ب) علايم و نشانههاي افسردگي:
افسردگي از فردي به فرد ديگر متفاوت است، اما علائم و نشانه هاي مشتركي وجود دارند. بسيار مهم است كه بخاطر داشته باشيد هر يك از اين علائم ممكن است در يك فرد معمولي در طول زندگي پيش آيد، اما هر چه اين علائم در فرد بيشتر و از نظر شدت شديدتر و از نظر مدت مزمنتر باشد احتمال اينكه شخص دچار افسردگي شده باشد، بيشتر است. موارد زير از نشانه ها و علائم معمول افسردگي هستند:
1- احساس درماندگي و نااميدي: فرد ديدگاهي تاريك به آينده خواهد دارد و احساس ميكند هيچ چيز هيچگاه درست نخواهد شد. هيچ كاري نيست كه انجام دهد تا موقعيتش را بهبود بخشد. دنيا و تعاملات دنيوي را پوچ ميداند. و مدام فكر خودكشي و نقشه خودكشي را در ذهن خود مرور ميكند.
2- از دست دادن علاقه به فعاليت هاي روزانه: سرگرميهاي سابق، گذشتهها، فعاليتهاي اجتماعي، يا حتي رابطه جنسي برايش جالب نخواهد بود. فرد علاقهاش را به لذتها و علاقهمنديهاي گذشته از دست ميدهد.
3- تغييرات اشتها و وزن: تغييرات شديد وزن و اشتها در بيمار بروز ميكند. تغيير (يا كاهش وزن و يا افزايش وزن)بيش از 5 درصد در وزن بدن در هر ماه از اين علائم است.
4-اختلال خواب: بيخوابي، بهخصوص بيدار شدن در ساعات اوليه صبح، يا خواب بيش از حد ميتوانند از اين علائم باشند. در نوار مغزي كه از بيماران افسرده گرفتهاند؛ مشخص شده كه آنها دورهي نهفتگي خوابشان طولاني شده و نيز مراحل بدون حركات سريع چشم كاهش يافته.
5- زودرنج شدن و تند خويي: فرد احساس آشفتگي و بيقراري ميكند و لحظهاي نميتواند آرام بگيرد. محدوده آرامش فرد آنقدر كم ميشود كه هر كسي ميتواند او را تحريك كند و به راحتي از كوره در ميرود.
6- احساس كمبود انرژي: احساس خستگي، سستي دارد و احساس ميكند بدن او تخليه شده است. شخص افسرده گاه احساس ميكند بدنش سنگين شده است و حتي كارهاي بسيار ساده را نميتواند انجام دهد يا انجام اين كارها برايش بسيار زمان بر است.
7- بيزاري از خود: فرد افسرده احساس گناه و بيارزشي شديدي دارد. فرد براي اشتباهاتي كه مرتكب ميشود خود را به شدت سرزنش ميكند.
8-مشكل تمركز: زياد ديده شده كه افراد افسرده در تمركز، تصميم گيري، يا به خاطر آوردن چيزها دچار كندي ميشوند.
9- دردها و ناراحتيهايي كه نميتوان براي آنها توضيح خاصي پيدا كرد: مانند سر درد، پشت درد، دردهاي عضلاني و شكم درد بسيار شكايت مي كنند.
10- افكارمنفي، وقتي افراد افسرده ميشوند اغلب نسبت به خود و دنياي اطرافشان افكار منفي دارند معمولا اين افكار از نظر فرد كاملا درست بنظر ميرسند و فرد تصور ميكند كه هيچ راهي براي تغيير امور وجود ندارد. مطالعات نشان مي دهند كه وقتي حالت افسردگي در افراد از ميان ميرود آنها بار ديگر به همه چيز با ديدي مثبت نگاه ميكنند. افكار منفي بر احساسات افراد تاثير ميگذارند؛ اين افكار مربوط به الف) خود ب) دنيا و ج) آينده ميباشد ، بهطوريكه فرد :
- خودش را بيارزش، ناتوان، داراي اشكالات و عيبهاي زياد يا ذاتي يا اكتسابي ميدانند (مقصٌر، گناهكار، بيمصرف، و غير قابل دوست داشتن با كاهش شديد عزت و اعتماد به نفس)
- دنيا را خطرناك، قهار، غيرقابل پيش بيني وبدون هيچ لطف و زيبايي و هيجان و پر از موقعيت براي شكست و صدمه خوردن و مردم را منتقد، طاقت فرسا، بيتوجه، غيرقابل اعتماد وظالم ميپندارد.
- آينده را شبيه وضع حاضر و حتي با مشقٌت و سختي بيشتر، نااميدي بيشتر و شكست بيشتر ميبيند.