نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: چرا پاداش گریه و عزای حضرت سیّدالشهداء(علیه السّلام) بی نظیر است؟! ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر امام زمان(عج)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shapark چرا پاداش گریه و عزای حضرت سیّدالشهداء(علیه السّلام) بی نظیر است؟! ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر امام زمان(عج)






    چرا پاداش گریه و عزای حضرت سیّدالشهداء(علیه السّلام) بی نظیر است؟!

    ⚜️ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر مقدس حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)



    ������سيد بحرالعلوم (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (سلام الله علیه) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد.

    همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعدپرسيد:

    جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟

    ������سيد بحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه) مى دهد.

    ������مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟

    ������آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشكل حل شود.

    سلطانى به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد
    و بسيار گرسنه شد.

    ������خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن سياه چادر پيرزنى را با پسرش ديد،

    آنان در گوشه خيمه عنيزه اى (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند.

    وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد.

    در نهايت از ايشان سؤال كرد:
    اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟

    يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد.

    ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد.

    يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.

    سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.

    بعد سوار عرب به سيد فرمود:

    حالا جناب بحرالعلوم،

    حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه)

    هرچه از مال و منال و اهل و عيال

    و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر

    و پيكر داشت همه را در راه خدا داد.

    پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (سلام الله علیه) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد.

    يعنى باصرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى كند، در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى داند.

    چون شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد.

    ������ العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹.







    ویرایش توسط شهاب منتظر : 26-11-2017 در ساعت 19:22
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi