قضا و قدر الهی
مقدمه
هر فردی از افراد بشر، در زندگی خود با یک سلسله رویدادهای غیرمنتظره و نابهنگام، روبهرو میگردد، و با حوادثی که هرگز وجود آن را پیشبینی نمیگردد و یا از اندیشهی او خطور نمینموده، گلاویز میشود، چه بسا پدیدهای نابهنگام تحولات عظیمی در وضع زندگی فردی و اوضاع سیاسی و اجتماعی فرد و کشور بوجود میآورد، و بسیاری از رؤیاهای شیرین و محاسبات خیالی انسانها را نقش بر آب میسازد و افراد متفکر را دچار حیرت و تفکر مینماید، بشر پیوسته از خود میپرسد که آیا آنچه بر زندگی و سرنوشت او حکومت میکند یک قدرت نامرئی مقتدر بنام سرنوشت و قضا و قدر است؟ آیا آنچه امروز یا فردا اتفاق میافتد نقشهاش در گذشته کشیده شده و خلاصه بشر پرکاهی است، در کف تندبادی و یا چنین سرنوشتی در کار نیست. و هر کس میتواند مسیر زندگی خود را تعیین میکند، و به میل و اراده خویش آینده خویش را بسازد. این بحث فلسفی از قرن دوم هجری به عالم اسلامی نیز کشانده شده و متکلمان را به مباحث و مناظران سختی واداشت. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که در بیان آزادی و اختیار بشر در انجام اعمال خویش است و آیاتی نیز بر وجود سرنوشتی و مشیت الهی دلالت دارد، این دو دسته آیات معارض یکدیگر و هر دسته از متکلمان اسلامی در اثبات عقیدة خود ظاهر یکدسته از آیات را گرفته و دستة دیگر را تأویل و تفسیر میکنند. در قرن دوم هجری آنها که معتقد به آزادی بشر بودند قدریه نامیده شدند، و آنها که معتقد به حکومت سرنوشت بودند جبرنی خوانده میشود. لیکن با قوّت گرفتن معتزله و اشاعره دفاع از اختیار را معتزله و دفاع از جبر و الشعریه بعهده گرفتند. خلاصه در این تحقیق که قضا و قدر نام دارد. خلاصهای از تعریف قضا و قدر است. اقسام آن، و اولویتبندی آن به طور اختصار بیان شده است.