صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33

موضوع: دانستنی هایی درباره هفتمین اختر تابناک امامت

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    دانستنی هایی درباره هفتمین اختر تابناک امامت

    دانستنی هایی درباره هفتمین اختر تابناک امامت


    اشاره:
    شخصيت‌هاي برجسته و ممتاز، كساني هستند كه بر همه ابعاد زندگي انساني توجه دارند و در همه آن ابعاد، بروز و ظهور مي‌كنند و به درجه عالي آن دست مي‌يابند. آنها در عين آنكه در ميدان زهد و پارسايي يگانه‌اند، در ميدان جهاد و مبارزه نيز يكّه‌تاز هستند و در عين آنكه با ديدن يتيم سرافكنده، بر اثر مهر و عاطفه، اشك مي‌ريزند، با ديدن طاغوت سركش هر چه خشم دارند، بر ضد او آشكار مي‌نمايند و به اصطلاح، جامع اضداد هستند.
    امام موسي كاظم(علیه السلام) در عين آنكه انساني رئوف و مهربان بود، در برابر طاغيان سركش، خشمگين بود. در عين آنكه استاد پارسايان بود، يكه‌تاز ميدان جهاد و عرصه سياست بود. امام كاظم(علیه السلام) نهمين اختر آسمان عصمت و هفتمين ستاره درخشان فضاي دل‌انگيز امامت، تبلوري از ارزش‌هاي والاي انساني بود و لحظه‌لحظه عمر پربارش، درس‌هاي بزرگ اسلامي را الهام مي‌بخشيد.[1]
    «امام موسي كاظم(علیه السلام) در روز يكشنبه هفتم ماه صفر سال صدوبيست‌وهشت هجري قمري درروستاي ابواء ـ بين مكه و مدينه ـ به دنيا آمدند و پنجاه‌وپنج سال زندگي كردند. ايشان در بيست‌ويك سالگي به امامت رسيدند. كنيه مباركشان «ابوابراهيم» و «ابوالحسن» بود و به كاظم و باب‌الحوائج شهرت داشتند. امام در زمان خلافت منصور، مهدي، هادي و هارون‌الرشيد زندگي مي‌كردند و سال‌ها در زندان هارون‌الرشيد بودند. ايشان ابتدا در زندان بصره بودند و بعد هارون دستور داد كه امام را به زندان بغداد ببرند. در همان‌جا بود كه يحيي بن خالد با خرما ايشان را مسموم كرد. مدفن شريف امام كاظم در شهر كاظمين است و زمان شهادتشان بيست‌وپنج رجب سال صدوهشتادوسه هجري قمري».[2]
    «امام موسي بن جعفر(علیه السلام) همان راه و روش پدرش حضرت صادق(علیه السلام) را بر محور برنامه‌ريزي فكري و آگاهي عقيدتي و مبارزه با عقايد انحرافي ادامه داد. آن حضرت با دلايل استوار، بي‌مايگي افكار الحادي را نشان مي‌داد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه مي‌ساخت. كم‌كم‌جنبش فكري امام درخشندگي يافت و قدرت علمي‌اش دانشمندان را تحت‌الشعاع خود قرار داد. اين كار بر حاكمان حكومت عباسي سخت و گران آمد و به همين دليل با شيفتگان مكتبش با شدت و فشار و شكنجه برخورد كردند».[3]
    «امام كاظم(علیه السلام) عابدترين، زاهدترين، فقيه‌ترين و كريم‌ترينِ مردم زمان خود بود. هرگاه دو سوم از شب مي‌گذشت، نمازهاي نافله را به‌جا مي‌آورد و تا سپيده صبح به نماز خواندن ادامه مي‌داد و هنگامي‌كه وقت نماز صبح فرا مي‌رسيد، بعد از نماز شروع به دعا مي‌كرد و از ترس خدا آن‌چنان گريه مي‌كرد كه تمام محاسن شريفش به اشك آميخته مي‌شد و هرگاه قرآن مي‌خواند، مردم پيرامونش جمع مي‌شدند و از صداي خوش او لذت مي‌بردند. آن حضرت، صابر، صالح، و امين لقب يافته بود و به سبب تسلط بر نفس و فرو بردن خشم، به كاظم مشهور گرديد».[4]

  2. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مادر امام کاظم علیه‏السلام
    مادر امام موسی کاظم حمیده بربریه، معروف به «حمیدة الصفا» بود. امام صادق علیه‏السلام درباره ایشان فرموده‏اند: «حمیده مثل زَرناب و تصفیه شده، از آلودگی‏ها و پلیدی‏ها پاک است و این از لطف خدا بر من و امام بعد از من است که پای چنین بانوی پاک دامنی را به خانه من گشود».

    القاب امام کاظم (علیه السلام)
    لقب و کنیه در زبان عربی نمایانگر نحوه پذیرش جامعه و طرز تلقی آن از فرد میباشد و هویت شخصی او را در زندگی روشن میسازد، و تقریبایک نوع تاریخ متحرک است که از شخص ثابت میماند، از اینرو گاهی یک فرد به تناسب شئون و خدمات و فعالیتها یا خصائص و ویژگیهای خود دارای عناوین و القاب متعددی میگردد.بدین جهت قهرمان گفتار ما دارای چند لقب افتخار آمیز و انسانی است که ذیلا توضیح داده می شود :
    1. ابو الحسن الاول ـ ابو ابراهیم ـ ابو علی ـ ابو اسماعیل این چهار کنیه نامهای دوم بود که گاهی در مکالمات و اغلب در کتب حدیث به آن حضرت اطلاق شده است که کنیه‏ی نخستین، معروفترین و مشهورترین آنها میباشد و آن کنیه خاطرات و مبارزات امام نخستین را در دلها زنده میسازد و چند تن از پیشوایان معصوم ما این کنیه را داشته‏اند که پس ازحضرت علی (علیه السلام) امام کاظم امام رضا امام جواد علیهم السلام هستند از اینرو محض تشخیص کامل، مقصود از ابو الحسن تنها و بدون قید، حضرت علی (علیه السلام) است.
    ابو الحسن الاول: امام موسی (علیه السلام) ابو الحسن الثانی: امام رضا و ابو الحسن الثالث امام جواد (علیه السلام) است.
    2. کاظم: (فرو دهنده خشم) امام در مقابل سعه‏ی صدر و حلم و بردباری و گذشتی که داشت اغلب به دشمنان و بدخواهان و متجاوزین حقوق شخصی و خصوصی خود عفو و گذشت روا میداشت و گاهی نه تنها مرتکب قصاص یا انتقام نمیشد بلکه آنانرا مورد عنایت و بذل توجه خاص خود قرار میداد.
    3. عالم: (دانشمند و دانا) و آگاه لقبی بود که در آن عصر مشعشع اسلامی در بین جمع علما و دانشمندان متعددیکه وجود داشتند به سبب وفور علم و احاطه‏ی کامل او بر علوم و دانشها به آن بزرگوار اختصاص یافته بود.
    4. صالح: (فرد شایسته) عنوانی بود که دوستان و علاقمندان حضرتش بر اساس شایستگی و عبادت و اطاعت او به امام داده بودند و گاهی این لقب، علامت رمز و استتاری بود که میخواستند دشمنان از راز شیعه آگاه نگردند.
    5. باب الحوائج: مردم بغداد پس از تجربه‏های فراوان و امتحانهای مکرر از آنرو که در مواقع نیازمندی و گرفتاری هنگام توسل به درگاه الهی، از احترام وجودی آن بزرگوار بهره‏مند شده و بدرخواستهای خود به برکت توسل به آن محبوب حضور الهی، رسیده‏اند او را «باب الحوائج» نامیده‏اند و این لقبی است که پس از رحلت به ایشان تعلق گرفته است که در تأیید آن از منابع سنت مطالبی در بخش آراء و گفته‏های این کتاب آمده است که مطالعه خواهید فرمود .
    6. صابر: پایدار و استقامت کننده در برابر جور و ظلمهائی که ازطرف خلفای غاصب نسبت به آن شخصیت عالیقدر صورت میگرفت.خلفاء جور او را با انواع و اقسام ناروائیها و مظالم اذیت کردند ولی او ثبات و استقامت خود را از دست نداد و کوچکترین ضعف و فتوری از خود نشان نداد.
    7. الاءمین: امانت دارای و درستکاری در اداء امانت با تمام معنای لفظ آن در وجود آن بزرگوار فراهم آمده بود علاوه بر امانت‏داری دنیوی، امین صادق و درستکار در اداء رسالت الهی و انجام تعهدات انسانی و پیشوائی ملت خود بود و در راه ادای امامت جان خود را فدا نمود و زندگی را در زندانها سپری ساخت تا انسانها آزاد زندگی کنند.

  5. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    کودکی امام موسی کاظم(علیه السلام)
    امام موسی کاظم علیه‏السلام از همان کودکی در مجلس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، شرکت و جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب می‏کرد و در بحث‏های علمی شرکت می‏جست و در عین ناباوری اطرافیان، فردی کهنه‏کار و قوی، اهل بحث و منطق و قادر به اثبات مباحث دشوار و معضل علمی بود و این موجب محبوبیت آن حضرت نزد امام جعفر صادق علیه‏السلام و اصحاب گردیده بود. مسئله امامت این کودک بعد از امام جعفر صادق علیه‏ السلام و جانشینی رسول الله صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم و هادی و راهنما بودن او محبوبیتی مضاعف نزد پدر به وجود آورده بود.

  7. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    جوانی امام و کار و اشتغال
    امام موسی کاظم علیه‏السلام با این‏که وضع مالی امام جعفر صادق علیه‏السلام بد نبود و او می‏توانست راحت و بی‏غم زندگی کند و آسان بخورد و بپوشد و روزگار بگذراند، در جوانی در مزرعه پدر کار می‏کرد و با دیگر کارگران، دوش به دوش، در برابر آفتاب به کشاورزی می‏پرداخت ناگفته نماند این امر سبب نمی‏شد که او خود را از شرکت در مجالس درس پدر محروم کند یا لطمه‏ای به دیگر وظایف او وارد آورد.

  9. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    شهادت پدر و امامت آن حضرت
    امام موسی کاظم علیه‏السلام بیست سال از دوران زندگی پدر را درک کرد که برای او بسیار گران‏قدر و پر ارج بود. محضر پدر برای او از آن بابت ارزنده بود که او قدر پدر، امام و استاد خود را می‏شناخت و چه بهره‏ها که از اشراقات آن استاد و پدر گرامی برای او حاصل نمی‏شد. منصور عباسی که زنده بودن امام جعفر صادق علیه‏السلام را سدی برای خود می‏دانست به طراحی نقشه قتل آن حضرت پرداخت و به حضرت زهر خورانید. امام پس از خوردن زهر بیمار و بستری شد و در فاصله اندک به دیدار اجداد پاکش شتافت و سکان امامت را به امام موسی کاظم که بیست سال بیشتر نداشت سپرد. امام کاظم علیه‏السلام نیز همان راه و روش پدر را تعقیب کرد.


  11. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امام بر حق
    مردم، پس از شهادت حضرت صادق(علیه السلام) براي امر ولايت دچار سردرگمي شدند؛ زيرا خفقان موجود در دولت عباسيان اين اجازه را به امام نمي‌داد تا علناً امام بعد از خود را براي عموم مردم معرفي كند، لكن افراد باايمان و زيرك، با توجه به معرفتي كه از امام معصوم(علیه السلام) داشتند، با روش‌هايي امام خود را پيدا مي‌كردند. ابن شهر آشوب از ابوعلي راشد نقل مي‌كند: «جمعي از مردم نيشابور براي پرداخت حقوق مالي خود به امام زمانشان، محمد بن علي نيشابوري را انتخاب كردند و سي هزار دينار و پنجاه درهم و دو هزار طاقه پارچه به او دادند تا به امام برساند. در ميان اموال، اموال زني به نام شطيطه بود به اين صورت: يك درهم پول و پارچه حريري كه به دست خودش بافته بود و چهار درهم ارزش داشت. با اين حال آن زن مؤمن از دادن حقش به امام ـ اگر چه بسيار كم بود ـ حيا نكرد و خجالت نكشيد، اما مردم براي اينكه اين اموال به دست امام برحق برسد، چاره‌اي انديشيدند. آنها سؤالات شرعي خود را در هفتاد ورق نوشتند و در هر ورقي تنها يك سؤال را مرقوم كردند و مابقي را براي جواب، سفيد گذاشتند. بعد آنها را روي هم گذاشتند و پيچيدند و چند مُهر بر آن گذاشتند تا كسي آن را باز نكند و به محمد بن علي گفتند اين جزوات را شب به امام بده و فردا پس بگير. پس اگر ديدي مهرها شكسته نشده، مهرها را باز كن و ببين آيا جواب داده شده است يا نه؛ اگر پاسخ داده شده بود، او امام برحق است. پس اموال را به ايشان بسپار، وگرنه اموال را پس بياور.
    آن شخص به مدينه رسيد و به پيش عبدالله افطح، پسر امام صادق(علیه السلام) رفت، اما او را آن‌طور كه بايد نيافت و حيران از كوچه‌ها مي‌گذشت و از خداوند براي پيدا كردن راه مستقيم مدد مي‌جست. ناگاه پسري را ديد كه به او گفت: «اجابت كن آن كسي را كه مي‌خواهي» و او را به در خانه موسي بن جعفر(ع)، فرزند ديگر امام برد. علي بن محمد مي‌گويد: «هنگامي‌كه به حضور حضرت رسيدم،‌چون آن حضرت مرا ديد، فرمود: براي چه نوميد مي‌شوي اي ابوجعفر؟ منم حجت‌الله و وليّ خدا؛ به سوي من آي! آيا ابوحمزه مرا به تو نشناسانيد در مسجد جدم، رسول خدا(ص) بعد حضرت فرمود: «آن اوراق را روز گذشته جواب دادم. پس حالا بياور درهم شطيطه را كه وزنش يك درهم و دو دانگ است و كيسه‌اي كه چهارصد درهم در آن است و آن پارچه ابريشمي كه در پشت جامه آن دو برادر بلخي است.» من از فرمايش حضرت سخت شگفت‌زده شدم و آنچه را امر فرموده بود، در برابر حضرت نهادم. بعد حضرت پارچه شطيطه و آن درهم ناچيز را برداشتند و حرفي را كه شطيطه در نيشابور زده بود تكرار كردند درست به همان عبارت و بعد فرمودند: «اي ابوجعفر! سلام مرا به شطيطه برسان و اين هميان پول را كه چهل درهم دارد به او بده به عنوان هديه من و بگو قسمتي از كفن‌هاي خودم را كه خواهرم حليمه دختر امام صادق(علیه السلام) با دست خود بافته و از پنبه‌هاي قريه مادرم فاطمه(س) است براي او فرستادم و بگو كه او نوزده روز بيشتر زنده نيست. پس شانزده درهم از آن هميان را خرج خود كند و بيست‌وچهار درهم آن را صدقه دهد و من هم بر جنازه او نماز خواهم خواند. و اي ابوجعفر! اگر ديدار با من را كتمان كني براي تو بهتر است.» امام قسمتي از مال‌ها را هم نپذيرفتند و امر فرمودند: «آنها را به صاحبانشان پس بدهم و در مورد سؤال‌ها هم سفارش كردند كه مهرها را باز كنم و آنها را ببينم.» من سه مهر را شكستم و سه سؤال را با پاسخي دقيق و فصيح يافتم و به نيشابور برگشتم. هنگامي كه به ديار خود رسيدم ديدم، اشخاصي كه حضرت اموالشان را قبول نفرموده، فطحي‌مذهب شده‌اند و عبدالله افطح را به امامت برگزيده‌اند، اما شطيطه بر مذهب خود باقي‌است و درست بعد از نوزده روز شطيطه از دنيا رفت و حضرت درحالي‌كه سوار بر شتر بود براي تشييع او آمد و دوباره بعد از مراسم دفن سوار بر شتر به طرف بيابان رفت و فرمود: «سلام مرا به دوستان خود برسان و بگو من و كساني كه بعد از من و در جايگاه امامت هستند بر جنازه هر كدام از شما هر كه باشيد حاضر مي‌شويم، پس، از خدا بپرهيزيد و تقوا پيشه كنيد در امر خودتان».

    خلفای زمان امام کاظم علیه ‏السلام

    امام کاظم علیه‏السلام در بیست سالگی به امامت رسیدند، مدّت امامتشان سی و پنج سال بود و در زمان حیات ایشان چهار خلیفه عباسی به نام‏های منصور دوانقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید به حکومت رسیدند. امام در زمان هارون‏الرشید و در زندان سندی بن شاهک،به دستور هارون‏الرشید به شهادت رسید.

  13. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دیدگاه هارون‏ الرشید درباره امام کاظم علیه‏السلام
    مقام بلند امام موسی کاظم علیه‏السلام چنان بود که حتی مخالفان امام هم به حقانیت ایشان اعتراف کرده‏اند، ولی به دلیل عناد با ایشان، همواره در اماکن عمومی از ابراز آن خودداری می‏کردند؛ از جمله هارون‏الرشید به پسرش مأمون می‏گوید: «ای پسر، موسی بن جعفر امام و پیشوای مردم و حجت خدا برای مردم و بندگان خلیفه خداست، من در ظاهر، امام مردمان هستم و با زور بر او چیره شده‏ام، به خدا قسم، او به مقام رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وس م از همه مردم حتی من شایسته‏تر است و لیکن اگر بخواهد در این امر با من نزاع کند، چشمش را بیرون می‏آورم؛ زیرا خلافت عقیم است، او وارث پیغمبران است، اگر علم و روش صحیح می‏خواهی، باید از او یاد بگیری».

  15. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    استناد به آیه مباهله
    هارون را اصرار بر این مسئله بود که بنی‏عباس از نظر وراثت به مقام خلیفگی پیامبر سزاوارترند؛ زیرا عباس جدّ اصلی اینان عموی پیامبر بود. غافل از آن که مسئله امامت عهدی الهی است، نه منصبی مالی و ارثی. امام موسی کاظم علیه‏السلام نیز در مقام استدلال و اثبات حقانیت خود به آیه مباهله استناد می‏کرد که در آن رسول‏خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله‏ وسلم ، علی علیه‏السلام و خاندان او، فاطمه علیهاالسلام و حسن علیه‏السلام و حسین علیه‏السلام ، را نفس و جان خود معرفی کرد.

  17. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ادامه نهضت علمی و فرهنگی
    امام موسی کاظم علیه‏السلام پس از پدر نهضت علمی او را دنبال کرد و پیروانش را که پراکنده شده بودند، از نو گرد هم آورد و به مجلس درس آنها سر و سامان داد. البته وضعیت برای این اقدام امام مساعد نبود، اما او از هر فرصت و امکانی برای تحقق این هدف سود می‏جست و لحظه‏ای از تلاش و کوشش باز نایستاد و در راه تکامل جنبش علمی و نهضت فرهنگی اسلام تلاش کرد و صدها محدّث و مفسر و مبلّغ تربیت نمود و به کمک آنها توانست از مکتب تشیع پاسداری کند و حرکت آن را تداوم بخشد.

  19. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    توصیه به تعقّل
    امام موسی کاظم علیه‏السلام مردم را به تفکر و تعقل دعوت می‏کرد و متذکر می‏شد که هرچیزی راهنمایی دارد و راهنمای عقل، تفکر است و از نشانه‏های تفکر، سکوت و خاموشی است. این خود سبب می‏شود که افراد کم‏تر سخن بگویند و بیشتر بیندیشند تا حقایق را به دست آورند. امام موسی کاظم علیه‏السلام در این‏باره می‏فرماید: «آدمی از سوی خدا دو حجت دارد: حجت ظاهر و حجت باطن. حجت ظاهرْ خدا و انبیا و ائمه‏اند و حجت باطن عقل است».


  21. تشكر

    مدير اجرايي (10-01-2018)

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زیبایی، دانایی و نیکویی -- دکتر الهی قمشه ای
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن فیلم
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-08-2017, 22:02
  2. هواپیمای ضد زیردریایی P-3 Orion (کابوس هولناک زیردریایی ها)
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن عمليات ها
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 19-04-2016, 20:09
  3. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 14-10-2015, 11:28
  4. Root کردن چیست و چه کارایی هایی دارد ؟
    توسط رایکا در انجمن مقالات آموزش و ترفندها
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 29-03-2013, 22:00
  5. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi