تأملي در نفس ( روح ) و تجرّد آن از منظر فلسفه و دين
مقدمه :
آیااثبات وجود و تجرد نفس برهانی است؟
از دیر باز حکما و فلاسفه و چه بسا تمام دانشمندان معارف بشری ، هویت و هستی انسانی را از دو حقیقت
بـنام روح و بـدن و نفـس و جسـم ، مرکب دانسته اند . بدین معنا که ، از مطالعه و دقت در آثار و صفاتی که
بـرای انسـان مشـهور اسـت ، آنچـه را که مربوط به جنبه بدنی و محسوس اوست از قبیل رنگ و وزن و ...
مـربوط بـه جسم و آنچه را غیر مادی و در مفهوم محسوس نبوده و قابلیت درک حسی نداشته مرتبط یا جنبه
غیر مادی شخصیت انسان می دانستند و از آن به روح یا نفس تعبیر می کردند ، اما آیا واقعاً چنین است؟!
آیا اثبات روح و نفس بعنوان یک حقیقتی جدای از هویت مادی انسان برهانی است؟ آیا دلیل و برهانی هست
کـه ثابـت کـند وجود انسان از دو امر و دو حقیقت مغایر بنام نفس و جسم تشکیل شده است ؟ برهان ثنویت
جسم و روح چیست؟ این مقال مختصر ، این مسئله را طرح می نماید.
الف – روح و جسم از منظر عقل و فلسفه
بـه محاضـر اندیشـمندان و فلاسفه و اساتید تقدیم می دارد که برهانی بودن یا نبودن ثنویت روح و جسم و
مغایـرت ایـنها بـا هـم چند صباحی است که فکر حقیر را بخود مشغول داشته و طبق آنچه که در آثار سینوی
وصـدرائی و دیگـر بـزرگان ، بقـدر وسع خود تحقیق کردم در یافتم که برهان و دلیل روشنی برای اولاً اثبات
وجود حقیقتی مستقل ( مجرد ) بنام روح یا نفس نیست .
ثانـیاً چگونگـی ارتـباط و پیوند و هماهنگی و همراهی روح ( کاملاً غیر مادی ) با جسم ( کاملاً مادی ) در
هاله ای از ابهام و پیچیدگی است.