14 انجام کارهای شخصی
پیامبر در روش و منش خویش استقلال را میآموخت. آن حضرت در برخوردها و رفتار، مسلمانان را متوجه این اصل با ارزش در حیات انسانها میکرد و شخصیت مستقل را در آنها احیا میفرمود. لقمان حکیم در وصایای خود به فرزندش، راز رشد و تعالی پیامبران و راستکرداران را چشم پوشی از غیر خدا میدانست:
فَانَّما بَلَغَ الْأَنبیاءُ وَ الصِّدّیقونَ ما بَلَغوا بِقَطْعِ طَمَعِهِمْ. (1) 200
همانا پیامبران و راست کرداران به آنچه دست یافتند، جز به قطع طمعشان نبود.
آن حضرت کارهای شخصی خود را به دیگران نمیسپرد و آنچه را خود میتوانست انجام دهد، به دیگران واگذار نمیکرد. در وصف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است:
کانَ یَخیِطُ ثَوْبَهُ وَ یَخْصِفُ نَعْلَهُ وَ کانَ اکْثَرُ عَمَلِهِ فی بَیْتِهِ الْخِیاطَةَ. (2) 201
رسول خدا صلی الله علیه و آله لباس خود را میدوخت و کفشش را پینه میکرد و بیشترین کاری که در خانه انجام میداد، دوزندگی بود.
پیامبر خدا کفش خود را پینه میزد و لباس خود را میدوخت و در خانه را
________________________________________
1- بحارالانوار، ج 13، ص 420.
2- الجامع الصغیر، ج 2، ص 116.
ص: 67
خود باز میکرد. شیر گوسفندان را میدوشید و شتر را میبست و سپس آن را میدوشید. چون خادمش در دستاس کردن خسته میشد، به او کمک میکرد. (1) 202 نوشتهاند آن حضرت در سفری با اصحاب و یاران خود در جایی که آب بود، توقف کردند تا آماده نماز شوند. پیامبر که به سوی آب میرفت، بدون آنکه با کسی چیزی بگوید، به سوی شتر خویش برگشت. اصحاب متوجه برگشت وی شدند و پرسیدند: چه میخواهید؟ فرمود: میخواهم زانوی شتر خویش را ببندم. گفتند:
اجازه دهید ما این کار را برایتان انجام دهیم. فرمود: هرگز در کارهای خود از دیگران ولو به اندازه یک قطعه چوب مسواک کمک نخواهید و کارهای خود را خودتان انجام دهید. (2) 203 آن حضرت میفرمود: «کُلُوا مِنْ کَدِّ ایْدِیکُمْ؛ از دسترنج خود بخورید». (3) 204 رسول عزتمند اسلام در روایتی دیگر مژده داده است:
مَنْ اکَلَ مِنْ کَدِّ یَدِهِ مَرَّ عَلَی الصِّراطِ کَالْبَرْقِ الْخاطِفِ. (4) 205
کسی که از دسترنج خویش بخورد، از صراط چون برق درخشان بگذرد.
همچنین فرمود:
مَنْ اکَلَ مِنْ کَدِّ یَدِهِ حَلالًا فُتِحَ لَهُ الْأَبْوابُ الْجَنَّةِ یَدخُلُ مِنْ أَیِّها شاءَ. (5) 206
هرکس معاش خود را از دسترنج حلال خویش تأمین کند، درهای بهشت بر او گشوده شود تا از هر یک که خواست، داخل شود.
________________________________________
1- اسد الغابه، ج 1، ص 29.
2- کحل البصر، صص 68- 69.
3- بحارالانوار، ج 66، ص 314.
4- مستدرکالوسائل، ج 2، ص 417.
5- همان.