بی شک جوانانی در عرصه اجتماع هستند که از روحیه و امید بالایی برخوردارند. اینها این امید زیاد را وسیله ترقی و پیشرفت خود قرار می دهند و از نظر علمی و شغلی پیشرفت می کنند.
در مقابلِ این عده، دسته ای هم هستند که همواره روحیه ناامیدی در آنها شعله ور است و همه چیز را سیاه و تیره می بینند. این دسته، علاوه بر این که همواره پیشرفت نمی کنند، بلکه دچار پسرفت دائمی نیز هستند.
پس همواره دو دسته در جامعه وجود دارند: یک عده کسانی هستند که دنیای پیرامون خود را همواره سبز و روشن می بینند و عده دیگر، همیشه سیاه سیاه. قرآن هم همواره روح امید و امیدواری را در عرصه جامعه می دمد تا آن جامعه، جامعه پویا بشود. لذا (در سوره زمر، آیه 53) خداوند به پیامبر عزیزش می فرماید: بگو به گناهکاران که خدا می گوید: «ای بندگان من که به زیان خویشتن بسی کارها کرده اید، از رحمت خدا نومید مباشید که خدا همه گناهان را می آمرزد و او آمرزنده و مهربان است.»(1)
خداوند در این آیه اولاً دستور می دهد که هرگز از رحمت خدا ناامید نشوید و خدا همواره رحمت و خیرش را شامل شما کرده است و در درجه دوم می فرماید که حالا اگر خطا و اشتباهی هم رُخ داد، این دلیل نمی شود که شما ناامید شوید؛ چرا که خداوند یکی از صفاتش آمرزنده و مهربان است. پس ما همواره باید امید و امیدواری و نشاط را در خود و در محیط پیرامون، زنده کنیم.
اگر انسان کمی به این سخن حضرت علی(ع) فکر کند، دیگر دنیای او دنیای بی امیدی نیست. حضرت علی(ع) به فرزندشان می فرماید: «.. خدا کلید گنجینه های خویش را در دست تو نهاد ؛ زیرا که اجازه داد تا هرچه می خواهی از او بخواهی و تو هر وقت بخواهی، می توانی درهای نعمت او را با دعا بگشایی و سیلاب رحمت او را بر خویشتن فرو ریزی. چون چنین است، پس مبادا دِیرکردِ اجابت، تو را نومید سازد، که بخشش به اندازه نیّت [و تصمیم و استقامت در دعا و طلب [است».(2)
پس اگر اجابت به تأخیر افتاد، این سبب ناامیدی ما نباید بشود و اجابت، به اصرار و پایداری و امید بستگی دارد.
بعضی وقت ها انسان به فردی نگاه می کند که سر تا پا شور و شوق و امید است. ولی بعضی دیگر هم ـ اگرچه دارای امکانات مادّی و اجتماعی اند، ولی ـ از این روحیه بی بهره اند. امید، یک حالت روحی است که اگر در انسان وجود داشته باشد از انگیزه و نشاط فراوانی برخوردار می شود و سبب پیروزی و موفقیت در کارها می گردد.