نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: ژئوپولیتیک جنگ هسته‌اى

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,468
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,232 در 11,585
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ghalb. ژئوپولیتیک جنگ هسته‌اى

    بدیهى است که استفاده از سلاح‌هاى هسته‌اى کار ناپسندى است. آشناترین طرح‌هاى کاربرد سلاح هسته‌ای، طرح‌هاى ایالات متحده است که طراحى استراتژیک آن در مقیاس وسیع،




    طى طرح‌هاى عملیاتى ادغام شدهٔ واحد "Single Intergrated Operational Plans - SIOP" در مقیاسى کوچک شکل مى‌گیرد و در اینجا است که گاه با طرح عملیاتیِ هسته‌اى "Nuclear Ooeration Plan - NOP" ناتو تلاقى مى‌یابد؛ طرحى که در آن چگونگى استفاده احتمالى از تسلیحات هسته‌اى در پیشامدهاى خاص مشخص مى‌شود.
    اهداف هسته‌‌اى استراتژیک به پنج نوع اصلى تقسیم مى‌شوند:




    ۱. اهداف مرتبط با تسلیحات هسته‌اى مانند سیلوهاى موشک، فضا به پایه‌هاى هسته‌اى استراتژیک و دریا پایه‌هائى با سیستم‌هاى هدایت‌کننده مربوط به آنها. اهداف هسته‌‌ای، اهدافى کلاسیک هستند و اگر به آنها ضربه‌اى استراتژیک وارد شود، تقریباً به‌طور کامل و به‌طرز شدیدى بر اثر ضربه اول "first strike" منهدم مى‌شوند؛ انهدامى که به‌صورت ضربه کشنده‌اى علیه ابزار تلافى‌کننده هسته‌اى دشمن به‌‌کار مى‌رود.



    ۲. اهداف نظامى دیگر. "Other Military Targets - OMT".



    ۳. مراکز فرماندهى نظامى و سیاسى.



    ۴. اهداف اقتصادى که ممکن است پس از وقوع جنگ هسته‌اى به‌عنوان ابزار بازسازى از آنها استفاده شود.



    ۵. جمعیت که دقیقاً با اهداف اقتصادى پیوستگى دارد و وجه‌المصالحه‌اى براى صلح هسته‌اى به‌شمار مى‌آید.






    به این تریتب موارد فوق، اهداف مناسب براى ضربه دوم "second strike" محسوب مى‌شوند؛ ضربه‌اى که از سوى کشور آسیب‌دیده با استفاده از پرتاب‌کننده‌هاى به‌جاى مانده انجام مى‌گیرد. این پرتاب‌کننده‌ها میزان جمعیت اصلى مورد هدف را در دایره‌هاى P - 5 محاسبه مى‌کنند که دست‌کم ۲۵ هزار انسان را در شعاع چهار مایلى دربر مى‌گیرد.


    میزان اهمیت موضوع بستگى به استمرار طرح‌هاى عملیاتى ادغام شده واحد دارد که مهم‌ترین آنها مربوط به ۱۹۶۲ بود که براى نخستین‌بار جمعیت شوروى سابق از فهرست اهداف خارج شد.


    در طرح‌ریزى جدید آمریکا حدود پنج درصد از قدرت هسته‌اى به اهداف هسته‌ای، پنجاه درصد به اهداف نظامى دیگر، هفت درصد به رهبرى سیاسى و نظامى و ۳۸ درصد به اهداف اقتصادى اختصاص یافته است. عملاً انفجار، گرما و تشعشع حاصل از ضربات هسته‌اى علیه هر یک از سه گروه پیش از تخریب هدف، به خرابى‌هاى جانبى وسیعى از جمله کشتار مردم شهرها و تخریب اموال آنها خواهد انجامید. محاسبه تلفات احتمالى دشوار است؛ چراکه این تلفات تا حد زیادى بستگى به زمان خطر و پناهگاه‌هاى موجود دارد و اینکه آیا مردم عمداً مورد هدف قرار گرفته باشند و یا نه. تخمین‌هاى مربوط به تعداد تلفات در یک جنگ هسته‌اى بین ابرقدرت‌ها، طیفى بین پنج تا ۱۶۵ میلیون آمریکائى و ۳۷ تا صد میلیون شهروند روسى را دربر مى‌گیرد.




    اروپاى غربى در یک جنگ هسته‌ای، در هر سطحى که باشد، به‌شدت آسیب خواهد دید؛ چرا که در آن چندین شهر بزرگ مثل شهرهاى بزرگ انگلستان وجود دارد که به‌صورت یک نوار ۶۵ کیلومترى از لیورپول تا لندن امتداد یافته است. آمریکا و روسیه تقریباً از نظر توانائى هسته‌اى استراتژیک هم‌تراز هستند؛ هر یک از دو ابرقدرت مى‌تواند دیگرى را به‌طور کامل نابود کند.



    زرادخانه‌هاى هسته‌اى درجه دوم نیز گرچه در مقایسه با زرادخانه‌هاى بزرگ ناچیز هستند، توانائى تخریب بخش‌هاى وسیعى را دارند. موشک‌هاى هسته‌اى فرانسه، دستگاه‌هاى دقیق و مهلکى هستند. موشک‌هاى زیردریائى استراتژیک انگلستان به‌نام پولاریس A - 5 به مثابه سلاح‌هاى ضربه دوم و به‌عنوان آخرین راه چاره درنظر گرفته شده‌اند. با وجود این همگى داراى ۴۶۰۰ کیلومتر برد هستند؛ یعنى بیش از آن حد که براى انهدام مسکو و اطراف آن لازم است، بُرد دارد و مى‌تواند تلفاتى بین پانزده تا بیست میلیون نفر دربر داشته باشد.




    اگر انگلستان موشک‌ها ترایدنت "Trident" خود را به‌کار گیرد (به همراه موشک‌هاى مکمل آن به‌نام D - 5)، مى‌تواند به بیش از پانصد کلاهک که مستقیماً قابل هدف‌گیرى است، دسترسى داشته باشد و از توانائى کشتار حدود پنجاه میلیون انسان برخوردار شود.









    برگرفته از وب سایت افتابhttp://black-army.mihanblog.com/post/498






    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,468
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,232 در 11,585
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سیستم‌های انتقال استراتژیک



    موشک‌های برد بلند زمین‌پایه

    زیردریائی‌های موشک‌انداز ”Missile Submarines“

    بمب‌افکن‌های استراتژیک

    سیستم هشداردهنده اولیه استراتژیک ”Strategic Early Warning System“


    ابرقدرت‌هاى هسته‌اى به گسترش سيستم‌هاى تسليحاتى اميد بسته‌اند که در مجموع اين سيستم‌ها را مى‌توان در سه گروه به شرح ذيل طبقه‌بندى کرد:



    ۱. موشک‌هاى برد بلند زمين‌پايه (موشک‌هاى قاره‌پيماى ICBM) با برد بيش از ۵۵۰۰ کيلومتر؛
    ۲. زيردريائى‌هاى موشک‌انداز (مجهز به موشک‌هاى SSBN)؛
    ۳. بمب‌افکن‌هاى سرنشين‌دار با سرعت بسيار زياد.

    هر يک از تسليحات استراتژيک از لحاظ توانائى‌هاى عملياتى محدوديت‌هائى دارند؛ گرچه در مجموع از قدرت تخريب بسيار برخوردار هستند


    موشک‌هاى برد بلند زمين‌پايه
    موشک‌هاى برد بلند زمين‌پايه کمترين محدوديت را از نظر اندازه دارند؛ زيرا حتماً لازم نيست با زيردريائى يا هواپيما حمل شوند. اين موشک‌هاى بزرگ با مقادير زيادى خرج پر شده‌اند و چند کلاهک جنگى قدرتمند و سياست‌هاى پيشرفته هدايت‌کننده و فريب‌دهنده دارند. با توجه به اين واقعيت که موقعيت محل پرتاب يا سيلوى اصلى با دقت تقريباً زيادى شناسائى شده است، دقت آنها افزايش مى‌يابد و اين چيزى است که براى کشتى‌ها يا هواپيماهاى جنگى هسته‌اى دستيابى به آن مشکل است. همچنين خدمه پرتاب‌کننده معمولاً ارتباط مستقيم و آسانى با مراکز فرماندهى دارند. همچنين سيستم‌هاى زمين‌پايه بزرگتر، اهداف غيرمتحرکى براى ضربه اول دشمن هستند و سيلوهاى آنها صرف‌‌نظر از هر نوع مصالحى که در ساخت آن به‌کار رفته باشد، بى‌دفاع و تخريب‌پذير هستند.(منبع:Strategic Grography; pp. 19 - 31)

    روس‌ها از مرزهائى طولانى برخوردار هستند؛ اما خطوط ساحلى مفيد آنها محدود است. به‌همين دليل است که تقريباً سه چهارم نيروهاى هسته‌‌اى خود را در موشک‌هاى زمين‌پايه خود سرمايه‌گذارى کرده‌اند. تعداد سيلوهاى روسيه حدود ۱۴۰۰ و در کمربندى به طول تقريبى ۱۵۰۰ کيلومتر است که در طول محورى که از طريق راه‌آهن سيبرى از ميان سرزمين‌هاى تقريباً پر جمعيت روسيه اروپائى مى‌گذرد، قرار دارد.

    جالب اينجا است که خط مبادله اين موشک‌ها در مورد هيچ يک از دو ابرقدرت از اقيانوس اطلس يا اقيانوس آرام عبور نمى‌کند؛ بلکه از قطب شمال مى‌گذرد و يک پرواز شش هزار کيلومترى که حدود ۴۵ دقيقه طول مى‌کشد، براى تخريب مناطق مهم هر دو کشور کاملاً مناسب است.

    موشک‌هاى مورد بحث حدود يک چهارم از توان هسته‌‌اى آمريکا را تشکيل مى‌دهند. موشک‌هاى مينيوتمن ۲ و ۳ ”Minutman 2 & 3“ و موشک‌هاى جديدتر پيس کيپر ام ايکس ”Peace Keeper MX“ در مناطقى قرار گرفته‌اند که محل موشک‌هاى تيتان ۲ ”Titan 2“ بود (اين موشک‌ها امروزه از رده خارج شده‌اند). سيلوهاى آمريکا به‌دور از مراکز اصلى جمعيت در نواحى تقريباً خالى از سکنه ايالات غرب مرکزى بين رودخانه مى‌سى‌سى‌پى و ۱۱۵ درجه طول غربى واقع شده‌اند. تنها شهرهاى عمده اين نواحى سنت لوئيس و کانزاس سيتى است.

    زيردريائى‌هاى موشک‌انداز Missile Submarines
    موشک‌هائى که در جديدترين زيردريائى‌هاى استراتژيک نصب شده است، از نظر دقت و قدرت قابل رقابت با انواع زمين‌پايه است. موشک‌هاى SSBN در اين زيردريائى‌ها از اين مزيت نيز برخوردار هستند که متحرک است و رهگيرى آنها بسيار مشکل است. تنها اِشکال عمده آنها اين است که پيام‌هاى راديوئى اين موشک‌ها براى مخابره به مراکز فرماندهي، بايد بتواند از عمق آب‌ها بگذرد. مطلوب‌ترين مکان استقرار براى زيردريائى موشک‌انداز هسته‌اي، خليج‌هاى کوچک است تا زيردريائى از يک طرف بتواند از زيردريائى‌هاى دشمن در پناه باشد و از طرف ديگر توان دسترسى مستقيم به مناطق گشت‌زنى موردنظر را داشته باشد. آمريکائى‌ها از اين نظر با داشتن سواحل دريائى گسترده و طولانى خود از امتياز مهمى برخوردار هستند. آمريکا موشک‌هاى بازدارنده خود را روى زيردريائى‌هاى خود مستقر کرده و براى هواپيماها و سيلوهاى خود، هر کدام يک چهارم از اين موشک‌ها باقى‌مانده است.

    آمريکا همچنين از شبکهٔ گستردهٔ ايجادشده در پايگاه‌هاى ماوراءِ بحار بهره‌مند است؛ در حالى‌‌که سيستم‌هاى کنترل در روسيه منحصراً به سرزمين روسيه محدود شده است. در زمان صلح حدود شصت درصد از نيروهاى زيردريائى آمريکا در آب‌هاى آزاد نگه داشته مى‌شوند؛ در حالى‌که اين رقم براى روس‌ها به پانزده درصد مى‌رسد.

    موشک‌هاى زيردريائى استراتژيک از زمان پيدايش خود در آوريل ۱۹۶۰ تا به حال برد بيشترى کسب کرده‌‌اند. اولين زيردريائى‌هاى ”پولاريس“ آمريکائى مسلح به موشک‌‌هاى ۲۲۰۰ ،A - 1 کيلومتر برد داشت. مأموريت اين زيردريائي، گشت‌زنى در نزديکى سواحل روسيه در قطب شمال بود. افزايش برد موشک‌ها، اين زيردريائى‌ها را متوجه مديترانه و سپس اقيانوس هند شمالى کرد. از ۱۹۸۰، برد ۷۴۰۰ کيلومترى موشک‌هاى ترايدنت C - 4 ميدان عمل بيشتر و گسترده‌ترى براى کشتى‌هاى آمريکائى در اقيانوس‌هاى جهان فراهم ساخته است. ظهور ترايدنت ۲ که داراى بردى حدود يازده هزار کيلومتر است، امکان مانور بيشترى به آمريکائى‌ها داده است که به موازات استفاده از قايق‌هاى آنها در آب‌هاى ساحلى نزديک آمريکاى شمالى بتوانند مناطق گشت دور را بر روى خود بگشايند. بنادر مخصوص اين کشتى‌ها عبارت است از:

    ۱. بانگور در پاگت ساند ”Bangor in Puget Sound - Washington - ايالت واشنگتن“ در اقيانوس آرام
    ۲. کينگز بى ”King's Bay - Georgia - جورجيا“ در اقيانوس اطلس
    ۳. چارلستون ”Charleston - South Carolina - کاروليناى جنوبي“ در اقيانوس اطلس
    ۴و ۵. پايگاه‌هاى مقدم در هولى لاچ ”Holy Loch“ در اسکاتلند و در جزيره گوام در اقيانوس آرام

    اين پايگاه‌هاى ميزان نقل و انتقالات طولانى و بالقوه خطرناک را براى آمريکائى‌ها کاهش داده است. موشک‌هاى SSBN آمريکائى مانند ديگر زيردريائى‌هاى عظيم موشک‌انداز هسته‌اى مى‌کوشند از نزديک شدن به نيروهاى دشمن بپرهيزند. به هر حال ورود موشک‌هاى کروز دقيق و برد بلند در درياها نيز همانند زمين به آشفتگى‌هاى زيادى انجاميده است. بيشتر زيردريائى‌هاى تهاجمى آمريکائى که وظيفه اوليه آنان تعقيب دشمن در دريا است، هم‌اکنون با موشک‌هاى تاماهاک ”Tomahawke“ تجهيز شده‌اند؛ موشک‌هائى که از لوله‌هاى اژدرافکن اين زيردريائى‌ها شليک مى‌شود و ممکن است در استقرار زيردريائى‌هاى استراتژيک روسيه تغييرى آشکار انجام دهد.

    کشتى‌هاى قديمى يانکى ”Yankee“ هنوز در سواحل شرق و غرب آمريکاى شمالى گشت مى‌زنند تا به‌دليل حجم زياد و برد کوتاه موشک‌هاى خود به اهداف نزديک شوند.سلاح‌هاى جديد وسعت عمل بيشترى دارند؛ زيردريائى‌هاى گروه جديد ”دلتا“ مى‌توانند در آب‌هاى داخلى قرار گيرند و به آمريکا ضربه وارد آورند؛ بى‌آنکه مجبور باشند از موانعى نظير معبر مشهور گيوک ”Greenland, Iceland, United Kingdom - GIUK“ بين گرينلند، ايسلند و انگلستان عبور کنند. مناطق گشت محلى يا باستيون‌هاى دريائى ”Sea Bastions“ نسبتاً کوچک هستند؛ اما زيردريائى‌ها اين امکان را مى‌دهند که تحت پوشش کامل دريائى و هوائى عمل کنند. درياى اختسک ”Okhotsk“ براى ناوگان روسيه در اقيانوس آرام منطقه‌اى از اين نوع به‌شمار مى‌آيد و درياى بارنتس ”Barents“ براى ناوگان شمالى همين نقش را دارد. زيردريائى‌هاى دو جداره نوع تايفون ”Typhoon“، گستره نيروى دريائى استراتژيک روسيه را افزايش داده است. مسئله جابه‌جائى اين هيولا با سى هزار تن وزن مشکل‌تر از جابه‌جائى ناوهاى جنگ جهانى اول است. تايفون‌ها به موشک‌‌هاى SSN - 20 مجهز هستند که ۸۳۰۰ کيلومتر برد دارند. ساختار خاصى که جداره اين زيردريائى دارد، آن را قادر مى‌سازد که در زير لايه‌هاى يخ قطب شمال عمل کند.

    قدرتمندترين موشک‌هاى کروز مستقر در زيردريائى‌هاى روسيه، موشک SSN - 24 است که بردى حدود سه هزار کيلومتر دارد و بريتانيا و اروپاى مرکزى را در تيرس زيردريائى‌هاى گشتى مستقر در شمال درياى نروژ قرار مى‌دهد. قابليت کلاهک جنگى اين موشک آن‌ قدر زياد است که در صورت لزوم مى‌توان از مواد منفجره متعارف در آن استفاده کرد.

    امضاء



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi