صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23

موضوع: جنبش امل و امام موسي ‏صدر (قسمت دوم )

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    موضع امام موسي‏ صدر در جنگ داخلي لبنان‏
    با شعله‏ور شدن اين جنگ در 13/4/1975، امام ‏صدر تلاش­هاي خيرخواهانه ‏خود را نزد همه گروه­هاي درگير آغاز كرد تا آتش فتنه را خاموش كند، و اوضاع آشفته ‏و خانمانسوز را سامان بخشد. از اين ‏رو در 15/4/1975 با ارسال پيامي، نسبت به‏ توطئه‏ها و نقشه‏هاي فتنه‏برانگيز دشمن هشدار داد و لبناني­ها را به «حفظ ميهن و تلاش‏ براي تحقق آرمان­هاي انقلاب فلسطين» فراخواند و از انقلابيون فلسطيني خواست «مسأله فلسطين را در اعماق وجود و در قلب لبنان جاي دهند.»
    امام صدر با دعوت شماري از نخبگان انديشمند و نمايندگان گروه­هاي لبناني، در 18/4/1975، با 77 تن از آنان در مجلس اعلاي شيعيان به مذاكره ‏نشست و سرانجام آنان از ميان خود كميته‏اي به نام «كميته آرام‏سازي ملي» تشكيل‏دادند. اين كميته بي‏درنگ با نماينده مقاومت فلسطين ديدار كرد و­به­مأموريت‏ خويش مبني بر آرام‏سازي اوضاع و مشخص كردن علل جنگ و­يافتن راه‏حل­هاي ‏فوري، كوتاه‏مدت و بلندمدت پرداخت. اين كميته رهنمودهاي امام صدر را مبني بر لزوم حفظ همزيستي فرقه‏هاي لبناني، استفاده از گفتگو و روش­هاي دمكراتيك به‏عنوان راهي جهت تحقق اصلاحات سياسي
    و اجتماعي، محكوم كردن سركوب ‏فرقه‏اي و ضرورت حفظ همزيستي لبناني­ها ـ فلسطيني­ها و حفاظت از انقلاب فلسطين به‏ كار بست.
    با ادامه درگيري­ها، دولت لبنان در 26/5/1975 استعفا كرد. دشواري­هايي در برابر تشكيل كابينه جديد رخ نمود كه خطر تجزيه كشور را به همراه داشت. امام صدر در 27/6/1975 در مسجد «الصفا»ي بيروت به تحصن و روزه‏داري پرداخت و اعلام ‏داشت:

    تحصن مي‌كنيم تا برادران لبناني و فلسطيني از برادركشي باز ايستند ... ما مي‏خواهيم ادامة خشونت را با عبادت، تحصن و روزه‏داري بشكنيم، زيرا سلاح نه­تنها بحران ‏را حل نمي‏كند، بلكه كشور را به تجزيه مي‏كشاند.
    وي خواستار «تسريع در تشكيل حكومت ملي براي بازگردانيدن صلح و ­برقراري ‏آشتي ملي شد تا كشور ­بازسازي، و ­درخواست­هاي محرومان اجابت شود» و سرانجام ‏اقدامات مجدانة وي با تأييد و استقبال گسترده محافل ديني تمامي فرقه‏ها و محافل ‏مردمي و سياسي روبه­‏رو شد. در 1/7/1975 كابينه جديد تشكيل شد. از اين رو وي ‏با دريافت وعده انجام درخواست­هاي طرح­شده و تلاش در تحقق آنها به تحصن‏ خويش پايان داد و به منطقه بعلبك ـ هرمل شتافت تا به محاصرة روستاي ‏مسيحي‏نشين «القاع» پايان بخشد و اوضاع منطقه را آرام سازد.
    از همان آغاز جنگ داخلي لبنان، امام صدر طي سخناني در جلسه مورخ 13/9/1975 مجلس اعلاي شيعيان اعلام داشت:

    وخامت اوضاع امروزبه سقوط لبنان، تضعيف مقاومت فلسطين، آسيب ديدن سوريه، زيان كشورهاي‏عربي و به نفع دشمن صهيونيستي مي‏انجامد.
    از اين‏رو از همان ابتدا، بر دعوت ازگروه­هاي درگير به «آشتي ملي براساس مباني جديد براي حفظ يكپارچگي كشور و تحقق عدالت اجتماعي و محروميت‏زدايي و نيز حفظ جنوب لبنان» اصرار مي‏ورزيد. خواستة وي در مورد مباني جديد براي حفظ يكپارچگي كشور بر اين ديدگاه استوار بود:
    لبناني­ها از زمان استقلال و هنگام تصويب ايجاد لبنان بزرگ، بر سر اصول اساسي ‏ملي توافق نكردند و از بيم تجزيه، از پرداختن به اين موضوع اجتناب ورزيدند و درعوض به تعارفات و به كارگيري عبارت­هاي چندپهلو­ پرداخته و­ براي مشكلات خويش ‏راه‏حل­هاي نيم‏بند برگزيدند. به گونه‌اي كه تقريباً وحدت ملي لبنان احساس نمي‏شد.
    امام صدر با ابتكار عملي كه در تاريخ 4/10/1975 در كنفرانس رؤساي ديني فرقه‏هاي‏گوناگون لبنان از خود نشان داد، تا مقدمات برقراري آشتي ملي را فراهم كند، به نتايج ‏زير دست يافت:
    1. لزوم استمرار همزيستي فرقه‏ها در لبنان؛
    2. دعوت به گفتگو و متوقف كردن جنگ؛
    3. ضرورت تحقق عدالت اجتماعي؛
    4. برخورد منصفانه با محرومان؛
    5. پايبندي به اصل حاكميت ملي و محكوم كردن هرگونه تلاش براي تجزيه ‏لبنان؛
    6. حمايت از مسأله فلسطين.
    امام موسي‏ صدر در تاريخ 27/11/1975 اصول و مباني آشتي ملي را اعلام‏ كرد و طي آن پيشنهادهاي مشخصي را براي اصلاحات مطلوب در كلية زمينه‏ها ارائه ‏داد. زماني كه رئيس­جمهور و نخست‏وزير لبنان در تاريخ 30/11/1975 لبناني­ها را به آشتي ملي دعوت كردند، وي به تأييد آنان شتافت.
    از جمله فجايعي كه در آن دوران روي داد، كشتار «شنبه سياه» در 6/12/1975 است كه نزديك به دويست تن از فرزندان شيعيان لبنان در آن كشته شدند. فاجعه ديگر كشتار كارگران بي­گناه بندر بيروت و آتش زدن و تجاوز به منازل مسلمانان در 11/12/1975 بود. پس از­آن، آنها را از محله‏هاي غوارنه، سبنيه، رويسات‏ جديد، عين بياقوت و زلقا كه در مناطق داراي اكثريت مسيحي واقع شده بودند، كوچانيدند. نشانه‏هاي دخالت اسرائيل با اقدام ارتش آن در تجاوز به نوار مرزي در پاره‏اي مواضع ‏و ورود به خاك لبنان و بمباران هوايي گسترده در 2/12/1975 نمودار شد. لبنان ‏به عنوان اعتراض شكايتي به شوراي امنيت تسليم كرد. در اين شرايط امام صدر در سخنراني مورخ 21/12/1975 در صور اعلام كرد كه نشانه‏هاي تجزيه كشورآشكار شده است. وي نسبت به خطرات برپايي يك اسرائيل جديد در لبنان و تصفيه ‏مسأله فلسطين و تجاوز اسرائيل به جنوب هشدار داد. او مردم را به فراگيري آموزش­هاي ‏نظامي، حمل اسلحه براي دفاع از خويشتن و كشور و جلوگيري از تجزيه فرا خواند. وي حمايت از اقليت­هاي ديگر فرقه‏هاي مقيم در مناطق مسلمان‏نشين را مورد تأكيد قرار داد.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حركت‏
    امام موسي‏ صدر با يك اتومبيل فولكس واگن دست دوم روزانه 200 تا 250 كيلومتر ميان روستاها و شهرهاي جنوب، سپس بيروت و بقاع تا شمال و جبل را مي‌پيمود و با طبقات مختلف مردم ديدار و گفتگو مي‏كرد. با آنان در مسائل گوناگون به بحث مي‌پرداخت و با نفوذ كلامي كه داشت بر آنان تأثير مي‏گذاشت. كساني كه او رامي‏شناختند، اتفاق ‏نظر داشتند كه وي مردي فوق‏العاده است. با ‏كساني­كه خود را مطرح مي‏كردند، يا وراثت آنان را به جايگاه رهبري سياسي‏ نشانده بود، متفاوت بود.
    شعار هميشگي وي اين بود:

    اگر اهل شرط‌بندي نيستي نگذار كسي بر سر تو شرط ببندد، شرط‌بندي براي چه؟!
    صور، نقطة آغازين‏
    آغاز حركت امام موسي‏صدر از شهر صور بود؛ جايي كه با بافت اجتماعي شيعه، سني و مسيحي، شيعيان اكثريت دارند و بزرگترين شهرستان جنوب است. شهر صور بندر آزاد است و با تاريخ ديرينه خود توانسته پس از بيروت، طرابلس و صيدا به يكي از مهم­ترين شهرهاي لبنان بدل شود. صور در صدر شهرهاي شيعه‏ نشين‏لبنان قرار دارد. سطح فرهنگ آن در مقايسه با روستاهاي پيرامون آن شايان توجه ‏است. صور از نخستين شهرهاي لبنان در شمال فلسطين اشغالي است. حركت ‏ديني در صور فعال، و در كنار آن موج فعاليت
    جريانات سياسي و گروه­هاي ‏مترقي عرب، قومي‏گرا، چپ‏گرا، و ­نيز ــ به تعبير ­امام صدر ــ پايگاه­هاي «فئوداليسم» قوي است.
    در اين شهر جعفريه، سادات آل ‏شرف‏الدين، سيد هاشم معروف حسني، شيخ ‏سبيتي، حركت فعال قومي‏گرايان عرب و نامزد آن محمد زيات، باشگاه ‏همبستگي (تضامن) و حزب بعث سوسياليست عربي به عضويت دكتر علي ‏الخليل، كاظم‏ الخليل و برادر و فرزندانش، مروان آل ‏اسعد، محمد حيدر و ديگران حضور دارند. بالاتر از همه، يك جناح ناصري مردمي در صور وجود دارد كه افرادي از همة ‏جريان­ها در آن عضوند.
    ميان اين جريان­ها همواره كشمكش­هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي در­اوج خود برپاست. اين درحالي است كه حكومت نيز مي‌كوشد، حضور خود را اعمال كند. اين‏ شهر در­دوران­هاي كَميل شمعون و سليمان فرنحبيه به ترتيب زير نفوذ كاظم‏ خليل و كامل‏اسعد قرار داشت، ولي همواره بر ضد جريانات حزبي ديگر بود.
    امام موسي‏صدر شهر صور را براي فعاليت ديني و سياسي خود برگزيد و در اين‏گزينشِ هوشمندانه بسيار موفق بود. زيرا صور در يك منطقه مياني بين روستايي‏كوچك و شهري بزرگ قرار داشت و اين امر موجب دگرگوني ارزش­ها، آداب و رسوم، فرهنگ و سطح آگاهي ديني و سياسي مي‏شد.
    صور نمونة بارز طرح جايگزين بود كه امام موسي‏صدر به خاطر آن لبنان را برگزيد. در آن هنگام كه مبارزه با فئوداليسم سياسي و احزاب چپگرا و نارضايتي از حكومت روزبه‏روز شدت مي‏يافت، فعاليت حزبي نيز همچنان رشد مي‏كرد وتحولات آن پايه‏هاي فعاليت­هاي سنتي در لبنان را تهديد مي‏كرد. شايد اهميت تحولات ‏جنوب، در حال سرايت كردن به ساير مناطق كشور بود. محروميت طبيعي و بي‏توجهي عمدي به بقاع در جنوب، عكا در شمال، و نيز ديگر مناطق، زمينه مساعدي ‏را براي تحركات سياسي با بُعد اجتماعي فراهم مي‏كرد و پيروزي­هاي پياپي توده‏هاي‏ مردم عامل وحشت نظام شده بود.
    هرگونه تحرك عربي به رهبري عبدالناصر از مصر، به تمام جهان عرب سرايت ‏مي‏كرد و تأثير بزرگي در لبنان داشت. چراكه اين كشور به­دليل ويژگي­هاي شناخته­شدة ‏تاريخي­اش، آماده بهره‏برداري از اين قبيل موج­ها بود.

    فؤاد شهاب‏
    رفتار دولتمردان لبنان در برخورد با مناطق محروم يكسان نبود. فؤاد شهاب ‏بيش از ساير رؤساي جمهور آن كشور واقعيت­هاي مناطق محروم و دورافتادة لبنان را درك مي‏كرد، و بيش از همه آمادة تلاش براي رفع آن محروميت­ها بود. وي در ‏دوران پس از انقلاب 1958 تا پايان دورة رياست جمهوريش در 1964، با خودداري از تجديد دورة رياست­ جمهوري خود، زيربناي قابل قبول دولت جديد را پي‏ريزي كرد. ظاهراً تا به امروز مورد بهره‏برداري است، هرچند درگذر دوره‏هاي متوالي از محتواي اصلاحي تهي شده است.
    آيا همزماني ميان تحرك دولت با حركت امام صدر براي انجام اصلاحات‏ اتفاقي و ناخواسته بوده، تا هر يك درچارچوب خود به فعاليت اصلاحي بپردازند و خارج از آن حركتي انقلابي به وقوع‏ نپيوندد؟
    يكي از رهبران شيعه اعتقاد دارد كه دوران فؤاد شهاب بيش از ديگر دوران­ها آمادگي برخورد منصفانه با شيعيان را داشته است. براي اثبات اين نظر، واقعة زير بازگو مي‏شود.
    فؤاد شهاب بلافاصله پس از­به قدرت رسيدن، از همه ارگان­هاي دولتي ‏خواست، وضعيت واقعي لبنان را گزارش كنند تا براي مشكلات، راه‏حل­هايي ‏بينديشد. وي افزون بر گزارش­هاي رسمي و غيررسمي دربارة وضع شيعيان لبنان، در 1959 به هنگام تشكيل جلسه هيئت وزيران كه براي انتصاب كارمندان پاية ‏يك­ و­دو كشور و صدور احكام آنان منعقد شده بود، متوجه شد كه در يكي از ادارات آن‏چنان محدوديتي براي كارمندان شيعه ايجاد كرده‏اند كه هرگز به آنجا راه ‏نيافته‏اند. از آنجا كه از وضع شيعيان و شمار آنان آگاه بود، از امضاي احكام انتصابات ‏تا حل مشكل و رفع اين تبعيض آشكار خودداري كرد. از اين رو ابتدا سه تن از مهندسان شيعه به اسامي محمود فؤاز، علي شعيتو و مالك شحص را به آن اداره منتقل ‏كرد.
    فؤاد شهاب در ارزيابي واقعيت­هاي اداري و اجتماعي لبنان، تحقيق هيئت «ايرفد» فرانسه به رياست پدر لوبريه را مورد استناد قرار داد. پدر لوبريه در ديدارهاي مكرر و جلسات طولاني با فؤاد شهاب، بيشتر بر محور وضع مناطق محروم، اصلاح ‏نابساماني­هاي اداري، واقعيت فرقه‏ها و ضرورت برخورد منصفانه با شيعيان تكيه ‏مي‏كرد.





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    بازگشت به حركت‏
    عملكرد امام با انعطاف‏پذيري شديد و جذب طبقات گوناگون متمايز و برجسته بود. وي ‏مي‌كوشيد از ديدگاه اشخاصي كه با آنان ديدار مي‏كرد، آگاه شود. رفتار احترام‏آميز وي با آنان، اعتماد توأم با دوستي صادقانه را تداعي مي‏كرد. اين امر براي آنان كه با وي ‏نشست و برخاست داشتند و يا حتي يك بار با او ملاقات كرده بودند، به اثبات رسيده ‏بود. هركس گمان مي‏كرد كه امام به او ‏ بيش از ديگران علاقه دارد. اين يكي از رازهاي موفقيت در رهبري دولت، حزب ، فرقه و يا هر تشكل ديگري است كه داراي‏ ماهيت كار گروهي است.
    وي در تحركات سياسي خود شيوه‏هاي متعددي داشت. ابتدا حضور علني در سمينارها و سخنراني­ها را در تمام لبنان برگزيد. وي از پشت تريبون سمينار«لبنان» سربرآورد و شاخص شد. ميشل الاسر بنيانگذار اين سمينار از سخنرانان اصلي بود. شيخ ‏موريس الجميل7 بيش از همه ‏شيفتة رفتار و افكار اصلاحي امام شده، و براي نجات لبنان با وي هم عقيده بود ... علاوه بر او شخصيت­هاي ديگري چون غسان تويني، شارل مالك، خليل تقي‏الدين، سليمان‏فرنجيه، پيرحلو و پدر يواكيم مبارك نيز بر همين باور بودند.

    وي به كليساها راه يافت. از آن طريق و با شعار «محروميت، فرقه نمي‏شناسد»، بلكه درد همة فرقه‏هاست، مسيحيان را مخاطب قرار داد. در كليساي ماروني «‏ديرالأحمر» در يكي از فقيرترين روستاهاي لبنان سخنراني كرد. در جمع عرب­هاي وادي‏خالد، كه از لبناني­هاي اصيل و سني مذهب در مرزهاي شمالي لبنان است، به‏ سخنراني پرداخت. همچنين از كليساي مزياره در شهرستان زغرتا ديدن كرد، و با طبقة ‏فقير و محروم آن به گفتگو نشست. سخنراني­هاي وي در تمامي مناطق لبنان فراگير شد و مصاحبه‏هاي مطبوعاتيش همه رسانه‏هاي تبليغاتي را پوشش داد. تا آنجا كه به يكي از برجستگان كشور تبديل شد. امام موسي صدر در بيشتر روستاها وشهرهاي شيعه‌نشين لبنان، به عنوان يك رهبر سياسي، پرآوازه شد. و هر روز موقعيتش استوارتر مي‌شد و گروه‏هاي مردمي جديدي را به خود جلب مي‏كرد.
    حال كه رهبري امام موسي‏صدر فراهم آمد و اهداف فكري و سياسي وي روشن‏شد، كار و تلاش به صورت وظيفه درآمد و از همين ديدگاه چاره‏انديشي براي‏ محرومان شكل گرفت.
    امام موسي‏صدر برآن بود كه انديشه اگر با عمل قرين نباشد، هرگز كارساز نيست. ناگزير بايد كاري كرد كه بر واقعيات استوار باشد و محروميت تحميلي از سوي نظام ‏رخت بربندد. از اين رو وي مسأله محرومان را دور از فرقه‏گرايي به عنوان يك فكرفراگير مطرح كرد. از آنجا كه بافت اجتماعي لبنان از فرقه‏هاي گوناگون تشكيل شده ‏و انديشه لزوم برخورد منصفانه با طبقات و فرق و مذاهب را فردي روحاني چون امام ‏موسي ‏صدر ­مطرح كرده است، و وضعيت ميهن بر بافت و ساختار سياسي و بازتاب­هاي اداري و اقتصادي مبتني بر پايه‏هاي فرقه‏اي استوار بوده، و بنا به ملاحظات‏ فراوان ديگر، طبيعي بود كه اين دعوت بر شيعيان بيشتر تكيه كند. زيرا شيعيان باني اين‏ فكر بودند، و از ديگر فرق محروم­تر و پرشمارتر بودند، و در حركت­هاي اجتماعي ـ سياسي‏ حضوري گسترده‌تر داشتند.




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    فعاليت اجتماعي‏

    امام صدر در برخورد منصفانه با محرومان در دو جهت حركت كرد:
    نخست، همسو با حركت خودجوش محرومان، و ديگري هماهنگ با حركت ‏واقع‏نگري، كه در اين درخواست مردم از دولت براي برخورد منصفانه باتمامي فرق و مذاهب متبلور بود. از آنجا كه شيوه دوم، ناظر بر مواضع وي در برابر حكومتهاي گوناگون بود و به شرح آن در بخش­هاي ديگرخواهيم پرداخت، به پاره‏اي از فعاليت­ها و تلاش­هاي او در مورد نخست، از رهگذر رهبري محرومان كه پيشتاز اين حركت در بيروت بود، مي‏پردازيم.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    انجمن مبارزة اجتماعي
    ‏در 1955 انجمني به نام «انجمن مبارزه اجتماعي» تأسيس شد. بانيان اين انجمن، شيعيان فعال داراي مشاغل آزاد بودند، و مكان آن در بيروت، خيابان عمربن الخطاب‏ در منطقه رأس‏النبع بود. اين انجمن با شعارهاي عدالت اجتماعي و برابري، رفع ستم از محرومان ‏ِشيعه را در سرلوحه اهداف خود داشت. به‏رغم اينكه طرح اجتماعي و عمومي انجمن‏ داراي بعد سياسي بود، ولي عناصر اصلي آن از صحنه فعاليت سياسي دور مانده بودند.
    برجسته‏ترين مسئولان اين انجمن عبارت بودند از:
    1. دكتر عدنان حيدر، دبيركل (كه همزمان نايب رئيس حزب هيئت ملي به رياست ‏امين‏ عريسي بود و فعاليت اين حزب در آغاز دهه هفتاد متوقف شد.­)
    2. پزشكان: فؤاد خليفه، احمد عزالدين، نزار رضا، و مالك بدرالدين.
    3. وكلا: نصرت ابوخليل، عبدالحسين زينب و محمد زريق.
    4. قضات: محمدعلي صادق، زيدالزين، خليل‏الزين، علي خليفه، حسين حمدان و دكتر محمد فرحات.
    5­ . مهندس محمد شعيتو.
    6. شاعر ابراهيم بري‏.
    7. بازرگانان: محمود صفا، حبيب كركي، علي قللبيي و احمد حسن خليل.
    8­ . فرماندار وقت جبل لبنان (نماينده كنوني)، احمد اسير و ديگران.
    اين انجمن در بيروت براي حمايت از خواست­هاي شيعيان مغبون و محروم، ‏حركت خود را آغاز كرد. هنگامي كه امام موسي ‏صدر از اين منزل به آن منزل، از اين‏ مدرسه به آن مدرسه و از اين مسجد به آن كليسا در حركت بود، مي‏كوشيد با شيعيان ‏فعال، به­ويژه كساني كه نقش مستقيم و خبرگي لازم را در فعاليت­هاي اجتماعي داشتند، ديدار كند. بنابراين طبيعي بود كه با رهبري اين انجمن نيز به گفتگو بنشيند، و روابط خويش را با آن بيش از پيش مستحكم كند، تا بعدها يكي از بانيان اصلي آن باشد.
    دكتر حيدر، دبيركل اين انجمن، بعدها يكي از معاونان رئيس مجلس اعلاي ‏شيعيان شد. قاضي محمدعلي صادق و قاضي زيدالزين امروزه در بخش مدني مجلس‏عضويت دارند. همچنين مهندس محمد شعيتو، مديركل مجلس، و ديگران در كنار وي ماندند.
    اگر فعاليت اجتماعي انگيزه امام براي همكاري با اين انجمن باشد، زيربناي روابط سازماني بعدي اين دو، براساس درك مشترك انجمن و امام استوار بود و بر دو عنصر دوري گزيدن از احزاب و فئوداليسم مبتني بود. بدين ترتيب خط سوم‏حركت از سوي امام موسي‏صدر در لبنان پي‏روزي شد.





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    آغاز
    در30/12/1957 علامه سيدعبدالحسين شرف‏الدين، مرجع ديني بزرگ‏ شيعيان، به رحمت ايزدي پيوست. وي اعتبار ديني و اخلاقي والايي داشت و از نظرصدور فتوا و معرفت و دانش آوازه‏اي بلند داشت. در آن هنگام قرار شد پيكر آن ‏مرحوم براي دفن در عتبات عاليات به نجف‏ اشرف انتقال يابد. در مجالس سوگواري‏ فرزندان وي سيدعبداللَّه و سيدجعفر8 براي قبول تسليت ارتحال آن مرجع بزرگ ‏ايستاده بودند. در كنار آن دو، يك روحاني بلندقامت به نام موسي ‏صدر بود كه نسب وي همانند آنان به آل شرف‏الدين مي‏رسيد.
    پس از بازگشت فرزندان مرحوم به صور، تلاش جدي براي جستجوي كسي كه ‏بتواند خلأ سيد عبدالحسين، آن مرد دنيا و دين، را پر كند آغاز شد. در آن هنگام ‏نامه‏اي از سيد عبداﷲ كه به نجف بازگشته بود به دست برادرش سيد جعفر رسيد. اين دو برادر در مجموعه نامه‏هايي كه مبادله كردند، در مورد انتخاب يك روحاني براي ‏ادامة راه پدرشان در علم و عمل، به رايزني پرداختند. سيدجعفر، برادر باجناقش رضا9 ، يعني سيد موسي ‏صدر را به برادر خود پيشنهاد كرده، مي‏نويسد:

    من و تو او را مي‏شناسيم، پدر مرحوممان نيز او را مي‏شناخت و به نيكي از وي ياد و سفارش‏ مي‏كرد.
    سيد عبدالحسين شرف‏الدين در 1936 با سيد صدرالدين صدر در قم ملاقات ‏داشت و با فرزندان وي آشنا شده بود. در آن هنگام سيد موسي هشت سال بيش ‏نداشت. هوش و ذكاوت خارق‏العاده‏اش موجب شده بود كه سيد عبدالحسين ‏شرف‏الدين آينده‏اي درخشان براي وي پيش‏بيني كند.
    اين ديدار پس از نوزده سال در 1955 در شهر صور تجديد شد. آنگاه كه‏ سيد موسي‏ صدر بيست­و­هفت سال داشت و به عنوان مهمان در منزل سيد عبدالحسين‏ بسر مي‏برد، و با سيد عبداﷲ و سيد جعفر همراه و مأنوس بود.
    اين ديدارها سجاياي اخلاقي سيد موسي‏ صدر را به همگان شناساند، و تمهيدات ‏واقعي عزيمت وي را به لبنان در 1959 فراهم كرد.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    مجلس اعلای شيعيان‏

    آيا تأسيس مجلس اعلای شيعيان ضرورت داشت؟
    بسياري پاسخ اين سؤال را چنين داده‏اند:

    هيچ­كدام به اين فكر نبوديم، حتي امام ‏صدر اعتقاد نداشت كه اين مجلس ويژة شيعيان لبنان باشد، زيرا ما بخشي جدايي‏ناپذير از مسلمانان و شهروندان اين كشور هستيم.
    اما در اين باره دو نكته قابل تأمل است.
    نخست: در لبنان، قبل از مجلس اعلاي شيعيان، 15 مجلس فرقه‏اي وجود داشت وشانزدهمين مجلس به آنها افزوده شد. به عبارت ديگر پيش از شيعيان اينگونه نهادهاي ‏مذهبي تأسيس يافته بود. بنابراين، مجلس شيعيان واپسين مجلسي بود كه در اين‏كشور فرقه‏اي تأسيس يافت. پيش از اين دست اندركاران هرگز به اين فكر نيفتاده بودند.
    دوم: ماده سوم اساسنامه مجلس كه قابل تأمل است، تصريح مي‏كند كه اين مجلس‏پيش درآمد تحقق بخشيدن به وحدت اسلامي در سطح فرقه‏اي و تثبيت وحدت ملي‏فراگير در تمام لبنان است.
    در تحقق اين امر، امام و ديگران نقش بسزايي در اتفاق‏نظر مسلمانان براي تأسيس‏مجلس اسلامي داشتند. ولي عملاً مجالي براي به بار نشستن اين فعاليت وجود نداشت.


    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    نخستين تلاش در 1956
    پاسخ اين سؤال كه چه كسي در انديشه تأسيس «مجلس اعلاي شيعيان» بود، مشكل است. پيش از تلاش سيدصدر تلاش­هايي صورت گرفته بود. ازجمله تلاش ‏سيد ­شفيق مرتضي نماينده شهر بعلبك در 1956 كه مورد تأييد مرحوم احمد أسعد، ‏رئيس پارلمان وقت بود، ولي با مخالفت كَميل شمعون روبه­رو شد، و درخواست وي ‏در پارلمان بايگاني شد.
    تلاش ناكام دوم‏
    شيخ محمدنقي صادق، از علماي برجستة جنوب لبنان، در دهه پنجاه تلاش‏ديگري براي تأسيس نهادي براي شيعيان در لبنان مبذول داشت كه چون سران شيعه‏نسبت به آن دلسرد بودند، با شكست روبه‏رو شد.
    چرا مجلس؟
    اينك چرا امام موسي‏صدر تصميم گرفت مجلس شيعيان را در لبنان تأسيس كند؟
    بسياري بر اين باورند كه امام در تلاش خود براي تأسيس اين مجلس پاسخ مثبتي به ‏نياز مبرم شيعيان داده است. زيرا برخورد رسمي با شهروندان لبناني از ميان فرقه‏ها وسران مدني و ديني انجام مي‏گيرد. مشاغل دولتي در انحصار فرقه‏هاست، نه براساس‏ شايستگي و استعداد افراد. فرد نالايق فرقه يا مذهب معيني چه بسا به شغلي بسيار بهتراز فرد لايق و كاردان فرقه يا مذهب ديگري دست يابد. چراكه توازن يا عدم توازن‏ فرقه‏اي چنين امري را اقتضا مي‏كند. از آنجا كه محروميت مادي شيعيان آنان را در­آخرين ردة اجتماعي قرار مي‏داد، و سران سياسي فرقه‏ها در آن هنگام، همچون ‏امروز، متناسب با تلاش شهروندان مناطق خويش براي انتخاب و به رياست رسانيدن ‏آنان توجهي نمي‏كردند، و رهبران مذهبي فرقه‏ها نيز از زندگي اجتماعي كه ‏پيگيري مسائل و مصالح روزمره شهروندان را اقتضا مي‏كرد، دوري مي‏گزيدند، اين‏توجيهات در مجموع انگيزه‏اي شد تا شهروندان قوياً در انديشه ايجاد مجلس خاص‏ فرقه خود باشند. زيرا طبيعي است كه با فقدان يك دولت دادگر، شهروندان براي حفظ منافع و مصالح خويش به تشكل­هاي گروهي ديگري روي آورند.
    بدون ترديد بافت فرقه‏اي لبنان موجب شده است كه حتي در موارد عادي كارآيي‏ اين فرقه‏ها از كارآيي دولت بيشتر باشد، تا چه رسد به مرحله خطرناكي كه كشور در آغاز دهه هفتاد شاهد آن بود، و طي آن احساسات فرقه‏اي رفته­رفته شدت يافت تا در 1975 به اوج خود رسيد.
    بنابراين، شگفت نيست كه «مجلس اعلاي شيعيان» ساماندهي امور شيعيان ‏و تلاش براي اوضاع اجتماعي و اقتصادي آنان را در سرلوحة برنامه خويش قرار دهد. و بند جديدي را مبني بر «حمايت از مقاومت فلسطين و مشاركت عملي با كشورهاي‏ برادر عرب براي آزادسازي سرزمين­هاي غصب­شده» به دستور كار خود بيفزايد.




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    مخالفان‏
    از همان ابتدا، بسياري مخالفت خود را با مجلس ويژة شيعيان در لبنان ابراز مي‏داشتند. رهبران بسياري از فرق ديگر از نظر اصولي با تأسيس چنين مجلسي سخت مخالف ‏بودند، و اعتقاد داشتند كه تأسيس چنين نهاد فرقه‏اي به وحدت مسلمانان آسيب ‏مي‏رساند.
    در كنار اين مخالفت، اعتراض ديگري رخ نمود، مبني بر اينكه شيعيان نبايد نهادهاي همانند نهادهاي حكومت عثماني داشته باشند تا اعضاي آن به خدمت دولت‏ درآيند. زيرا اين رويه با وظيفة قيام برضد حكومت ستمگر منافات دارد. اين منطق نيز با اعتراضات فراواني رو­به­‏رو شد و با كم‏رنگ شدن آن سرانجام به دست فراموشي سپرده ‏شد. سيد موسي صدر مستقيماً با مخالفت طرف­هاي چهارگانه ذيل مواجه بود:
    1. روحانيان شيعي مناطق مختلف لبنان كه با فكر تأسيس مجلس با سيد موسي‏ صدر اختلاف ‏نظر داشتند، و هركدام به شكلي ابراز مخالفت مي‏كردند. اما چون فاقد موضع سازمان­يافته بودند، شكست خوردند.
    2 . سياستمداران شيعه كه برخي از آنان تا به امروز همچنان بر ضد اين‏ فكرند، و براين اساس با مجلس و سياست پيشين و كنوني آن مخالفت مي‏ورزند.
    3. نهادهاي اجتماعي، تربيتي و فرهنگي اعتقاد داشتند كه عاقبت به صورت زايده ‏اين مجلس درخواهند آمد، در نتيجه شخصيت و تلاش ويژه آنها طي ده­ها سال قبل،‏ بر باد خواهد رفت. بدين جهت با اين فكر مخالفت نموده و از آن استقبال نكردند. اين‏نهادها با موفقيتي به مراتب بيش از نهادهاي خود مجلس همچنان برپا هستند.
    4. مخالفت­هاي اسلامي كه معتقد است وجود مجلس فرقه‏اي جديد براي مسلمانان ‏در تثبيت وحدت آنان سهيم نخواهد بود (­شايد اكنون وقت مناسبي براي ارائة ‏ديدگاه­هاي متباين پيرامون اين مسأله حساس نباشد). مخالفت­ها هرچه باشد، از نظر بسياري قابل توجيه بود. خصوصاً كه توانايي­ها، طرح­ها و بلندپروازي­هاي اين مرد كه ‏فعالانه و پرتحرك در طول و عرض لبنان آمد­و­شد مي‏كند، معمولي نيست. با توجه ‏به صفات رهبري كه «­او» از آن برخوردار است، و حجم حمايت مردمي، آن مرد يك‏ رهبري سياسي و ديني است كه در موضع مسئوليت مستقيم قرار داده نشده است. از همه مهم­تر اينكه وي از نظر موقعيت مذهبي و منطقه جغرافيايي در شرايطي كاملاً مناسب حركت مي‏كرد، زيرا در جنوب لبنان عمليات چريكي مسلحانه برضد دشمن‏ صهيونيستي رفته­رفته جا مي‏افتاد. در جنوب لبنان نيز اكثريت فرقه‏اي سكونت ‏داشت كه با محروميت دست به گريبان بود. وي آمده بود تا سخنگوي محرومان و ايثارگران باشد.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    تأسيس مجلس‏
    كنفرانس مطبوعاتي 15/8/1966 امام موسي‏صدر كه براي تبيين دردها ونشانه‏هاي محروميت شيعيان لبنان برگزار شد، پيش‏درآمدي براي تأسيس مجلس بود. به­ويژه آنكه وي با عنوان كردن رنج و مصيبتي كه متوجه شيعيان مي‏شد، انگيزه‏هاي ‏تأسيس اين مجلس را بيان مي‏كرد.
    سيدموسي ‏صدر با ارتباطات گسترده‏اي كه با بسياري از معتمدان و سران سياسي واجتماعي فرقه‏ها داشت، زمينه‏هاي ورود به نبرد تأسيس مجلس را فراهم ساخته بود. همين­كه زمينة اين موضوع را فراهم آورد، نمايندگان فرقه به دعوت وي پاسخ مثبت ‏دادند و پيشنهاد قانون ساماندهي امور فرقه را به دورة نخست پارلمان در 1967 ارائه كردند.
    در آن هنگام راهروهاي پارلمان شاهد درگيري­هاي شديد جريانات سياسي و فرقه‏اي گوناگون بود. پاره‏اي مخالف بودند و برخي تصويب قانون را تأييد مي‏كردند. طرح پيشنهادي قانون مدتها در دستور كار پارلمان بود. سرانجام صبري حماده، رئيس وقت پارلمان با تشكيل كميسيون اداري و دادگستري موفق شد طرح پيشنهادي ‏مذكور را در 16/5/1967 به صورت قانون به تصويب رساند.
    در آن هنگام سيد موسي صدر براي جمع‏آوري اعانات از مهاجران لبناني در آفريقا به­سر مي‏برد، كه ره‏آورد اين سفر يك ميليون ليره لبناني بود.
    در جريان نبرد براي تأسيس مجلس، رهبران سياسي و اجتماعي شناخته شدة ‏شيعيان چون صبري حماده، سيد جعفر شرف‏الدين، فضل‏اﷲ دندش (هر سه از نمايندگان پارلمان) و سليمان زين (وزير سابق) در كنار احمد اسماعيل قرار داشتند، كه‏ امام منزل وي را براي اقامت، حركت و ملاقات برگزيده بود. احمد اسماعيل تا 1978 همچنان محرم راز امام ماند. در جلسات ويژه شركت مي‏كرد و در خارج از چارچوب مجلس، و بعدها جنبش امل، مأموريت­هايي از ناحيه امام به او واگذار مي‏شد. از ديگر ياران امام موسي مي‏توان از احمد قبيسي، محمد شعيتو، حسين قطيش، عبدالعزيز سويدان، نجيب جمال‏الدين، محمدعلي رز، نبيه‏بري، حسين‏ حسيني، ابورضا حاج، مرتضي محمود، حكمت قصير، حاج توفيق نصار، حاج مرحوم ‏ابراهيم غدار، دكتر ابراهيم كوثراني، دكتر فخري علامه، دكتر مالك بدرالدين و ... نام ‏برد.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi