان خواهیم کرد،

    إن شاء الله.



    [3] اگر در شروع یک کلمه یا بخش، حرف ساکنی قرار بگیرد، گفته می شود که ابتداء به ساکن رخ

    داده است به این معنا که آن کلمه یا بخش با حرف ساکن شروع شده است.



    [4] به ظاهر عبارت که کمی پیچیده می باشد دقّت نکنید. کافی است مثلاً کلمه «مَدَّ» را بلند بگویید.

    چون زبان مادری ما فارسی هست و تشدید در فارسی هم وجود دارد، لذا مشکلی با تلفّظ حرف مشدّد

    نداریم. وقتی کلمه «مَدَّ» را تلفّظ می کنید دقت کنید تا ببینید که وقتی زبان به جایگاه می چسبد، دالِ

    بدون حرکت می باشد و وقتی جدا می شود، دال به همراه حرکتش تلفّظ می شود.



    [5] در اینجا نیز فقط به عبارت نگاه نکنید؛ ابتدا مثلاً کلمه «جَهَنَّمَ» را با صدای بلند بخوانید. می بینید

    که وقتی نون مشدّد را که تلفّظ می کنید، صدا از مجرای بینی بیرون می آید و کمی هم نسبت به بقیه

    حروف کشش پیدا می کند. این همان چیزی است که این عبارت می خواهد بگوید. حال شما کلمه

    «سِتَّةِ» را نیز با صدای بلند بخوانید. می بینید که بر عکس مثال قبل در اینجا وقتی حرف مشدّد (تّـ) را

    ادا می کنید، صدا کاملاً از دهان و بدون کششی که در قبلی وجود داشت، ادا می شود (همانطور که

    قبلاً گفته شد چون در زبان فارسی نیز حروف مشدّد وجود دارد، لذا برای ادای صحیح این حروف به

    مشکل بر نخواهیم خورد).



    [6] علّت این کار طلبتان باشد ولی این نکته را بگویم که کتابت قرآن مثل الفاظش وحی نیست که

    نخواهیم دست بخورد بلکه کتابتش کار بشر است و این تصرّف نکردنِ در کتابت قرآن فلسفه ای دیگر دارد.



    [7] مباحث بخش «مدّ» را در تجوید بسیار فنی تر و تفصیلی تر خواهید آموخت، إن شاء الله.



    [8] در رابطه با علّت مدّی که سبب آن «همزه» باشد، گفته اند: «تلفّظ همزه بعد از حروف مدّی، سخت

    و سنگین است از این رو حروف مدّی را مدّ بیشتری می دهند تا فرصتی برای تلفّظ صحیح و آسان همزه

    ایجاد گردد» و در رابطه با علّت مدّی که سبب آن «سکون یا تشدید» باشد، گفته اند: «التقاء ساکنین

    در کلمات عرب جایز نمی باشد از این رو در چنین مواردی برای امکان پذیر شدن تلفّظ دو حرف ساکن،

    حروف مدّی را با مدّ بیشتری می خوانند».



    [9] تکرار کسره در این مثال، نشانگر تلفّظ نون ساکنی است که در نگارش نیامده است ولی باید

    خوانده شود.



    [10] این نکته برای بخش تجوید می باشد و اینجا کاملاً گذرا بحث کردیم لذا اگر خیلی متوجه

    نشدید، نگران نباشید.



    [11] در رابطه با اینکه این تنوین باید بر روی حرفِ آخر کلمه {مثل کتابًا} قرار بگیرد یا بر روی الف

    {مثل کتاباً}، اختلاف نظر هست و هر دسته برای خودشان توجیهاتی دارند ولی فعلاٌ همین که بدانید

    در رسم الخطّ عثمان طه، تنوین را بر روی حرف آخر می نویسند نه بر روی الف، کفایت می کند.



    [12] منظور از بعضی، کلماتی می باشد که به همزه ختم می شوند و قبل از آن همزه نیز الف مدّی

    باشد و لذا در کلماتی مثل «سُوءًا» و «جُزْءًا» بعد از همزه الف آورده شده است چون ما قبل همزه

    در این کلمات الف مدّی نمی باشد (البته این کار علّت دارد ولی فعلاً به علتش نیازی نداریم).


    وبلاگ سایت حاجت
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض درس هفتم

    حروفی که نوشته نشده ولی باید خوانده شوند



    سوالات ابتدایی درس:


    1-مواردی که حرفی نوشته نشده است ولی باید خوانده شود را بیان کنید؟



    2-معنای «اشباع» و «هاء ضمیر» را بیان کنید؟



    3-هاء ضمیر در چه مواردی اشباع می شود و در چه مواردی اشباع نمی شود؟




    شروع درس

    در قرآن کریم گاهاً به سه حرف «ا – و – ی» بر می خوریم که نوشته نشده اند ولی باید خوانده شوند؛

    که در کل می توان موارد آن را به دو دسته تقسیم کرد: «1. مواردی که جزء اصل کلمه می باشند

    2. مواردی که جزء اصل کلمه نمی باشند». در ادامه به بررسی این دو دسته می پردازیم.


    «مواردی که جزء اصل کلمه می باشند»


    «الف»، «واو» و «یاء» نوشته نشده در بعضی از کلمات



    درباره اینکه چرا این حروف با اینکه جزء اصل کلمه می باشند، نوشته نمی شوند، توجیهاتی را ذکر کرده اند

    که ما یکی از آنها را بیان می کنیم و آن «جلوگیری از تکرار» می باشد.


    عرب زبان ها در نگارش اوّلیّه خود از تکرار سه حرف «ا – و – ی» جلوگیری می کردند و هر کجا که

    یکی از این حروف پشت سر هم تکرار می شد، به نوشتن یکی از آنها اکتفا می نمودند {مثلاً «یَسْتَوُونَ»

    که می نوشتند «یَسْتَوُنَ»}.


    بعدها که قرآن را برای صحیح قرائت کردن علامت گذاری کردند، به روش های مختلفی این موارد را به

    قاری تذکر می دادند و روش به کار برده شده در رسم الخط عثمان طه به این گونه است که در چنین

    مواردی، «ا – و – ی» کوچکی اضافه شده است؛ مثل:





    «مواردی که جزء اصل کلمه نمی باشند»


    «واو» و «یاء» به وجود آمده بر اثر اشباع هاء ضمیر

    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مقدمه


    در ابتدا بهتر به نظر می رسد که «اشباع» و «هاء ضمیر» معنا شود و سپس به بیان اصل مطلب بپردازیم.




    «اشباع» در اصطلاح قرائت به معنای «سیر کردن حرکت به شکلی که از فتحه، الف مدّی و از کسره،

    یاء مدّی و از ضمّه، واو مدّی تولید می شود» می باشد.




    «هاء ضمیر» نیز عبارت است از «ـه – ه» ای که در آخر کلمه می آید و معنای «او – آن» می دهد

    {مثل لَهُ (برای او)، فیه (در آن)}.




    اصل مطلب


    قاعده آن به این صورت است که «هاءِ ضمیر در صورتی که حرف قبل و بعد آن متحرّک باشد،

    اشباع می گردد
    »؛ یعنی اگر حرکت هاء، کسره باشد (ـهِ، هِ)، تبدیل به یاء مدّی (هِی) و در صورتی که

    حرکت هاء ضمّه باشد (ـهُ، هُ)، تبدیل به واو مدّی (هُو) می شود؛ مثلاً:




    «بِهِ»، «لَهُ» خوانده می شوند «بِهِی»، «لَهُو»



    در قرآن های با رسم الخط عثمان طه، برای راهنمایی قاری، حرف واو و یاء تولید شده از اشباع به صورت

    کوچک، بعد از هاءِ ضمیر آمده است؛ مثل:








    تذکر: هاء ضمیر در سه مورد اشباع نمی شود که عبارتند از:




    قبل از هاء ضمیر، حرف ساکن باشد؛ مثل «مِنْهُ اِلَیْهِ یَعْلَمْهُ»؛

    قبل از هاء ضمیر، حروف مدّی باشد؛ مثل «اَخُوهُ فِیهِ اَنْزَلْنَاهُ»؛

    بعد از هاء ضمیر، ساکن یا مشدّد باشد؛ مثل «لَهُ الْحَمْدُ دُونِهِ الْبَاطِلُ».


    چند نکته:




    هاء ضمیر در کلمات «اَرْجِهْ فَاَلْقِهْ» ساکن می باشد.

    هاء ضمیر در کلمات «وَ مَا اَنْسَانِیهُ عَلَیْهُ اللّه» مضموم می باشد.

    هاء ضمیر در «یَرْضَهُ لَکُمْ» اشباع نمی شود.

    حرف هاء در «مَا نَفْقَهُ کَثِیراً» ذاتی است (یعنی هاء ضمیر می باشد) و اشباع نمی شود.

    هاء ضمیر در «فِیهِ مُهَانًا» اشباع می شود.

    حرف هاء در آخر کلمه «هذِهِ»، با وجود اینکه ذاتی است (یعنی هاء ضمیر نمی باشد)، اشباع می گردد.

    منبع:وبلاگ سایت حاجت
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض درس هشتم

    رفع التقاءِ ساکنین


    سوالات ابتدایی درس:


    1. التقاء ساکنین را معنا کنید و بگویید که چه زمانی رخ می دهد؟


    2.در صورتی که تنوین به همزه وصل برسد چگونه باید خوانده شود؟

    شروع درس



    التقاءِ ساکنین عبارت است از: «کنار هم قرار گرفتن دو حرف ساکن در هنگام تلفظ»؛ مثل قُلْ الْحَمْدُ.



    التقاء ساکنین در کلمات عربی، جایز نیست و هر کجا که اتفاق بیافتد یعنی دو حرف ساکن در کنار هم

    قرار گیرند (به استثناء دو مورد)، برای رفع التقاء ساکنین، حرف اوّل را با کسره می خوانند؛ مثل قُلِ الْحَمْدُ.



    تذکر: التقاء ساکنین در دو حالت جایز است و آن دو حالت عبارتند از:




    1-در حالت وقف؛ یعنی هر کلمه ای که حرف ماقبل آخر آن ساکن باشد و حرف آخرش نیز به خاطر

    وقف ساکن شده باشد، مثل «خُبْزٌ» که در حالت وقف می شود «خُبْزْ».



    2-هر دو حرف ساکن در یک کلمه باشند منتهی به این شرط که ساکن اوّل از حروف مدّی باشد و

    ساکن دوّم مُدغَم (یعنی ادغام شده در حرف مابعد) باشد، مثل «ضَالِّینَ».



    چند نکته:



    1-در کلمه «مِنْ»، برای رفع التقاء ساکنین، نون ساکن مفتوح می شود، مثل مِنَ الْقَوْلِ.

    2-در کلمات «هُمْ – کُمْ – تُمْ»، برای رفع التقاء ساکنین، میم ساکن مضموم می شود، مثل لکُمُ الْوَیْلُ.

    3-واو ساکن ماقبل مفتوح نیز در التقاء ساکنین، ضمّه میگیرد، مثل رَاَوُا العَذَابَ.

    4-در کلمۀ «بِئْسَ الْاسْمُ»، پس از حذف همزه وصلِ «اسم»(1) (2)، چون دو حرف ساکن «لْ» و «سْ»

    کنار یکدیگر واقع می شوند، برای رفع التقاءِ ساکنین، حرف لام را کسره می دهیم؛ یعنی می شود

    «بِئْسَ الِاسْمُ».

    5-در هنگام وصل حروف مقطعه «الم» به آیه دوّم سوره مبارکه آل عمران (الم * اللّهُ)، میم ساکن حرف

    «میم» مفتوح خوانده می شود(3)؛ یعنی به این صورت خوانده می شود: «الف لام میمَ اللهُ»


    نکته: در کلیه موارد 1 الی 4، حرکت مربوطه در قرآن آورده شده است.
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    9287
    نوشته
    1,682
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    1,408 در 846
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نحوه خواندن تنوین نزد همزه وصل


    همانطور که قبلاً در تعریف نون تنوین گفته شد، تنوین نون ساکنی است که نوشته نشده ولی خوانده

    می شود؛ حال اگر بعد از کلمه تنوین دار، کلمه ای بیاید که اوّلین حرف آن ساکن یا مشدّد باشد(4)، در

    این صورت التقاء ساکنین پیش می آید که برای رفع آن باید نون تنوین را در تلفّظ با حرکت کسره خواند،

    مثل:



    «لَهْوًا انْفَضُّوا» که خوانده می شود «لَهْوَنِ انْفَضُّوا»


    نکته: در قرآن های با رسم الخط عثمان طه، برای راهنمایی قاری در این زمینه (مکسور خواندن نون تنوین)

    اقدامی صورت نگرفته است بنابراین این درس را خوب تمرین کنید.



    تمرین: کلمات زیر را با توجه به قاعده رفع التقاء ساکنین بخوانید:



    مَثلاً الْقَوْمُ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِغُلَامٍ اسْمُهُ اَحَدٌ اللهُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ



    [1] همانطور که قبلاً گفتیم همزه وصل در وسط کلام خوانده نمی شود. لذا اینجا نیز چون وسط کلام

    واقع شده، خوانده نمی شود.



    [2] در کلمه «الاسم» دو همزه وصل وجود دارد. یکی الفِ «ال» و یکی الف «اسم»؛ که هر دو در

    وسط کلام خوانده نمی شوند.



    [3] همانطور که قبلاً بیان کردیم، حروف مقطعه را هنگام خواندن به اسمشان می خوانیم؛ پس «الم» را باید

    بخوانیم «الف – لام - میم».



    [4] این حالت زمانی رخ می دهد که ما بعد تنوین همزه وصل بیاید و به همین دلیل ذیل این عنوان بیان

    گردید.


    وبلاگ سایت حاجت
    امضاء


    عـاشقان را سر شوریده به پیكر عجب است

    دادن سر نه عجب ،داشتن سر عجب است

    تـن بـی سر عجبـی نیست رود گـر در خاک

    سـر سربـاز ره عشـق بـه پیکـر عجب است


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi