صفحه 3 از 14 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 134

موضوع: تجربه شیرین ندامت

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    قساوت قلب و سلب توفیقات عبادی و معنوی


    یکی دیگر از آثار شوم گناه و معصیت ، سختی دل ، بی میلی به عبادت و سلب توفیقات معنوی است ، که خود باعث سود نبردن از تلاش های معنوی و هدر رفتن زحمات عبادی انسان است; و عامل بزرگی برای اتلاف عمر ، عقب افتادن از میدان کمال و معنویّت ، فرو رفتن در لجنزار شهوت و مادیّت و بهره نجستن از عمر گران مایه و اوقات طلایی خویش است . اوقات گران بهایی که هر ثانیه اش برای یک مؤمن طالب کمال ارزشمند است .
    به عنوان نمونه : یکی از آثار قساوت و سختی دل ، خشک شدن اشک چشم است . در حالیکه اشک چشم ، از خوف خدا باشد یا از شوق او ، در فراق امام زمان (علیه السلام)باشد یا در مصیبت پدران گرامی او (علیهم السلام) ; دارای ارزش والایی است که با هیچ چیز قابل مقایسه نمی باشد تا آن جا که امام صادق (علیه السلام)می فرمایند :
    ما مِنْ شَیْء إِلاّ وَ لَهُ کَیْلٌ اَوْ وَزْنٌ إِلاّ الدُّمُوع فَاِنَّ القَطْرَهَ مِنْها تُطْفِئُ بَحاراً مِنْ نار ، فَاِذا إِغْرَوْرَقَتِ الْعَیْنُ بِمائِها لَمْ
    یُرْهِقْ وَجْهَهُ قَتَرٌ وَلا ذُلَّهٌ فَاِذا فاضَتَ حَرَّمَهُ اللهُ عَلَی النّارِ وَ لَوْ اَنَّ باکِیاً بَکی فی اُمَّه لَرُحِمُوا . (1)
    هر عملی پیمانه یا وزنی از نظر ارزش و ثواب دارد ، به جز اشک ها که یک قطره اشک ، دریاهای آتش را خاموش می کند ، و زمانی که اشک در چشم حلقه می زند ، آن چهره را دودِ آتش و خواریِ عذاب فرا نمی گیرد . و آن گاه که اشک بر گونه ها جاری می گردد خدا آن چشم را بر آتش حرام می کند . و اگر گریه کننده ای در میان امّتی گریه کند همه آن ها مورد ترحّم قرار می گیرند .
    با این فضیلت و تأثیر شگرفی که اشک چشم در زندگی فردی و اجتماعی دارد گناه باعث خشک شدن اشک چشم می شود و خشکی چشم نتیجه قساوت دل است .
    امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخن پرباری به اصبغ بن نباته فرمودند :
    ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلاّ لِقَسْوَهِ القَلُوبِ ، وَ ما قَسَتِ القُلوبُ إِلاّ لِکَثْرهِ الذُّنُوبِ . (2)
    اشکها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت دل ها ، و دل ها را قساوت نمی گیرد مگر به خاطر زیادی گناهان .
    این نمونه ای است از سلب توفیق نسبت به اعمال عبادی و کمالات معنوی که خود عقوبت بزرگی برای مؤمن به شمار می رود .
    امام صادق (علیه السلام) در سخنی زیبا ، به نمونه دیگر این نوع عقوبت گناه که توفیق نیافتن بر نماز شب و مناجات با خدای مهربان در سحرگاهان است اشاره کرده و می فرمایند :
    إِنَّ الرَّجُلَ یُذْنِبُ
    الذَّنْبَ فَیَحْرِمُ صَلاهَ اللَّیْلِ ، وَ إِنَّ الْعَمَلَ السّیْئَ أَسْرَعُ فی صاحِبِه مِنَ السِّکّینِ فِی اللَّحْمِ ! . (3)
    به راستی که مرد گناه می کند و به خاطر آن از نماز شب محروم می گردد . چرا که عمل بد در صاحب آن ، از چاقو در گوشت زودتر اثر می گذارد .
    رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز ، با عنوان جامع تری به این نکته ( سلب توفیقات معنوی و علمی ) اشاره می فرمایند :
    إِتَّقُوا الذُّنُوبَ فَاِنَّها مُمْحِقَهٌ لِلْخَیْراتِ ، وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیْنسی بِهِ الْعِلْمَ الَّذی کانَ قَدْ عَلِمَه ، وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَمْتَنِعُ بِهِ مِنْ قِیامِ اللَّیْلِ ، وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَحْرِمُ بِهِ الرِّزْقَ وَ قَدْ کانَ هَیِّناً لَهُ . (4)
    از گناهان بپرهیزید که کارهای خیر را نابود می کند . یقیناً بنده ای گناه می کند و به خاطر آن علمی را که فرا گرفته از یاد می برد ; و بنده ای گناه می کند و به خاطر آن از بیداری سحر و خواندن نماز شب باز داشته می شود ; و بنده ای گناه می کند و به خاطر آن از رزق و روزی ای که برایش آماده گشته محروم می گردد .
    1 وسائل الشّیعه ، ج 15 ، ص 227 ; کافی ، ج 2 ، ص 482 .
    2 بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 354 .
    3 بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 330 .
    4 السعه و الرزق ، ص 5 ; بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 377 ;
    عده الداعی ، ص 211 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند







  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    گفتار دوّم

    نقش حیاتی استغفار

    با روشن شدن آثار سویی که انحرافات فکری و عملی در وجود انسان دارد ، هر انسان عاقلی با اندک تأملی در می یابد که لذّت گناه بسیار آنی و زودگذر است ، ولی آثار شوم آن یک عمر دامنگیر او می شود و زندگی مادی و معنویش را برای همیشه به خطر می اندازد ; پس چه بهتر که اگر گناهی از او سر زد بلافاصله از خواب غفلت بیدار شده و برای رهایی از نکبت های اعمال زشتش که هر آن و لحظه ، جان و دل او را تهدید کرده و هستی او را به پرتگاه درّه های شقاوت و نگون بختی نزدیک و نزدیکتر می سازد ; به درگاه خدا پناه آورَد و از آن ذات مهربان و آمرزنده بخواهد که از لغزش های او صرف نظر کند و قلم عفو بر جرایم اعمالش بکشد ، تا ویرانی هایی که در اثر کردار زشت و ناپسندش ، در دین و دنیای او وارد گشته اصلاح فرماید ; و نعمت هایی را که بدین خاطر از دست داده به او برگرداند ; و دل و جان او را که به ظلمت گناه تاریک شده است ، به نور توبه و مغفرت روشن سازد ; و از عقوبت هایی که برای او در نظر گرفته است ، صرف نظر فرماید .
    امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخن زیبایی که دل هر خفته ای را بیدار می کند ، می فرمایند :
    وَ أَیْمُ اللهِ ما کانَ قَوْمٌ قَطُّ فی غَضِّ نِعْمَه مِنْ عَیْش فَزالَ عَنْهُم إِلاّ بِذُنُوب إِجتَرحُوها
    ، لاَِنَّ اللهَ تَعالی لَیْسَ بِظَلاّم لِلْعَبید ، وَ لَوْ أَنَّ النّاسَ حینَ تَنْزِلُ بِهِم النِّقَم ، وَ تَزُولُ عَنْهُم النِّعَمَ ، فَزَعُوا إِلی رَبِّهِمْ بِصِدْق مِنْ نِیّاتِهِمْ ، وَ وَلَه مِنْ قُلُوبِهِم ، لَرَدَّ عَلَیْهِم کُلَّ شارِد وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فاسِد . (1)
    به خدا سوگند هر جمعیتی که از طراوات نعمتی کامیاب باشند ، این نعمت از آن ها گرفته نمی شود مگر به خاطر گناهانی که انجام داده اند ، چرا که خداوند ، به بندگانش ظلم نمی کند .
    اگر مردم در آن هنگام که سختی و بلا بر آنان نازل شده و نعمت ها از آن ها گرفته می شود ، با نیّتهایی پاک و راستین ، و دلهایی سرگشته و اندوهگین ، به درگاه پروردگار خویش پناه آورند ( و نجات خویش را از بلاها و ناروایی هایی که دامنگیرشان شده ، بخواهند ) خدا هر از دست رفته ای را به آن ها برگرداند و هر خراب شده ای را برایشان آباد کند !
    بنا بر این کسانی که در مسایل دنیوی خویش گرفتار مشکلات و سختی هایی هستند ، یا در مسایل معنوی و توفیقات علمی خویش عقب افتادگی هایی دارند ، نباید از نقش مهم و حیاتیِ افکار و اعمال ناپسندشان غافل بمانند و تأثیر آن ها را در امور مادی و معنوی خود نادیده بگیرند . بلکه با توجّه به آنچه گذشت و همچنین عواقب سختی که خدا برای دوستان گنهکار امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نظر گرفته ، باید هر چه زودتر از گذشته تاریک خود پشیمان شوند ، و به درگاه خدا ناله کنند و
    از او عذر خواهی نموده و بهترین دعا ، یعنی « استغفار » را ورد زبان خویش قرار دهند تا اَبر رحمت پروردگار ، باران مغفرت و آمرزشش را بر سر و رویشان بریزد و تمام آلودگی های فکر و روح آنان را شستوشو دهد و جان و دلشان را برای درک فیوضات حق و عنایات خاصّه ولیّش امام عصر ارواحنا فداه آماده و مهیّا سازد .
    1 بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 364 .






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    استغفار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) !


    خداوند در مواردی به انبیا و فرستادگان خویش ، با این که دارای مقام عصمت بودند و گناهی از آن ها سر نزده بود ، دستور استغفار می دهد . چرا که استغفار ظرف وجودیِ انسان را گسترش می دهد و دل و جان او را آماده فیوضات پروردگار می کند .
    در یک جا به رسول مکرّم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ابتدا دستور تسبیح و شکر نعمت داده و سپس از او می خواهد که از پروردگار خویش طلب آمرزش کند ، آن جا که می فرماید :
    ( فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوّاباً ) . (1)
    ( حال که ، فتح و پیروزی خدا نصیبتان گشته است ) پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه ( استغفار کن ) که او بسیار توبه پذیر است .
    در جای دیگری به او دستور صبر و پایداری داده و سپس سفارش به استغفار کرده و می فرماید :
    ( فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالاِْبْکارِ ) . (2)
    ( ای پیامبر ) صبر و شکیبایی پیشه
    کن که وعده خدا حق است و برای گناهت استغفار کن و در صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور .
    1 سوره نصر ، آیه 3 .
    2 سوره غافر ، آیه 55 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    آیا استغفار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از گناه بود ؟ !

    با توجّه به ادلّه قطعی و محکمی که بر عصمت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) داریم ، گناهی که در این آیه به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت داده شده ، ظاهرش قطعاً مراد نیست . بدین خاطر چاره نداریم که از ظاهر آیه صرف نظر کرده و یکی از احتمالات زیر را درباره آن روا شمریم :
    1 پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کارهایی را در ارتباط با خلق خدا انجام می داد و به امور آنان رسیدگی می کرد ، حتی گاهی دعوت کودکان را رد نمی کرد و به تقاضاهای کودکانه آنان پاسخ مثبت می داد ; این ها همه ، گرچه عبادت عظیم و طاقت فرسایی برای حضرتش بود ، امّا او آن ها را یک نوع فاصله و جدایی ، بین خود و خدایِ خویش می دید و از این باب که « حَسَناتُ الأَبْررِ سَیِّئاتُ الْمُقَرَّبینَ »(1) آن توجّهات و رسیدگی ها را نوعی گناه و کوتاهی برای خود به حساب می آورد . بدین جهت مقیّد بود روزی صد بار استغفار کند و تا استغفار نمی کرد آرام نمی گرفت و خدا هم با توجّه به این حالت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به او دستور استغفار برای آنچه او برای خود گناه می داند ، می دهد . گرچه
    از نظر خدا گناهی به شمار نمی آمد .
    2 این دستور به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از این جهت بود که امّت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ، به اهمیّت استغفار و نقش والای آن در توفیقات مادّی و معنویِ خویش پی ببرند و با تأسّی به حضرتش برای گناهان و لغزش های خود استغفار کنند تا از عذاب خداوند در دنیا و آخرت نجات یابند و به سعادت ابدی دست پیدا کنند . مخصوصاً که اکثر مردم مقیّد بودند که هر کاری پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می کند آن ها هم همان را انجام دهند . لذا خدا به پیامبرش چنین خطاب می کند تا دیگران از او درس بگیرند .
    3 گناه یک جمعیتی که معتقد به مکتب خاصّی هستند خواه ناخواه به نام صاحب آن مکتب تمام می شود هر چند او آنان را از آن برحذر داشته باشد . خدا هم در این آیه ، گناه امّت پیغمبرش را به او نسبت داده و می فرماید : « برای گناهت استغفار کن » یعنی ای پیامبر اگر نجات امّتت را می طلبی ، برای گناهان آنان طلب آمرزش نما تا به این واسطه شفاعت تو را در حق ایشان بپذیریم .
    1 کارهای خوب نیکان ، گناهان بار یافتگان حریم قدس است .
    استغفار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) عامل دست یابی به شفاعت کبری !
    دست یافتن به مقام محمود و شفاعت کبری ، برای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از طریق نماز شب و استغفار در سحرگاهان ، به دست می آید . آن جا که خداوند خطاب به او می فرماید :
    (
    وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِه نافِلَهً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً ) . (1)
    و پاسی از شب را ( از خواب برخیز و ) قرآن و نماز بخوان ; این یک وظیفه اضافی برای توست ، امید است پروردگارت تو را به مقامی درخور ستایش برانگیزد .
    گفته اند : مقام محمودی که خدا به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) عطا کرده است ، به خاطر بیداری در سحر و پرداختن به تلاوت قرآن و مناجات با خدا و استغفار برای امّتش بوده است . و این همان مقام شفاعت کبری است که از مختصّات آن حضرت به شمار می رود .
    گویا استغفار آن حضرت در سحرگاهان برای شیعیان و دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) یکی از عوامل دست یافتن آنان به شفاعت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)و در نتیجه ، رسیدن به آمرزش خداوند است . و این خود شاهدیست برای احتمال سوم در آیه مذکور .
    شاهد دیگر برای این احتمال ، آیه دیگری است که خداوند به صراحت به پیامبرش دستور می دهد برای گناهان امتش استغفار کند تا از عذاب آنان چشم بپوشد . آن جا که می فرماید :
    ( فَاعْفُ عَنْهُم وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ ) . (2)
    از آن ها درگذر و برایشان استغفار کن .
    1 سوره اسراء ، آیه 79 .
    2 سوره آل عمران ، آیه 159 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    وجود پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مهمترین عامل دفع بلاست

    استغفار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای امّتش ، نه تنها باعث دفع بلا و عذاب از آنان بود بلکه اصل وجود نازنین آن حضرت در میان امّتش ، مایه برطرف گشتن عذاب
    بود ، که خداوند در شأن او می فرماید :
    ( وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ ) . (1)
    ( ای پیامبر ) تا تو در میان آنان هستی ، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد .
    اگر وجود نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) باعث دفع بلا و عذاب از امّتش می گردد شگفتی ندارد ، چرا که وجود مقدّس حضرتش باعث آفرینش و اعطای فیض وجود به تمام آفریدگان بوده است ، از همین رو بقای او هم در این عالم مایه برطرف گشتن عذاب از امّت گنهکار اوست .
    بلکه ، وجود مقدّس پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و استغفار او برای امّتش ، نقش وجود آن حضرت را در دفع عذاب از آنان دو چندان می کرد و سپر بلا بودن آن حضرت را برتر و بالاتر از استغفار خودِ مردم می ساخت ، و بلکه استغفار آن حضرت برای مردم ، قابل قیاس با استغفار همه امتش در دور ساختن عذاب خداوند نیست . و این نکته ای است که خود آن وجود نازنین در سخن دُرر باری بدان اشاره کرده اند :
    « مَقامی فیکُمْ وَالاِْسْتِغْفارُ لَکُمْ حِصْنٌ حَصینٌ مِنَ الْعَذابِ ، فَمَضی أَکْبَرُ الحِصْنَیْنِ وَ بَقِیَ الاِْسْتِغْفارُ فَأَکْثِرُوا مِنْهُ ، فَاِنَّهُ مُمْحاهٌ لِلذُّنُوبِ . قالَ اللهُ تَعالی : ( وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ) . (2)
    بودن من در میان شما و استغفار کردنم برای شما سپر محکمی است برای جلوگیری از عذاب ، ( بعد از مرگ من ) بزرگترین سپر از
    میان شما رفته و استغفار ( که سپر کوچکتر است ) باقی مانده است . پس زیاد استغفار کنید که گناهان را نابود می کند . خدای متعال فرموده است : « ( ای پیامبر ) تا تو در میان آنان هستی ، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد ، و تا خود آنان هم استغفار می کنند خدا آن ها را عذاب نمی کند » .
    1 سوره انفال ، سوره 33 .
    2 جامع الاخبار ، ص 146 ، ح 5 ; وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 68 .





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    استغفار ، مانند پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بلاها را دفع می کند

    از این سخن نورانی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و استدلالشان به آیه مذکور نتیجه می گیریم : آنچه در ردیف وجود نازنین پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)باعث دور ساختن عذاب خداوند می گردد ، استغفار مردم از گناهان است .
    بی جهت نیست که خداوند بعد از عبارت مذکور بلافاصله می فرماید :
    ( وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ) . (1)
    تا امّت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) استغفار می کنند خدا آنان را عذاب نمی کند .
    یعنی : استغفار مردم از گناهانشان همان نقشی را در دفع بلا و عذاب دارد که وجود مقدس پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در زمان حیاتش برای امّتش داشته است ، وجودی که رسالتش باعث نزول رحمت بر همه اهل عالم بود و خدا درباره اش فرموده است :
    ( وَ ما اَرْسَلْناکَ ، اِلاّ رَحْمَهً لِلْعاَلمینَ ) . (2)
    ما تو را به سوی مردم نفرستادیم جز برای این که وجودت باعث نزول رحمت بر همه عالمیان
    گردد .
    از این جا به جایگاه بلند استغفار در بهبود بخشیدن به زندگی مادّی و معنوی خویش و نزول رحمت خاصّ خداوند بر انسان ، پی می بریم ، بگونه ای که یکی از عوامل مهم دور گشتن بلا و بر طرف شدن عذابِ خداوند بعد از وجود مقدّس پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) استغفار مردم شمرده شده است !
    1 سوره انفال ، آیه 33 .
    2 سوره انبیاء ، سوره 107 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    جایگاه استغفار در عبادات

    بعضی از عبادات باعث ریزش گناه شده و انسان را همچون روز تولّد ، از آلودگی گناه پاک می سازد . در عین حال در این عبادات سفارش به استغفار نیز شده است و این بدان جهت است که ، استغفار یعنی : طلب آمرزش از خداوند و بازگشت به معنویّت و اطاعت حقّ براساس ایمان و معرفت ، استغفار یعنی : آشتی با مبدأ همه فیوضات و پیوند با منبع همه کمالات . وجود این حالت در شخص مخصوصاً در ضمن عبادت باعث می شود که مقام والایی در نزد خداوند پیدا کرده و بهره بیشتری از عبادات خویش ببرد . از این رو در عبادات مختلف با تمام آثار پرباری که در آمرزش انسان دارد ، به استغفار و طلب آمرزش از خداوند سفارش شده و به مداومت بر آن تأکید گشته است .
    به عنوان نمونه : حجّ یک عمل عبادی عظیم است و آثار معنوی فراوانی برای انسان دارد ، تا آن جا که کمترین اثر رفتن به حجّ و انجام مناسکش ، ریزش گناهان و شستوشوی دل و جان
    از کثافات گناه ذکر گردیده است .
    این اثر در مورد بعضی از اعمال حج ، مثل حضور در صحرای عرفات نیز آمده است :
    وقتی حاجی در صحرای عرفات حاضر می گردد ، هنگام غروب که از آن جا به مقصد مشعر خارج می شود ، از گناهان خود بیرون می رود مثل روزی که از شکم مادر متولّد شده به گونه ای که هیچ گناهی بر او نیست . (1)
    ولی با همه این برکاتِ حجّ ، وقتی خداوند دستور کوچ کردن از عرفات و مشعر را می دهد بلافاصله سفارش به استغفار و طلب آمرزش می کند و می فرماید :
    ( ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ ) . (2)
    سپس از همان جا که مردم کوچ می کنند ( به سوی سرزمین منی ) کوچ کنید . از خداوند آمرزش بطلبید که خدا آمرزنده مهربان است .
    نمونه دیگر آن ، زیارت قبر مطهر امام رضا (علیه السلام) است که از عبادات عظیم و پر باری است که ثواب آن از هفتاد حجّ تا یک میلیون حجِّ قبول شده ، ذکر گردیده است ;(3) و کمترین اثر آن ، آمرزش همه گناهان است . (4)ولی با همه این آثار و برکات ، وقتی زائر از نماز زیارت فارغ می گردد ، موظّف است دعایی را که مشتمل بر فقرات گوناگونی از استغفار است ، تلاوت کند .
    در بخشی از دعایی که بعد از نماز زیارت آن حضرت خوانده می شود ، این عبارات به چشم می خورد :
    رَبِّ إِنّی أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ حَیآء ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ
    اسْتِغْفارَ رَجاء ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ إِنابَه ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَغْبَه ، وَأَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَهْبَه ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ طاعَه ، وَأَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ إیمان ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ إِقْرار ، وَأَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ إخْلاص ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ تَقْوی ، وَأَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ تَوَکُّل ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ ذِلّه ، وَأَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ عامِل لَکَ ، هارِب إِلَیْکَ ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تُبْ عَلَیَّ وَ عَلی والِدَیَّ بِما تُبْتَ وَتَتُوبُ عَلی جَمیعِ خَلْقِکَ ، یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ .
    پروردگارا ، از تو آمرزش می خواهم ، بسان آمرزش طلبی که از تو حیا و شرم دارد .
    پروردگارا ، از تو عفو و بخشش می جویم ، بسان آمرزش خواهی که به تو امید دارد .
    پروردگارا ، از تو طلب گذشت و بخشش دارم ، همچون بخشش طلبی که در جست و جوی توست و به سوی تو روی آورده است .
    پروردگارا ، از تو آمرزش می طلبم ، همانند آمرزش طلبی که به تو اشتیاق دارد .
    پروردگارا ، از تو درخواست عفو و بخشش می کنم ، بسان بخشش خواهی که از تو خائف و ترسان است .
    پروردگارا ، از تو تقاضای آمرزش می کنم ، همچون آمرزش طلبی که مطیع و فرمانبردار توست .
    پروردگارا ، از تو آمرزش می خواهم ، همانند آمرزش خواهی که به تو ایمان دارد .
    پروردگارا ، از تو درخواست بخشش می کنم ، بسان بخشش طلبی که به تو اقرار می کند .
    پروردگارا ، از تو آمرزش می طلبم ، همچون آمرزش خواهی که به تو اخلاص دارد .
    پروردگارا ، از تو تقاضای عفو و گذشت می کنم
    ، همانند متقاضی گذشتی که تقوی دارد .
    پروردگارا ، از تو آمرزش می طلبم ، نظیر آمرزش خواهی که بر تو توکّل کرده است .
    پروردگارا ، از تو بخشش می جویم ، شبیه آمرزش خواهی که ذلیل درگاه تو شده است .
    پروردگارا ، از تو طلب آمرزش می کنم ، بسان آمرزش طلبی که برای تو عمل می کند .
    پروردگارا ، از تو درخواست گذشت و بخشش دارم ، همانند استغفار کسی که از تو گریخته و در فرجام به سویت باز گشته است .
    پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و توبه من و پدر و مادرم را بپذیر . به همان سببی که توبه همه آفریده هایت را پذیرفته ای .
    ای مهربانترین مهربانان .
    گویی خدا ، حالت عذرخواهی بنده اش را دوست دارد ، هر چند گناه او را قبلاً بخشیده باشد . جهت دیگر این که ، ذکر شریف استغفار ، حالتی را در بنده ایجاد می کند که نسبت به آینده خویش متوجّه باشد تا دیگر خطاهای گذشته را تکرار نکند .
    1 وسائل الشیعه ، ج 13 ، ص 546 547 .
    2 سوره بقره ، آیه 199 .
    3 بحارالأنوار ، ج 99 ، ص 35 ، ح 16 و ص 33 ، ح 4 .
    4 بحارالأنوار ، ج 99 ، ص 34 ، ح 10 12 ; ص 36 ، ح 21 ; ص 38 ، ح 33 ; ص 40 ، ح 41 و ص 41 ، ح 44 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    استغفار کنندگان محبوب خدایند

    محبوبیّت استغفار کنندگان در پیشگاه خداوند ازصریح کلمات وحی در قرآن استفاده می شود ، آن جا که می فرماید :
    ( إِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوابینَ ) . (1)
    خدا کسانی را که مرتّب و پشت سر هم توبه می کنند دوست دارد .
    در سخنان اهل بیت وحی (علیهم السلام) نیز بدین محبوبیّت اشاره شده است . امام باقر (علیه السلام) در این زمینه حدیث دُررباری را از پیامبر رحمت (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل می کنند :
    اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نزد آن حضرت رفته و عرض کردند : ای رسول خدا ! ما می ترسیم منافق باشیم .
    پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : چرا چنین ترسی دارید ؟
    گفتند : زمانی که خدمت شما شرفیاب می شویم ، ما را به یاد آخرت می اندازید ، ما هم ترسان می شویم و دنیا را فراموش کرده و به آن بی علاقه می گردیم به گونه ای که گویی آخرت و بهشت و دوزخ را به چشم خود می بینیم . ولی این حالت تا زمانی است که در محضر شما هستیم . امّا زمانی که داخل خانه هایمان می شویم ، بوی فرزندانمان را استشمام می کنیم ، و اهل و عیال و مال و منال خویش را می بینیم ، از آن حالت بیرون می آییم و گویا نورانیّتی در ما پدید نیامده است . آیا با این دگرگونی که پیدا می کنیم ، شما بر ما از نفاق و دورویی نمی ترسید ؟
    پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) با کمال مهر و دلسوزی فرمودند : نه ، این وسوسه شیطان است که می
    خواهد شما را به دنیا علاقه مند گرداند ، به خدا سوگند ! اگر در آن حالی که در نزد من پیدا می کنید ، باقی بمانید و آن نورانیّت در شما بماند ، ملائکه با شما مصافحه می کنند و روی آب راه می روید ! سپس فرمودند :
    وَ لَوْلا أَنَّکُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللهَ ، لَخَلَقَ اللهُ خَلْقاً لِکَیْ یُذْنِبُوا ثُمَّ یَسْتَغْفِروا ، فَیَغْفِرَ لَهُمْ اِنَّ الْمُؤْمِنَ مُفَتِّنٌ تَوّابٌ ، أَما تَسْمَعُ لِقَوْلِه : ( إِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوابینَ ) ، ( وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ ) » . (2)
    اگر شما نبودید که گناه کرده و پس از آن استغفار کنید ، خداوند خلقی را می آفرید تا گناه کنند و پس از آن استغفار کنند ، و خداوند آن ها را ببخشد ! به راستی که مؤمن زیرک است و مرتّب توبه می کند .
    آیا نشنیده ای فرمایش خداوند را که می فرماید :
    « خداوند کسانی را که مرتّب توبه و استغفار می کنند دوست دارد » .
    ( یا فرمایش دیگرش را که می فرماید : )
    « از خدا طلب آمرزش کنید و به سوی او توبه و بازگشت نمایید » .
    از مجموع آیات و روایات استفاده می شود :
    استغفار و آمرزش طلبیدن از خدا ، تنها برای آمرزش گناهی نیست که از انسان سر زده است ، بلکه خود یک نوع عبادت و دعاست که باعث محبوبیّت انسان در نزد خداوند و تعالی روح او می گردد ، و شیوه بندگان صالح خداست .
    آری ! استغفار و تقاضای عفو و بخشش از خداوند غفور ، موجب نزدیکی بنده
    به خدای خویش و اوج گرفتن در مراتب کمال و معنویّت و بالا رفتن مقام و منزلتش در نزد ولیّش ، امام عصر ارواحنا فداه می گردد ، و استمرار بر آن سبب دست یافتن به روزیِ بیشتر ، چه مادی و چه معنوی است .
    1 سوره بقره ، آیه 222 .
    2 بحارالأنوار ، ج 67 ص 56 57 ; تفسیر عیاشی ، ج 1 ، ص 109 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تلاش شیطان برای از یاد بردن استغفار

    محبوبیّت شدید استغفار در نزد خداوند و آثار پر باری که به دنبال دارد و برکات فراوانی که در زندگی دوستانِ امیرالمؤمنین (علیه السلام)به وجود می آورد ، باعث می شود که شیطان تمام نیروهایش را بسیج کند تا کَسی بر آن توفیق نیابد . و از همین روست که پس از آن که بندگان خدا را به سوی گناه سوق داد و به انحراف کشانید ، همه سعی و کوشش او بر این است که حالت توبه و پشیمانی و عذرخواهی و استغفار را از یاد آنان برده و از پیمودن راه سعادت و آشتی با خدا و دوستی با امام زمان (علیه السلام)بازشان دارد .
    امام صادق (علیه السلام) می فرمایند :
    زمانی که این آیه نازل شد :
    ( وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً اَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ ) . (1)
    « کسانی که وقتی عمل زشتی را انجام دهند یا به نفس خود با انجام گناهی ظلم کنند ، به یاد خدا افتاده و برای گناهانشان از خدا آمرزش می طلبند » .
    شیطان بالای کوهی در مکّه به نام « ثور » رفت و با بلندترین صدای خود
    یارانش را صدا زد . همگی نزدش جمع شده و گفتند : ای سرور ما ، برای چه کاری ما را نزد خود فرا خواندی ؟
    شیطان گفت : این آیه نازل شده ، چه کسی مأموریت جلوگیری از آن را به عهده می گیرد ؟
    یکی از شیاطین گفت : من آن را می پذیرم و برای جلوگیری از آن چنین و چنان می کنم .
    شیطان گفت : تو توانایی این کار را نداری .
    دیگری گفت : من چنین و چنان می کنم .
    شیطان گفت : تو هم لیاقت این کار را نداری .
    وسواس خنّاس گفت : من این کار را به عهده می گیرم .
    شیطان گفت : چگونه ؟
    گفت : آن قدر به آن ها وعده داده و آرزوی گناه را در سر آن ها می پرورانم که مرتکب گناه گردند ، و زمانی که خطایی از آن ها سر زد و گناهی را انجام دادند ، استغفار و آمرزش طلبیدن را از یادشان می برم .
    شیطان گفت : تو اهلیّت و توانایی این کار را داری .
    و پس از آن ، او را تا روز قیامت مأمور این کار ساخت . (2)
    اولیای خدا استغفار را فراموش نمی کنند !
    دوستان واقعی خدا و کسانی که مصداق حقیقی اولیای خدایند در اثر مداومت بر ذکر خدا ، مراتب مختلف تقوا در وجودشان شکل می گیرد به حدّی که جزو بندگان مخلِص خدا می گردند و شیطان در وجود آن ها راهی ندارد .
    خدا مقام آنان را در قرآن ستوده و درباره آن ها می فرماید :
    ( إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِم سُلْطانٌ )
    . (3)
    یقیناً که برای تو ( ای شیطان ) در بندگان من سلطنت و تصرّفی نیست .
    چنین افرادی با همه کمالات و مقاماتی که در نزد خدا دارند ، یکی از صفات دایمی آنان ، استغفار در سحرگاهان است که قرآن در تعریف و تمجید این کارشان می فرماید :
    ( إنَّ المُتَّقینَ فی جَنّات وَ عُیُون * . . . کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ * وَ بِالأَسْحارِهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ) . (4)
    به یقین پرهیزکاران در باغ های بهشت و میان چشمه سارها قرار دارند . . . ( وضع ) آن ها ( در دنیا چنین بود که ) کمی از شب را می خوابیدند . و در سحرگاهان استغفار می کردند .
    1 سوره آل عمران ، آیه 125 .
    2 بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 351 ; وسایل الشیعه ، ج 16 ، ص 66 .
    3 سوره حجر ، آیه 42 .
    4 سوره الذاریات ، آیه 18 15 .



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تلاش شیطان برای از یاد بردن استغفار


    محبوبیّت شدید استغفار در نزد خداوند و آثار پر باری که به دنبال دارد و برکات فراوانی که در زندگی دوستانِ امیرالمؤمنین (علیه السلام)به وجود می آورد ، باعث می شود که شیطان تمام نیروهایش را بسیج کند تا کَسی بر آن توفیق نیابد . و از همین روست که پس از آن که بندگان خدا را به سوی گناه سوق داد و به انحراف کشانید ، همه سعی و کوشش او بر این است که حالت توبه و پشیمانی و عذرخواهی و استغفار را از یاد آنان برده و از پیمودن راه سعادت و آشتی با خدا و دوستی با امام زمان (علیه السلام)بازشان دارد .
    امام صادق (علیه السلام) می فرمایند :
    زمانی که این آیه نازل شد :
    ( وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً اَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ ) . (1)
    « کسانی که وقتی عمل زشتی را انجام دهند یا به نفس خود با انجام گناهی ظلم کنند ، به یاد خدا افتاده و برای گناهانشان از خدا آمرزش می طلبند » .
    شیطان بالای کوهی در مکّه به نام « ثور » رفت و با بلندترین صدای خود
    یارانش را صدا زد . همگی نزدش جمع شده و گفتند : ای سرور ما ، برای چه کاری ما را نزد خود فرا خواندی ؟
    شیطان گفت : این آیه نازل شده ، چه کسی مأموریت جلوگیری از آن را به عهده می گیرد ؟
    یکی از شیاطین گفت : من آن را می پذیرم و برای جلوگیری از آن چنین و چنان می کنم .
    شیطان گفت : تو توانایی این کار را نداری .
    دیگری گفت : من چنین و چنان می کنم .
    شیطان گفت : تو هم لیاقت این کار را نداری .
    وسواس خنّاس گفت : من این کار را به عهده می گیرم .
    شیطان گفت : چگونه ؟
    گفت : آن قدر به آن ها وعده داده و آرزوی گناه را در سر آن ها می پرورانم که مرتکب گناه گردند ، و زمانی که خطایی از آن ها سر زد و گناهی را انجام دادند ، استغفار و آمرزش طلبیدن را از یادشان می برم .
    شیطان گفت : تو اهلیّت و توانایی این کار را داری .
    و پس از آن ، او را تا روز قیامت مأمور این کار ساخت . (2)
    اولیای خدا استغفار را فراموش نمی کنند !
    دوستان واقعی خدا و کسانی که مصداق حقیقی اولیای خدایند در اثر مداومت بر ذکر خدا ، مراتب مختلف تقوا در وجودشان شکل می گیرد به حدّی که جزو بندگان مخلِص خدا می گردند و شیطان در وجود آن ها راهی ندارد .
    خدا مقام آنان را در قرآن ستوده و درباره آن ها می فرماید :
    ( إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِم سُلْطانٌ )
    . (3)
    یقیناً که برای تو ( ای شیطان ) در بندگان من سلطنت و تصرّفی نیست .
    چنین افرادی با همه کمالات و مقاماتی که در نزد خدا دارند ، یکی از صفات دایمی آنان ، استغفار در سحرگاهان است که قرآن در تعریف و تمجید این کارشان می فرماید :
    ( إنَّ المُتَّقینَ فی جَنّات وَ عُیُون * . . . کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ * وَ بِالأَسْحارِهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ) . (4)
    به یقین پرهیزکاران در باغ های بهشت و میان چشمه سارها قرار دارند . . . ( وضع ) آن ها ( در دنیا چنین بود که ) کمی از شب را می خوابیدند . و در سحرگاهان استغفار می کردند .
    1 سوره آل عمران ، آیه 125 .
    2 بحارالأنوار ، ج 70 ، ص 351 ; وسایل الشیعه ، ج 16 ، ص 66 .
    3 سوره حجر ، آیه 42 .
    4 سوره الذاریات ، آیه 18 15 .




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






صفحه 3 از 14 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi