چرا با آن که ابلیس صریحا اعلام کرد که قصد فریب فرزندان آدم را دارد و خداوند نیز میدانست که چنین میکند، به او مهلت داد و او را در همان آغاز نافرمانی به هلاکت نرسانید؟ اکرم امیری/تکنسین اطاق عمل
این پرسش، پرسشی بنیادین است که برای هر اندیشمند مسلمانی، به گونهای مطرح است و پاسخ به آن، در گرو کاویدن جنبههای مختلف آن میباشد .
در این پرسش سه موضوع; خداوند، انسان و شیطان مطرح است که گرچه بعضی از مباحث آنها با هم تداخل دارد، اما در این جا جداگانه به بررسی آنها میپردازیم .
الف) خداوند
1 . هدف خداوند از خلقت انسان، به کمال رساندن اوست; یعنی هدف به فعل خداوند مربوط میشود و نه به فاعل; زیرا خداوند خود کامل علی الاطلاق است و نمیتوان غایت و هدفی برای ذات او تصور کرد .
2 . تبلور کمال انسان، معرفتخداوند است و معرفت در گرو عبادت اوست و از این روست که خداوند فرمود: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون; جن و انس را تنها برای عبادت خود آفریدم» . (1)
با عبادت و معرفت آن کامل علی الاطلاق (خداوند) است که کمال انسان تحقق مییابد .
3 . انسان عبادتگر را تنها در صورتی میتوان متحرک به سوی کمال به حساب آورد که خود آگاهانه و با اختیار، این مسیر را انتخاب نموده باشد; نه آن که همانند فرشتگان به صورت تکوینی به عبادت بپردازد و قدرت بر عصیان و نافرمانی خداوند نداشته باشد; «بل عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون» (2)
خواجه شیراز در این باره چه زیبا سروده است:
جلوهای کرد رخش، دید ملک عشق نداشت
غرق در غیرت شد و آتش به سراپرده آدم زد