❤ |
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-12-2017), حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- قویترین حربه ی شیطان
- llı §✿§ ıll سه دستور العمل براى خودسازى از...
- توصیه ای بفرمایید تا عمل کنیم
- فهرست موضوعات بخش در محضر عرفا و صلحا
- ❤✿❤✿❤ تعبیر زیبا از داستان هفت خوان رستم در...
- ^♥^▬^♥^ ببخش تا ببخشد^♥^▬^♥^
- نامه آیتالله قاضی(ره) برای ماه ذیقعده
- هر جا غصّه دار شدی استغفار کن
- راننده بد اخلاق و شهید مطهری
- اولین راه نفوذ شیطان در انسان
❤ |
پیشگفتار
سیره پیشوایان دین اسلام به ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یکی از منابع شناخت معارف اسلامی به شمار میرود. «آنچه ما موظفیم از وجود آنحضرت استفاده کنیم، هم در گفتار است و هم در رفتار، هم در قول است و هم در فعل؛ یعنی سخنان پیغمبر برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره بگیریم و همچنین فعل و رفتار پیغمبر. (1) 1 همین طور که سخن پیغمبر معنا دارد و برای یک معنا ادا شده است، رفتارهای پیغمبر هم همه معنا و تفسیر دارد و باید در آنها تعمق کرد. (2) 2 رفتار پیغمبر ما همانند سخنش، آن قدر عمیق است که از جزئیترین کار پیغمبر میشود قوانین استخراج کرد. یک کار کوچک پیغمبر، یک چراغ است، یک شعله است و یک نورافکن است برای انسان که تا مسافتهای بسیار دور را نشان میدهد.
سیره در زبان عربی از ماده «سیر» است. «سیر» یعنی حرکت، رفتن، راه رفتن. «سیره» یعنی نوع راه رفتن. «سِیرَه» بر وزن «فِعلَه» است و «فِعلَه» در زبان عربی بر نوع دلالت میکند. مثلًا «جَلسَه» یعنی نشستن و «جِلسَه» یعنی سبک و نوع نشستن و این نکته دقیقی است. سیر یعنی رفتن، رفتار، ولی سیره یعنی نوع و سبک رفتار. آنچه مهم است شناختن سبک رفتار پیغمبر است.
1- مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، ص 40.
2- همان، ص 44.
آنها که سیره نوشتهاند، رفتار پیغمبر را نوشتهاند. این کتابهایی که ما به نام سیره داریم، سیر است نه سیره. مثلًا سیره حلبیه، سیر است و نه سیره. اسمش سیره هست، ولی واقعش سیر است. رفتار پیغمبر نوشته شده است، نه سبک پیغمبر در رفتار، نه اسلوب رفتار پیغمبر، نه قدر پیغمبر. (1) 3 سیره پیغمبر یعنی سبک پیغمبر و روشی که پیغمبر در عمل و در روش برای مقاصد خودش به کار میبرد. بحث ما در مقاصد پیغمبر نیست. مقاصد پیغمبر عجالتاً برای ما محرز است. بحث ما در سبک پیغمبر است؛ در روشی که پیغمبر برای هدف و مقصد خودش به کار میبرد. مثلًا پیغمبر تبلیغ میکرد.
روش تبلیغی پیغمبر چه بود؟ چه سبکی داشت ... سبک پیامبر در معاشرت با اصحاب و یاران چگونه بود. (2) 4 پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مردی بود که در عمل روش و اسلوب داشت. منطق داشت و ما مسلمانان موظفیم که سیره ایشان را بشناسیم و منطق عملی ایشان را کشف کنیم برای اینکه از آن منطق در عمل استفاده بکنیم. حال آیا یک انسان میتواند از اول تا آخر عمر یک منطق داشته باشد که آن منطق برای او اصل باشد و اصالت داشته باشد؟» (3) 5 خدای متعال به همه مسلمانان فرمان میدهد که پیامبر ارجمند اسلام را مقتدا و سرمشق خود قرار دهند و در همه امور از او پیروی کنند:
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ اْلآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً. (احزاب: 21)
برای شما در رسول خدا صلی الله علیه و آله، نمونه و سرمشق نیکویی برای پیروی است برای آن کسی که به خدا و آخرت امیدوار است و بسیار خدا را یاد میکند.
1- همان، صص 47 و 48.
2- همان، صص 48 و 53.
3- همان، ص 64.
و نیز میفرماید:
وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا .... (حشر: 7)
آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله به شما میفرماید، بگیرید و از آنچه شما را باز میدارد، دوری کنید.
امیرمؤمنان علی علیه السلام در فرازی از نهج البلاغه میفرماید:
همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله کافی است که نمونه و سرمشق تو قرار گیرد و راهنمای تو بر نکوهیدگی و عیبناکی دنیا و خواریها و زشتیهای فراوان آن شود؛ چون هر سوی آن از او گرفته و برای غیر او گسترده شد و برخورداری از آن از او بریده و زینتهایش از او دور کرده شد.
پس به پیامبر پاک و مطهر خود اقتدا کن که روش او نمودار و سرمشقی است برای کسی که اقتدا جوید و تسلایی برای کسی که تسلیت خواهد و محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است که رفتار پیامبرش را سرمشق خود سازد و به دنبال او رود. از دنیا اندکی به قدر ضرورت و با سختی و مشقت میخورد و به آن با گوشه چشم نیز نگاه و توجه نمیکرد. پهلوی او از همه مردم تهیتر و شکم او از همه خالیتر بود. دنیا به او عرضه شد و او از پذیرفتن آن سر برتافت. اگر خدای سبحان چیزی را دشمن میداشت، او نیز آن را دشمن میداشت و اگر خداوند چیزی را خوار شمرده، او نیز آن را خوار انگاشت و اگر چیزی را کوچک ساخته، او نیز آن را کوچک دانست و اگر جز این نبود که آنچه خدا و رسول او دشمن داشتهاند، دوست میداریم و آنچه خدا و رسول او حقیر و ناچیز دانستهاند، بزرگ و عظیم میپنداریم، همین برای نشان دادن مخالفتها با خدا و سرپیچی ما از فرمان الهی کافی بود. همانا آن بزرگوار بر روی
زمین غذا میخورد و همچون بردگان مینشست و کفشش را به دست خود پینه میزد و لباس خود را وصله میکرد و بر الاغ بیپالان خود سوار میشد و دیگری را بر ترک خود سوار میکرد. پردهای بر در خانه او آویختند که نقشهایی داشت. به یکی از زنان خود فرمود: «این پرده را از پیش چشم من دور کن که هرگاه به آن مینگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد میآورم.» با دل خود از دنیا رو گرداند و یاد آن را در خاطر خود میراند و دوست داشت که زینت دنیا از چشم او پنهان بماند تا زیوری از آن برنگیرد. دنیا را پایدار نمیدانست و امید ماندن در آن نداشت و آن را از خود بیرون راند و دل از آن برکند و دیده از آن فرو پوشاند. چنین است هر کس چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد یا نزد وی آن را یاد کنند. در روش رسول خدا صلی الله علیه و آله نشانههایی است که تو را به زشتیها و عیبهای دنیا راهنمایی میکند؛ چون او همراه با بستگان نزدیک خود در دنیا گرسنه به سر میبرد و با منزلت بزرگی که داشت، زینتهای دنیا از او دور مانده بود.
پس بیننده با خرد خویش بنگرد که آیا خدا، محمد صلی الله علیه و آله را به این ترتیب (که از عیش و نوش دنیا به دور داشته بود) اکرام فرموده یا او را خوار و خفیف ساخته است. اگر بگوید او را خوار ساخته، به خدای عظیم سوگند، دروغ گفته است و اگر بگوید او را اکرام کرده، پس باید دریابد که خداوند غیر او را خوار داشته که دنیا را برایش گسترانده و آن را از کسی که از همه به او نزدیکتر و مقربتر است، دور داشته است.
پس باید اقتداکننده، به پیامبر خود اقتدا کند و از او پیروی کند و پا جای
پای او گذارد، وگرنه از بدبختی و هلاکت ایمن نخواهد بود؛ که خدای متعال، محمد صلی الله علیه و آله را نشانهای برای قیامت و بشارتدهنده به بهشت و بیمدهنده از کیفر و عذاب قرار داده است. از دنیا، گرسنه بیرون رفت و به آخرت، سالم و بیعیب وارد شد. تا آنگاه که از جهان رحلت کرد، سنگی بر سنگی ننهاد و خدا بر ما منّتی بزرگ دارد که به احسان خود، او را برای ما پیشرو نهاد که از او پیروی کنیم و پا جای پای او گذاریم. (1) 6
خداوند به پیامبرش فرمود:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُم؛ ای پیامبر! در پرتو لطف خداوند، نسبت به مسلمانان نرمخوی شدی.» همچنین فرموده است: «وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ اگر به جای اخلاق نرم و ملایم، اخلاقی خشن داشتی، مسلمانان از اطرافت پراکنده میشدند». (آل عمران: 159).
این کتاب در دو بخش سامان یافته است: بخش نخست به روزشمار زندگی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اختصاص دارد که به صورت فشرده، رویدادهای مربوط به زندگی پیامبر گرامی اسلام را بازگو میکند. در بخش دوم، به تعداد سورههای قرآن، 114 جلوه رفتاری و گفتاری آن حضرت در زمینه اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی گلچین شده و در سه فصل گرد آمده است.
واپسین کلام نیز تصویرگر رفتار رسول اکرم صلی الله علیه و آله از زبان دو سید جوانان اهل بهشت، امام حسن و امام حسین علیهما السلام و همچنین تبیینکننده مقصد پیامبران از نگاه معمار بزرگ انقلاب، امام خمینی رحمه الله است. امیدواریم در سالی که به نام مبارک پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آراسته شده است، این پژوهش مورد استفاده
1- نهج البلاغه، خطبه 160.
خوانندگان و مخاطبان قرار گیرد.
غنچهای از شاخسار مصطفیگل شو از یاد بهار مصطفی
از بهارش، رنگ و بو باید گرفتبهرهای از خُلق او باید گرفت
مرشد رومی چه خوش فرموده استآن که یم در قطرهاش آسوده است
مگسل از ختم رسل، ایام خویشتکیه کم کن بر فن و بر گام خویش
فطرت مُسلِم سراپا شفقت استدر جهان، دست و زبانش رحمت است
آن که مهتاب از سر انگشتش، دو نیمرحمت او عام و اخلاقش عظیم
از مقام او اگر دور ایستیاز میان معشر ما نیستی (1) 7
1- محمد اقبال لاهوری، کلیات اشعار فارسی، ص 89.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-12-2017), حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
❤ |
روزشمار زندگی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
چون هدف از این نوشتار، بررسی جلوههای رفتاری و اخلاقی پیامبراعظم صلی الله علیه و آله و پیروی از آنهاست، بیش و پیش از هر چیز، آشنایی مختصر با زندگی این درّ درخشان عالم هستی ضروری مینماید. حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله هنگام طلوع فجر روز جمعه 17 ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادی (1) 8 در مکه به دنیا آمد. (2) 9 پیش از تولد آن حضرت، پدرش، عبدالله در 25 سالگی در مدینه از دنیا رفته بود (3) 10 و مادرش، آمنه، دختر وهب تا یک هفته او را شیر داد. سپس ثویبه به مدت چهار ماه شیردادن او را به عهده گرفت.
پس از آن، حلیمه از طایفه بنی سعد که به مکه آمده بود تا برای گذراندن زندگیاش، کودکی را برای شیردادن بپذیرد، عهدهدار شیردادن محمد شد و او را به میان قبیله خود (بنیسعد) برد. حلیمه پس از دو سال، او را به آمنه بازگرداند، ولی به این دلیل که از وجود این کودک، برکتها دیده بود، با رضایت مادرش، دوباره او را به محل سکونت خود بازگرداند. (4) 11 سرانجام حلیمه، محمد را در پنج سالگی به آمنه تحویل داد. (5) 12
1- . الموسوعة العربیة المیسرة، ص 1657.
2- . حبیب السیر، ج 1، ص 295.
3- . التنبیه و الاشراف، ص 196.
4- . السیرة النبویة، ج 1، ص 173.
5- . مروج الذهب، ج 2، ص 281.
هنگامی که محمد شش ساله شد، آمنه بدرود حیات گفت و جدّش، عبدالمطلب سرپرستی او را به عهده گرفت. (1) 13 هنگامی که هشت ساله شد، عبدالمطلب نیز درگذشت و عمویش، ابوطالب سرپرست وی شد. (2) 14 محمد در سیزده سالگی، ابوطالب را در مسافرت به شام که به منظور تجارت انجام گرفت، همراهی کرد. در بین راه، راهبی به نام بحیرا، او را دید و به پیامبری وی بشارت داد و از آیندهاش خبر داد. (3) 15
محمد در 25 سالگی با خدیجه، دختر خویلد که از اشراف قریش و صاحب سرمایه بود، آشنا شد. سپس با سرمایه او و به همراهی غلامش، میسره برای تجارت به شام رفت و پس از بازگشت، با وی ازدواج کرد. (4) 16 در 40 سالگی، در بیست و هفتم ماه رجب (5) 17 به پیامبری برانگیخته شد. هنگامی که در غار حرا سرگرم عبادت بود، جبرئیل نخستین آیات قرآن (سوره علق) را بر او نازل کرد. (6) 18 از آن پس وضو و نماز واجب شد و جبرئیل کیفیت آنها را به پیامبر ابلاغ کرد. (7) 19 نخستین مرد و زنیکه به پیامبر ایمان آوردند، علی بی ابیطالب علیه السلام و
1- . حبیب السیر، ج 1، ص 301.
2- . التنبیه و الاشراف، ص 197.
3- . همان.
4- . همان.
5- . الموسوعة العربیة المیسره، ص 1658.
6- . مروج الذهب، ج 2، ص 282.
7- . السیرة النبویة، ج 1، ص 260.
خدیجه علیها السلام بودند. (1) 20 سپس چند نفر دیگر نیز اسلام را پذیرفتند. پیامبر با این عده کم تا سه سال مخفیانه در درههای مکه عبادت میکرد و نماز به جا میآورد. (2) 21 حمزة بن عبدالمطلب، عموی پیامبر در سال دوم بعثت ایمان آورد و به جانبداری از ایشان همت گماشت. (3) 22 سه سال پس از بعثت، پیامبر مأمور شد که آشکارا به تبلیغ دین اسلام بپردازد. آیات زیر در این زمینه نازل شد:
وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ اْلأَقْرَبینَ. (شعراء: 214)
خویشاوندان نزدیک خود را انذار کن.
فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ. (حجر: 94)
آنچه را مأموریت داری، آشکارا بیان کن و از مشرکان روی گردان.
وَ قُلْ انّی أَنَا النَّذیرُ الْمُبینُ. (حجر: 89)
بگو: من انذار کننده آشکارم.
وقتی پیامبر دعوت خود را آشکار کرد، با مخالفت شدید اشراف مکه روبهرو شد. فقط گروههایی از طبقههای محروم بودند که کم کم به دعوت پیامبر پاسخ مثبت دادند. ابوطالب، عموی پیامبر در این میان نقش مهم و اساسی داشت و با تمام نیرو و نفوذ اجتماعی خویش، از برادرزادهاش حمایت میکرد. به همین دلیل، قریش نمیتوانستند متعرض پیامبر شوند و در نتیجه، آزار و ستم خود را متوجه پیروان ضعیف و بیپناه ایشان میکردند. محمد صلی الله علیه و آله برای اینکه پیروان بییاور خود را از زیر شکنجه قریش آزاد کند، به آنان اجازه داد که به حبشه مهاجرت کنند و در پناه نجاشی، پادشاه آن کشور که مردی عادل بود، زندگی را ازسر بگیرند. به گفته برخی تاریخنگاران، نزدیک به هشتاد نفر از مسلمانان در ماه رجب سال پنجم پس از بعثت، به حبشه مهاجرت کردند. (4) 23 در اواخر سال ششم، کافران قریش با همپیمان بستند که با خانواده بنیهاشم و بنیعبدالمطلب قطع رابطه کنند و از ازدواج و خرید و فروش با آنها خودداری ورزند. آنان این پیماننامه را بر صحیفهای نوشتند و در خانه کعبه آویختند. ماه اول سال هفتم پس از بعثت، بنیهاشم و بنیعبدالمطلب به
1- التنبیه و الاشراف، ص 198.
2- السیرة النبویة، ج 1، ص 280.
3- الاستیعاب، ج 1، ص 369.
4- السیرة النبویة، ج 1، صص 339- 353؛ حبیب السیر، ج 1، ص 311.
جز ابوطالب گرد هم آمدند و از ترس جان خود، با محمد و خدیجه در شعب ابوطالب اقامت گزیدند. آنان نزدیک سه سال درمحاصره اقتصادی قریش، به سختی زندگی کردند. این وضع ادامه داشت تا اینکه محمد به ابوطالب خبر داد تمام صحیفه به جز جمله «بسمک اللهم» را موریانه خورده است. ابوطالب نیز نزد مخالفان پیامبر رفت و پیام برادرزاده خود را رساند. وی از آنها خواست چنانچه این سخن درست باشد، از پیمان خویش دست بردارند و اگر نادرست بود، او برادرزاده خود را تسلیم آنان خواهد کرد. مخالفان پس از بررسی صحیفه و مشاهده درستی گفتار پیامبر، محاصره را شکستند. بدین ترتیب، در آغاز سال دهم بعثت، بنیهاشم و بنیعبدالمطلب از شعب ابوطالب خارج شدند. (1) 24
دو ماه پس از خروج از شعب در سال دهم بعثت، در حالی که 49 سال و 8 ماه از عمر شریف پیامبر گذشته بود، ابوطالب از دنیا رفت. سه روز یا 6 ماه بعد نیز خدیجه، همسر پیامبر وفات کرد که به همین دلیل، آن سال را «عام الحزن» نامیدند. (2) 25 ابوطالب هنگام مرگ، 85 سال داشت و حضرت خدیجه، 65 سال که 25 سال آن را در خانه پیامبر به سر آورده بود. (3) 26 با مرگ ابوطالب، کافران مکه بیش از پیش به آزار پیامبر پرداختند؛ زیرا مطمئن بودند که پیامبر، پشتیبان خود را از دست داده است. (4) 27 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در 50 سالگی به اتفاق زید بن حارثه به طائف سفر کرد تا مردم را به اسلام دعوت کند، ولی مردم آن سامان ایمان نیاوردند. (5) 28 در سال یازدهم بعثت، شش
1- حبیب السیر، ج 1، ص 311.
2- مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 150.
3- التنبیه و الاشراف، ص 199.
4- السیرة النبویة، ج 2، ص 57.
5- حبیب السیر، ج 1، ص 316.
نفر از اهالی یثرب از طایفه خزرج پس از دیدار با پیامبر و شنیدن آیاتی چند از قرآن در منا، دین مقدس اسلام را پذیرفتند و هنگامی که بهآنجا بازگشتند، خبر بعثت پیامبر و نزول قرآن کریم را به مردم رساندند. بدین ترتیب، زمینه نشر اسلام در یثرب فراهم شد. (1) 29 یک سال بعد، دوازده تن از طایفه اوس و خزرج از یثرب به مکه آمدند و با پذیرفتن دین اسلام، در محلی به نام عقبه با پیامبر بیعت کردند که به آن بیعت عقبه اول میگویند. پیامبر پس از این بیعت، مصعب بن عمیر را برای آموزش احکام دین و قرآن واقامه نماز جماعت به یثرب فرستاد. (2) 30
سال دوازدهم بعثت؛ یعنی هنگامی که 51 سال از عمر مبارک پیامبر میگذشت، واقعه معراج پیش آمد. (3) 31 سال سیزدهم بعثت، دین اسلام در یثرب رواج یافت، به گونهای که در موسم حج، 73 مرد و زن از بزرگان یثرب در عقبه حاضر شدند و با پیامبر بیعت کردند. این بیعت، بیعت عقبه دوم نام گرفت. یثربیان در این بیعت متعهد شدند همانگونه که از زن و فرزند خود حمایت میکنند، از پیامبر پشتیبانی کنند. (4) 32 خبر این بیعت، قریش را سخت نگران کرد، به گونهای که با شدت بیشتری به آزار مسلمانان پرداختند.
مسلمانان نیز که پناهگاه محکمتری همچون یثرب یافته بودند، به دستور پیامبر به این شهر روی آوردند. (5) 33
1- همان، ص 320.
2- السیره النبویة، ج 2، صص 73- 77.
3- التنبیه و الاشرف، ص 200.
4- السیره النبویة، ج 2، صص 81- 85.
5- همان، ص 110.
در آغاز سال چهاردهم بعثت، قریش تصمیم گرفت در یک نقشه دستهجمعی، حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به قتل برسانند تا شخص معینی گرفتار مجازات نشود. ایشان که از قصد آنها آگاه شده بود، علیبنابیطالب را در بستر خویش خوابانید و خود به قصد مهاجرت به یثرب از مکه خارج شد. ایشان به همراه ابوبکر- که در بین راه به آن حضرت پیوسته بود- سه روز در غار ثور پنهان شدند و از بیراهه به یثرب رفتند. (1) 34 مهاجرت پیامبر از مکه به یثرب، مبنای تاریخ مسلمانان قرار گرفت که «تاریخ هجری» نامیده میشود. (2) 35 همچنین به یُمن ورود حضرت محمد صلی الله علیه و آله به یثرب، این شهر را «مدینةالنبی» نامیدند. اکنون تنها به مهمترین رویدادهای دیگر سالهای زندگی پیامبر اسلام میپردازیم.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-12-2017), حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
❤ |
سال اول هجری
حضرت محمد صلی الله علیه و آله در 53 سالگی، در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول وارد یثرب شد. نخست در محله قبا که بیرون شهر بود، منزل گزید و مسجدی در آن محل ساخت. این نخستین مسجدی بود که در اسلام ساخته شد. سپس به اتفاق همراهان به سوی شهر حرکت کرد. بین راه در قبیله بنیسالم، نخستین نماز جمعه را با مردم خواند. بعد وارد شهر شد و خانه ابوایوب انصاری را محل استقرار خود قرار داد. (3) 36 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای نخستین بار بین اصحاب خود «عقد اخوت» (برادری) بست و آنان دو به دو با هم برادر شدند. خود پیامبر نیز علیبنابیطالب را به برادری خویش برگزید. (4) 37 سپس از جانب خداوند مأمور شد برای آگاه ساختن مردم برای حضور در مسجد و ادای نماز جماعت، اذان بگویند که بلال حبشی از سوی پیامبر عهدهدار این منصب شد. (5) 38
1- حبیب السیر، ج 1، ص 320.
2- سید محمدتقی حکیم، پیام پیامبر، ص 20.
3- حبیب السیر، ج 1، صص 325- 329.
4- همان.
5- همان، ص 329.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-12-2017)
❤ |
سال دوم هجری
در این سال، روزه در ماه رمضان بر مسلمانان واجب شد. (1) 39 سپس قبله مسلمانان از بیتالمقدس به کعبه تغییر یافت. در همین سال، علی علیه السلام با دختر پیامبر، حضرت فاطمه علیها السلام ازدواج کرد. (2) 40 نخستین آیه در مورد جهاد نیز در این سال بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد:
أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ. (حج: 39)
به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، اجازه جهاد داده شده است؛ زیرا به آنان ستم شده و خداوند بر یاری آنان تواناست.
پیامبر پس از نزول این آیه، در زمانهای مختلفی با مشرکان جنگید. گاهی خود آن حضرت، لشکریان اسلام را در جنگ همراهی میکرد و گاه نماینده خویش را با آنان گسیل میداشت. جنگهایی که خود پیامبر در آنها شرکت داشت، «غزوه» و جنگهایی که نماینده آن حضرت در آنها شرکت داشت، «سریه» نامیده میشوند. (3) 41
برخی تاریخنگاران، شمار غزوههای پیامبر را 26 غزوه و بعضی دیگر 27 غزوه دانستهاند؛ زیرا جنگ وادی القری در بازگشت از جنگ خیبر اتفاق افتاد که عدهای آن را با جنگ خیبر یکی حساب میکنند. (4) 42 البته سریهها را 36 سریهبه شمار آوردهاند. (1) 43 در بعضی جنگها، برخوردی به صورت جنگ پیش نیامده، ولی هدف حرکت از مرکز اسلام (مدینه) در صورتی که دشمن تسلیم نشود، جنگ بوده است. در نتیجه، این اقدام، جنگ به شمار آمده است.
از مهمترین جنگهای این سال، جنگ بدر بزرگ بود که پیامبر با 311 تن از مهاجران و انصار، به بدر رفتند. آنان صبح روز جمعه نوزدهم ماه رمضان با قریش که 950 نفر بودند و یکصد اسب نیز همراه داشتند، پیکار کردند. در این جنگ، هفتاد تن از قریش کشته و هفتاد تن دیگر اسیر شدند. از مسلمانان فقط چهار نفر شهید شدند و جنگ با پیروزی مسلمانان به پایان رسید. این کارزار تا وقتی که پیامبر به مدینه بازگشت، 19 روز طول کشید. (2) 44 بنیقَینُقاع، طایفهای از یهودیان مدینه بودند که شمارشان به 400 نفر میرسید. پیامبر در جنگ بنیقینقاع، قلعههایشان را محاصره کرد که پس از 15 روز تسلیم شدند. پیامبر نیز آنان را به اذرِعات (محلی در شام) تبعید کرد و اموالشان را به غنیمت گرفت. (3) 45
1- . مروج الذهب، ج 2، ص 295.
2- . همان.
3- . حبیب السیر، ج 1، ص 334.
4- . مروج الذهب، ج 3، ص 287.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-12-2017), حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
❤ |
سال سوم هجری
در این سال، رویدادهای مهمی پیش آمد. از جمله جنگ قَرقَرة الکدر که پیامبر با 200 تن از اصحاب خود برای پیکار با سلیم و غطفان از مدینه حرکت کرد.
آنان به آبی بین مکه و مدینه به نام قرقرة الکدر رسیدند که محل استقرار دشمن بود، ولی اثری از آنها نیافتند. فقط مقداری از اموالشان را غنیمت گرفتند و به مدینه بازگشتند. (4) 46 جنگ دیگری نیز میان مسلمانان و کافران قریش در کنار کوه احد (نزدیک مدینه) رخ داد که هفتاد تن از مسلمانان در آن کارزار شهید شدند. بعضی گفتهاند تعداد شهیدان جنگ احد 65 نفر بوده است که چهار نفر از آنان مهاجران بودند. یکی از آن چهار تن، حمزه، عموی پیامبر بود. از مشرکان هم 23 نفر کشته شدند. پیامبر پس از جنگ احد به مدینه بازگشت. (5) 47
1- . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 161.
2- ). التنبیه و الاشراف، صص 202- 206.
3- . همان، صص 206 و 207.
4- . همان، ص 209.
5- . التنبیه و الاشراف، صص 210- 222.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-12-2017)
❤ |
سال سوم هجری
در این سال، رویدادهای مهمی پیش آمد. از جمله جنگ قَرقَرة الکدر که پیامبر با 200 تن از اصحاب خود برای پیکار با سلیم و غطفان از مدینه حرکت کرد.
آنان به آبی بین مکه و مدینه به نام قرقرة الکدر رسیدند که محل استقرار دشمن بود، ولی اثری از آنها نیافتند. فقط مقداری از اموالشان را غنیمت گرفتند و به مدینه بازگشتند. (4) 46 جنگ دیگری نیز میان مسلمانان و کافران قریش در کنار کوه احد (نزدیک مدینه) رخ داد که هفتاد تن از مسلمانان در آن کارزار شهید شدند. بعضی گفتهاند تعداد شهیدان جنگ احد 65 نفر بوده است که چهار نفر از آنان مهاجران بودند. یکی از آن چهار تن، حمزه، عموی پیامبر بود. از مشرکان هم 23 نفر کشته شدند. پیامبر پس از جنگ احد به مدینه بازگشت. (5) 47
1- . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 161.
2- ). التنبیه و الاشراف، صص 202- 206.
3- . همان، صص 206 و 207.
4- . همان، ص 209.
5- . التنبیه و الاشراف، صص 210- 222.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
❤ |
سال چهارم هجری
هیئتی از قاره به مدینه آمده و از پیامبر درخواست کرده بودند افرادی را برای آموزش دستورهای دین اسلام به آنجا بفرستد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز نه تن از یارانش را به سرپرستی عاصم انصاری همراه هیئت یاد شده به آن سرزمین فرستاد. هنگامی که این کاروان به رجیع رسید، هیئت قاره به مسلمانان خیانت کردند. آنان هفت نفر از مسلمانان را به شهادت رساندند و دو نفر دیگر را به اسارت گرفتند که سرانجام آن دو را نیز شهید کردند. (1) 48 رویداد دیگر، جنگ با یهودیان بنینضیر بود. پیامبر، ابن امّ مکتوم را در مدینه به جانشینی خود گمارد. آنگاه با مسلمانان از مدینه خارج شد و به سوی قلعه بنینضیر شتافت. آنها را 15 روز محاصره و پس از تسلیم شدن، به فدک و خیبر تبعید کرد. (2) 49 در ماه شعبان این سال، امام حسین علیه السلام متولد شد. (3) 50 همچنین با نزول آیه زیر، شراب حرام گردید:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ اْلأَنْصابُ وَ اْلأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. (مائده: 90)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! شراب، قمار، بتها و چوبههای تیر (که برای برد و باخت به کار میرود) پلیدند و از کارهای شیطانند. از آنها دوری کنید تا رستگار شوید.
در این سال، فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی علیه السلام درگذشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
________________________________________
1- . همان، ج 2، ص 212.
2- . همان، ص 213.
3- . همان.
ص: 20
به احترام او پیراهن خود را کفن وی کرد، بر او نماز گزارد و وی را در بقیع به خاک سپرد. (1) 51
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
❤ |
سال پنجم هجری
در این سال، جنگ ذات الرقاع رخ داد. پیامبر در این جنگ با همراهان خود، نماز را به طریق خوف به جا آورد. این نماز نخستین نماز خوفی بود که در اسلام برگزار میشد. (2) 52
در همین سال، آیه مربوط به تیمم نازل شد و جنگ خندق یا احزاب پیشآمد. چند گروه مخالف از قریش، عظفان، سلیم، اسد، اشجع، قریظه، نضیر و جمعی از یهود که به 24 هزار نفر میرسیدند، برای جنگ با پیامبر به سوی مدینه حرکت کردند. تنها قریشیان چهار هزار نفر بودند که 300 اسب و 1400 شتر داشتند و فرماندهی آنها با ابوسفیان بود. در مقابل، مسلمانان در حدود سه هزار نفر بودند. در این میان، سلمان فارسی پیشنهاد کندن خندق را به دور مدینه داد که پیامبر نظر او را پذیرفت. این جنگ با رشادتها و دلاوریهای علی علیه السلام همراه بود و با کشتن عمرو بن عبدود، پیروزی را برای اسلام و مسلمانان به ارمغان آورد.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
سال ششم هجری
در این سال، پیامبر به قصد انجام دادن عمره در ماه ذی قعده با 1600 نفر از مسلمانان به سوی مکه حرکت کرد. وقتی به حدیبیه رسیدند، مشرکان از ورود آنان به مکه جلوگیری کردند. پیامبر از همراهان خویش بیعت گرفت تا پای جان از آن حضرت حمایت کنند که به بیعت رضوان معروف شد. سپس به مشرکان اعلام کرد که قصد جنگ ندارند، بلکه برای انجام عمره آمدهاند، ولی
1- . حبیب السیر، ج 1، ص 356.
2- . همان، ص 357.
ص: 21
نتیجهای نگرفت. سرانجام بین پیامبر و مشرکان، پیمان صلحی به نام صلح حدیبیه بسته شد. بر اساس این پیماننامه، مسلمانان آن سال به مکه نرفتند و قرار شد سال آینده به مکه بروند. (1) 53 در این سال، مردم از شدت خشکسالی و بیآبی، دچار قحطی شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با اصحاب به صحرا رفتند و دو رکعت نماز استسقاء (طلب باران) به جا آوردند و دعا کردند. از همان لحظه تا هفت شبانهروز باران فراوان بارید. (2) 54
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
حسنعلی ابراهیمی سعید (26-12-2017)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)