صفحه 26 از 27 نخستنخست ... 16222324252627 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 251 تا 260 , از مجموع 263

موضوع: سلامتی تن و روان

  1. Top | #251

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    تقوا در عبادت :

    نگهداری قلب در این مقام که حریم غیر ، تبدیل به عبودیّت حق گردد .
    2 دانش
    علم حصولی
    علمی است که از تماس ذهنی انسان با یک موضوع یا شیئی حاصل می شود; مانند علم به این که برای روییدن درخت ، آب لازم است که آب و درخت و روییدن ، مفاهیمی خارج از انسانند .
    در حقیقت ، می توان گفت که علم حصولی ، اشراف ذهن به یک شیء یا مطلب است و این امر ، همان انعکاس صور اشیاست در ذهن .
    علم حضوری
    نوعی واردات قلبی و خودهوشیاری و دریافت است که «درکشده» و «درک کننده» یکی می شوند و دوگانگی در میان نیست .
    به عبارت دیگر ، اتحاد در معنی ، علم حضوری است .
    تعریف علم
    در روایات آمده است :
    لیس العلم بکثره التّعلیم والتّعلّم ، بل هو نور یقذفه الله فی قلب من یشاء من عباده .
    دانش ، با کثرت آموزش و آموختن حاصل نمی آید ، بلکه نوری است که خداوند در دل بندگانش که بخواهد می تاباند .
    دانش ابزار است در جان رجال
    نی ز راه دفتر و نی قیل و قال
    بنابراین ، دانش ابزار است (مثل سایر ابزارها) و باید وسیله ای شود که ما را به مقام اصلی انسان و مقام اصلی روح برساند و حجابها و تعلّقات را بزداید و به عبارتی ، سالک راه حق را به منِ اصلی برساند .
    اگر دانش را در جهت اهداف منِ مجازی به کار گیریم ، یا دانش ، از سوی منِ مجازی به کار گرفته شود ، این ، راه به جایی نمی برد و حتی در راه هدف غیرالهی خواهد بود .
    عاقل گر خاک گیرد ، زر شود
    جاهل ار زر برد خاکستر شود
    مشکل اساسی در آموختن و انباشتن علم این است که سالک ، گمان می کند چون تمام همّ خود را به راه فقه ، علم ، طب و فنون به کار گرفته است ، همه هدف ، همین است و کم کم این امر استدراج او می شود ، در حالی که قرار بر این است که فقه ، علم ، طب و فنون ، ابزار رسیدن ما شوند .
    عالم به کنار
    جو پیِ پُل می گشت
    دیوانه پا برهنه از جوی گذشت








    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #252

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    علم مذموم

    علمی است که به صاحبش خیر نرساند و باعث افزایش حجابها شود .
    علم تقلیدی و بدون عمل ، دانشی است که به بینش منتهی نمی شود .
    علم هایی که برای تجارب و سوداگری و پُز و نمایش هستند ، این گونه اند .
    از علم رسوم چه می جویی
    و اندر طلبش تا کی پویی
    علمی بطلب که تو را فانی
    سازد ز علایق جسمانی
    علمی بطلب که کتابی نیست
    یعنی ذوقی است خطابی نیست
    علمی بطلب که نماید راه
    و از سرّ ازل کندت آگاه
    آن علم تو را ببرد به رهی
    کز شرک خفی و حلی برهی
    آن علم ز چون و چرا خالی است
    سرچشمه آن ز نور عالی است






    امضاء


  4. Top | #253

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    علم نافع

    در معارف دینی ، بر علم خاصی تکیه نشده است که چه علمی بد است و چه عملی نیکوست ، بلکه بیشتر ، بر احوال شخص عالم تکیه شده است .
    به عبارت دیگر ، کارکرد شخص عالم است که نافع بودن علم یا مضرّ بودن آن را تعیّن می بخشد و اگر شخص عالم ، با رنگ الهی علم بیاموزد و نور عِلم ، وجودش را فراگیرد و به اسم علیم برسد ، در این صورت ، علم برای خود او و دیگران نافع است .
    نتیجه گیری
    باید مواظب باشیم که علم نیز چون دیگر مطاع های دنیوی نباشد که میل داریم هر چه بیشتر آن را انباشته کنیم ، و حرص به انباشتنش داشته باشیم; مانند حرص به انباشتن مال .
    در خبر است که علم را سه گونه احوال است :
    ایجاد تکبر; ایجاد تواضع; و این که شخص ، با علم می فهمد که هیچ نمی داند .
    باید مواظب باشیم که علم ، به درجه پرستیدن و هدف نرسد که می شود :
    «العلم هو الحجاب الأکبر . »
    علم کز تو تو را به نستاند
    جهل از آن علم به بود صد بار
    و سرانجام ، مواظب باشیم به انباشتن علم نپردازیم ، بلکه عمل به علم مورد نظرمان باشد ، و در درجه بعدی علم برای خدا باشد :
    از صد یکی بجای نیاورده شرط علم
    وز حب جاه در طلب علم دیگری
    از من بگوی عالم تفسیرگوی را
    گر در عمل نکوشی ، نادان مفسّری
    علم آدمیّت است جوانمردی و ادب
    ورنه ددی به صورت انسان مصوّری
    و باید دعای ما همیشه این باشد که پروردگارا :
    قطره علمی که بخشیدی ز پیش
    متصل گردان به دریاهای خویش








    امضاء


  5. Top | #254

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    3 قرآن

    گفتیم که هدف نهایی برای همه این است که از من نازله ، به مقام اصلی روح ، که همان تجلی اسماست ، برسد .
    این امر ، همان صراط مستقیم است که دارای همه نعمتهاست :
    (اهدنا الصّراط المستقیم ، صراط الّذین أنعمتعلیهم)
    و این راه را قرآن کریم ، تضمین کرده است; چرا که در سوره احقاف ، آیه 30 می فرماید :
    (یهدی إلی الحق وإلی طریق مستقیم)
    قرآن کریم به سوی مطلق حق راهنمایی می کند که همان راه مستقیم است .
    و سرانجام ، قرآن کریم ما را به بینش درست می برد که فرمود :
    (کتاب أنزلناه إلیک لتخرج النّاس من الظّلمات إلی النّور)
    و ما را از این که درظلمت باشیم ، به نورمی آورد .
    پاکان و آنان که ظاهر و باطن خود را از بدیها و آلودگیها پیراسته اند ، به آن انس می گیرند که «پاک شو اوّل و سپس دیده بر آن پاک انداز . »
    (لا یمسّه إلاّ المطهّرون) .
    از دقت در آیات فوق به نتایج زیر می رسیم :
    1 قرآن کریم نزولی است که به حق وصل است :
    (بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ)
    و از طرفی می دانیم که انسان نیز نزولی است که به حق وصل می شود .
    نتیجه این که ، حقیقت انسان و قرآن ، به یک جا می رسد .
    از این رو ، انسان ، در نهایت سیر صعودی خود با خدا ، ارتباطی عجیب بین باطن او و باطن قرآن پیدا می شود که وصف ناکردنی است .
    2 قرآن کریم به صورت آیه (ظاهر) ،
    که وجوهی از باطن اصلی است ، تجلّی کرده است ، اما هر آیه ای از قرآن کریم ، که ظاهر قرآن است ، با کلّ قرآن ارتباط دارد که در حدیث است :






    امضاء


  6. Top | #255

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ظاهره حکم وباطنه علم

    ظاهر قرآن ، دستور شریعت و باطنش ، دریافت غیبی است .
    چرا که باطن قرآن ، از عالم امر و متصل به خزائن بی نهایت پروردگار (= لوح محفوظ) است .
    بنابراین ، باطن قرآن ، در نهایت ، خداست .
    می دانیم که هدف همه ، رسیدن به حق است و قرآن از طرف حق آمده است .
    لذا یکی از بهترین راه های رسیدن به حق ، قرآن است :
    (إنّ هذا القرآن یهدی للّتی هی أقوم)
    قطعاً این قرآن به آنچه خود پایدارتر است ، راه می نماید .
    بنابراین ، متوجه می شویم که خواست خدا بوده که قرآن ، که یک حقیقت برتر است و اصل آن نزد اوست ، در مقام تنزیل ، از جانب پروردگار در لفظ و آیه برای ارتباط با انسان نازل گردد :
    (کتاب احکمت آیاته ثمّ فصلت من لدن حکیم خبیر)
    کتابی است که آیات آن استحکام یافته و سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است .
    در حدیث است که برای قرآن ، هفت ، یا هفتاد بطن است .
    باید مواظب باشیم با توقف در ظاهر قرآن (که البته ظاهر آن نیز خوب است) ، از باطن قرآن غافل نشویم .
    حرف قرآن را بدان که ظاهری است
    زیر ظاهر باطن هم قاهری است
    زیر آن باطن ، یک بطن دگر
    خیره گردد اندر او فکر و نظر
    زیر آن باطن ، یکی بطن سوم
    که در او
    گردد خردها جمله گم
    بطن چهارم از بُنی خود کسی ندید
    جز خدای بی نظیر و بی ندید
    همچنین تا هفت بطن ای بوالکرم
    می شمر تو ، زین حدیث مغتنم
    تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین
    دیو آدم را نبیند غیر طین
    ظاهر قرآن چو شخص آدمی است
    که نقوشش ظاهر و جانش خفی است
    در مسائل باطنی انسانی ، درجات و مراتب متعددی داریم که آن نیز ، مراتب طولی و اتحادی می باشد .
    هر کس ، بسته به پاکی و قلب خود ، آن درجات را دریافت می کند و بسته به همین مقام و مرتبه ، به بطنهای قرآن نیز دست می یابد .
    بنابراین ، لفظ ، واسطه ارتباط ما با قرآن است ، اما باید از لفظ بگذریم و به باطن برسیم ، که قرآن ، آینه تجلّی حق است و از قرآن باید به حق رسید .
    نتیجه این که ، باید قرآن را مرتباً بخوانیم ، با آن مأنوس باشیم و به معارفش برسیم و در جهتی حرکت کنیم که نحوه زندگی ما ، چنان باشد که در قرآن آمده است و در حقیقت ، قرآن را در عمل به کار بندیم; همان طور که در قرآن آمده است :
    (واتّبع ما یوحی إلیک من ربّک)
    و آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو وحی می شود ، پیروی کن .
    در خط مشی مشخص زندگی خودمان ، قرآن را محور اصلی قرار دهیم .








    امضاء


  7. Top | #256

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    4 مذهب

    مذهب ، ابزاری است که باید سالک الی الله را از مقام آدم معمولی و مقام نازله ، به مقام اصلی او برساند و برای طی این طریق ، مذهب یک روش تضمین شده
    است .
    از این رو ، در مذهب است که تعالی پیدا کنیم و به کمال می رسیم .
    اگر این امر تحقق یابد ، مذهب به درد ما خورده است و امّا اگر در مذهب در حدّ آداب و احکام باقی بمانیم و به ظواهر بپردازیم ، به آن کمال مطلوب نخواهیم رسید و دین ما یک حالت عادتی و تکراری و خشک و بی روح می شود ، و برای ما حالت خسته کننده ، در آداب و احکام ظاهری و تکراری را می آورد ، اما دینی که ابزار رسیدن به کمال است ، چون بی نهایت کمال ، دوست داشتنی است ، پس این دین نیز با عشق پیوند می خورد و در نتیجه هم مذهب برای ما کشش و جاذبه ای دارد و هم این که از راه مذهب به کمال رسیده ایم ، و همین است که می گویند :
    «جوهر دین ، عشق است . »
    کسب دین عشق است و جذب اندرون
    قابلیّت نور حق دان ای حرون
    دینی که در حد آداب و احکام بماند ، یا دینی که ابزار رسیدن به دنیا شود ، ما را به هدف نهایی ، که همان رسیدن به کمال انسانی است ، نمی رساند .
    چیست مذهب برخاستن از روی خاک
    تا ز خود آگاه گردد جان پاک
    و برای رسیدن به این امر ، یعنی پیوند بین دین و عشق و در نهایت ، رسیدن به کمال باید معرفت دینی خود را بیشتر کنیم تا در معرفت عمیق (این محبت هم نتیجه دانش است) دین را وسیله کمال خود قرار دهیم ، که علی(علیه السلام) فرمود :
    «أوّل
    الدّین معرفته . »
    اساس دین ، معرفت اوست .
    در افکار بیشتر مردم ، راجع به همین عبادت و نتیجه آن ، برداشت درستی نیست .
    این برداشت ، هم در معنای عبادت است و هم در نتیجه آن .
    اشتباه در معنای عبادت :
    بیشتر مردم ، گمان می کنند که عبادت ، عبارت است از تعدادی الفاظ و حرکاتی معیّن که با شرایط خاص و در اوقات مشخص باید انجام می شود و این در حد آداب و احکام است و بس .
    اما اگر انسان این را دریابد که باید در عبادت به کمال برسد ، هر تلاش و کوشش و هر بیان و عملی که در جهت کمال باشد ، عبادت است .
    اشتباه در نتیجه عبادت :
    عبادت ، ابزاری است که در جهت رسیدن به رشد و کمال انسان به کار گرفته می شود .
    پس ، عبادت ، هدف نیست و اگر هدف شود ، نوعی شرک است .







    امضاء


  8. Top | #257

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    5 تسبیح ، دعا و فکر


    در آیه 44 سوره مبارکه اسراء ، آمده است :
    (تُسبّح له السّموات السّبع والأرض وَمَن فیهنّ وَإن من شیء إلاّ یسبّح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم)
    بنابر معنای این آیه ، بدون هیچ گونه استثنایی ، همه موجودات هستی و زمین و آسمان و ستارگان و کوچکترین اتم ، همه ستایش و حمد پروردگار را می گویند .
    قرآن می گوید :
    عالم هستی ، یکپارچه غوغا و زمزمه است و هر موجودی به یاد حق است حمد و ثنای او را می گوید ، نغمه هایی بی صدا ، در گستره عالم هستی طنین افکنده اند که بی خبران ، توان شنیدن آن را ندارند .
    اما ارباب تفکر و
    قلب و آنان که جانشان به نور ایمان منور شده است ، این صداها را از هر سو ، به خوبی با گوش جان می شنوند و با چشم جان می بینند .
    گر تو را از غیب چشمی باز شد
    با تو ذرات جهان همراز شد
    نطق آب و نطق خاک و نطق گل
    هست محسوس حواس اهل دل
    جمله ذرات در عالم نهان
    با تو می گویند روزان و شبان
    ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
    با شما نامحرمان ما خامشیم
    از جمادی سوی جان جان شوید
    غلغل اجزای عالم بشنوید
    فاش تسبیح جمادات آیهست
    وسوسه تأویلها بربایدت
    در قرآن کریم مثالهایی برای تسبیح همه موجودات هست ، من جمله :
    (طیر فی الصّافات)
    پرنده در هوا تسبیح او را می گوید .
    (یسبّح الرّعد وبحمده)
    رعد ، او را به تسبیح و حمد می گوید .
    (یولقد آتینا داوود منّا فض یا جبال اوّبی معه والطّیر)
    و به راستی داوود را از جانب خویش مزیّتی عطا کردیم [ وگفتیم :
    ] ای کوهها ، با او [ در تسبیح خدا ] همصدا شوید ، و ای پرندگان [ هماهنگی کنید ] .
    تسبیح
    به معنای پاک و منزّه شمردن پروردگار است از عیوب .
    بنابراین ، حرکت کلّی هستی به سوی این کمال ، خود ، تسبیح است; یعنی نشان دادن حرکت به سوی کمال .
    (حرکت به سوی آنچه بدون عیب و نقص است . )
    بندگی
    اگر پرسیده شود که هدف خلقت چیست؟
    قرآن کریم پاسخ می گوید :
    (وما خلقت الجنّ والإنس إلاّ لیعبدون)
    و جنّ و انس را نیافریدم جز برای آن که مرا بپرستند .
    بندگی این است که درحالی که خود احساس می کنیم که سراپا نقص هستیم ، به بی نهایت کمال توجه داریم و می خواهیم به آن برسیم ، و لذا به علت خواستن کمال ، عشق به کمال در ما ایجاد می شود ، و در عشق ، به ایثار می رسیم .
    بروز دادن و نمایش بندگی ، در زبان ما سخن حق ، و در دل فکر با ایمان ، و در عمل تقواست .
    هویت انسان ، در میزان بندگی اوست :
    (واعبد ربّک حتّی یأتیک الیقین) .
    در بندگی به یقین می رسیم و آخرین مرتبه یقین ، که حق الیقین است ، شدن و چشیدن و رسیدن است و خود ، علت و ایجاد نیز هست .
    انسان در نهایت بندگی می رسد به این جمله امام علی (علیه السلام) که :
    یوجدتک أه للعباده ووجدتک مستحقّاً للعباده .
    تو را شایسته عبادت یافتم و تو را سزاوار عبادت یافتم .
    و باز علی(علیه السلام) می فرماید :
    إلهی ما عبدتک خوفاً من نارک ولا طمعاً فی جنّتک بل عبدتک لأنّی وجدتک مستحقّاً .
    الهی تو را برای ترس از جهنم و یا طمع به بهشت ، عبادت نمی
    کنم ، بلکه به خاطر استحقاق و سزاواری ات عبادت می کنم .
    همین است که اگر به این مقام بندگی برسیم ، به قول حضرت سجّاد(علیه السلام) می رسیم :
    أستغفرک من کلّ لذّه بغیر ذکرک ومن کلّ راحه بغیر اُنسک ومن کلّ سرور بغیر قربک .
    در زمین که نسیمی وزد از طرّه دوست
    چه جای دم زدن از نافه های تاتاری است
    گر از سبوی عشق دهد یار جرعه ای
    مستانه جان ز خرقه هستی درآورم
    و در این عبودیّت بنده به جایی می رسد که :
    إذا تمّت العبودیّه للعبد یکون عیشه کعیش الله تعالی .
    چون بندگی کامل گردد ، زندگانی بنده ، زندگانی الهی می شود .






    امضاء


  9. Top | #258

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ذکر

    ذکر یعنی یاد خدا ، و یاد خدا یعنی حضور او ، و حضور او ، رعایت ادب حضور او را دارد ، و لذا در محضر خدا ، خلاف خواست او نباید باشد .
    ذکر دو نوع است :
    ذکر خفّی (= ذکر حال و عمل تفکر); و ذکر جلیّ .
    (= لفظی ، مثل نماز و دعا)
    آداب دعا
    1) بدن پاک باشد و با وضو باشیم; 2) درحال خضوع و خشوع باشیم :
    (اُدعوا ربّکم تضرّعاً وخفیهً)
    ; 3) با لعنت بر شیطان دعا را شروع کنیم; 4) با اسمای حُسنا دعا را شروع کنیم :
    (ولله الأسماء الحسنی فادعوه بها)
    ; 5) با درود بر پیامبر شروع کنیم; (إنّ الله وملائکته یصلّون علی النّبیّ)
    ; 6) به گناهان خود اعتراف و طلب توبه کنیم; 7) آن گاه حاجت اصلی خود را که قرب به خداست ، بخواهیم; 8) به دیگران دعا کنیم و سپس آنان که التماس دعا کرده اند; 9) طلب آمرزش برای مردگان; 10) طلب شفای بیماران; 11) عاقبت به خیری خود و خانواده .
    بر مبنای فوق دعایی نوشته شده که می توانیم آن را حفظ کرده ، گاهی بخوانیم :
    أللّهم إنّی أسألک باسمک العظیم الأعظمالأعزّ الأجلّ الأکرمیا الله یا الله . . . (ده مرتبه)یا رحمن یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلوبنا علی دینکوثبّت اقدامنا علی صراط لک أللّهم إنّی أتقرّب إلیک بذکرک وأن تدنینی من قربک أللّهم أخرجنی من الظّلمات الوهم وأکرمنی بنور الفهم أللّهم افتح علینا أبواب رحمتک وانشر علینا خزائن علومک والقروا أعیننا یوم لقائک برؤیتک وحوّل اُمورنا بحسن کفایتک
    خدایا سلامتی تن و روان عنایت فرما تا در بندگی تو کوشا باشیم ، خدایا
    ما را در بندگی و انجام تکلیف موفق فرما ، خدای ما را عاقبت به خیر فرما ، آنان که التماس دعا گفته اند ، به حاجات شرعیشان برسان ، فرزندان ما را در راه شریعت خود قرار ده و آنان را باقیات صالحات ما قرار ده و عاقبت به خیر بگردان ، بیماران ما را شفا عنایت کن ، مردگان ما را بیامرز ، مرگ ما را آسان قرار ده و ما را بیامرز .







    امضاء


  10. Top | #259

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    6 نماز

    نماز ، ستون دین است ، و جایگاه اساسی نماز ، در دین ، از دیگر عبادات بالاتر است .
    نماز در واقع ، روح والای دیگر عبادات را در بردارد .
    نماز ، جلوه دین است .
    نماز ، معراج مؤمن و عامل قرب به خداست .
    نماز ، نخستین چیزی است که در قیامت از بنده سؤال می شود .
    البته ، نکته مهم این است که همه اهمیّت و سفارشی که در شرع مقدس اسلام در مورد نماز هست ، منظور ، روح نماز است و همین است که خداوند می فرماید :
    (فویل للمصلّین ، الّذین هم عن صلوتهم ساهون) .
    ( = وای بر حال نمازگزاران که از حقایق نماز به دورند و نسبت به آن سهل انگار هستند . ) بنابراین ، برای ادای نماز واقعی و رسیدن به روح نماز ، بایستی نکات زیر رعایت شود
    اوّل حضور قلب
    قلب مؤمن به هنگام نماز ، باید متوجّه خدای بزرگ باشد ، نه این که جسم او در حال نماز باشد و قلب و روحش ، در جایی دیگر پرسه زَنَد .
    دوم خضوع و خشوع رعایت آداب ظاهری در
    نماز را گویند که این امر ، در صورتی تحقق می پذیرد که شناخت واقعی نماز را داشته باشیم و در حقیقت ، قلب و باطن ما درمقابل پروردگار خاضع شده باشد .
    این خشوع در موقع نماز ، باید جوشش از خشوع کلّی و باطنی ما باشد و همین است که در قرآن کریم داریم :
    (قد أفلح المؤمنون الّذین هم فی صلاتهم خاشعون)
    به راستی که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند .
    سوم حفظ اوقات نمازاز سفارشهای مؤکد روایات است که حفظ اوقات نماز را به عنوان عامل مهم قبولی نماز و تقرّب به خدا ، برشمرده شده اند .
    رعایت نکردن وقت نماز ، گونه ای بی توجهی به نماز است .
    چهارم اقامه نماز به جماعت از دیگر سفارشهای شرع مقدس است; چرا که خداوند می خواهد بندگانش را در حال عبادت جمعی ببیند ، و همین است که فرمود :
    «ید الله مع الجماعه»
    و در قرآن کریم داریم :
    (وأقیموا الصّلوه وأتوا الزّکاه وارکعوا مع الرّاکعین)
    که منظور ، دستور خدا به جماعت در نماز است .
    نماز به جماعت ، هم دارای کیفیت معنوی خاصی است و هم از جهت صحت ، مطمئن است و هم این که مایه مغفرت عمومی (به جهت وجود افراد پارسا در جماعت) خواهد بود .
    پنجم گزاردن نماز در مسجددر روایات بسیار سفارش شده است که نماز در مسجد گزارده شود و برایش ثوابی بسیار مقدّر گشته است .








    امضاء


  11. Top | #260

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    آثار نماز

    اوّل دوری از گناه :
    در قرآن کریم آمده است :
    (إنّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر)
    همانا نماز از کار زشت و ناپسند بازمی دارد .
    بر نمازگزار است که که
    در طول شبانه روز ، سه مرتبه که نماز می خواند ، طوری نماز بگزارد که گویی سه مرتبه ، خود را در آب زلال و مصفّای نماز می شوید و خویش را طاهر گرداند .
    او باید از آثار نماز تبعیّت کند و روح نماز را در زندگی خود حاکم گرداند و اگر می گوید :
    (إهدنا الصّراط المستقیم)
    ، سعی کند در زندگی خود از صراط مستقیم تبعیّت کند و از نماز و راه رسیدن به هدف اعلای حیات (واستعینوا بالصّبر والՙљęȘɩکمک بگیرد .
    دوم یاد و ذکر خدا :
    نور آسمانی نماز و آثار الهی اش ، همواره نمازگزار را شامل می گردد و خود به عنوان
    ذکر الله اکبر
    در تداوم و استمرار یاد نمازگزار ، تأثیر می گذارد .
    نماز ، مایه آرامش قلب و احساس حضور در پیشگاه خداوند است .
    از این رو ، برای تعالی نمازمان و رسیدن به آثارش و حفظ حالات معنوی ، لازم است حضور قلب و آرامش خاطر را فراموش نکنیم .
    سعی کنیم نماز را به عنوان احکام ظاهری و عادت برگزار نکنیم و بدانیم که هر چه می خواهیم در عبودیّت خود نگاه کنیم ، میزان این عبودیّت ، نماز است ، و هر چه نماز نورانی تر باشد ، سالک الی الله ، متعالی تر است .
    بنابراین ، باید برای نماز ، در خود ، شوق و میل و رغبت زیادی ایجاد کنیم و در نماز حوصله بیشتری خرج بدهیم ، و در نماز ، حتی الامکان ، با خدای خود راز و نیاز و دعا کنیم و از منِ مجازی و وهم و خیال دور باشیم .
    در خبر
    است که آن اندازه ای از عبادات قبول است که با حضور قلب باشد .
    حضور قلب ، همان عدم حضور منِ مجازی است و آن روی سکه حضور قلب ، حضور خداست .
    سجده
    از بهترین اجزای عبادی نماز ، سجده است .
    اوج عبادت در نماز ، سجده است; چرا که عبادت ، یعنی توجه به خدا و نتیجه توجه به خدا ، عدم توجه به خودِ مجازی است .
    ظاهر سجده ، همان به خاک افتادن است; یعنی حال خضوع و خشوع کامل و به خاک افتادن و ندیدن خود و دنیا .
    این ، ظاهر قضیه است و باطن و حقیقت سجده ، بندگی است و حاکم بودن فرهنگ سجده بر باطن ما و زندگی ما .
    بنابراین ، سجده ظاهری اشاره است به حقیقت سجده و همین است که در قرآن کریم داریم :
    (یا أیّها الّذین آمنوا ارکعو واسجدوا واعبدوا ربّکم وافعلوا الخیر لعّلکم تفلحون)
    ای کسانی که ایمان آورده اید ، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید ، باشد که رستگار شوید .
    و در آیه 58 سوره مریم پس از این که از عده ای پیامبران خدا نام می برد ، درباره آنان می فرماید :
    (إذا تتلی علیهم آیات الرّحمن خرّوا سجّداً وبکیّا)
    هرگاه آیات [ خدای ] رحمان برایشان خوانده می شد ، سجده کنان و گریان به خاک می افتادند .
    سجده ، سمبل قرب به خداست ، که هدف اعلای حیات ماست; آن جا که در سوره مبارکه علق ، می فرماید :
    (واسجدو واقترب)
    و سجده کن ، و خود را [ به خدا ] نزدیک گردان .
    بنابراین ،
    ادب ظاهر و باطن سجده را رعایت کردن و به حقیقت سجده رسیدن ، منظور نظر اولیای خداست .
    غیر از سجده در نماز ، سجده بعد از نماز و سجده شکر نیز داریم .
    دعاهایی که در سجده های غیر از نماز ، سفارش شده است ، عبارتند از :
    لا إله إلاّ الله حقّ حقّ ، لا إله إلاّ الله تعبّداً ورقّاً ، لا اله إلاّ الله إیماناً و تصدیقاً .
    روایت است که امام سجاد(علیه السلام) چنین سجده می کرد .
    همچنین است ذکر زیر :
    لا إله إلاّ أنت سبحانک إنّی کنت من الظّالمین .






    امضاء


صفحه 26 از 27 نخستنخست ... 16222324252627 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi