صفحه 25 از 27 نخستنخست ... 1521222324252627 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 241 تا 250 , از مجموع 263

موضوع: سلامتی تن و روان

  1. Top | #241

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    6 مرتبه حیرت

    هنگامی که عشق ، بر قوای حیوانی و دیگر قوا چیره شود و سالک راه حق ، رو در روی اسمای خدا قرار گیرد ، حالت بُهت و شکر در او یافت می شود و خلاصه ، حیرت ، غلبه سرّ و اسماست .
    سالک در مقام حیرت ، از این کثرتی که بی نهایت است و همه اش به وحدتی بی نهایت می پیوندد ، در حیرت فرو می رود .
    در این مقام و مرتبه ، نه از دل خبری هست و نه از دلدار و همین است که رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) می فرماید :
    «ربّ زدنی تحیّراً . »
    پروردگارا! بر حیرتم بیافزا .
    خرّم آن کو ، عجز و حیرت قوت او است
    در دو عالم خفته اندر ظل دوست
    و باید گفت که همه مراحل سیر الی الله با درجاتی از حیرت رو به روست .
    نیست مردم را نصیبی جز خیال
    می نماید هیچ کس تا چیست حال
    هر که او در وادی حیرت فتاد
    هر نفس را صد جهان حسرت فتاد
    حسرت و سرگشتگی تا کی برم
    پی چو گم کردند ، من چون پی برم
    من ندانم کاشکی می دانمی
    کی اگر می دانمی ، حیرانمی
    و همین است که می گویند :
    «زیرکی بفروش و حیرانی بخر . »
    حیرت عبارت است از وادی رسیدن به مشاهده اسمای خدا و عظمت آن ، و این مرتبه نیز از مراتبی است که وصف پذیر نیست ، بلکه رسیدنی و شدنی است .







    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #242

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    7 مرتبه فنا

    نتیجه و محصول عشق ، فناست .
    فنا به معنی معدوم شدن نیست ، بلکه محو شدن در وجود الهی است که :
    (إنّا لله وإنّا إلیه راجعون) .
    ما ز بالاییم و بالا
    می رویم
    ما ز دریاییم و دریا می شویم
    کمال عشق ورزیدن ، فانی شدن است و فانی شدن ، محو شدن و جاودان شدن است .
    بمیرید ، بمیرید ، در این عشق بمیرید
    در این عشق چو مردید ، همه روح پذیرید
    بمیرید ، بمیرید ، و زین مرگ نترسید
    کز این خاک برآیید و سماوات بگیرید
    یکی تیشه بگیرید ، پی حفره زندان
    چو زندان بشکستید همه شاه و وزیرید
    هنگامی که انسان به چیزی نگاه می کند ، نباید از آن جهت که شخصیّت و استقلالی دارد ، بدان نظر کند (= فنا) ، بلکه از آن جهت که ربط و نسبتی با صانع دارد و آیت اوست (= بقا) بدان نگاه کند; چرا که به تعبیر قرآن کریم (فأینما تولّوا فثمّ وجه الله)
    که معنایش این است که هر چه را هست ، در حق فانی ببیند و به جز یک حقیقت وحدانی و محیط ، چیزی نبیند



    امضاء


  4. Top | #243

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    فصل هفتم : معنویات

    توحید


    توحید یعنی پوینده راه حق ، به عین الیقین ، وحدت را مشاهده کند و خلاصه ، در بحث توحید ، به یگانگی در عالم هستی برسد .
    وحدت حق تعالی ، دو معنی دارد :
    اوّل این که بگوییم :
    شریک و مانندی ندارد; دوم این که :
    یکی است و بسیط است و به هیچ وجه اجزایی برایش متصور نیست; زیرا محدود به حدّی نیست ، و وجود بسیط ، همان وجود مطلق است که حد و اندازه ندارد و در این صورت بایستی تمام موجودات مادون خود را نیز شامل شود .
    و همین است که می گوییم :
    (لا الله إلاّ الله)
    به جای این که بگوییم :
    جز خدای واحد ، خدایی نیست که
    معنایی درست است .
    اگر بگوییم که یکی هست و هیچ نیست جز او ، معرفت بهتری پیدا کرده ، توحید را کاملتر درک می کنیم .
    بنابراین ، منظور از یگانه دانستن خدا ، تنها یگانگی عددی نیست ، بلکه منظور فراگیر بودن اوست و در نتیجه این که ، چیزی جز او نیست و اگر چیزی می بینی ، آیت اوست .
    فرد موحّد ، در هر چه نظر کند ، آن حقیقت مطلق و وجود مطلق الهی را مشاهده می کند ، بدون آن که آنها را مخلوط با او مشاهده کند که خداوند داخل هر چیز هست نه به طور ممزوج و در عین حال ، خارج هر چیزی است نه به طور جدا .
    قدح چون دور می گردد به هشیاران مجلس ده
    مرا بگذار تا حیران بمانم چشم بر ساقی
    می گویند ، سلطان محمود با دو نفر از اطرافیانش ، به نامهای ایاز و حسن ، عازم جبهه جنگ بود و لشکریان فراوانی در رکاب وی بودند .
    سلطان رو کرد به ایاز و گفت :
    «همه لشکریان را به تو بخشیدم . »
    ایاز هیچ عکس العملی نشان نداد .
    حسن گفت :
    «ای ایاز ، چرا هیچ گونه عکس العمل یا سپاسی از سلطان نکردی؟!»
    ایاز گفت :
    «دو علت داشت .
    یکی را به تو می گویم و دیگری را به سلطان .
    اما آنچه مربوط به تو است :
    اگر بخواهم خدمتی کنم یا به خاک بیفتم در مقابل او ، اظهار منیّتی کرده ام که این خلاف است و خود را کمتر از او دانسته ام و اما سخن دوم به شاه :
    هر وقت تو نظر رحمتی به
    من می کنی ، چنان در جلال و عظمت تو مبهوت و مات می شوم که خود را کام فراموش می کنم و اثری از خود باقی نمی ماند ، پس دیگر من نیستم; زیرا هستی من در هستی شاه فانی شده است . »
    پس ، هر چه کنی و هر قدر الطاف و انعام از تو بروز و ظهور نماید ، برگشت آن به خودت خواهد بود و فقط وجود شاه است و هر چه هست از او و در حال برگشت به اوست .
    آری ، طریق بندگی همین است تا خود محوری وجود دارد و تا منیّتها هست ، خدا با تو نیست و تا از خود (خودِ ناخود) بیگانه نشوی ، و به حق آشنا نگردی و تا از خود فانی نشوی ، به حق نمی رسی .








    امضاء


  5. Top | #244

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    سفرهای انسان

    اوّل سفر از خلق به حق
    یعنی روی گردانیدن از کثرت موجودات به سوی حقیقت آنها و عالم وحدت .
    سالک در پیمودن راه باید از طلب ، تهذیب نفس و توحید بگذرد تا به حقیقت برسد .
    در این سفر ، سالک ادراک وحدت و شناخت قلبی و حضوری خدا را دارد و در این مرتبه ، او می فهمد که موجود حقیقی یکی است و هر چه هست ، از پرتو او و قائم به اوست .
    دوم سفر از حق به سوی حق :
    در این جا ، سالک پس از ادراک قلبی و حضوری ، در طلب ادراک و شناسایی صفات جلال و جمال بر می آید و سیر حقانی دارد ، نه سیر نفسانی .
    این قطره ، به دریای وجود می پیوندد
    و جلوه حقیقت مطلق بر او می تابد .
    در این حال ، او ، تمام مظاهر و مزایای موجودات و خلقت را یک حقیقت وحدانی و وجود مطلق می بیند (= وحدت در کثرت) و ضمناً تمام فعلیات و کمالات خلقت و هستی را در وجود منبسط حقانی ، به نحو وحدت و بساطت مشاهده می نماید .
    (= کثرت در وحدت)
    سوم سفر از حق به سوی خلق :
    در این سفر ، سالک به مقام خلیفه اللّهی مفتخر می شود که همان نمایندگی حق تعالی است و او در این مرحله با چشم خدا و گوش و دست او عمل می نماید .
    نتیجه آن که ، در توحید ، دو بودن معنایی ندارد ، حال آن که در صورت ، کثرت و تعداد وجود دارد و هر چه هست ، چه در صورت و چه در معنا ، شأنی از شئون و مظهری از مظاهر اوست .
    اگر دوگانگی را به حساب آوریم ، غلط است و این نیز که می گوییم :
    «ما و او» اشتباه است; چرا که یکی هست و هیچ نیست جز او .
    خلاصه ، در بحث توحید به یگانگی خدا می رسیم ، که خدا خود فرمود :
    (قل هو الله أحد)






    امضاء


  6. Top | #245

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اقسام توحید


    و توحید بر چهار قسم است :
    1 توحید در ذات ; 2 توحید در صفات ; 3 توحید در افعال ; 4 توحید در عبادات .
    ضد هر یک از این اقسام ، شِرک است .
    توحید در ذات :
    منزه دانستن ذات پروردگار از هر چیز را گویند .
    ذات حق ، ذات یگانه ای است که در الوهیّت
    و حقیقت شریکی ندارد و وجود حقیقی با واجب الوجود منحصر به یک حقیقت وحدانی است .
    توحید در صفات :
    صفات خدا ، عین ذات اوست و زائد بر ذات او نیست ، و اگر چه جلوه صفات خدا ، مفهوماً متعدد است ، اما همه آنها حقیقتاً یک چیزند و آنچه در این رابطه مربوط به سالک می شود ، این است که او می تواند تجلّی یا واسطه این صفات تجلّی یافته خدا شود که مقام والایی است و همان قرب به خدا و باقیات صالحات است که برای او می ماند .






    امضاء


  7. Top | #246

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    توحید در افعال :

    فعل خدا از هر چیز منزّه و فاعل عالم ، فقط خداست .
    فعل بشر ، در جهت طولی و در حد تکلیفی است که به او واگذار شده و این در مورد خیر است که مربوط به پروردگار و منشأ بی نهایت خیره است; چنان که خدا خود می فرماید :
    (قل کلّ من عند الله) .
    اما آنچه فعل بشر است ، مربوط به حد عدمی ما می شود(یعنی ماهیت ما) که آن نیز تحت تقدیر پرورگار است که از عدم انجام تکلیف ما رخ می دهد یا لازمه نقصها و قصورها و عیبها هستند :
    (ما أصابک من حسنه فمن الله وما أصابک من سیّئه فمن نفسک) .
    هر نعت که از قبیل خیر است و کمال
    باشد ز نعوت ذات پاک متعال
    هر وصف که در حساب شرّ است و وبالدارد به قصور قابلیات مآلرابطه فعل ما با خدا ، در مثال ظاهری ، مثل رابطه چشم ما با خود ماست که اگر چشم ما ببیند ، خود ما دیده ایم و
    در این جا چشم البته تکلیفی داشته است .




    امضاء


  8. Top | #247

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    توحید در عبادت :


    توحید در عبادت ، عبارت است از این که هر حرفی ، پنداری ، عملی و یا هر چیزی باید خالص برای خدا و سزاواری خدا باشد; یعنی هیچ گونه ریا ، غَرَض نفسانی ، حظّ نفسانی و جز آن وجود نداشته باشد .
    در این گونه عبادات ، انسان نباید خود را مستحق اجر و ثوابی بداند و در اعمال خود هیچ گونه شایبه ای راه ندهد ، جز این که خدا را سزاوار این اعمال بداند .
    طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
    صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
    با تو ترسیم نکند شاهد روحانی روی
    کالتماس تو بجز لذت نفسانی نیست
    البته ، در این جا دو توضیح لازم است :
    اوّل آن که ، خدا طبق وعده ای که داده است ، عمل می کند; دوم این که ، توفیق ما در این امر ، از کرم و لطف اوست و هر چه خدا بخواهد همان می شود .


    امضاء


  9. Top | #248

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    چند نکته

    1 پوینده راه خدا می تواند با برداشتن حجابها و هواهای نفس ، مظهر تجلّی یا واسطه صفات خدا شود (= ظهور انوار الهی در قلب) و به عبارتی ، سالک می تواند محلّ تجلّی اسمای حُسنای پروردگار قرار گیرد و این معنای سخن علی(علیه السلام) است به کمیل که فرمود :
    «هتک السّتر لغلبه السّرّ . »
    حق فشاند آن نور را بر جانها
    مقبلان برداشته دامانها
    و آن نثار نور ، که هر کو یافته
    روی از غیر خدا برتافته
    هر که را دامان عشقی نابده
    ز آن نثار نور بی بهره شده
    2 گفتیم که در سوره
    نساء ، آیه 78 ، آمده است :
    (قل کلّ من عند الله)
    بگو :
    «همه از جانب خداست . »
    ضمن این که همه چیزها از جانب خداست ، از یک طرف ، شرور که از وجود ناقص ما سر میزند ، تحت سیطره و تقدیر و قوانین الهی اند .
    در قرآن آمده است :
    (وما أصابک من حسنه فمن الله وما أصابک من سیّئه فمن نفسک)
    هر چه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست ، و آنچه از بدی به تو می رسد از خود تو است .
    اما به هر حال ، توحید در مقام فعل ، از مقامات بسیار متعالی است و خیلی از مردم در مقام فعل ، غیر را هم مؤثر می دانند که در سوره یوسف ، آیه 106 ، آمده است :
    (وما یؤمن أکثرهم بالله إلاّ وهم مُشرکون)
    و بیشترشان به خدا ایمان می آورند جز این که [ با او چیزی را ] شریک می گیرند .
    3 گروهی معتقدند کسی که در عبادت حظّ نفس ، در نظرش باشد ، از یک بت پرست بدتر است; چرا که بت پرست ، بت را وسیله تقرّب به خدا قرار می دهد ، اما کسی که نفس را بپرستد ، هدفش ، نفس خود است (یعنی نفس را خدا پنداشته) که این از بت پرستی بدتر است .
    4 نتیجه معرفت و تحصیل موارد چهارگانه در توحید و دوری از شرک ، به وجود آمدن تقواست ، که همانا حفظ خود از هر گونه آلودگی و توجه کامل به خدا در زبان و دل و عمل انسان است .
    عملی که انجام می
    دهیم ، اگر برای غیر او باشد ، رضای خدا را ، که اصل است ، حاصل نکرده ایم ، و لذا تقوا در ما نیست و توشه ای نداریم و از آیه (خیر الزّاد التّقوی)محروم شده ایم .
    5 البته ، کسی که به زبان نمی گوید خدا دو تاست ، ولی قلبش در ایمان مطمئن نیست و پرده اسباب در جلو چشمش خودآرایی می کند و اشکال رنگارنگ دنیا او را فریب می دهد و مشغول به خود می سازد ، گمان می کند که حقیقتاً امور منوط به همین اسباب ظاهری است و به کلّ ، از مسبّب الاسباب غافل و مشغول انجام امور می شود .
    مرکب همت سوی اسباب راند
    از مسبب لاجرم محجوب ماند
    آنکه بیند او مسبب را عیان
    کی نهد دل بر سببهای جهان
    و این است که گاهی امور را مستند به خود و گاهی مستند به دیگران و گاهی مستند به اسباب می داند و اگر در احوال خود دقت و کنجکاوی کنیم ، کمتر کسی یافت می شود که چشم از اسباب برداشته و دل به مسبب الاسباب دوخته باشد و در تمام امور به حق تعالی توجه داشته باشد و همین است که قرآن می فرماید :
    (وما یؤمن أکثرهم بالله وهم مشرکون) .
    اینک ، دقت کنیم که شرک چیست .







    امضاء


  10. Top | #249

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    اقسام شرک

    اقسام شرک عبارتند از :
    شرک در ذات خدا :
    این است که برایش شریک قائل شویم .
    شرک در صفات خدا :
    این است که در صفات خدا شریک قائل شویم .
    شرک در افعال خدا :
    این است که فعلی را از خدا مستقل بدانیم .
    شرک در عبادت :
    این است که عبادات
    ما برای طمعی و در حقیقت برای غیر خدا باشد .
    تمام مطالب گفته شده در جدول آمده است .
    (لطفاً مطالب را با دقت و تأمل مرور فرمایید . )خلاصه این که ، انسان باید خود را به کار گیرد; یعنی آنچه در تئوری به آن اعتقاد دارد ، در عمل به کار گیرد که اگر چنین نکند ، او دارای کذب ایمانی و عملی است; مثل کسی که کتاب اخلاق نوشته است ، اما خود متخلّق به اخلاق الله نیست .
    چنین فردی بسیار زیانکار است و ممکن است عوارض سوء او در اطرافیان نیز بسیار اثر بگذارد .
    چون انسان در ظاهر چیزی را می گوید ، باید در باطن و نیّت و عمل نیز آن را به کار گیرد .
    زبان انسان باید به دل او و دل او به خدا وصل باشد که اگر زبان با دل هماهنگ نباشد ، چیزی جز شیهه اسب نیست .
    همین طور است فکر و اندیشه ما ، که باید در جهت خدا باشد و اگر اندیشه پاک شود ، ناپاکی نمی تواند به آن راه یابد .
    حضرت علی(علیه السلام) می فرماید :
    قد تکفّل لکم بالرّزق وأمرتم بالعمل .
    رزق شما را خدا برعهده گرفته است ، ولی شما به عبادت و عمل صحیح ، امر شده اید و برعهده شماست .
    پس ، باید آنچه را بر عهده ماست ، درست انجام دهیم ، نه این که آنچه را بر عهده ما نیست مقدم بر تکلیف و ظیفه خود بدانیم .
    ازنتایج خوب این وضعیت (که انسان در ظاهر و باطن برای خدا باشد) ، این است که حالتی قیامتی و آن
    دنیایی برایش پیش می آید و تجسّم نتایج اعمالش را ، که در قیامت به خوبی می بیند ، در همین دنیا برایش عینیّت پیدا می کند .
    در جدول زیر ، خلاصه بحث توحید ، شرک و ایمان و تقوا را در مراحل مختلف شرح داده ایم .
    این جدول را با دقت بخوانید .
    توحیدشرک ایمان تقوی در ذات :
    منزّه دانستن ذات خدا از هر چیز .
    خدا وجودی است بسیط ، محدود به حدی نیست و به هر چه نظر کنیم وجه خداست .
    یکی هست و جز او هیچ نیست .






    امضاء


  11. Top | #250

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    شرک در ذات :

    یعنی شریک دانستن برای خدا .
    (شرک ضد توحید است . )ایمان در ذات :
    باور در زبان و دل و عمل به خدا و باور به یگانگی ذات او .
    تقوا در ذات :
    نتیجه و میوه ایمان است و پرهیز است; پرهیز و نگهداری توجه به ذات یگانه او .
    در صفات :
    صفات خدا عین ذات اوست .
    گر چه صفات خدا در مفهوم متعددند ، امّا حقیقتاً یک چیز و عین ذات پروردگارند .
    شرک در صفات :
    یعنی برای وجود خدا یک حقیقت و برای صفات او حقیقت دیگری قائل شویم ، و شریک دانستن در صفات او .
    (جز این که هر چیزی می تواند مظهر صفات خدا قرار گیرد . )ایمان در صفات :
    باور به این که صفات او عین ذات اوست و اوست که اوست .
    تقوا در صفات :
    توجه به این که همه صفات جلوه ذات یگانه اوست .
    در افعال :
    مؤثر و فاعل ، خداست .
    فعل مادر جهت طولی و در حد تکلیف است ، فعل او خیر است و شر از وجه عدمی .
    (ماهیتها
    نه وجود حقیقی سرچشمه می گیرد که در آن نقص وجود دارد) .
    شرک در افعال :
    در فعلی غیراز این که خدا مؤثر و فاعل یاست فاعل دیگری را مستق مؤثر بدانیم .
    (جز آنچه به طور طولی و در حد تکلیف ماست . )ایمان در افعال :
    باور به اینکه همه افعال از اوست و لامؤثر فی الوجود إلاّ الله .
    تقوا در افعال :
    توجه فعلی به این که «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بود نه کرده خویش .
    در عبادت :
    گفتار یا پندار یا عمل ما ، خالص برای خدا باشد .
    هیچ شایبه و حظّ نفسانی یا اغراض نفسانی در آن نباشد ، هیچ توقعی حتّی مشروع ، غیررضایت خدا نداشته باشیم و خود را مستحق اجر و ثوابی ندانیم و وعده خدا را حق بدانیم .
    شرک در عبادت :
    گفتار یا پندار یا عمل ما برای غیرخدا باشد و چیزی غیر از خدا را مقصود و مقصد شخص باشد .
    ایمان در عبادت :
    باور به خالص بودن عمل برای او در گفتار و پندار و کردار .






    امضاء


صفحه 25 از 27 نخستنخست ... 1521222324252627 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi