سیمای فاطمه(علیها السلام)از دیدگاه قرآن (2)
اشاره
ماههای جمادی الأولی و جمادی الثانیة رنگ و بوی فاطمی دارند؛ زیرا شهادت بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام)در سیزدهم جمادی الأولی یا سوم جمادی الثانیه واقع شده و ولادتش نیز در بیستم جمادی الثانیه بوده است.[1]
از این رو، در دو مقاله از مقالات «آیات مرتبط با رخدادها» که در این دو ماه منتشر میشود، برخی از آیات مرتبط به آن حضرت مطرح خواهد شد.
آیات مرتبط با حضرت زهرا(علیها السلام):
در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که طبق روایات معصومین(علیهم السلام)و نظر برخی مفسران، هر کدام به نوعی (با تنزیل یا تأویل) با وجود مقدس فاطمه زهرا(علیها السلام)ارتباط دارد که مطالعه آنها، عظمت مقام و علوّ شأن آن حضرت را روشنتر میگرداند.[2]
تاکنون در این سلسله مقالات آیات مرتبط با رخدادها به چهارده مورد از آیات مرتبط به آن حضرت اشاره شده است که اینک به برخی دیگر از این نوع آیات، در ادامه آیات قبلی اشاره میشود.[3]
15. در سوره نور، آیه 63 میفرماید: ]لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضا[؛ «صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید.»[4]
در تفسیر این آیه از امام حسین(علیه السلام)روایت شده که از مادرش فاطمه(علیها السلام)نقل کرده است: «هنگامی که این آیه نازل شد، من دیگر "یا اَبَتِ = ای پدر، پدرجان"نمیگفتم، من هم مثل دیگران: "یَا رَسُولُ الله"میگفتم، یک روز پدرم به من توجه کرد و فرمود:
«یَا بُنَيَّةُ، لَمْ تَنزِل فِيكِ وَ لَا فِي أَهْلِكِ مِنْ قَبْل، قَالَ: أَنْتِ مِنِّي، وَ أَنَا مِنْكِ، وَ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ الجَفَاءِ، وَ إِنَّ قَولَكِ: يَا أَبَاهُ، أَحَبُّ إَلَى قَلبِي، وَ أَرضَى لِلرَّبِّ؛ دخترم! آن آیه در حق تو و خانوادهات نازل نشده، تو از منی و من از تو هستم و آیه درباره اهل جفا (دیگران) نازل شده است، و پدر (پدرجان) گفتن تو برای قلب من محبوبتر [و مایه حیات دل] و موجب رضایت پروردگار است» حضرت زهرا(علیها السلام)در ادامه فرمود: پیامبر خدا فرمودند: «أَنتِ نِعْمَ الوَلَدِ، وَ قَبَّلَ وَجهِی، وَ مَسَحَنِی مِن رِیقِهِ، فَمَا احتَجتُ إِلَی طِیبٍ به عده؛ تو خوب فرزندی هستی! و بر صورتم بوسه زد و از آب دهنش مالید (چنان معطّر بود که) پس از آن هرگز به عطر (دنیا) نیازمند نشدم».[5]
نظیر این روایت [با تفاوت مختصر] از امام صادق(علیه السلام)نیز نقل شده است که او نیز از زبان فاطمه زهرا(علیها السلام)نقل کرده است.
16. در سوره نور، آیه 35 میفرماید: ]اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ[؛ «خداوند نور آسمانها و زمین است مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته میشود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی (روغنش آن چنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود، نوری است بر فراز نوری و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت میکند، خداوند برای مردم مثلها میزند و خداوند به هر چیزی داناست.»
در تفسیر این آیه شریفه که به عنوان «آیه نور» معروف شده، سخن بسیار است؛ مفسران، فلاسفه و عرفای اسلامی هر کدام بحثهای فراوان دارند، و در روایات متعدّد نیز مصادیق مختلف برای کلمات «مشکاة» و «مصباح» و «زجاجه» و «کوکب درّی» بیان شده است.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام)«مشکاة» و «کوکب درّی» به فاطمه(علیها السلام)تفسیر شده که بخشی از آن روایت را در اینجا نقل میکنیم: «قَالَ اَبُو عَبدِ الله(علیه السلام)فی قول الله تعالی:]اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ[ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فَاطِمَةُ(علیها السلام) ]فِيها مِصْباحٌ[ الْحَسَنُ ]الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ[الْحُسَيْنُ ]الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌ[ فَاطِمَةُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا ]يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ[إِبْرَاهِيمُ(علیه السلام)]زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ[لَا يَهُودِيَّةٍ وَ لَا نَصْرَانِيَّةٍ ]يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ[يَكَادُ الْعِلْمُ يَنْفَجِرُ بِهَا ]وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ[إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ ]يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ[يَهْدِي اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاء؛[6] امام صادق(علیه السلام)در تفسیر کلام خدای تعالی ]اللهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الاَرضِ...[فرمود: منظور از "مَثَلُ نُورِهِ کَمِشکَاةٍ" فاطمه(علیها السلام)است، منظور از "فیها مِصبَاحٌ" [امام] حسن(علیه السلام)است و مقصود از "المِصبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ"[امام] حسین(علیه السلام)است و مفهوم "الزُّجَاجَةُ کَاَنَّهَا کَوکَبٌ دُرِّیٌ" این است که فاطمه(علیها السلام)ستاره فروزانی است در میان زنان جهان، مراد از "یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ"[حضرت] ابراهیم(علیه السلام)است و مفهوم "زَیتُونَةٍ لَا شَرقِیَّةٍ وَ لَا غَربِیَّةٍ"این است که ابراهیم(علیه السلام)نه یهودی بود و نه نصرانی و منظور از "یَکَادُ زَیتُهَا یُضِیءُ"این است که نزدیک است علم این خانواده منفجر و در جهان منتشر گردد و مقصود از "وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ" این است که امامان از این خانواده یکی پس از دیگری عهدهدار وظیفه امامت میباشند و معنی "یَهدِی اللهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ" چنین است که خدا هر کس را بخواهد برای معرفت امامان(علیهم السلام)هدایت و راهنمایی میکند.»
17. در سوره نور آیه 36 و 37 میفرماید: ]فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ * رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ[؛ «(این چراغ پرفروغ) در خانههایی قرار دارد که خدا اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد)؛ خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود، و صبح و شام در آنها تسبیح میگویند؛ مردانی که نه تجارت و نه معاملهای آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند، آنها از روزی میترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو میشود.»
با توجه به نشانههایی که در این دو آیه برای «بیوت = خانهها» بیان شده، معلوم میشود آن خانهها، به خاطر شرافت اهلشان از فضیلت خاصی برخوردارند؛ از قبیل خانهها و حرمهای پیامبران و امامان و اولیای خدا و مساجد و هر جایی که محل عبادت خدا و بیان احکام الهی باشد.
دو نفر از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله)به نام «أنس» و «بریده» نقل کردهاند: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله)این آیه را تلاوت کرد، مردی بلند شد و عرض کرد: یا رسول الله! این خانهها کدامند؟ فرمود: «بُیُوتُ الاَنبِیَاءِ؛خانههای پیامبران» در اینجا خلیفه اول اشاره به خانه علی و فاطمه(علیهما السلام)کرد و گفت: «هَذَا البَیتُ مِنهَا؟؛ آیا این خانه نیز از آنهاست؟» فرمود: «نَعَم، مِنْ اَفَاضِلِهَا؛ آری [این خانه] از برترین آنهاست.»[7]
از این حدیث معلوم میشود که «بُیُوت» مفهومی وسیع دارد و شامل همه مکانهای مقدس میشود، ولی همه آنها در شرافت یکسان نیستند؛ بلکه درجات مختلف دارند که برخی شریف و برخی شریفتر است و خانه علی و فاطمه(علیهما السلام)جزء شریفترها میباشد.
18. در سوره احزاب، آیه 57 و 58 میفرماید: ]إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً * وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً[؛ «آنها که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خدا آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکنندهای آماده کرده است؛ و آنانکه مردان و زنان با ایمان را به خاطر کاری که انجام ندادهاند، آزار میدهند، بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیدهاند.»
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: «بدیهی است که خدای سبحان، منزّه از این است که مورد اذیّت و آزار قرار گیرد و نقصی به ساحت مقدس او راه یابد، لذا از ذکر نام خدا همراه پیامبر و شریک کردن هر دو در اذیّتشدن در این آیه، معلوم میشود این نوع تعبیر برای احترام به پیامبر و بیان شرافت اوست و اشاره بر این است که هر کس قصد سوئی نسبت به پیامبر کند به خدا کرده است، چون رسول خدا از آن جهت که رسول است، هدفی جز خداوند ندارد، پس هر کس که او را قصد کند (به خیر یا شرّ) در واقع خدا را قصد کرده است.»[8]
علی بن ابراهیم قمی در تفسیر آیه اول میگوید: این آیه درباره کسانی نازل شده است که حق علی(علیه السلام)را غصب نموده و حق فاطمه(علیها السلام)را گرفته و اذیتش کردهاند؛ زیرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرموده است: «مَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي، كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي كَمَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي وَ مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ هُوَ قَولُ الله ]إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ[9][الآیةُ؛[10]کسی که در حیات من او (فاطمه) را اذیّت کند، مثل کسی است که پس از مرگ من او را اذیّت کرده است و کسی که پس از مرگ من او را اذیّت کند، مثل کسی است که در حال حیات من او را اذیّت کرده است و کسی که به او اذیّت کند به من اذیّت کرده است و کسی که به من اذیّت کند به خدا اذیت کرده است و این است (مضمون) کلام خدا [که فرمود:] ]إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ[تا آخر آیه».
ایشان (قمی) در تفسیر آیه بعدی نیز میگوید: «وَ قَولُهُ]اِنَّ الَّذِینَ یُؤذُونَ المُؤمِنِینَ وَ المُؤمِنَاتِ[ یعنی عَلِیَّاً وَ فَاطِمَةً؛ مقصود از "مؤمنین و مؤمنات"در این آیه، علی و فاطمه (علیهما السلام)است.» سپس میگوید: «وَ هِیَ جَارِیَةٌ فِی النَّاسِ کُلِّهِم؛ این آیه درباره همه مردم (مؤمن و مؤمنه) جریان دارد.»[11]
از سخن این مفسر بزرگ معلوم میشود که مفهوم این آیه وسیع است و شامل همه مؤمنین و مؤمنات میشود. یعنی هر کسی در هر زمان، مرد یا زن مؤمنِ بیتقصیر را اذیّت کند، همان گناهی که در این آیه وعده داده شده، دامنگیرش میشود.
با سندهای متعدّد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)روایت شده که فرموده است: «یَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرضَی لِرِضَاکِ؛ای فاطمه! به درستی که خداوند برای غضب تو، غضب میکند و به خاطر رضای تو، راضی میشود.» شخصی به نام «سَندَل» درباره همین روایت از امام صادق(علیه السلام)توضیحی خواست (چطور ممکن است که رضایت و غضب فاطمه(علیها السلام)موجب رضایت و غضب خدا باشد؟!) امام در پاسخ او فرمود: «يَا سَنْدَلُ أَ لَسْتُمْ رُوِّيتُمْ فِيمَا تَرْوُونَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْضَبُ لِغَضَبِ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَ يَرْضَى لِرِضَاهُ؟ قَالَ: بَلَى. قَالَ: فَمَا تُنْكِرُ أَنْ تَكُونَ فَاطِمَةُ (علیها السلام)مُؤْمِنَةً يَغْضَبُ اللَّهُ لِغَضَبِهَا وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا؟ قَالَ سَنْدَلُ ]اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه[[12]؛[13]ای سندل! آیا در میان روایاتی که به شما رسیده این روایت وجود ندارد که خدای تعالی به خاطر غضب بنده مؤمنش غضب میکند و به خاطر رضایت او راضی میشود؟ عرض کرد: آری، (این روایت وجود دارد). فرمود: پس چرا قبول نداری فاطمه(علیها السلام)مؤمنهای باشد که خدا به خاطر غضب او غضب کند و به خاطر رضایت او راضی شود؟! در اینجا سندل [قانع شد و از خوشحالی و برای اظهار پذیرش استدلال امام، بخشی از آیه 124 سوره انعام را خواند و] گفت: خدا آگاهتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد.» کنایه از اینکه واقعاً تو امام هستی و خدا تو را به حق برای امامت تعیین کرده است.
19. در سوره اسراء، آیه 28 در مورد انفاق و کمک به مستمندان، به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)دستور میدهد: ]وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً[؛ «و اگر به امید رحمتی که از پروردگارت جویای آنی، از ایشان روی میگردانی، پس با آنان سخنی نرم بگوی.».
روایت شده است که بعد از نزول آیه فوق، هر گاه کسی از پیامبر(صلی الله علیه و آله)درخواست کمک میکرد و حضرت چیزی نداشت به او بدهد، میفرمود: «یَرزُقُنَا اللهُ وَ إِیَّاکُم مِن فَضلِهِ؛[14]امیدوارم خدا ما و شما را از فضل خود روزی دهد.»
ابن شهر آشوب از چند کتاب اهل سنت مطالبی را نقل کرده که خلاصه آنها چنین است: فاطمه(علیها السلام)از زیادی کار در منزل خسته میشد و در اثر دستاس کردن، دستهایش تاول زده بود، زمانی بود که تعدادی از اسیران جنگی در اختیار رسول خدا(صلی الله علیه و آله)بود، فاطمه(علیها السلام)به پیشنهاد علی(علیه السلام)خدمت پیامبر آمد، وضعیت خود را بیان کرد و درخواست نمود که یکی از اسیران را به عنوان «کنیز» به فاطمه بدهد تا در کارهای منزل به او کمک کند، پیامبر(صلی الله علیه و آله)از مشاهده حال دخترش گریه کرد و فرمود: من این اسیران را میفروشم و پول آن را به اهل «صُفَّه»[15] خرج میکنم و در آنجا چهار صد مرد زندگی میکنند که غذا و لباس کافی ندارند!
اگر از یک خصلتی نمیترسیدم خواسته تو را انجام میدادم، ولی من نمیخواهم اجر و پاداش تو به خاطر «کنیز گرفتن»، ناقص گردد. سپس تسبیح حضرت زهراء (34 بار اللهُ اکبر، 33 بار الحمد لله و 33 بار سُبحان الله) را به او یاد داد، علی(علیه السلام)فرمود: تو دنیا میخواستی ولی رسول خدا(صلی الله علیه و آله)ثواب و پاداش اخروی برای ما عطاء کرد.