زمينه سازي براي جنبش امل
امل از خلأ پديد نيامده بود. بذري كه امام موسيصدر در حيات سياسي خود درميان شيعيان لبنان از 1959 كاشته بود، با آغاز جنگ داخلي به بار نشست. وي برضد فئوداليسم سياسي، و براي دور كردن جوانان از احزاب آمده بود. اينك جنگ داخلي، اعتراض عليه فئوداليسم، و شركت گسترده احزاب در آن را، در بطن خود دارد. بنابراين، امام صدر در متن درگيري بود نه در حاشية آن.
اعتراضات سياسي و مردمي سازمانيافتة وي در سلسلهگردهماييهايي كه در بعلبك و صور برگزار شد، به اوج خود رسيد. اين گردهماييها حكايت از ژرفاي تأثيرگذاري و ميزان محبوبيت او داشت. مضافاً اينكه پيدايي انبوه سلاح در گردهماييهايش وشعار وي، «سلاح زينت مردان است»، و تشويق جوانان به تهيه سلاح، جملگي نشان از آن داشت كه ناگزير يك اقدام عملي درپي دارد. آيا براي نماياندن نقش سلاح در ميان قشرهاي محرومي كه خطرات فراوان آنان را تهديد ميكند، شرايطي مناسبتر از جنگ داخلي وجود دارد؟
مهمتر آنكه اين موضوع پشتوانهاي بود كه امام موسيصدر ميتوانست در حركت خويش بدان تكيه كند.
اولاً وي مخالف شركت در جنگ داخلي بود. چرا كه كشور را از پرداختن به جنگ اصلي دور ميساخت.
ثانياً حمل اسلحه در آن شرايط براي همگام شدن با مقاومت فلسطين و جهت نبرد با دشمن صهيونيستي صورت ميگرفت؛ دشمني كه فلسطين را در اشغال دارد، و چشمداشتهاي آن به جنوب لبنان كاملاً آشكار است.
امام صدر بارها به گونههاي مختلف حمايت از جنوب را مورد تأكيد قرار داد، و مردم را به لزوم تقويت مواضع دفاعي روستاها و اجراي طرح احداث روستاهاي مرزي ـ دفاعي، كه ميتواند به كمك ارتش لبنان و ارتشهاي عرب از جنوب دفاع كند، فرا خواند. وي همچنين بر ضرورت تجهيز ارتش براي نبرد در كنار اهالي جنوب و فرزندان مقاومت بر ضد دشمن، تكيه ميكرد. اما وي همواره با اين شعار روبرو بود كه:قدرتمندي لبنان در ضعف آن است.
پير جميل بارها با اين منطق با او رودررو ميشد، و ميگفت:
اي امام اگر جنوب اشغال شود، ارتش و شبهنظاميان نميتوانند آن را نجات دهند. تنها قدرت لبنان در محافل جهاني و مناسبات آن با غرب (فرانسه و امريكا) است كه از لبنان حفاظت ميكند.