مقدمه:
غالب گزارشهاي موجود در منابع تاريخي و روايي كه به موضوع تولد امام رضا عليه السلام پرداختهاند از شخصي به نام «علي بن ميثم» نقل شده اند.
درباره وي تذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه بدانيم تخصص او از ساير افراد هم عصرش در باره ائمه اطهار عليهم السلام و اوضاع خانوادگى و خصوصيات زناشوئى آنان بيشتر بوده است.[1]
مقدمات تولد امام رضا عليهالسلام
در برخي كتاب ها درباره چگونگي حضور «تكتم» يا همان «نجمه»، مادر امام رضا عليه السلام به خانه امام «موسي بن جعفر» عليه السلام آمده است:
«حميدة المصفاة» مادر موسى بن جعفر كه از اشراف و بزرگزادگان عجم بود كنيزى را كه از مادرى مسلمان متولد شده بود خريدارى كرد، نام اين جاريه، «تكتم» بود و از نظر عقل و ديانت از بهترين زنان عصر خود بشمار ميرفت و به «حميدة المصفاة» بسيار احترام مي گذاشت تا آنجا كه همواره در برابر او به احترام ميايستاد و هيچ گاه در نزد وى نمىنشست.
«حميده» به فرزندش «موسى» گفت:
اى فرزند، «تكتم» بهترين زنى است كه من ديدهام و شك ندارم كه خداوند متعال فرزندان پاكى به او خواهد بخشيد، من اينك او را به تو مي دهم وى را به راه خير و سعادت رهنما باش و با او به نيكي رفتار كن.[2]
اين گونه بود كه «نجمه» وارد خانه امام موسي بن جعفر گرديد.
ايام حمل و تولد
على بن ميثم كه پيش تر درباره او و اطلاعات دقيقش از زندگي خانوادگي ائمه سخن گفتيم، درباره وقايع ايام حاملگي اين بانو گزارشي جالب توجه در اختيار ما قرار مي دهد او از پدرش نقل مىكند كه «نجمه» مادر امام رضا- عليه السّلام- درباره اين ايام ميگفته است:
وقتى كه به فرزندم رضا- عليه السّلام- حامله شدم، سنگينى حمل را احساس نمىكردم و در خواب از درون شكمم ذكر، تسبيح، تهليل و تحميد مىشنيدم.
در آن هنگام وحشت مىكردم و وقتى بيدار مىشدم چيزى نمىشنيدم، وقتى كه وضع حمل نمودم، [امام رضا عليه السلام] دستش را روى زمين قرار داد و سرش را بالا گرفت.
و لبانش را حركت داد به گونهاي كه گمان كردم سخن مىگويد.[3]
پس از تولد فرزند، پدرش موسى بن جعفر وارد شد و گفت گوارا باد تو را نجمه، اين لطفى است كه خدا به تو فرمود است.
سپس طفل را در پارچهاى سفيد پيچيده به آن جناب دادم. آن حضرت نيز در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه، آب فرات خواست و كامش را با آب فرات برداشت بعد به من برگردانيد و فرمود:
«بگير اين بقية اللَّه است در روى زمين». [4]
ايام شيرخوارگي و علاقه مادر به عبادت خداوند
در گزارشي ديگر از «علي بن ميثم» درباره ايام شيرخوارگي حضرت آمده است كه حضرت نوازدي درشت اندام بود لذا شير زيادي ميخورد به همين خاطر مادر ايشان دايهاي خواست تا او را در اين كار ياري رساند.
اطرافيان سؤال كردند: آيا شير شما كم شده است؟، فرمود: «نه، به خدا سوگند شير كم نشده است ولى نمازها و اذكارى براى خودم دارم كه از زمان تولّد اين نوزاد نمىتوانم به تمام آنها برسم».[5]
پي نوشت: ----------------------------
[1] . عزيز الله عطاردي، اخبار و آثار حضرت امام رضا عليهالسلام، تهران، كتابخانه صدر، 1397ق، چ اول، ص16.
[2] . شيخ صدوق، ترجمه عيون اخبار الرضا، مترجم: حميدرضا مستفيد و علي اكبر غفاري، تهران، نشر صدوق، 1372ش، ج1، ص27؛ عزيز الله عطاردي، اخبار و آثار حضرت امام رضا عليهالسلام، تهران، كتابخانه صدر، 1397ق، چ اول، ص16.
[3] . شيخ صدوق، ترجمه عيون اخبار الرضا، مترجم: حميدرضا مستفيد و علي اكبر غفاري، تهران، نشر صدوق، 1372ش، ج1، ص 35-36؛ اربلي، ترجمه و شرح كشف الغمة، مترجم علي بن حسين زوارهاي، تهران، اسلاميه، 1382ش، چ سوم، ج3، ص131.
[4] . شيخ صدوق، ترجمه عيون اخبار الرضا، مترجم: حميدرضا مستفيد و علي اكبر غفاري، تهران، نشر صدوق، 1372ش، ج1، ص 35-36؛ اربلي، ترجمه و شرح كشف الغمة، مترجم علي بن حسين زوارهاي، تهران، اسلاميه، 1382ش، چ سوم، ج3، ص131
[5] . شيخ صدوق، ترجمه عيون اخبار الرضا، مترجم: حميدرضا مستفيد و علي اكبر غفاري، تهران، نشر صدوق، 1372ش، ج1، ص28؛ عزيز الله عطاردي، اخبار و آثار حضرت امام رضا عليهالسلام، تهران، كتابخانه صدر، 1397ق، چ اول، ص17.