صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 45

موضوع: ویژه نامه شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی علیه السلام{غربت بی انتها}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    مثل ستاره اى سرگردان،
    گرد مزارت مى گردم.

    زمین امشب از انبوه تیرها، خون آلود است.
    تو کدامین عهد را روز ازل بسته اى که حتى مزارت،
    حتى کفنت، آماج ستم ستمگران است؟



    بغض گلویم را در بغض غیرت عباس گم کرده ام
    و اشک خون آلودم را سپر اشک باران زینب علیهاالسلام نموده ام.

    چگونه از خواهرت بخواهم گریه نکند،
    وقتى دشمن حتى کفنت را بى زخم نمى خواهد؟!



    مگر چه کرده اى با ظلم که ظالمان با کشتنت هم آرام نمى گیرند؟
    چه کرده اى با جور که جائران، جسم بى جانت را، حتى مزارت را نیز برنمى تابند.

    اى مبارز بى هیاهوى آل محمد!
    در سوگ تو اشک، ارثیه زمین باد!

    سکوت، سایه بر ذوالفقار کلامت نینداخت
    و صلح، شمشیر فکرت را به نیام نکشاند.

    نامت اى برادر زینب، بر جریده تاریخ،
    سرور آزاد مردان ماند. جانم فداى سال هاى غربت تو
    که از طعنه دوستان و شماتت دشمنان، رویت به زردى گرایید.

    ترس از ابهت اندیشه ات، با دشمنان چنان کرد
    که حتى خانه ات را محل توطئه
    کردند.









    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    سلام، غریب‏ تر از هر غریب!

    سلام، آشنایِ غریب، مهربانِ غریب، بزرگ زاده غریب!

    سلام، مزار بی‏ چراغ، تربت بی‏ زائر، بهشت گمشده!

    سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم،
    بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!

    سلام، سینه شعله ‏ور، جگر سوخته،
    پیکر تیرباران شده!

    سلام، امام غریب من!
    آمده‏ ام؛ با تمام دلم، با قدم‏ های احساسم،
    با حضور هر چه تمام ارادتم.

    آمده‏ ام؛ تا فانوس‏های روشن اشک‏هایم را،
    بر مزار بی‏ چراغت، بیاویزم!

    آمده ‏ام؛ تا شریک غربت بی ‏نهایتت باشم.
    آمده‏ ام کبوترانه آمده ‏ام تا از دستان مهربانت،
    آب و دانه بدهی!

    آمده‏ ام؛ با دسته دسته یا کریم‏ های اخلاص و محبّت،
    تا شاید لحظه‏ای در گنبد نگاه مهربانت، پناه گیرم.

    ای کریم اهل بیت!
    حالا این من و این وسعت بی‏حدّ و مرزِ لطف تو.
    این دلِ کوچک من و این عنایت بزرگ تو.

    این گدای غریب و این هم، سلطان غریب؛
    بزم غریبانه ‏مان جور است.
    تو غریب، من هم غریب

    امّا ... نه! غربت من کجا و غریبی تو کجا!
    آخر شما، غربتت را هم از پدر به ارث برده ‏ای و هم از مادر

    مولای من!
    چگونه می‏شود زینت شانه‏ های پیامبر باشی،
    خون علی و فاطمه در رگ‏هایت جاری باشد،
    سید جوانان اهل بهشت باشی و آن وقت،
    این روزگار نامرد، دل به عشقت نسپارد.

    امام مظلوم من!
    چند بار از پشت، خنجر خورده ‏ای؟!
    چند بار نیش سوزناک خیانت را چشیده ‏ای؟!
    چند بار ...؟

    انگار قصّه غربت شما پایان ندارد! آقا!
    زهری که بر جگرت نشست، تنها زهر جعده نبود؛
    زهر بدعتی بود که مسیر عشق را عوض کرد.

    وقتی که دل به این بدعت بسپرند،
    عجیب نیست این‏که حتی
    در کنار همسفر زندگیت، غریب باشی!

    یا کریم اهل‏بیت!
    تو بزرگ‏تر از آن بودی
    که در ذهن کوچک بشر بگنجی.









    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  6. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    حدیث سنگ و سبو

    چه دشوار است شرح جان‏گذار سوختن شمع
    و چه دنیای غریبی است دنیای پست خاک.

    آن که فروغش بیشتر است، سوز و گدازش نیز بیشتر است
    و آن که بیشتر در اندیشه روشنایی و فروزندگی است،

    بیشتر در معرض حمله ظلمت و خاموشی.
    آنان که دل از سنگ دارند و هم‏عنان تاریکی‏اند،

    گویی در هجوم بر خورشید مسابقه گذاشته ‏اند
    تا در پرتو جمال تابناکش، بر او بتازند و خاموشش کنند.

    به‏نازم سرفرازی و کرامتِ خورشید را که با این همه،
    روی از عاشقان جمالش باز نمی‏گیرد
    و دست مهر و گرمی از سرشان برنمی‏دارد.

    داستان امامان معصوم و مظلوم شیعه،
    داستان غم‏انگیز سنگ و سبوست که
    چون گوهر پاک ذات خویش به آلودگی دنیا نیالودند
    و جز به رضایت جانان و هدایت مردمان نیندیشیدند،

    از آلودگان دنیا کشیدند آنچه کشیدند،
    و اینک حکایت جان‏سوز دومین معصوم ؛ کریم مظلوم.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  8. Top | #24

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    به آسمان خدا يك ستاره مى‏ پيوست
    شهيد عشق، به باغ بهاره مى‏ پيوست

    گدازه‏ هاى جگر از گلوى يك خورشيد
    به ماجراى فدك، پاره پاره مى‏ پيوست

    كسى كه مطلع خونين كربلا در او
    به جاودانگى يك هزاره مى‏ پيوست

    وسيع بود، ولى تا به فهم او برسند
    عميق دريا را با كناره مى‏ پيوست

    ادامه همه خطبه‏ هاى حيدر بود
    كه مشكلات جهان را به چاره مى‏ پيوست

    ولى جماعت سنگى چه زود سير شدند
    از او كه با غزل و استعاره مى‏ پيوست

    دوباره قصه بيعت و دست‏هاى وقيح
    به داستان سقيفه دوباره مى‏ پيوست

    و ريختند به كامش شرار زهرى كه
    به تاروپود دلش پاره پاره مى‏ پيوست

    شبى كه رفت تمام فرشتگان ديدند
    به آسمان خدا يك ستاره مى‏ پيوست






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  10. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    سکوتت را بشکن برادر!

    بعد از سی سال خانه ‏نشینی علی علیه ‏السلام که با خار در گلو،

    سلام‏ های بی‏ جواب و ناله‏ های مخفیانه در چاه سپری شد،

    برایم بسیار سخت است که ببینم تو نیز عبای تنهایی بر سر کشیدی

    و بغض فروخورده ‏ات را با خون جگر، بر طشت می‏ریزی.

    صلح تو، هزاران بار تلخ‏ تر از جنگ‏های پدر است؛

    سخت‏ تر از غزوه ‏های پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله .

    پرده اندوه را از چشمانت برکش و به یاد دار که چگونه پدران جهل،

    باب العلم علی علیه‏ السلام را به تنهایی در کوچه‏ های کوفه کشاندند.

    این مردمان کج‏ اندیش و نفهم که تو را به خاطر پذیرش صلح،

    مذل المؤمنین می‏خوانند، همان اشباه الرجالی هستند

    که هنگام دعوت به جنگ از سوی پدرمان،

    سردی و گرمی هوا را بهانه می‏کردند و زر و سیم معاویه،

    انصافی برایشان باقی نمی‏گذاشت که فرق عزت و ذلت را بفهمند.

    کدام مؤمن نمی‏داند که امت نفرین شده علی علیه ‏السلام ،

    با همان دستی با تو بیعت کردند که پیش از این،

    عهد و پیمانشان با علی علیه ‏السلام را شکسته بودند

    و رشته دین و دلشان را به کاخ سبز کفر، دخیل بسته بودند؟!

    من از آن روزی که خطبه دادخواهی و حق‏ طلبی مادرمان،

    به گریه ‏های خاموش پایان گرفت

    و هیچ مردی در دفاع از حریم نبوت،

    لبی نجنباند و قدمی برنداشت،

    رشته امیدم را از این مردم گسستم.

    برادر عزیزم!

    هنوز عطر خاک چادر مادرم از سجاده تو به مشام می‏رسد؛

    بوی خون‏ آلود کوچه‏ هایی که به صورت کبود مادر

    و سکوت دیرینه تو امتداد یافت.


    تا کی بر این سکوت و خاموشی، پایدار خواهی ماند؟

    تا آنجا که حسین علیه‏ السلام با قامت خمیده،

    تیرهای خونین را از کفنت به درآورد و عباس علیه ‏السلام ،

    با غیرت فروخورده‏ اش، در گوشه غربت بقیع برایت قبر بکند؟

    امید دلنوازم؛ برادرم!

    آن کس که گوش شنوا داشته باشد،

    در سکوت تاریخی تو، اعتراض خاموشت را می‏شنود

    که از هزاران چکاچک شمشیر و رجزخوانی جنگ،

    پرصلابت‏ تر است و شور آفرین‏ تر!







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  12. Top | #26

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    لجه ای از اقیانوس معرفت امام



    قال الامام الحسن المجتبی(عليه السلام):

    المَسؤولُ حُرّ حَتی یَعِد ، وَ مُستَرِقُ المَسئولِ حَتی یَنجَز؛

    امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده اند :

    انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده می دهد زیر بار مسؤولیت میرود،
    و تا به وعده اش عمل نکند رها نخواهد شد .

    (بحار الانوار،ج78،ص113)


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  14. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    امشب دوباره چه شده است که سایه خسته شانه هایت
    که بی صدا می لرزد، بر قبور قبرستان بقیع افتاده است!
    چه گریه غریبانه ای!


    پس از آن شب اندوهناک، که مادرت را به آغوش خاک های من سپردند،
    همه غربت عالم در بقیع جمع شد و من کم کم عادت کردم

    به گریه های بی صدای بچه های فاطمه علیهاالسلام
    که جز در دل شب نمی توانستند در وقت دیگر
    به زیارت قبر بی نام و نشان مادر بیایند.


    هنوز جای پای بی تابی های کودکانه حسین علیه السلام
    و چادر بلند خواهر کوچکت، که بر خاک ها کشیده می شد،
    بر صفحه دل من باقی مانده است!

    از اندوه قَلَندر همیشه بیدار شب های دلتنگ شهر هم
    که دیگر نمی توان سخنی گفت، که با بقیع الفتی دیرینه داشت!


    اما آمدن تو به بقیع، خود مرثیه ای دیگر بود
    که سوگوارِ خویش را می طلبید!

    هر کس دیگری هم نمی دانست، من خوب می دانستم که طولی نخواهد کشید،
    تو، بغض کودکانه ات را پشت دیوارهای بقیع جا می گذاری
    و با جگر شرحه شرحه، میهمان دایمی من خواهی شد!


    ولی امشب، تو با همه شب های تلخ عمرت فرق داری!
    گویی این چشم ها، جز اشک، حرف دیگری نیز برای گفتن دارند؛
    حرفی از جنس خون جگر و طشت و لب های کبود!
    چه قدر زود پیر و شکسته شدی حسن جان!

    غم نخل های خونین فدک، موهایت را به سپیدی کشاند،
    یا داغ چادر خاکی مادر، در کوچه های بی کسی؟
    امشب که آمدی، سایه ات خمیده تر از خودت بود!


    مثل کودکی ات، کنار قبر ناپیدای فاطمه علیهاالسلام نشستی
    و زانوانت را در بغل گرفتی و آن قدر بی صدا
    زیارت نامه عشق خواندی و گریستی،
    که حتی سکوت دل من هم شکست!

    سرت را بالا آوردی و از پشت مژگان بارانی ات، نگاهی به حرم جدّت
    که از دور نمایان بود، کردی و بعد، بقیع را از نظر گذراندی
    و تابوت غریبانه خویش را به چشم دیدی که از حرم رسول خدا
    صلی الله علیه و آله وسلم به سمت بقیع، با تیرهای جفا، مشایعت می شد.


    آن نقطه که نگاهت را بر خود ثابت نگه داشته، همان مزاری است
    که حسین علیه السلام ، با دستان خویش، برایت خواهد کند

    و همان جایی است که عباس علیه السلام ،
    تیرهای خونین را از تابوتت بیرون خواهد کشید!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  16. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    فقط خدا می داند که بر حسین علیه السلام چه خواهد گذشت،
    وقتی با دیدن کفن خونینت، زخم کهنه دلش سر باز می کند
    و داغ سینه مجروح مادرت تازه می شود.

    عباس علیه السلام هم اگر زیر بازوی حسین علیه السلام را بگیرد،
    باز هم کمرش در مصیبت تو خواهد شکست و قامتش خواهد خمید!
    مرثیه خوانی او را از هم اینک می شنوی که با تو زمزمه می کند:

    «أأَدْهُنُ رَأسی اَطَیِّبُ مَحاسِنی و رأسک مَعْفُورٌ و أنت سَلیب /
    فَلَیْسَ حَریبا مَن اُصیبَ بمالِهِ و لکنَّ مَن دارءَ اَخاهُ حَریب».

    «آیا موی سرم را روغن زنم و محاسنم را با عطر، خوشبو کنم،
    در حالی که سرت را روی خاک می نگرم
    و تو را هم چون درخت شاخ و برگ ریخته می بینم/


    غارت زده، آن کسی نیست که مالش را ربوده باشند،
    غارت زده کسی است که برادرش را در خاک بپوشاند.»

    و بی آن که بخواهی، صحنه ای از کربلا، پیش چشمت می آید
    که پس از ده سال عزای دل، محاسن حسین علیه السلام ،
    به بوی خون گلوی علی اصغر علیه السلام ،معطر و خضاب می شود


    و ناخودآگاه دوباره زیر لب با خود نجوا می کنی
    «لا یوم کَیَومک یا اباعبداللّه » حسن جان!

    برخیز که تأخیر نابهنگام امشب تو، دریای دل زینب علیهاالسلام را
    به توفان بی قراری می کشاند.


    او نیز می داند که شب های بقیع، پس از آمدن تو، بیش از پیش، غریب خواهد شد،
    اما همین یک امشب را در خلوت دل او باش تا برای آخرین بار،
    تو روضه گوشواره شکسته مادر را بخوانی و او با تو هم گریه شود!

    اما غریبم! بقیع را ببخش که نه چراغی دارد تا بر مزار خاموشت بیفروزد
    و نه می تواند سوگواران داغت را در خود پذیرا شود،
    تا زایر بی کسی هایت شوند؛


    که اگر بقیع را شمع و زایری می بخشیدند،
    قبر بی نام و نشان مادرت، سزاوارتر بود برای زیارت و روشنایی!

    اما گویا بر پیشانی تقدیر بقیع،
    خطوط غربت، نقش بسته و داغ مظلومیت!
    بقیع، از هم اینک، چشم انتظار
    وارث اندوه فاطمه علیهاالسلام است!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  18. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    آه از مصیبت حسن و حال مضطرش
    اَحشای پاره پاره و، قلب مکدرش


    آن دردها که در دل غمگین نهفتـه داشت
    و آن زهرها که در جگر افروخت آذرش


    آن طعنه‌ها که خورد ز دشمن به زندگی
    و آن تیرها که زد پـس مردن بـه پیکرش


    یک لحظه ساغرش نشد از خون دل تهی
    بعد شهادت پدر و فوت مادرش


    الله اکبر از لب آبی که نیمه شب
    نوشید و سر زد از جگر الله اکبرش


    ز الماس سوده، رنگ زمرد گـرفت، سیم
    یاقوت کرد جزع و چـو بیجاده، گـوهـرش


    آهی کشید و طشت طلب کرد و خون دل
    در طشت ریخت نزد ستـمدیده خواهرش


    زینب چو دید طشت پر از خون، فغان کشید
    گویی بـه خاطر آمـد از آن طـشت دیگـرش


    چندان کشیده آه که آتش گرفت چـرخ
    چندان گریست خون که گذشت آب از سرش


    "ادیب الممالک فراهانی"امیری



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  19. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

  20. Top | #30

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    لحظه هاى غریبى است. شکوه برزخى یک سفر بى بازگشت؛
    بغض ترک خورده یک سکوت طولانى!

    زمان به افطار نزدیک مى شود و زمین به لرزشى عظیم تن مى دهد.
    روزه سختى بود. همه زخم هاى اسلام در روزه امروز او حلول کرده است.


    بغض، گلوى صبرش را مى فشارد.
    مدت هاست که با غمى مهیب دست به گریبان است،
    ولى اینک دلش براى سفرى تنگ شده است!

    این شب ها، مکر مخفیانه اى در خانه او رخنه کرده است.
    همسرش جعده، مدتى است مرموز و تلخ به او مى نگرد.
    عجیب تر اینکه از نگاه امام فرارى است.


    به غروب نزدیک مى شود؛ به غروبى غریبانه!
    پس از على علیه السلام ، چه بار سنگینى بر شانه هاى شکسته اش منزل کرد!

    آن جماعت به ظاهر مسلمان، چقدر پشت او را خالى کردند
    و چه ها بر سر دل بى تابش آوردند! خدا مى داند.


    اینکه با قرصى نان و مشتى خرما و جرعه اى آب روزه بگشاید، افطار نیست.
    آیا روزه خاموشى او را گاه افطارى روشن فرا مى رسد؟!

    تقدیرش روزه صبر و سکوت بود و تقدیر حسین علیه السلام
    افطار روشن فریاد و حماسه.


    از کوزه مى نوشد تا افطار کرده باشد،
    اما زهر در تاروپودش حلول مى کند و... .

    زینب علیهاالسلام جامه سوم مصیبت را بر تن مى کند.
    شام سیاه مدینه جارى شده و جگر پاره امام بر تشت... .


    بقیع منتظر است؛ زیرا خوب مى داند دشمن اجازه دفن او را
    کنار مرقد پیامبر نخواهد داد؛ حتى اگر جنازه اش تیرباران شود...

    روزگار غریبى است و امام مجتبى علیه السلام تنهاترین مرد.
    این را شهادت غریبانه اش شهادت داده است.


    محبوبه زارع


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  21. تشكر

    عهد آسمانى (23-10-2018)

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi