صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: جنبش امل و امام موسي ‏صدر (قسمت سوم )

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    جبهه قومي‏
    امام موسي‏ صدر براي نشان دادن روابط متمايز خويش با سوريه ترجيح مي‏داد كه‏ با دوستان مستقيم سوريه در لبنان، چون سازمان حزب بعث سوسياليست عربي، اتحاد نيروهاي ملي، برخي از شخصيت­ها و يك حزب كرد در چارچوب جبهه قومي قرار گيرد. اين جبهه يك خط سياسي هماهنگ با خط سياسي سوريه براي خود ترسيم كرد. اين خط با خط ديگري به نام اتحاد احزاب و شخصيت­هاي ملي به رهبري كمال جنبلاط كه با مقاومت فلسطين ابراز همدردي مي‏كرد در تعارض بود. نبيه ‏بري و شيخ محمد يعقوب نمايندگان دائم جنبش امل در گفتگوها با جبهه قومي بودند.




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    جنگ لبنان
    پيش از جنگ لبنان دو حادثه، در برافروخته شدن آن اثر داشت:
    فاجعة ناشي از تيراندازي به سوي تظاهرات مردمي ماهيگيران، در شهر «صيدا» در 26/2/1975 و وقوع درگيري‌هايي ميان ارتش لبنان و ساكنان شهر.
    كشتار «عين الرمانه» در حومة جنوبي بيروت در آوريل 1975. در اين حادثه سرنشينان يك اتوبوس، كه افرادي از مقاومت فلسطين بودند، به دست عناصري از حزب فالانژهاي لبنان كشته شدند. نيروهاي مقاومت پس از شركت در راهپيمايي بيروت، به مناسبت نخستين سالگرد شهداي انقلاب فلسطيني در عمليات خالصه، (كريات شمونه) در حال بازگشت به «تل زعتر» بودند. اين كشتار جرقه­اي بود كه آتش جنگ لبنان را برافروخت و دو موضوع را مطرح كرد!
    ... همزيستي لبناني فلسطيني و درخواست­هاي انقلاب فلسطين از لبنان.
    ... همزيستي فرقه‌هاي لبنان و درخواست­هاي اصلاح اجتماعي و سياسي.
    از هنگام شعله­ور شدن اين جنگ، امام صدر با كمك ديگران، براي خاموش ساختن آن در تلاش بود. و براي حل مناقشات به گفتگو دعوت و ميانجيگري­ها را تأييد مي‌كرد. و با انجام صدها ديدار و سفرهاي پرخطر، از تلاش‌هاي توانفرسا دريغ نكرد. چرا­كه در برابر خدا، ميهن و انقلاب فلسطين احساس مسئوليت مي‌كرد. وقايع زير كه در حد توان برحسب ترتيب تاريخي مي‌آيد، نمونه‌هايي است كه احساس مسئوليت امام صدر را بيان مي‌كند:





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    نخست: مخالفت امام صدر با جنگ و تلاش وي براي آرام­سازي و گفتگو

    با روشن شدن شعله­هاي جنگ در 13 آوريل 1975، امام صدر با رهبران مقاومت فلسطيني و رهبران احزاب ديدار كرد، تا فتنه را در نطفه خاموش سازد و اوضاع آرام گردد. وي با ارسال پيامي ضمن محكوم كردن «كشتار وحشتناك»، نسبت به توطئه‌هاي دشمن و فتنه­انگيزي‌هاي آن هشدار داده، قاطعانه و آشكار اعلام كرد:

    انقلاب ملي لبنان و انقلاب فلسطين برخاسته از يك اصل‌اند. در يك راه به سوي هدفي يكسان گام برمي‌دارند و با يك دشمن رويارويي مي‌كنند.
    «احزاب و نيروهاي ملي و ترقيخواه» كه شامل حزب ترقيخواه سوسياليست، حزب كمونيست، سازمان كار كمونيستي، حزب ملي اجتماعي و تشكل‌هاي ديگر مي‌شد، به رياست كمال جنبلاط تصميم به «تشكيل رهبري متحد براي پيگيري تحولات جنگ، بر اساس يك موضع ملي يكسان» گرفتند. كمال جنبلاط، دبيركل جبهة عربي شركت­كننده در انقلاب فلسطين، در 26/4/1975 تصميم جبهه را مبني بر «كوشش براي منزوي ساختن و تحريم سياسي حزب فالانژ» را اعلام كرد. اما امام صدر همگان را به دوري از جنگ فرا خواند، و نسبت به تجزية ميهن و در خطر قرار دادن انقلاب فلسطين هشدار داد. اوخواستار برقراري پل‌هايي ميان فرقه‌هاي گوناگون لبنان، توسط روشنفكران، انديشمندان و ملاقات‌هاي رهبران ديني شد.
    امام صدر در 16/4/75 با 77 تن از نخبگان روشنفكر و متفكر لبنان ديدار كرد. در پي اين ديدار «دفتر آرام­سازي ملي» براي پيگيري كارهاي روزانة آرام­سازي تشكيل شد. اين دفتر خلأ موجود نزد مقام‌هاي لبنان را پر كرده، و در راه احياي كميتة هماهنگي مشترك، ميان حكومت لبنان و مقاومت فلسطيني فعاليت مي‌كرد. امام صدر با خريش ماروني ديدار كرد، و هردو توافق كردند براي بازگردانيدن مودت و همكاري ميان همة لبناني‌ها از يك سو، و فلسطيني‌ها از ديگر سو، به­منظور نگاه­داشتن وحدت ملي و انقلاب فلسطين همكاري كنند.
    در 10/5/1975 امام صدر در جلسة هيئت عمومي مجلس اعلاي اسلامي شيعيان اعلام كرد:

    فرقة مسلمان شيعه با در پيش گرفتن سياست درهاي باز در برابر ديگر مسلمانان، شركت در كنفرانس­هاي اسلامي، آمادگي براي هماهنگي با آنان براي نيل به وحدت و پيشنهاد لغو فرقه­گرايي سياسي در نظام لبنان، عدم گرايش فرقه‌اي خويش را ثابت كرد. همچنين به دليل موضع­گيري­هاي خود در آوريل 69، مه 1974 و آوريل 1975 تعهد ملي و پايبندي شديد خود به ميهن را آشكار ساخت، و با پذيرش مطلق مسئلة فلسطين بر تعهدات قومي خويش وفادار مانده، ثابت كرد كه با فداكاري و پيشگامي، خسارت‌ها را جبران و بهاي همگامي قومي را مي‌پردازد.
    وي افزود:
    بگذاريد بي شرم و هراس به مسئلة فلسطين بپردازيم. بيائيد پيش ديگر عرب‌ها اين شعار را سر داده و قرباني دهيم. قربانيان ما در اين راه بسيار كمتر از آن زمان خواهد بود كه اعتمادبه­نفس خويش را از دست دهيم و در سرزمين كوچكمان به مشكلات كوچكمان سرگرم شويم ...
    فلسطين را حفظ خواهيم كرد. لبنان و همزيستي را حفظ مي‌كنيم و زيربناي تمدن آتي را پي مي‌ريزيم.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    دوم: مخالفت وي با مداخلة ارتش در مسائل داخلي
    بر اثر گسترش شعلة جنگ به منطقة تل زعتر ـ دكوانه، امام صدر در مه 1975 به ديدار رئيس جمهور شتافت. وي ضمن هشدار نسبت به اين تحول، خواستار انجام اقدامات لازم و سريع براي جلوگيري از وخامت اوضاع شد. امام صدر در تاريخ 24/5/75 در كنفرانس «دارالفتوي الاسلاميه» شركت كرد. در اين كنفرانس كه رهبران ديني و سياسي مسلمانان حضور داشتند، تصميم گرفته شد كه استعفاي حكومت نظامي لبنان ، «براي حفظ وحدت ملي و نجات دادن زندگي دمكراتيك و عدالت» درخواست گردد. امام صدر در اين كنفرانس گفت:
    من با دخالت ارتش در مسائل پيچيدة داخلي مخالفم. زيرا در اين هنگام كه دشمن جنوب ميهن و فرزندان آن را به خواري كشانده است، نخستين وظيفة ارتش پاسداري از مرزهاي ميهن است.

    حكومت نظامي در 26/5/ 1975 استعفا داد و رشيد كرامي مأمور تشكيل كابينة جديد شد. اما چون وي به دليل كارشكني‌ها نتوانست كابينه را تشكيل دهد، نشانه‌هاي شكافي خطرناك در افق لبنان
    نمايان گرديد. اين امر امام صدر را واداشت تا براي جلوگيري از تكرار فجايع، به يك تحرك مردمي دست زند. وي با هشدار دوباره نسبت توطئه­اي بزرگ، تأكيد كرد:

    انقلاب فلسطيني راهي به سوي سرزمين­هاي مقدس است. امانتي بر دوش ماست كه از آن پاسداري و حمايت كرده و جان­فشاني مي‌كنيم. لبنان ميهن همه است. نمي‌پذيريم كه به آن تجاوز كرده، ويرانش كنند. وحدت ملت لبنان ــ با مناطق و فرقه‌هاي گوناگون ــ بايد در عدالت اجتماعي و فراهم كردن فرصت‌ها پيش روي همگان، تجلي يابد.
    به­ هر حال همه گروه‌هاي درگير بر سر اين نكته توافق دارند، كه تلاش‌هاي پيگير امام صدر براي مشكل جنگ شايستة تقدير است. ازجمله «كمال جنبلاط» پس از ديدار با امام گفت:

    حضرت امام صدر در پيشاپيش خيرخواهان قرار دارد، و نسبت به خواسته‌هاي طبقات اجتماعي و خانواده‌هاي محروم متعهد است. وي با حركت ملي و همة رهبران با اخلاص كه در اين دوران سخت توده‌ها را رهبري مي‌كنند، در يك مسير گام برمي‌دارد.
    پس از ادامة بحران تشكيل كابينه، و از سرگيري رويدادهاي خونين در مناطق شياح و عين­الرمانه، امام صدر در مسجد «الصفا» (بيروت) به عبادت و روزه­داري پرداخته، تحصن كرد. وي گفت:
    تحصن مي‌كنيم تا شهروندان را به دوري كردن از سلاحي كه بر ضد لبناني‌ها و برادرانشان به كار مي‌رود، واداريم. ما مي‌خواهيم اين صفحة خشونت را با صفحة عبادت، تحصن و روزه‌داري به پايان برسانيم. زيرا اسلحه، بحران را حل نمي‌كند. بلكه بيش از پيش ميهن را پاره­پاره مي‌كند.
    اين اقدام امام با تأييد گستردة محافل ديني و ساير فرقه‌هاي سياسي و مردمي روبه­رو گرديد. در تاريخ 1/7/1975 پس از تشكيل كابينة جديد و دريافت قول انجام خواسته‌هاي مطرح­شده، امام به تحصن خويش پايان داد. وي به منطقة بعلبك ـ هرمل شتافت، تا براي پايان محاصره روستاي «قاع» تلاش كرده، و منطقه را آرام سازد.

    سوم: دعوت امام صدر به مقاومت در برابر تجزيه لبنان، و دفاع از خود، لبنان و انقلاب فلسطين.
    در اوايل دسامبر 1975 جنگنده‌هاي اسرائيل مناطق نبطيه در جنوب، اردوگاه‌هاي بداوي و نهرالبارد را بمباران كردند. اين بمباران­ها بيش از 60 كشته و 200 زخمي و ويراني‌هاي فراواني بر جاي گذاشت.لبنان در مورد اين رويداد شكايتي به شوراي امنيت تسليم كرد. اين تجاوز به عنوان سرآغاز دخالت مستقيم اسرائيل در رويدادهاي جاري لبنان تفسير شد.
    در 6/12/1975 (اين روز شنبة سياه ناميده شد) حزب فالانژ به «كشتاري» دست زد، كه از آغاز رويدادهاي خونين در لبنان بي‌سابقه بود. در اين «كشتار» بيش از يكصد لبناني، كه بيشتر از شيعيان و كارگران منطقة مرفأ بودند، در خاك و خون غلتيدند. دو روز بعد درگيري‌هاي بيروت از سرگرفته شد، و پس از گذشت سه روز به حومة جنوبي (شياح ـ عين­الرمانه) گسترش يافت.
    سپس «كوي غوانه» در ايطلياس (ساكنان آن شيعه هستند كه در منطقه اي مسيحي ساكن هستند) در معرض حمله قرار گرفت، كه به آتش گرفتن و ويراني تمام منازل و كشته شدن برخي از ساكنان و مهاجرت بازماندگان انجاميد. به دنبال آن منطقة «سبينه» و مناطق «روليسات جديد، عين بياقوت، زلقا» واقع در منطقة مسيحي­نشين، شاهد رويداد‌هاي مشابهي شد. و همة ساكنان شيعه آنها مجبور به ترك خانه و كاشانه خود شدند.
    اين رخداد‌ها و تحولات جديد، امام صدر را واداشت تا در يك كنفرانس مطبوعاتي به تاريخ 17/12/1975 «كشتار‌هاي وحشيانه» را محكوم كند، و عاملان آنها را «به خيانت به ميهن و نابودي رسالت مسيحيت در جهان عرب»، «تلاش براي برپايي يك اسرائيل دوم در شرق» و «اتهام دو دين جهاني: به عدم امكان همزيستي اسلام و مسيحيت» متهم كرد.
    امام حادثة «قاع»، يعني شهرك مسيحي در منطقة شيعه­نشين را به ياد مسيحيان آورده، گفت:

    وقتي حادثة دردناك قاع در بقاع روي داد، تحصن خودم را شكسته، و در موج خطرها، شبانه به آنجا شتافتم. وارد كليسا شدم و با مردم ديدار، و حادثه را محكوم كردم. آب قطع شده شهر را وصل كردم و به دل‌ها آرامش دادم. هيچ­كس مهاجرت نكرد
    امام افزود:
    من به مردم بقاع و جنوب و همه­جا گفته‌ام و همچنان مي‌گويم، كه اختلافات فرقه‌اي جنگ اصلي شما نبوده و با تاريخ و جايگاه شما سازگاري ندارد. جنگ اصلي شما براي جلوگيري از تجزيه يا دفع خطر از جنوب و مقاومت فلسطيني است.

    او ادامه داد:
    امروز پس از حوادث اخير، پس از اينكه نشانه‌هاي تجزيه طلبي در افق نمايان گشته است، از من چه مي‌خواهيد؟ آيا خواري را براي فرزندانم، و خطر را براي ميهن و امتم بپذيرم؟ نه، هرگز، من زادة حسينم.

    امام سپس تأكيد كرد:
    صراحتاً بگويم، سرزمين، ميهن و كرامت ما در خطر است. بقاي ميهن و امت و يكپارچگي لبنان بر هرچيز ديگر اولويت دارد. پس آماده باشيد. مجهز شويد. آموزش ببينيد و سلاح در دست گيريد. نگوئيد به ما اسلحه بدهيد. از هيچ­كس چشمداشت كمك نداشته باشيد. به خودتان تكيه كنيد.

    امام در پايان هشدار داد:
    ولي هوشيار باشيد، بعضي از مردم وقتي پاره‌اي از روستاها در برخي مناطق مورد حمله واقع مي‌شود، به طور انفعالي تلاش مي‌كنند و به افراد بي‌گناه مسيحي متعرض مي‌شوند. اين امر در منطق، درك و رسالت‌مان پذيرفته نيست. اين منطقه از آن  ماست. مردمي كه در اين منطقه زندگي مي‌كنند، مخصوصاً اقليت‌ها، امانت الهي، نزد ما هستند. بايد از آنان حفاظت كنيم. زيرا ما بدون حكومت رسمي بسر مي‌بريم. هركس به يك بي­گناه متعرض شود به خدا و پيامبر تعرض كرده است. اي زخم‌خوردگان! ما انتقامجو نيستيم، من يكي از شمايم كه دو هزار نفر از فرزندانم كشته شده‌اند، ولي جنايتي بر جنايت‌ها نخواهم افزود و از بيگناهان انتقام نخواهم گرفت ... ما كه جنايتكار نيستيم.



    چهارم: «امل»
    در پي اين تحولات و دعوت امام صدر، بعضي از جوانان مسلمان شيعه با گذرانيدن دوره­هاي آموزش­هاي نظامي در «گروه­هاي مقاومت لبنان» (امل) سازماندهي يافتند. ايجاد اين نيرو‌ها در اواخر سال 1974، در پي دعوت امام از مردم براي فراگيري فنون نظامي و دفاع از خويش، در برابر تجاوزات پي در پي اسرائيل آغاز شده بود. مقاومت فلسطين بر اين آموزش‌ها نظارت داشت، تا آموزش­يافتگان «فدائيان مرزهاي لبنان» شوند. مقاومت فلسطيني، كشته­شدگان اين تشكلِ در حالتأسيس را، شهداي انقلاب فلسطيني دانست. اين تشكل از آغاز جنگ داخلي تا آن زمان، در هيچ­گونه نبرد داخلي شركت نكرده بود. بلكه پيش از آن، هنگام تجاوز دشمن صهيونيستي به روستاهاي مرزي «طيبه، كفلاكلا» در بخش مرجعيون، (جنوب لبنان) به مقابله با آن پرداخته بود.





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    جمع‌بندي
    خلاصه اينكه امام، از ابتداي جنگ داخلي لبنان، در سه ماهة نخست 1975 تا ابتكار عمل سوريه و اعلام پذيرش ميثاق ملي (سند قانون اساسي)، به اصول زير پايبند بود:
    حفظ همزيستي طوائف لبنان، و تلاش براي جلوگيري از تجزيه ميهن، با هر‌‌‌عنوان و به هر شكلي.
    حفظ همزيستي لبناني ـ فلسطيني و پاسداري از انقلاب فلسطين.
    استفاده از گفتگو به عنوان راه‌حل كشمكش­ها، و تحقق بخشيدن به اصلاحات سياسي و اجتماعي و رد جنگ به عنوان وسيله‌اي براي رسيدن به اين هدف‌ها.
    رد سركوب فرقه‌اي و جنگ، براي تحقق پيروزي يك فرقه لبنان بر فرقه‌اي ديگر.
    مجاز دانستن دفاع مشروع از خود.
    ستيز بر ضد تجزية جنوب، و خطر تجاوز به آن، به­ويژه تجاوز اسرائيل به جنوب و خطر يكسره كردن كار انقلاب فلسطين يا تهديد مقاومت فلسطين، و رزميدن و به شهادت رسيدن در اين راه.
    مبارزه بر ضد دشمن صهيونيستي، و رويارويي مداوم عليه آن. چرا كه اسرائيل غاصب بر نژادپرستي صهيونيسم استوار است و شرّ مطلق به شمار مي‌رود. وجود اين رژيم به معناي استمرار تجاوز و تهديد لبنان و تمام اعراب است.








    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. تشكر

    مدير کل انجمن (10-01-2018)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi