صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 92

موضوع: ملکوت اخلاق((گلگشتی در جلوه‌های رفتاری و گفتاری پیامبر اعظم *ص* ))

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    4 آراستگی

    آراستگی و زیبایی ظاهری در سنت رسول الله صلی الله علیه و آله جایگاه ویژه‌ای داشت.
    رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:
    انَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الْوَسَخَ وَ الشَّعَثَ. (1) 110
    پروردگار، چرک و ژولیدگی را دشمن می‌دارد.
    در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:
    وَ کَانَ یَنْظُرُ فِی الْمِرآةِ وَ یُرَجِّلُ جَمَّتَهُ وَ یَمْتَشِطُ وَ رُبَّما نَظَرَ فِی الْماءِ وَ سَوّی جَمَّتَهُ فِیهِ وَ لَقَد کَانَ یَتَجَمَّلُ لِاصْحابِهِ فَضْلًا عَلَی تَجَمُّلِهِ لِاهْلِهِ. (2) 111
    رسول خدا صلی الله علیه و آله در آینه نگاه می‌کرد و موی سر خود را شانه می‌زد. گاهی هم به جای آینه، در ظرف آب نگاه می‌کرد و موی سر خود را مرتب می‌ساخت. علاوه بر اینکه خود را برای خانواده آراسته و مهیا می‌کرد، خود را برای برادران دینی‌اش هم می‌آراست.
    ________________________________________
    1- . نهج الفصاحه، ح 741.
    2- . بحارالانوار، ج 16، ص 249.
    ص: 41
    آن حضرت با شانه، سر خود را شانه می‌کرد. همسرانش مراقب و منتظر بودند که وقتی از موهای سر و صورت او می‌ریخت، آنها را جمع کنند. تار موهایی که گاهی نزد مردم به عنوان تبرک مانده بود، از همان موها بود. وی گاهی روزی دوبار، محاسن خود را شانه می‌زد و پس از شانه زدن، شانه را زیر تشک و بالش خود می‌گذاشت. (1) 112 پیامبر خدا به بوی خوش اهمیت فراوانی می‌داد و خود را معطر می‌ساخت. هرگاه از کوچه و گذرگاهی می‌گذشت، آنان که از آن مسیر می‌گذشتند، از رایحه خوش بر جای مانده، می‌دانستند که پیامبر از این کوچه گذشته است. هرگاه عطری به او عرضه می‌شد، از آن استفاده می‌کرد و می‌فرمود: «بوی آن خوش است. سنگینی هم ندارد.» استفاده از بوی خوش را همیشه دوست داشت و از آن لذت می‌برد. (2) 113 حضرت به سنت مسواک زدن دندان نیز اهمیت می‌داد، به گونه‌ای که دندان‌هایش پیوسته براق و سفید بود. ایشان در خواص و آثار مسواک می‌فرمود:
    السِّوَاکُ مُطَهِّرَةٌ لِلْفَمِ وَ مَرْضَاةٌ لِلرَّبِّ وَ جَعَلَهَا مِنَ السُّنَّةِ الْمُؤَکَّدَةِ. (3) 114
    مسواک هم پاکیزه‌کننده دهان است، هم موجب رضای الهی است و از سنت‌های مؤکدی است که خداوند قرار داده است.
    ایشان به گل و هدیه دادن آن اهمیت می‌داد، چنان‌که امیرمؤمنان علی علیه السلام فرموده است:
    رسول خدا صلی الله علیه و آله گلی را با هر دو دست به من عطا کرد. وقتی آن را به بینی نزدیک ساختم، فرمود: «همانا این گل پس از آس، (4) 115 سرور گیاهان بهشت است». (5) 116
    ________________________________________
    1- مکارم الاخلاق، ص 33.
    2- بحارالانوار، ج 16، ص 249.
    3- محدث قمی، سفینة البحار، ج 1، ص 674.
    4- آس، درختی است شبیه به درخت انار که برگ‌هایش سبز و خوش‌بو و گلش سفید و معطراست.
    5- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، صص 40 و 41.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند







  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    5 خواب و استراحت

    پیامبر گرامی اسلام به پهلوی راست می‌خوابید و دست راستش را زیر گونه راست خویش می‌نهاد و می‌فرمود: «آفریدگارا! مرا روزی که بندگانت را بر می‌انگیزانی، از عذابت (در امان) نگه دار». (1) 117 به طور معمول در آغاز شب می‌خفت و در فرجام آن برمی‌خاست. گاه برای انجام دادن کار مردم، شب زود نمی‌خوابید. چون می‌خفت، بیدارش نمی‌کردند تا خود بیدار می‌شد. هنگام خفتن، دست راست را زیر گونه راست می‌نهاد (2) 118 و هرگاه از خواب برمی‌خاست، پروردگار را سجده می‌کرد. (3) 119 مردمان را از خوابیدن بر پشت بام بدون نرده یا دیواره بازمی‌داشت. (4) 120 ارتفاع مناسب دیوار را یک ذراع و یک وجب می‌دانست و می‌فرمود:
    کسی که بر پشت بام بی‌دیواره بخوابد و ناگواری بر او رخ دهد، تنها خودش را سرزنش کند. (5) 121 پیامبر وقت خواب، مسواک را بر بالین خود می‌نهاد و چون برمی‌خاست، اول مسواک می‌کرد و می‌فرمود:
    چنان به مسواک کردن مأمور شدم که بیم داشتم بر من واجب شده باشد. (6) 122
    ________________________________________
    1- اصول کافی، ج 3، ص 323.
    2- جامع الصغیر، ج 2، ص 312.
    3- بحارالانوار، ج 16، ص 253.
    4- اصول کافی، ج 6، ص 53.
    5- همان، ص 520.
    6- بحارالانوار، ج 16، ص 229.
    ص: 43
    توجه به بهداشت فردی، جایگاهی بس مهم در زندگی حضرت داشت.
    ایشان به درستی تعالیم دینی را در زندگی فردی به کار می‌بستند و با کاربست عملی خویش، دیگران را نیز به این توصیه‌ها رهنمون می‌ساختند.
    بوریایی بدون هیچ زیرانداز دیگری می‌خفت و پیش از خواب مسواک می‌کرد. چون به بستر می‌رفت، بر پهلوی راست می‌خوابید. دست راست را زیر گونه راست قرار می‌داد و آیة الکرسی و دعا می‌خواند. از جمله آن دعاها این بود:
    بِسْمِ اللَّهِ امُوتُ وَ احْیی وَ الَی اللَّهِ الْمَصِیرُ اللَّهُمَّ آمِنْ رَوْعَتِی وَاسْتُرْ عَوْرَتی وَ ادِّ عَنِّی أَمانَتِی. (1) 123
    به نام خدا می‌میرم و زنده می‌شوم و بازگشت به سوی خداست. بار خدایا! هراسم را تسکین ده و امنیتم بخش و عورتم را پوشیده بدار و امانتم را بپرداز.
    حضرت علی علیه السلام درباره نوع رخت‌خواب ایشان می‌فرماید:
    کَانَ لَهُ فِرَاشٌ مِنْ أدْمٍ حَشُوهُ لِیفٌ وَ کَانَت لَهُ عَبَاءَةٌ تُفْرَشُ لَهُ حَیْثُمَا انْتَقَلَ وَ تُثَنَّی ثِنتَینِ وَ کَانَ کَثِیراً ما یَتَوَسَّدُ وَسَادَةً لَهُ مِنْ أدْمٍ حَشوُها لَیفٌ وَ یَجْلِسُ عَلَیهَا ... وَ کَانَ یَنَامُ عَلَی الْحَصِیرِ لَیسَ تَحتَهُ شَی‌ءٌ غَیْرُهُ. (2) 124
    رخت‌خواب ایشان پوستی بود که داخل آن از لیفه و پوشال خرما پر شده بود. بالش او نیز چنین بود. زیرانداز او یک عبا بود که گاهی هم آن را دولا می‌کرد و بر آن می‌نشست. بیشتر موارد بر حصیری می‌خوابید که زیرش چیزی جز آن نبود.
    ________________________________________
    1- موسوی گرمارودی، سیمای آفتاب، ص 40.
    2- مکارم الاخلاق، ص 38.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    6 توکل

    یکی از گفتنی‌های شیرین فتح مکه این بود که وقتی ابوسفیان آن همه شکوه و عظمت سپاه رسول خدا صلی الله علیه و آله را دید، در حیرت و تعجب فرو رفت. وی کنار نیروها قدم می‌زد و می‌گفت: «ای کاش می‌دانستم که چرا محمد بر من پیروز شد؟ با اینکه او همچون ما دارای سازمان‌دهی و تشکیلات رزمی نبود و گروندگان به محمد از هر نظر از ما ناتوان‌تر بودند. چگونه آنها این چنین نیرومند شدند و بر ما پیروز گشتند.» رسول اکرم صلی الله علیه و آله سخن او را شنید. پس دست مبارکش را روی شانه ابوسفیان گذاشت و فرمود: «بِاللّهِ غَلَبْتُکَ؛ ما به کمک اللّه بر شما پیروز شدیم». (1) 125 این سخن همان است که ما از آن به «امداد غیبی» یاد می‌کنیم؛ زیرا هر کس به خدا توکل کند و از روی ایمان خالص، در خط اللّه گام بردارد، پیروز می‌شود. خداوند در قرآن می‌فرماید:
    وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ. (عنکبوت: 69)
    همانا آنانی را که در راه ما جهاد کنند، هدایت خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است.
    پیامبر گرامی با تربیت قرآنی دریافته بود که سپردن کارها به خداوند و اتکال به ذات الهی، عامل پیروزی و نجات است. آیات وحی در تار و پود جان او جای گرفته بود که:
    ________________________________________
    1- . محمد محمدی اشتهاردی، داستان‌های شنیدنی از فتح مکه و جنگ حنین، ص 53.
    ص: 45
    ای رسول ما، خدا تو را کفایت می‌کند و مؤمنانی که پیروان تواند. (انفال: 64)
    پس ای رسول، هر گاه مردم از تو روگردانیدند، بگو خدا مرا کافی است که جز او خدایی نیست. من به او توکل کرده‌ام که (خدای جهان) و رب عرش بزرگ اوست. (توبه: 129)
    و ای رسول، هرگز مگو که من این کار را فردا خواهم کرد. مگر آنکه بگویی «ان شاء اللّه» (اگر خدا بخواهد) و خدا را لحظه‌ای فراموش مکن و بگو امید است خدای‌من، مرا به حقایقی نزدیک‌تر از این هدایت فرماید. (کهف: 23 و 24)
    درباره نفی اتکا به خود و غفلت از اثرگذار واقعی در کارها آمده است که یکی از اصحاب، اذن تشرف به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را گرفت. حضرت فرمود: «کیستی؟» عرض کرد: «منم ای رسول خدا.» رسول اکرم صلی الله علیه و آله خشمگین شد و فرمود: «من! من! آیا رواست برای مخلوقی که بگوید من!» آن شخص از کرده خود پشیمان شد و گفت: «پناه می‌برم به خدا از خشم خدا و رسولش.
    پس علت خشم آن حضرت را پرسید.» رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا نمی‌دانی که این لفظ «مَن» شایسته مخلوق نیست؟ آیا نمی‌دانی که ابلیس در برابر فرمان خدا بر اینکه آدم را سجده کند، گفت: انا خیرٌ مِنْهُ. من بهتر از او هستم. در نتیجه از درگاه رحمت حق رانده شد.» در این وقت، آن صحابی دوباره اظهار پشیمانی کرد و متعهد شد که دیگر هرگز «من» نگوید. (1) 126 البته توکل به معنای خانه‌نشینی و واگذاری مطلق کارها به دست خداوند نیست که این با آموزه‌های دینی ناسازگار است. انسان متوکل، در انجام دادن کارها، تأثیر خدا را بیش از هر چیز احساس می‌کند و خود را وجودی رابط و وابسته به یک موجود مستقل می‌یابد. با این حال، به دقت، عوامل طبیعی کار
    ________________________________________
    1- . داستان‌ها و پندها، ج 8، ص 155؛ به نقل از: جامع النورین، ص 185.
    ص: 46
    را در نظر دارد و به علل کارها توجه می‌کند. در حکایتی آمده است: روزی شتر پیامبر گُم شد. پس از جست‌وجوی فراوان آن را پیدا کردند و نزد پیامبر آوردند. حضرت رو به غلامش کرد و فرمود: مگر هنگام خواباندن شتر، زانوانش را نبسته بودی؟ غلام عرض کرد: کسی که به قادر متعال توکل داشته باشد، احتیاجی ندارد که زانوان شتر را ببندد. حضرت فرمود:
    «اعْقِلْ وَ تَوَکَّلْ؛ اول زانوی شتر را ببند و بعد توکل کن»؛ زیرا قبول مشیت الهی به چیزی تعلق می‌گیرد که همراه با کسب و کار و تلاش باشد. نه آن گونه باش که کاری نکنی و همه چیز را به خدا واگذار کنی و نه چنان باش که بدون توکل و یاری باری تعالی، کسب و کار را منشأ خیر و برکت بدانی. (1) 127





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    7 خداترسی و ذکر مدام


    حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیوسته به یاد خدا بود، هم در دل و هم در زبان. هرگاه از مجلسی برمی‌خاست، می‌گفت: «سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ.» (2) 128 هنگام خوابیدن، بیدار شدن، آماده شدن برای نماز، استراحت، غذا خوردن و به طور کلی در سفر و حضر، دعا می‌خواند و یاد خدا می‌کرد. هنگام دعا، مانند مسکینی که غذا می‌خواهد، متضرعانه دست به سوی درگاه خدا بلند می‌کرد. روزی هفتاد بار «اسْتَغْفِرُاللَّهَ» می‌گفت؛ با آنکه معصوم بود و گناهی از حضرتش سر نزده بود. هنگام خواب به توصیه جبرئیل امین، «آیة الکرسی» می‌خواند. (3) 129
    ________________________________________
    1- مهدی پرتوی آملی، امثال و حکم، ص 129.
    2- محجة البیضاء، ج 4، ص 132.
    3- مکارم الاخلاق، ص 38.
    ص: 47
    حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرموده است:
    جدّ من، رسول خدا صلی الله علیه و آله با آنکه خداوند، گذشته و آینده او را بخشوده و آمرزیده بود، کوشش و بندگی خدا را رها نمی‌کرد تا آنجا که ساق و قدمش (از کثرت عبادت) ورم کرد. پدر و مادرم فدای او، برخی به او گفتند: آیا این گونه عمل می‌کنی، در حالی که خدا گناه گذشته و آینده‌ات را آمرزیده است؟ فرمود: آیا بنده شاکر و سپاس‌گزار نباشم. (1) 130
    امام صادق علیه السلام فرمود:
    پیامبر هر روز هفتاد مرتبه «استغفرالله» و هفتاد مرتبه «اتوب الی الله» می‌فرمود.
    (هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش و هفتاد مرتبه به سوی خدا توبه می‌کرد). (2) 131
    این نشانه راه و رسم بندگی و توجه کامل و پیوسته به معبود است.
    حضرت امام باقر علیه السلام از قول عایشه می‌فرماید:
    عایشه به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: چرا خود را (در عبادت) به رنج و مشقت می‌اندازی، در حالی که خداوند، گناه گذشته و آینده تو را آمرزیده است. پیامبر فرمود: ای عایشه، آیا بنده‌ای سپاس‌گزار نباشم؟ (3) 132
    در روایتی دیگر عطاء بن زیاد می‌گوید: «روزی به عایشه گفتم عجیب‌ترین چیزی که از پیامبر دیدی، چه بود؟ عایشه گفت: همه کارهای پیامبر عجیب است، ولی از همه عجیب‌تر اینکه شبی از شب‌ها پیامبر در خانه من بود. اندکی استراحت کرد. هنوز آرام نگرفته بود که برخاست و وضو گرفت و به نماز ایستاد و آن‌قدر در حال نماز گریه کرد که جلو لباسش از اشک چشمش تر شد. پس
    ________________________________________
    1- شیخ طوسی، امالی، صص 47 و 48.
    2- اصول کافی، ج 2، ص 504.
    3- اشاره به آیه «لِیَغْفِرَ اللَّهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ.» (فتح: 2)
    ص: 48
    سر به سجده نهاد و آن‌قدر گریست که زمین تَر شد. همچنان تا طلوع صبح، پریشان و گریان بود. وقتی بلال حبشی آمد و پیامبر را برای نماز صبح طلبید، آن حضرت را گریان دید. پرسید: شما که مشمول لطف خدا هستید، پس برای چه گریه می‌کنید؟ پیامبر فرمود: آیا نباید بنده سپاس‌گزار خدا باشم؟ چرا نگریم، خداوند در شبی که گذشت آیات تکان‌دهنده‌ای بر من نازل کرده است. پس شروع به خواندن آیات 190 تا 194 سوره آل عمران کرد و در پایان فرمود: وای به حال کسی که این آیات را بخواند و در آن نیندیشد». (1) 133 پیامبر همیشه نگران و در اندیشه جهان آخرت بود. ابوذر نقل می‌کند که پیامبر شب را به نماز می‌ایستاد و این آیه را تکرار می‌کرد:
    إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُکَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. (مائده: 118)
    پروردگارا، اگر آنان را مجازات کنی، بندگان تواند و اگر آنان را ببخشی، تو عزیزی و کارهایت از روی حکمت است. (2) 134
    ابن مسعود می‌گوید: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به من فرمود: برایم قرآن بخوان. شروع به خواندن سوره نساء کردم. وقتی به این آیه رسیدم:
    فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهیدًا. (نساء: 41)
    (حال مردم) چگونه است، آن هنگام که برای هر امتی گواهی (بر اعمالشان) حاضر سازیم و تو را (ای پیامبر) گواه آنان بیاوریم.
    متوجه شدم که دیدگان پیامبر پر از اشک شد و به من فرمود: همین مقدار که خواندی، کافی است». (3) 135
    ________________________________________
    1- . تفسیر نمونه، ج 3، ص 213.
    2- . سفینة البحار، ج 1، ص 42.
    3- . همان، ص 420.
    ص: 49
    امام موسی کاظم علیه السلام به نقل از پیامبر فرمود:
    وقتی موسی بن عمران با خدای خود راز و نیاز می‌کرد، می‌گفت: «یا رَبِّ أَبَعیدٌ انْتَ مِنّی فَانَادِیکَ امْ قَریبٌ فَانَاجِیکَ؛ پروردگارا! آیا تو از من دوری تا ندا کنم تو را یا نزدیکی تا با تو آهسته راز و نیاز کنم؟» به حضرت موسی علیه السلام وحی شد: ای موسی! من هم‌نشین کسی هستم که مرا یاد کند. موسی عرض کرد: پروردگارا! من در حالی هستم که تو را بزرگ‌تر از آن می‌شمارم تا یادت کنم. خداوند فرمود: ای موسی! در هر حال مرا یاد کن. (1) 136




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    8 قرآن خواندن


    شب‌ها، تا سوره‌های حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن را نمی‌خواند، نمی‌خفت. (2) 137 جابر گفته است: «شب تا سوره‌های تبارک و الم تنزیل را نمی‌خواند، نمی‌خوابید». (3) 138 رسول گرامی، سوره اعلی را دوست می‌داشت. (4) 139 هنگام خواندن قرآن، صدایش را می‌کشید (5) 140 و با آوایی زیبا قرآن می‌خواند (6) 141 و می‌فرمود:
    هر چیز آرایه‌ای دارد و زینت قرآن، آوای خوش است (7) 142 و نغمه زیبا بر زیبایی قرآن می‌افزاید. (8) 143
    همچنین آورده‌اند پیامبر نمی‌خوابید، مگر آنکه مسبّحات را تلاوت می‌کرد و می‌فرمود: «در این سوره‌ها آیه‌ای هست که از هزار آیه بالاتر است.»
    ________________________________________
    1- منهج الصادقین، ج 4، ص 115.
    2- سنن النبی، ص 341.
    3- همان.
    4- همان، ص 342.
    5- همان، ص 346.
    6- سیدنا محمد، ص 55.
    7- صحیح مسلم، ج 6، ص 111.
    8- بحارالانوار، ج 76، ص 255.
    ص: 50
    عرض کردند: مسبّحات کدام سوره‌ها هستند؟ فرمود: «حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن مسبّحات هستند». (1) 144 شیخ طبرسی می‌گوید: از ابن عباس نقل شده است که پیامبر وقتی «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّکَ الْأَعْلی» را می‌خواند، می‌فرمود: «سبحان ربی الاعلی.» این روایت از حضرت علی علیه السلام نیز نقل شده است. (2) 145
    سیوطی از ابی امامه نقل می‌کند: «پس از حجةالوداع، با پیامبر نماز می‌خواندم. حضرت «لا اقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ» را زیاد می‌خواند. وقتی که به این آیه می‌رسید «الیس الله بقادر علی ان یحیی الموتی»، می‌شنیدم که می‌فرمود:
    «بَلی وَ انَا عَلَی ذَلِکَ مِنَ الشَّاهِدِینَ؛ آری و من بر این امر گواهم». (3) 146 سیوطی همچنین می‌گوید: «از ابن عباس روایت است که پیامبر وقتی که آیه «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» را می‌خواند، درنگ می‌کرد و می‌فرمود: «اللَّهُمَّ آتِ نَفْسی تَقْوَیها وَ زَکیَّها، انْتَ خَیْرُ مَنْ زَکّیها، انْتَ وَلِیُّهَا وَ مَوْلیها؛ خدایا! به روح من تقوا و تزکیه آن را عنایت کن. تو بهترین کسی هستی که آن را تزکیه می‌کنی. تو سرپرست و مولای روح من هستی.» ابن عباس می‌گوید: پیامبر این دعا را در نماز می‌گفت». (4) 147 عبدالله بن مسعود یکی از نویسندگان وحی بود. آیات قرآن که بر پیامبر نازل می‌شد، به افرادی از جمله به عبدالله پسر مسعود می‌گفت آن آیات را بنویسند. روزی پیامبر به عبدالله فرمود: آیاتی از قرآن را بخوان تا من بشنوم.
    عبدالله آیاتی را از سوره نساء خواند تا به آیه «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهیدًا.» (نساء: 41) رسید که می‌گوید: «پس چگونه است
    ________________________________________
    1- مجمع البیان، ج 9، ص 229.
    2- همان، ج 10، ص 473.
    3- الدر المنثور، ج 6، ص 296.
    4- همان، ص 356.
    ص: 51
    (حال بندگان) هنگامی که از هر گروهی، گواهی (بر کردار آنان) بیاوریم و تو ای پیامبر گواه بر این امت باشی.» پیامبر تا این آیه را شنید، منقلب شد و چشم‌هایش پر از اشک گردید و فرمود: دیگر بس است.
    علامه طبرسی در تعبیری زیبا ذیل این آیه می‌نویسد:
    وقتی که شاهد و گواه (پیامبر) با شنیدن این آیه، این چنین دگرگون و اندوهگین شود، پس امت او که بر او شهادت داده می‌شود، چه باید بکنند؟ (1) 148





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    9 عبادت رسول اللَّه صلی الله علیه و آله


    رسول اللَّه صلی الله علیه و آله اولین کسی است که به حق، معرفت کامل پیدا کرده و در درگاه الهی، پیشانی فروتنی بر خاک بندگی ساییده است. ایشان فرموده است:
    کُنْتُ اوَّلَ مَنْ اقَرَّ بِرَبّی جَلَّ جَلالُهُ وَ اوَّلَ مَنْ اجَابَ. (2) 149
    من اولین کسی بودم که مبدأ را شناختم و به توحید اقرار کردم و اولین کسی بودم که دعوت معبود را اجابت کردم.
    نماز که کمال خضوع بندگان در برابر پروردگار است، نور چشم رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است. هم ایشان می‌فرماید: «قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلوةِ؛ نماز نور چشم من است». (3) 150
    رسول اللَّه صلی الله علیه و آله شب تا صبح را به طور متناوب به عبادت و شب زنده‌داری مشغول بود و چنین نبود که تمام شب را استراحت کند. امام صادق علیه السلام درباره این سیره نبوی می‌فرماید:
    ________________________________________
    1- مجمع البیان، ج 3، ص 49.
    2- بحارالانوار، ج 16، ص 12.
    3- محجة البیضاء، ج 3، ص 68.
    ص: 52
    رسول اللَّه صلی الله علیه و آله هنگامی که نماز عشا را می‌خواند، آب وضو و مسواک را بالای سرش می‌نهاد. روی آن را می‌پوشاند. قدری می‌خوابید، سپس بیدار می‌شد و مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت. چهار رکعت نماز می‌خواند و آن‌گاه می‌خوابید. دوباره برمی‌خاست و مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت. چهار رکعت دیگر نماز می‌خواند. باز می‌خوابید و آن‌گاه نماز «وتر» را می‌خواند. (1) 151
    آن وجود نازنین چه نیکو به این کریمه قرآنی عمل می‌کرد: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلًا طَویلًا.» (انسان: 26)
    خداوند از بندگان خاص می‌خواهد که بخشی از شب را به تسبیح معشوق بپردازند و پاسی از شب طولانی را سر بر سجده تواضع نهند و برای معبود خود نیایش کنند.
    حضرت در نماز چنان خلوصی داشت که هنگام نماز از همه تعلق‌ها می‌برید و تنها توجهش به سوی خداوند بود:
    کانَ اذَا حَضَرَ الصَّلوةُ فَکَانَّهُ لَمْ یَعْرِفْنا وَ لَمْ نَعْرِفْهُ اشْتِغالًا بِعَظَمَةِ اللَّهِ. (2) 152
    هنگامی که وقت نماز می‌رسید، آن قدر متوجه خدا بود، مثل اینکه او ما را نمی‌شناخت و ما او را نمی‌شناسیم.
    دگرگونی حالت حضرت هنگام راز و نیاز، نشان‌دهنده اوج بندگی و خاکساری ایشان در برابر پروردگار بود:
    اذَا قامَ إِلَی الصَّلوةِ تَرْبَدُ وَجْهَهُ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ. (3) 153
    هنگامی که به نماز می‌ایستاد، صورت حضرت از بیم خدا دگرگون می‌شد.
    ________________________________________
    1- وسائل الشیعه، ج 3، ص 196.
    2- محجة البیضاء، ج 1، ص 351.
    3- میرزا حسین نوری، مستدرک‌الوسائل، مؤسسه آل البیت، ج 4، ص 93.
    ص: 53
    ایشان از نظر ادب نیز آن‌قدر مؤدب و خاضعانه در برابر حق قرار می‌گرفت که گویی مانند لباسی است که کناری افتاده باشد: «اذا قامَ إِلیَ الصَّلوةِ کَانَّهُ ثَوْبٌ مُلقی». (1) 154
    پیامبر گرامی اسلام، لذت بخش‌ترین کارها را ارتباط با معبود و راز و نیاز با خدا می‌دانست. بی‌شک، اظهار بندگی و راز و نیاز با خداوند، چنان شوقی در دل‌ها پدید می‌آورد که محبت غیر خدا در آن جای ندارد. با بندگی خدا، آدمی در خود احساس آرامش می‌کند. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:
    کانَ رَسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لایُؤثِرُ عَلَی الصَّلوةِ عِشَاءً وَ لا غَیْرَهُ وَ کانَ اذَا دَخَلَ وَقْتُها کَانَّهُ لا یَعْرِفُ اهْلًا وَ لا حَمِیماً. (2) 155
    رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ چیز را (از شام و غیر آن) بر نماز مقدم نمی‌داشت و چون وقت نماز می‌شد، گویا هیچ یک از اهل و عیال، قوم و خویش و دوست خود را نمی‌شناخت.
    همچنین وارد شده است که شبی پیامبر در خانه یکی از همسرانش (ام سلمه) بود. اندکی از شب نگذشته بود که ام سلمه دید رسول خدا صلی الله علیه و آله در بستر نیست. برخاست و دنبال او گشت. ناگهان متوجه شد که حضرت کنار اتاق ایستاده، دست‌ها را بلند کرده و اشک از دیدگانش جاری است و چنین با خدا راز و نیاز می‌کند:
    خدایا! نیکی‌هایی که به من عطا فرموده‌ای از من مگیر. خدایا! دشمنان و حسودان مرا شاد مگردان. خدایا! مرا به بدی‌هایی که از آنها نجاتم دادی، باز مگردان. خدایا! یک لحظه مرا به خودم وامگذار.
    ________________________________________
    1- همان.
    2- مجموعه ورام، ج 2، ص 78.
    ص: 54
    در این هنگام، ام سلمه گریست. پیامبر فرمود: ام سلمه! چرا می‌گریی؟ گفت:
    پدر و مادرم فدایت چرا گریه نکنم؟ تو با آن مقام بلندی که داری و با آنکه خداوند گناه گذشته و آینده‌ات را بخشیده است، چنین با خدا راز و نیاز می‌کنی (ما به ترس از خدا و گریه سزاوارتریم). پیامبر فرمود: چگونه در امان باشم، حال آنکه خداوند یک لحظه، یونس پیامبر را به خودش واگذاشت و بر سرش آمد، آنچه آمد. (1) 156 در حدیثی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آمده است:
    افْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ العبادَةَ فَعانَقَها وَ أَحَبَّها بِقَلْبِهِ وَ باشَرَها بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَها، فَهُوَ لایُبالی عَلی ما أَصْبَحَ مِنَ الدُّنیا: عَلی عُسْرٍ أمْ عَلی یُسْرٍ. (2) 157
    برترین مردم کسی است که عاشق عبادت شود. پس دست در گردن آن آویزد و از صمیم دل دوستش بدارد و با پیکر خود با آن درآمیزد و خویشتن را وقف آن گرداند و او را باکی نباشد که دنیایش به سختی بگذرد یا به آسانی.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    10 نیایش

    روح بندگی خدا در سراسر زندگی پیامبر دیده می‌شود. او پیش از هر چیز، بنده خالص خدا بود. آن‌قدر برای نماز و مناجات با خدا می‌ایستاد که پاهایش ورم می‌کرد و چهره‌اش زرد می‌شد. یکی از اصحاب به آن حضرت عرض کرد: مگر نه این است که خداوند در گذشته و آینده، تو را از گناه دور نگه‌داشته است. پس چرا خود را این‌گونه به زحمت می‌افکنی؟ پیامبر در پاسخ او فرمود: «افَلا اکُونُ عَبْداً شَکُوراً؛ آیا بنده سپاس‌گزار خدا نباشم». (3) 158
    ________________________________________
    1- بحارالانوار، ج 6، ص 218.
    2- ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 35.
    3- بحارالانوار، ج 17، صص 257 و 287.
    ص: 55
    پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله معمولًا پس از نماز این دعا را می‌خواند:
    اللَّهُمَّ اغْفِرْلی خَطائی وَ ذُنوبی کُلَّها، اللَّهُمَّ أَنْعِمِی وَ احْیِنی وَ ارْزُقْنی وَ اهْدِنی لِصالِح الْاعمالِ وَ الْاخْلاقِ فَانَّهُ لا یَهْدی لِصالِحِها الّا انْتَ وَ لا یَصْرِفُ عَنْ سَیِّئِها الَّا انْتَ. (1) 159
    خدایا! همه خطاها و گناهانم را بیامرز. خدایا! به من نعمت بخش و مرا زنده بدار و روزی ده و مرا برای انجام کارهای نیک و رعایت اخلاق پسندیده، هدایت فرما؛ چون جز تو کسی انسان‌ها را به کارهای نیک، هدایت نکند و از کارهای زشت باز ندارد.
    هنگامی که صدای اذان را می‌شنید، با بازگو کردن جمله‌های آن، در پایان اذان می‌فرمود:
    اللَّهمَ رَبَّ هذِهِ الدَّعْوةِ التَّامَّهِ و الصَّلوهِ الْقائِمَةِ اعْطِ مُحمّداً سُؤْلَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ و بَلِّغْهُ الدَّرَجَةَ الْوَسیلَةَ مِن الْجَنَّةِ و تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ فی امَّتِهِ. (2) 160
    ای خدایی که پروردگار این دعوت تام و نماز برپا شده هستی، خواهش‌های محمد را در روز قیامت برآور و او را به درجه‌ای که وسیله آمرزش بهشتی است، برسان و شفاعت او را درباره امتش بپذیر.
    هنگامی که بر سر سفره حاضر می‌شد، می‌فرمود:
    سُبْحانَکَ الَّلهُمَّ ما احْسَنَ ما تَبْتَلینا سُبحانَکَ ما اکْثَرَ ما تُعْطِینا، سُبْحانَکَ ما اکْثَرَ ما تُعافینا اللَّهُمَّ اوْسِعْ عَلَیْنا و عَلی فُقَراءِ المُؤمنینَ وَ المُؤمِناتِ و الْمُسلِمینَ و الْمُسْلِماتِ. (3) 161
    ________________________________________
    1- تفسیر نمونه، ج 3، ص 213.
    2- سفینة البحار، ج 1، ص 42.
    3- همان، ص 420.
    ص: 56
    خدایا منزهی تو. چه نیکوست آنچه ما را به آن آزموده‌ای و چه بسیار است آنچه به ما بخشیده‌ای و چه فراوان است سلامتی‌هایی که به ما داده‌ای. خدایا! بر ما و بر فقیران اهل ایمان، گشایش در روزی کرامت فرما.
    هنگام خواب نیز بدین‌گونه از خداوند یاری می‌جست:
    بِسْم اللَّهِ امُوتُ و احْیی وَ الَی اللَّهِ الْمَصیرُ، اللَّهُمَّ آمِنْ رَوْعَتِی وَ اسْتُرْ عَوْرَتی وَادِّ عَنِّی امانَتِی. (1) 162
    به نام خدا می‌میرم و زنده می‌شوم و بازگشت همه خلایق به سوی اوست.
    خدایا! ترسم را به امن و آرامش تبدیل فرما و عیبم را بپوشان و خودت امانتی را که به من سپرده‌ای، ادا فرما.
    هنگام دیدن هلال ماه نو، دست‌ها را بلند می‌کرد و می‌گفت:
    الّلهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَینْا بِالْامْنِ و الایمانِ و السَّلامَةِ وَ اْلِاسْلامِ. (2) 163
    خدایا! هلال این ماه را برای ما همراه امنیت و داشتن ایمان و سلامتی و بهره‌مند شدن از اسلام قرار ده.
    ایشان در ابتدای سال نو چنین دعا می‌فرمود:
    اللَّهُمَّ انْتَ الْالهُ الْقَدیمُ و هذِهِ سَنَةٌ جَدیدَةٌ فَاسْئَلُکَ فیها الْعِصْمَةَ مِنْ الشَّیْطانِ و الْقُوَّةَ عَلی هذِهِ النَّفْسِ الْامّارَةِ بالسُّوءِ و اْلِاشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنی إِلَیْکَ یا کَریمُ، یا ذَالْجَلالِ و الْاکْرامِ، یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ، یا ذَخیرَةَ مَنْ لاذَخیرَةَ لَهُ، یا حِرْزَ مَنْ لاحِرْزَ لَهُ، یا غِیَاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ. (3) 164
    ________________________________________
    1- همان، ص 322.
    2- علی بن طاهر ابی احمد الحسینی، امالی، ج 2 ص 109.
    3- سنن النبی، ص 339.
    ص: 57
    خدایا! معبود ازلی تو هستی و این، سال نو است. از تو می‌خواهم که در این سال مرا از شرّ شیطان نگه‌داری و بر این نفس اماره‌ام پیروز گردانی و به آنچه مرا به تو نزدیک می‌کند، مشغول سازی. ای کریم، ای صاحب جلال و کرم، ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد، ای مایه امید کسی که ذخیره‌ای ندارد، ای نگه‌دار کسی که نگه‌دارنده‌ای ندارد، ای فریادرس آن‌که فریادرسی ندارد.
    آن طور که نمایان است، روحیه دعا و استعانت از خدا در تمام کارهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وجود دارد و ایشان به راحتی از سلاح دعا برای ارتباط با مبدأ آفرینش و شکرگزاری به پاس نعمت‌های خداوندی بهره می‌گیرد.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    11 نمازگزاری

    حذیفه می‌گوید:
    کانَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله اذَا حَزَنَهُ امرٌ فَزَعَ الَی الصَّلاةِ. (1) 165
    شیوه رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان بود که چون مشکلی برای او پیش می‌آمد، به نماز پناه می‌برد و از آن یاری می‌جست.
    ________________________________________
    1- تفسیر الدر المنثور، ج 1، ص 67.
    ص: 58
    رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:
    کانُوا یَعْنِی الْانْبِیاءُ یَفْزَعُونَ اذَا فَزَعُوا الَی الصَّلاةِ. (1) 166
    پیامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگرانی می‌شدند، به نماز پناه می‌بردند.
    و ابی الدرداء نیز می‌گوید:
    کانَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله اذَا کَانَت لَیْلَةُ رِیحٍ کانَ مَفْزَعُهُ الَی الْمَسْجِدِ حَتّی یَسْکُنَ وَ اذَا حَدَثَ فِی‌السَّماءِ حَدَثٌ فِی کُسُوفِ شَمْسٍ اوْ قَمَرٍ کَانَ مَفْزَعُهُ الَی الصَّلاةِ. (2) 167
    رسم رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان بود که چون شبی باد سهمگینی می‌آمد، به مسجد پناه می‌برد تا آرام گیرد و چون در آسمان، کسوف و خسوفی اتفاق می‌افتاد، به نماز پناه می‌برد.
    جابر بن عبداللَّه انصاری می‌گوید: پیامبر گرامی اسلام در خطبه‌ای فرمود:
    ایُّهَا النَّاسُ عَلَیْکُمْ بِالصَّلوةِ فَانَّها عَمُودُ دِینِکُم کَابِدوا اللَّیْلَ بِالصَّلوةِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً یُکَفِّرْ عَنْکُم سَیِّئاتِکُم. (3) 168
    ای مردم! نمازتان را رعایت کنید. نمازتان را به پا دارید که ستون دین شما است. شب را با نماز آغاز کنید و خدا را زیاد یاد کنید که آن پوشاننده گناهانتان است.
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است:
    ما فی صَلاةٍ یَحْضُرُ وَقتُها الّا نادی مَلَکٌ بَیْنَ یَدَی النَّاسِ: ایُّهَا النَّاسُ قُومُوا الَی نِیْرانِکُم الَّتِی اوْقَدتُمُوها عَلی ظُهُورِکُم فَاطْفَئُوها بِصَلاتِکُم. (4) 169
    هیچ نمازی نیست که وقت به‌جا آوردن آن فرا رسد، مگر آنکه فرشته‌ای می‌آید و در برابر مردم فریاد می‌کند: ای مردم! برخیزید و به آتش‌هایی که (به سبب ارتکاب گناهان) بر پشت‌های خود افروخته‌اید، بنگرید. پس شعله آن آتش‌ها را به یاری نمازهایتان فرو نشاید. این سخن کنایه است از اینکه سیئات خود را به وسیله نماز محو سازید.
    ________________________________________
    1- همان.
    2- همان.
    3- شیخ مفید، امالی، ص 189.
    4- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 133.
    ص: 59
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر می‌فرماید:
    اگر نهری در کنار خانه شما باشد و در آن هر روز پنج نوبت خود را شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگی می‌ماند؟ هرگز! نماز نیز نهر جاری و روانی است که هرگاه برپا می‌شود، گناهان را می‌شوید و از بین می‌برد. (1) 170
    همچنین ایشان فرموده است:
    مَنْ احَبَّ انْ یَعْلَمَ اقْبِلَتْ صَلوتُهُ امْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْ صَلوتُه عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ ما مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ. (2) 171
    هرکس می‌خواهد بداند که نمازش پذیرفته شده است یا خیر، باید بنگرد اگر نماز، او را از زشتی‌ها بازداشت، پس بداند که به میزان بازدارندگی، نمازش پذیرفته شده است. (3) 172
    یشه می‌گوید:
    اوقاتی پیش می‌آمد که پیامبر خدا با ما و ما با حضرتش سخن می‌گفتیم.
    چون هنگام نماز می‌رسید، به خاطر توجه به عظمت حق تعالی، چنان بود که گویی ما را نمی‌شناخت و ما او را نمی‌شناسیم و از جمع ما بلند می‌شد و خود را برای نماز اول وقت آماده می‌کرد. (4) 173
    حضرت محمد صلی الله علیه و آله در سخنی به اباذر، شیفتگی‌اش به نماز را به شیفتگی انسان گرسنه به غذا و انسان تشنه به آب همانند کرد و فرمود:
    گرسنه هرگاه بخورد، سیر می‌شود و تشنه اگر بنوشد، سیراب می‌شود، ولی من از نماز سیر نمی‌شوم. (5) 174
    آمده است که نمایندگان طائف به حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیدند و برای پذیرش اسلام چنین شرطی تعیین کردند: ما را از خواندن نماز معاف بدار؛
    ________________________________________
    1- وسائل‌الشیعه، ج 3، ص 7.
    2- مجمع‌البیان، ج 2، ص 285.
    3- سید حسین اسحاقی، ملکوت اخلاق (گلگشتی در جلوه ای رفتاری و گفتاری پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله)، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 2، 1385.
    4- محجة البیضاء، ج 1، ص 350.
    5- علل الشرایع، ج 2، ص 363.
    ص: 60
    زیرا ما رکوع را عیب می‌دانیم. پیامبر فرمود:
    لَاخَیْرَ فی دینٍ لَیْسَ فیه رُکوعٌ و لا سُجُودٌ.
    دینی که در آن رکوع و سجده نباشد، خیری در آن نیست.
    بعضی از مفسران می‌گویند آیه 48 سوره مرسلات در رد پیشنهاد آنها نازل شده است:
    وَ اذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُونَ. (1) 175
    و چون به آنان گویند رکوع کنید، رکوع نکنند.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    12 روزه

    سه روز در ماه روزه می‌گرفت. اولین و آخرین پنج شنبه هر ماه و چهارشنبه نیمه هر ماه. (2) 176 تمامی ماه شعبان را روزه می‌گرفت. با حلوا افطار می‌کرد و اگر حلوا نبود، روزه‌اش را با آب ولرم می‌گشود و می‌فرمود:
    این کار سبب می‌شود که کبد و معده، پاکیزه، دهان خوش‌بو و لثه‌ها محکم شوند و سر درد برطرف شود ... دعای روزه‌دار به هنگام افطار پذیرفته شده است. (3) 177
    بر این باور بود که روزه، تنها لب بستن از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه دست، پا، چشم، گوش و زبان روزه‌دار نیز باید روزه بدارد؛ چنان‌که فرمود: «چه بسیار کسان که از روزه خویش جز گرسنگی و تشنگی سودی نمی‌برند». (4) 178
    ________________________________________
    1- مجمع البیان، ج 10، ص 419.
    2- اقبال الاعمال، ج 1، ص 69.
    3- مکارم الاخلاق، ج 1، ص 69.
    4- مسند الشهاب، ج 2، ص 309.
    ص: 61
    شیخ کلینی از غبسة العابد نقل می‌کند: «پیامبر تا زمانی که از دنیا رفت، ماه شعبان و ماه مبارک رمضان و سه روز هر ماه را روزه می‌گرفت». (1) 179 شیخ صدوق نقل می‌کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
    روزه سه روز در هر ماه؛ یعنی پنج‌شنبه اول و چهارشنبه وسط و پنج‌شنبه آخر ماه و روزه ماه شعبان وسوسه و غم دل را از بین می‌برد و ما خاندان پیامبر در هر ماه، این سه روز را روزه می‌گیریم. (2) 180
    امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
    پیامبر یک روز به اصحاب خود فرمود: چه کسی همیشه روزگار روزه می‌گیرد؟ سلمان گفت: من، ای پیامبر. شخصی به سلمان گفت: من در بیشتر روزها می‌دیدم که تو غذا می‌خوری. سلمان گفت: آن گونه که تو گمان می‌کنی، نیست. من سه روز در هر ماه روزه می‌گیرم. خداوند می‌فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ امْثالِها؛ کسی که یک حسنه انجام می‌دهد، ده برابر پاداش می‌گیرد.» و از طرفی روزه شعبان را هم به ماه مبارک رمضان وصل می‌کنم و هرکس که چنین کند، ثواب روزه تمام روزگار را دارد. پیامبر به آن مرد فرمود: تو کجا و لقمان حکیم کجا که به سلمان که مانند لقمان حکیم است؛ اعتراض می‌کنی؟ از او بپرس تا به تو پاسخ دهد. (3) 181
    شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند:
    پیامبر در فصل رطب، اولین چیزی که با آن افطار می‌کرد، رطب بود و در زمانی که خرما بود، با خرما افطار می‌کرد. (4) 182
    ________________________________________
    1- . اصول کافی، ج 4، ص 91.
    2- . سنن النبی، ص 71.
    3- . معانی الاخبار، ص 69.
    4- . اصول کافی، ج 4، ص 153.
    ص: 62
    در برخی روایت‌ها آمده است: «پیامبر گاهی با کشمش افطار می‌کرد.» (1) 183 شیخ مفید می‌فرماید:
    روایت است که سحری خوردن مستحب است، هرچند با یک لیوان آب باشد و بهتر آن است که با خرما و قاووت سحری بخورند، چون پیامبر به عنوان سحری از اینها می‌خورد. (2) 184
    پیامبر وقت افطار می‌گفت:
    اللَّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَ عَلَی رِزْقِکَ افْطَرْنا، فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا.
    بار خدایا! برای تو روزه داشتیم و از روزی تو افطار کردیم. پس آن را از ما بپذیر.
    و در پی آن می‌فرمود: «تشنگی به سر آمد و رگ و پی آب گرفت و پاداش آن باقی است». (3) 185 امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
    رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی نزد دیگران افطار می‌کرد و غذا می‌خورد، می‌فرمود: روزه‌داران نزد شما افطار کردند و نیکان از طعام شما خوردند و فرشتگان نیکوکار بر شما درود فرستادند. (4) 186
    پیامبر خدا به جابربن عبداللَّه انصاری فرمود:
    ای جابر! این ماه رمضان است، هرکس روز آن را روزه بدارد و قسمتی از شب آن را به عبادت بایستد و شکم و فرج خود را از حرام باز دارد و زبان خود را نگه‌دارد، از گناهان خود مثل بیرون رفتن از این ماه بیرون می‌رود.
    ________________________________________
    1- . تهذیب الاحکام، ج 4، ص 198.
    2- . مقنعه، ص 50.
    3- . بحارالانوار، ج 16، ص 242.
    4- . همان، ص 293.
    ص: 63
    جابر عرض کرد: ای رسول خدا، چه نیکوست این سخن که گفتی! فرمود:
    «و چه سخت است شرطهایی که کردم». (1) 187 همچنین آورده‌اند: «پیامبر زنی را دید که با زبان روزه به کنیز خود دشنام می‌داد. پیامبر غذایی طلبید و به آن زن گفت: بخور. عرض کرد: روزه هستم! فرمود:
    چگونه روزه‌ای در حالی که به کنیز خود دشنام دادی؟ روزه فقط خودداری از خوردن و نوشیدن نیست، بلکه خداوند، روزه را حجاب همه امور زشت و ناروا ساخته است. چه کم هستند روزه‌داران و چه بسیارند گرسنگی کشندگان». (2) 188





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    13 هم‌رنگی و دوری از تکلّف

    پیامبر به تمام معنا از تکلف دور بود و این حقیقت در همه امور زندگی شخصی و اجتماعی آن حضرت مشهود است. بی‌تکلفی پیامبر در لباس و آراستگی و نشست و برخاستش، به تمام معنا وجود داشت. مانند پادشاهان و اشراف لباس نمی‌پوشید و از حرکت‌های پر طمطراق بیزار بود. چنان نبود که در رفت و آمد، خیل مریدان و ملتزمان رکاب همراهی‌اش کنند. چشم‌ها را با کبکبه و دبدبه پر نمی‌ساخت که این سیره «مَلَاء» است. سادگی، راحتی و بی‌آلایشی او، همه را مجذوب خود می‌کرد. چون راه می‌رفت، قدم‌هایش را سبک برمی‌داشت و تند می‌رفت. (3) 189
    ________________________________________
    1- . تهذیب الاحکام، ج 4، ص 260.
    2- . همان، ص 258.
    3- . الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 95.
    ص: 64
    این ویژگی بندگان حقیقی خداست که سبک‌بار و بی‌پیرایه و فروتن هستند:
    وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی اْلأَرْضِ هَوْنًا. (فرقان: 63)
    و بندگان خدای رحمان، آنان هستند که بر روی زمین سبک‌بال و فروتنانه روند.
    ابن عباس می‌گوید:
    کانَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله اذَا مَشِیَ مَشْیاً یُعْرَفُ انَّهُ لَیْسَ بِمَشْیِ عاجِزٍ وَ لا بِکَسْلانِ. (1) 190
    چنان با نشاط راه می‌رفت که به نظر ناتوان و کسل نمی‌رسید.
    آن‌چنان بی‌تکلف بود که وقتی وارد مجلسی می‌شد، در نزدیک‌ترین جا به محل ورود خود می‌نشست: «کانَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله اذَا دَخَلَ مَنْزِلًا قَعَدَ فِی ادْنَی الْمَجْلِسِ حِینَ یَدْخُلُ.» (2) 191 همچنین کراهت داشت کسی برای وی به پا خیزد و مردم نیز از این جهت پیش پای آن حضرت بلند نمی‌شدند. (3) 192 ابو امامه نقل می‌کند: «روزی پیامبر در حالی که به عصا تکیه داده بود، بر ما گذشت و ما به احترام او از جا برخاستیم، به ما گفت: آن سان که ایرانیان برای بزرگ داشتن یکدیگر در پیش پای هم برمی‌خیزند، برنخیزید.» (4) 193 همین بی‌پیرایگی او سبب شده بود همه شیفته او شوند. مردمش، او را سخت دوست می‌داشتند و به او عشق می‌ورزیدند. (5) 194 ایشان می‌فرمود:
    مرا بالاتر از آنچه هستم، قرار مدهید و آن سان که نصارا درباره مسیح سخن گفتند، درباره من سخن مگویید. همانا خداوند پیش از آنکه مرا رسول گیرد، بنده گرفته است. (6) 195
    در سیره حضرت آمده است که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله احترام دیگران را برای خود نمی‌پسندید:
    انَّهُ کانَ یَکْرَهُ أنْ یُقامَ لَهُ فَکَانُوا اذَا قَدَمَ لایَقُومُونَ لِعِلْمِهِمْ کِراهَةَ ذَلِکَ فَاذِا قامَ قامُوا مَعَهُ حَتَّی یَدْخُلَ مَنْزِلَهُ. (7) 196
    ________________________________________
    1- . مکارم الاخلاق، ص 22.
    2- . کافی، ج 2، ص 662.
    3- . مکارم الاخلاق، ص 16.
    4- . الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 168.
    5- . مکارم الاخلاق، ص 16.
    6- . الکامل فی اللغة و الادب، ج 1، ص 203.
    7- . مستدرک الوسائل، ج 2، ص 113.
    ص: 65
    رسول خدا صلی الله علیه و آله کراهت داشت کسی برای وی به پا خیزد و مردم نیز از این جهت پیش پای آن حضرت بلند نمی‌شدند، ولی هنگام رفتن، آنان با حضرت برمی‌خاستند و همراهش تا در خانه می‌آمدند.
    ابوذر غفاری می‌گوید:
    رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان اصحابش می‌نشست. اگر ناشناسی می‌آمد، نمی‌دانست پیامبر کدام است تا آنکه می‌پرسید. پس از پیامبر درخواست کردیم تا جایگاهی اختیار کند که اگر ناشناسی وارد شد، حضرت را بشناسد. آن‌گاه سکویی از گِل بنا کردیم، حضرت بر آن می‌نشست و ما نیز گرد او می‌نشستیم.
    در حدیث آمده است:
    کانَ من خُلْقِهِ انْ یَبْدَأَ مَنْ لَقِیَهُ بالسَّلامِ. (1) 197
    از خلق و خوی حضرت آن بود که با هرکس برخورد می‌کرد، پیش از او سلام می‌کرد.
    همچنین اول از همه دست می‌داد و مصافحه می‌کرد:
    اذَا لَقِیَ مُسْلِماً بَدَأَ بالمُصافَحَة. (2) 198
    هرگاه با مسلمانی دیدار می‌کرد، ابتدا با او دست می‌داد.
    خدمت‌کاران شهر مدینه که با ظرف‌های مخصوص، آب را برای اربابان خود می‌آوردند، پس از نماز صبح، ظرف‌های آب را خدمت پیامبر می‌بردند تا آن حضرت، دست خود را در آنها قرار دهد و به این صورت متبرک شوند.
    چه بسا روزهای سرد که این کار انجام می‌شد و پیامبر بدون اینکه اظهار ناراحتی کند، دست خود را در آن آب‌های سرد می‌گذاشت. (3) 199
    ________________________________________
    1- المحجة البیضاء، ج 4، ص 134.
    2- سنن النبی، ص 62.
    3- سفینة البحار، ج 1، ص 416.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi