صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12

موضوع: هشام بن حکم از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آخرین روزهای زندگی هشام بن حکم

    یحیی برمکی در آغاز به هشام بن حکم اظهار علاقه می کرد و مدتی نیز وی را دبیر مجالس مناظره خود ساخت. او سرانجام از هشام رنجید و اسباب کشتن وی را فراهم کرد. انتقادهای هشام آرای فلسفی یحیی بن خالد، مغلوب ساختن پیوسته وی در بحثها و نیز هراس وزیر از نزدیکی هشام به هارون علل اصلی دشمنی یحیی با هشام بود. روزی هارون گفت: دوست دارم در مجالس مناظره شما شرکت کنم; اما نه در حضور دیگران، بلکه در پشت پرده تا حاضران نظرهای خویش را بی پروا بیان کنند.یحیی مجلس مناظره ترتیب داد و هشام را نیز دعوت کرد. هارون طبق برنامه قبلی پشت پرده نشست. وزیر که اندیشه انتقام در سر می پروراند با نقشه قبلی هشام را وارد بحث امامت کرد. هشام بعد از گفتگوی بسیار، گفت: «اگر امام مرا به جنگ فرمان دهد، اطاعت می کنم.»
    منطق هشام طاغوت زمان را می لرزاند

    هارون با شنیدن این جمله، چهره درهم کشید و گفت: هشام مطلب را آشکار کرد. آیا با زنده بودن وی سلطنت من یک ساعت باقی می ماند؟ به خدا سوگند، اثر زبان این مرد در دلهای مردم از صد هزار شمشیر برنده تر و مؤثرتر است. (26)بی درنگ فرمان داد هشام را دستگیر کنند. هشام از گرداب خشم هارون به مدائن گریخت. از آنجا به کوفه رفت، در منزل ابن شرف پنهان شد و حدود دو ماه بعد جهان مادی را وداع گفت.حضرت رضا(ع) در باره او فرمود: خدا او را رحمت کند. بنده ای خیرخواه و دلسوز و یک انسان حقیقی بود. اصحابش بر او حسد بردند و آزارش کردند. (27)

    در پایان این نوشتار، بیان سفارشهای اخلاقی امام هفتم(ع) به هشام بن حکم بسیار مناسب می نماید:1 - «یا هشام ان العاقل الذی لا یشغل الحلال شکره و لا یغلب الحرام صبره.»ای هشام، عاقل کسی است که حلال او را از سپاسگزاری باز ندارد و حرام بر صبرش چیره نشود.2 - «یا هشام ان العاقل لا یکذب و ان کان فیه هواه.» (28)ای هشام، عاقل دروغ نمی گوید، هر چند دلخواهش باشد.3 - «یا هشام لا دین لمن لا مروة له و لا مروة لمن لا عقل له. ان اعظم الناس قدرا الذی لا یری الدنیا لنفسه خطرا. اما ان ابدانکم لیس لها ثمن الا الجنة فلا تبیعوها بغیرها.» (29)ای هشام کسی که جوانمردی ندارد، دین ندارد و کسی که عقل ندارد، جوانمردی ندارد. با ارزش ترین مردم کسی است که دنیا را برای خود منزلت و مقام با ارزشی نداند. همانا برای بدنهای شما بهایی جز بهشت نیست. پس آن را به غیر بهشت [و ارزانتر] نفروشید.4 - «ای هشام، عاقل به کسی که می ترسد دروغگویش بخواند، خبر نمی دهد و از آنکه نگرانی مضایقه دارد، چیزی نمی طلبد و به آنچه توانا نیست، وعده نمی دهد و به آنچه در امیدواری اش سرزنش شود، امید نمی بندد و به کاری که می ترسد در آن درماند، اقدام نمی کند.»





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پی نوشت :

    1- تتمه المنتهی، ص 155.
    2- ارشاد مفید، ص 254.
    3- رجال شیخ طوسی، ص 342.
    4- معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 273.
    5- هشام بن حکم، صفایی، ص 14.
    6- رجال نجاشی، ص 433.
    7- منتهی الآمال، ج 2، ص 251.
    8- تفسیر برهان، ج 1، ص 420.
    9- تنقیح المقال، ج 3، ص 294.
    10- لا تزال مویدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانک.
    11- قاموس الرجال، ج 9، ص 317.
    12- هزاره شیخ طوسی، ج 2، ص 142.
    13- یا هشام کلم الناس انی احب ان اری مثلکم فی الشیعه.
    14- کافی، ج 1، ح 3.
    15- همان; معجم الرجال الحدیث، ج 19، ص 282.
    16- بحار، ج 11، ص 226.
    17- هشام بن حکم، صفایی، ص 14.; رجال نجاشی، ص 433; فهرست شیخ طوسی، ص 355.
    18- معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 271.
    19- رجال نجاشی، ص 433; فهرست طوسی، ص 355.
    20- عوالم، ج 21، ص 403.
    21- قاموس الرجال، ج 9، ص 324.
    22- هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص 62.
    23- در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.
    24- هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص 59.
    25- رجال نجاشی، ص 433.
    26- جامع الرواة، اردبیلی، ج 2، ص 313.
    27- هشام بن حکم، صفایی، ص 121.
    28- معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 281.
    29- اصول کافی، ج 1; کتاب عقل و جهل، ج 12.



صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi