صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26

موضوع: دین از منظر قرآن و جامعه شناسی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض دین از منظر قرآن و جامعه شناسی

    دین از منظر قرآن و جامعه شناسی

    مفاهیم انتزاعی و نظری به ویژه مفاهیمی که مرتبط با هستی وحیات فردی و اجتماعی انسان اند ، به طور عمده چالش برانگیزند لذا مفهوم دین نیزبه عنوان مقوله ای که ازبدوحیات برای بشرمطرح بوده است؛ از این دسته مفاهیم است که همواره در معرض نظرات واظهارنظرهای مختلف قرار داشته است. یکی از دلایل این گوناگونی و اختلاف، ابعاد مختلف دین واختلاف درتعیین مصداق برای دین است .بدر این میان برخی از تعاریف ازدیدگاه اعتقادی ، برخی از دیدگاه حامعه شناختی، برخی از نقطه نظر فلسفی ،روان شناختی و...به دین پرداخته اند . ولی آنچه که در نوشتار حاضر به دنبال پررنگ شدن بحث ایجاد علوم انسانی اسلامی وتبدیل آن به محوری ترین بحث آکادمیک در فضای علوم انسانی؛مد نظر قرار گرفته است ؛تلاش درجهت تبیین دین از دومنظرو دیدگاه متفاوت است که ازدوسطح مختلف آگاهی ومعرفت اند؛ یکی قرآن؛ به عنوان یک مکتب وتفکربنیادی و دیگری جامعه شناسی ؛به عنوان یک علم بشری .

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مقدمه

    حکمت، پی بردن به حقیقت موجودات و اشیای عالم است همان گونه که هستند دراینگونه مشاهده و ادراک همه موجودات عالم به طور یکپارچه نگریسته می شوند .به این معنا که عالم و موجودات درون آن از یکدیگر جدا نشده اند ، نکته مهم این است که حکمت انسجام بخشی و وحدت بخشی به موجودات عالم است . پس حکمت آن نگاه وحدت آمیز به کل جهان است، نگاهی که با آن می توان همه واقعیت های عالم را مرتبط با هم دید.وسخن اینست که قرآن این نگاه حکمت آمیز را به ما می دهد آنچه که علوم انسانی درقرون اخیرعلیرغم تلاشهایش قادر به انجام آن نبوده است .
    "ادگار مورن "جامعه شناس فرانسوی معتقد است علوم انسانی از قرن ۱۹ به بعد از عرصه معرفت و دانش به سمت تخصصی شدن هرچه بیشتر و بیشتر حتی به صورت افراطی رفته است.هر علمی در یک حوزه می تواند صرفاً گوشه ای را برای ما روشن کند. اما این دانش ها آنقدر تخصصی و قطعه قطعه شده اند که کلیت علوم از دست آنان خارج شده است .مورن جمله ای از پاسکال شاهد می آورد که: کل را جز در پرتو اجزا نمی توان شناخت و اجزا را جز در پرتو کل نمی توان شناخت علوم ما به خاطر ضرورت تخصص ها، اجزایش آنقدر واجد اهمیت شده که کل انسان را از دست داده است. برای آنکه دوباره با کل انسان که موضوع علوم انسانی است بتوانیم رابطه برقرار کنیم، مورن از پیوند میان دانش ها سخن به میان می آورد. او می گوید دانش کنونی ما تکه تکه شده است و بسیاری اوقات بازتابی را که از واقعیت به ما می نمایاند درست نیست. بلکه واقعیت های منقطع و واژگونه را به ما می نمایاند. او معتقد است برای غلبه بر مشکل باید بین همه عرصه های دانش و معرفت بشری ارتباط برقرار کرد. او از تثلیث میان علوم دقیقه، علوم زیستی و علوم انسانی سخن به میان می آورد. او می گوید باید بتوان میان این علوم رابطه برقرار کرد تا بتوان به سؤالات کوچک انسان پاسخ گفت. زیرا زمانه ما زمانه پیچیدگی هاست. در نتیجه برای یک سؤال بسیار کوچک مجبوریم تمام عرصه های دانش بشری را فراخوانیم تا به سؤالی کوچک پاسخ دهیم .بنابراین آسیب مهمی که مورن تشخیص می دهد، تخصصی شدن افراطی است. زیرا واقعیت و دانشی که این علوم از جهان امروز ما می دهند به کار ما نمی آید. [۱ ]
    دیدگاههایی ازایندست نشانگر این واقعیت است که خود اندیشمندان غرب نیزدر این عرصه دچارچالشهای اساسی اندوبنظرمیرسدعلاوه برتقویت مطالعات بین رشته ای علوم ومطالعات تقریب که از علوم مختلف جهت برقرار کردن گفت وگو میان علوم انسانی و دین استفاده می کند راه حل اساسی پیش روی ما رجوع به همان نگاه وحدت آمیزبه جهان و انسان است که قرآن در اختیار مان قرار داده است.

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    طرح مسئله

    جوان بودن علوم انسانی، قطعه قطعه بودن دانش و گسست میان شاخه های مختلف آن وموقعیت پیچیده برقرار شده بین دین و علوم انسانی در ایران چالش های مهم علوم انسانی درایران اند (همان قبلی) در این میان جامعه شناسی ازجمله علومی ست که بیش ازسایررشته ها مورد توجه قرار گرفته و مباحث متعددی را پیرامون ارتباط با دین مطرح ساخته است ازجمله مقوله مهم ایجاد "جامعه شناسی اسلامی" به عنوان تلفیقی از یک تفکر بنیادی وعلم بشری .درجهت تحقق چنین هدفی درجامعه علمی مباحث مختلفی مطرح شده است که در خیلی ازموارد ابهامات فراوانی را در اذهان ایجاد نموده است که در جهت رفع آن ضرورت دارد ابتدا تعریف و تبیین درستی از جامعه شناسی اسلامی و اصطلاحات پیرامون آن ارائه شود .

    اصطلاح "جامعه شناسی اسلام" به دو معنا می تواند مورد استفاده قرار گیرد به یک معنا اسلام موضوع تفحص جامعه شناسانه است و به یک معنا ((جامعه شناسی)) محصول و نتیجه اسلام .در یک معنا جامعه شناسی اسلام را به عنوان یک جریان تاریخی و یک نهضت دینی – اجتماعی به مدد روش خاص و دید اختصاصی خود تحلیل و تفسیر می کند . و در یک معنا ((جامعه شناسی)) از دیدگاه و تلقی و داده های اسلام در امور اجتماعی زاده می شود .در معنای دوم اسلام به عنوان یک مکتب جامع دیدگاههای خود را درمورد این مسائل در قالبهای جامعه شناسانه وبا مفاهیم خاص این علم بیان می کند .

    اصطلاح دیگری که در این زمینه مطرح گردیده است و محل اصلی بحث است "جامعه شناسی اسلامی" ست که برخلاف اصطلاح "جامعه شناسی اسلام " مبین نسبتی است که بین اسلام به عنوان یک مکتب وجامعه شناسی به عنوان یک علم برقراراست خواهان تغییرات اصولی وزیر بنایی درمبادی و مفروضات وروشهای مطالعاتی و تحقیقاتی این علم است .از نظر اصولی قبول چنین اصطلاحاتی به معنای عدم قبول استقلال این علوم ازچارچوبهای نظری و فلسفی ومبادی ارزشی واعتقادی ست .گفتنی ست اتخاذ چنین دیدگاهی یک موضوع جدید نیست بلکه تاریخ علوم انسانی مبین چنین دیدگاهها و منازعاتی ازآغاز پیدایش و رشد این علوم بوده است . (کچویان ،۱۳۷۲ :۳۰)

    درواقع بینش اسلامی نسبت به آنچه که در مبادی جامعه شناسی غربی وجود دارد دید وبینش متفاوتی نسبت به انسان وجامعه ارائه می دهد.البته نه دیدی جزمی وتحمیل شده بر واقعیات بلکه دیدی که ازفهم درسنتز واقعیت حاصل شده است وقابل رد و اثبات ویا تأیید و تکذیب درجریان تحقیقات تجربی است .این دید به دلیل رؤیت و مشاهده واقعیتهای هستی از موضعی بالاترقاعدتا"تنگیها ونادرستیهای مشاهده های انجام گرفته ازموضع پایین راندارد.این نظر درحقیقت اساس موضعگیری در قبال این نظر فلسفی است که محدوده به محسوس و عالم مادی محدود می کند ؛ومشخص است که چنین محدودیتی تاچه حدمی تواند برمحتوای علوم انسانی واجتماعی ونتایج و تحقیقات این علوم اثربگذارد .(همان۳۳ )به عبارتی پذیرفتن این دیدگاه به معنی دست شستن ازجامعه شناسی و عدول از شناخت واقعیتهای اجتماعی نیست .جامعه شناسی اسلامی در این معنا از دید روش شناختی(نه از نظر محتوی و درستی) قرار می گیرد وداده های آن به طور کلی (نه در همه موارد ) می تواند به وسیله تجربه نقض و ابرام ویا تأیید و تقویت شود.درست همانند مکاتب دیگر مطرح شده در این علم(همان ۳۵) .

    گذشته از تفاوت و اختلافات مطرح در مبادی و اصول اساسی، یکی ازمقولات مهمی که هم درعلم جامعه شناسی وهم مکتب اسلام بدان پرداخته شده است مفهوم دین می باشد .جامعه شناسان معمولا"ازبیرون به دین نگاه می کنندومی کوشند اوصاف کلی آن را بدست آورند.حاصل جمع وخلاصه اوصافی را که تاکنون ارائه داده اند را شایدبتوان دردوکلمه خلاصه کردوگفت که دین اعتقاد به امرقدسی و عمل به احکام دینی ومناسک مقرراست ؛درجامعه شناسی جدید غربی، تلقی غالب این است که دین یکی از نهادهای جامعه است، نهادی که همچون سایر نهادهای اجتماعی زاده اجتماع است.چنانچه دورکیم مدعی بود این جامعه است که به صورت خدا مورد پرسش قرار می گیرد. به همین دلیل وقتی جامعه دگرگون و متحول می شود خدای آن نیز تغییر خواهد کرد .

    به نظر دورکیم دین تجسم دیگری ازجامعه است آنچه در طول تاریخ از راه ایمان تحت عناوین توتم و خدا مجسم گردیده ومورد پرستش آدمیان قرار گرفته است، چیزی جز واقعیت اجتماعی نبوده،… همه خدایان گذشته چیزی جز تجسم دیگری از جامعه نبوده اند، جامعه آینده نیز توانایی ساختن خدایان جدیدی را خواهد داشت و علایق دینی چیزی جز صور تمثیلی علایق اجتماعی و اخلاقی نیستند

    کسی مانند کنت نیز در قانون حالات سه گانه، یا قانون پیشرفت، ادعا می کند، جامعه انسانی، مانند افراد از سه مرحله باید گذر کند، وآن سه مرحله را این گونه بیان می کند: (وضع خداشناسی یا افسانه ای(!) وضع مابعد طبیعی یا تجریدی و وضع علمی یا اثباتی .ریمون آرون می گوید:

    اگوست کنت ازاین جهت نمونه است. (جزوات) او در واقع توصیف و تفسیر لحظه تاریخی اروپا در آغاز قرن نوزدهم به شمار می روند. (آرون،۱۳۸۶ :۱۸۴) درواقع آن دوره تاریخی، روزگار افول تفکر کلیسایی است، که درغرب به ناحق به عنوان (تفکر دینی) نقد شده و به رویاروی با آن پرداخته شده است . سخن این نیست که آن تفکر، (دینی) نبود، یا بود، بلکه سخن برسراین است که تفکر دینی فقط همان تفکر کلیسایی قرون وسطی نبود. درواقع آنچه که در عصر رنسانس صورت گرفت، مبارزه با همان تفکر دینی بوده است که بواسطه تحریفات ودستکاریها نسخ شده است. گرچه مبارزه کنندگان با آن فرقی میان دین مذکور وسایرادیان نگذاشتند و نام مبارزه با دین را بدان دادند.

    اما ازمنظرقرآن دین مقبول، راه هدایت و رستگاری بشراست و یگانه و واحد است نه متکثرومتحول .درواقع قرآن کریم تنها دین مقبول نزد خداوند را، دین اسلام می داند چنانچه درآیات زیرآمده است :

    « ان الدین عند الله الاسلام (آل عمران/۱۹)

    در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است)

    « و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین »(آل عمران/۸۵)

    ( و هر که جز اسلام دینی [دیگر] جوید هرگز از وی پذیرفته نشود و وی در آخرت از زیانکاران است )

    الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا (سوره مائده/۳)

    امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم

    ازاینرو طبق نص قرآن اصول مکتب انبیا یکی بوده که دین نامیده می‌شود و آن اسلام است و اسلام، نام دین خداست که یگانه است و همه پیامبران برای آن مبعوث شده و به آن دعوت نموده‌اند.دراین نگاه نیز اگرچه همانند نگاه جامعه شناسی دین ازدوجنبه ۱- دین به عنوان مجموعه ای از قوانین ،باورها وگزاره ها ۲- دین به عنوان یک امروجودی (مواجهه انسان با امرقدسی ) قابل بررسی است اما این تفاوت اساسی وجود دارد که دراین نگاه منبع دین ،الهی ،مافوق بشری و فراتاریخی ست برخلاف نگاه جامعه شناسی غربی که دین را امری تاریخی ،سکولارومحصول اجتماع و منبع قوانین آنرا تغییر و تحولات جامعه میداند.

    باتوجه به مقدمه بحث وپذیرش اختلاف اساسی میان این دونگاه آنچه که دراین نوشتاربه عنوان مسئله تحقیق مطمع نظرقرارگرفته بررسی بیشتر ومقایسه مفهوم دین ازهر دومنظریعنی قرآن وجامعه شناسی غربی است .

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ضرورت تحقیق

    این یکی از پیش فرضهای مهم درجامعه شناسی غرب است که دین با علم ناسازگار است، از جمله با دانش جامعه شناسی، به عنوان دانشی تجربی. ولذا روزگار دین در عصر دانش سپری شده است.جامعه شناسی با چنین خاستگاهی در غرب، زاده یک فرهنگ ضد دینی بوده است وازبدوایجادوشکل گیری با توجه به تعدد دانشگاههاومراکز آکادمیک وعلمی در غرب و امکانات فراوان نشر و صدور، بسیاری از آثار تدوین شده در غرب دراین زمینه به سرعت وبه شکل فراگیری به زبانهای مختلف ازجمله عربی، فارسی و دیگر زبانها ترجمه شد و یا با زبان اصلی تدریس شد. وبواسطه کم کاری علمی ومغفول ماندن مقوله بومی سازی درکشورهای مسلمانی ازجمله ایران تفکر ورویکردغالب وبدون رقیب رادراین جوامع نیزبه خود اختصاص داد .

    البته دراین میان گروهی از متفکرین روشنفکروعلمای اسلامی که به مقابله با نفوذ فکری غربی برخاسته بودند، برای نوسازی زبان واندیشه اسلامی تلاشهای فراوانی کردند که ازآن میان آنها میتوان به کسانی مانن سید جمال الدین حسینی، محمد عبده، و رشیدرضا در مصر، علی شریعتی، آیت اللّه طالقانی، شهید مطهری در ایران، و شهید صدر در عراق، مالک بن نبی در الجزایر، بشارت علی، محمد اقبال لاهوری اشاره کرد .درواقع تلاشهای این افراد مقدمه ای بود برحرکت وایجادجنبش های فکری دنیای اسلام دربرابرسیطره ونفوذ علمی وفرهنگی غرب .

    درجامعه شیعی، علی شریعتی را اولین کسی می دانند که اصطلاح (جامعه شناسی اسلامی) را مورد استفاده قرارداده وکلاسهایی برای تدریس جامعه شناسی اسلامی دایر کرده است (۱۳۵۶ ـ ۱۳۵۵) و درمیان جامعه اهل سنت، مفهوم (اسلامی کردن علم) درسال ۱۹۶۰ مطرح گردید و بشارت علی (۱۳۴۶) جامعه شناس پاکستانی و یکی از دانشجویان کارل مانهایم، از تأسیس یک (جامعه شناسی قرآنی) طرفداری کرد که دورنمایی جامعه شناسانه براساس اوامر قرآنی بود. انجمن عالمان اجتماعی مسلمان نیز، درسال ۱۳۵۰ از سوی عبدالحمید ابوسلیمان در آمریکا بنیاد گذاشته شد .یکی دیگر ازجامعه شناسان پاکستانی به نام مصلح الدین، درسال ۱۹۷۷م کتابی با عنوان (جامعه شناسی و اسلام: مطالعه تطبیقی اسلام ونظامهای اجتماعی آن) نوشت. انجمن عالمان اجتماعی مسلمانان و سازمان بین المللی اندیشه اسلامی، درسال ۱۹۸۴ به کوششهایی در راستای (اسلامی کردن علم) دست یازیدند.[۲]

    درایران باوقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷و با ایجاد تحول اساسی فکری و فرهنگی ،اصول و مبادی تفکر غرب ونتایج و آثارش (( به طوراعم )) ویافته های آن و علوم انسانی ((به طور اخص)) بشدت به زیر سئوال و نقد کشیده شد.ازآنجایی که این انقلاب خود را متکی به یک فرهنگ غنی و مستقل وپرتوان می دید وتمدن اخیر غرب راانحرافی در مسیرتعالی وتکامل بشرمی دانست درخود این شجاعت و توانایی را می دید که هجوم خود را به پایه های این تمدن آغاز کند .

    از این رو انقلاب اسلامی با وقوف به نقش اساسی و اصولی علوم انسانی در پی ریزی و بسط و گسترش این تمدن ،نقطه اصلی هجوم منطقی خود را در این بخش می دید .بحثها و مجادلات گسترده و پر دامنه ای که از بدو استقرار نظام در این زمینه آغاز گردید جامعه و اهل تفکر را در برگرفت انعکاس این ستیز فرهنگی بود . بجد می توان گفت :یکی از محوری ترین اهداف انقلاب فرهنگی تخریب بنیانها ومبادی غربی علوم انسانی و پی ریزی شالوده اسلامی برای این علوم بود .(کچویان ،۱۳۷۲ :۲۹)

    درچند سال اخیر بواسطه حوادث و رویدادهای سیاسی کشور این رویه که بنظرمیرسید نسبت به سالهای نخستین انقلاب روبه افول وازوسعت و گستره کمتری برخوردار بوده است ،دوباره به بحث محوری جامعه و فضاهای علمی و آکادمیک بدل شده است و از اینرو ضرورت توجه و پرداختن عمیق به ابهامات و مسائل پیرامون آن را گوشزد می کند .

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دسته بندی تعاریف مختلف از دین


    مفاهیم نظری، به ویژه مفاهیمی که با انسان ارتباط دارند، به طور عمده در معرکه ی آرا قرار می گیرند; مفهوم دین نیز از این وضعیت مستثنا نیست; به همین دلیل، همواره در میدان نظرات مختلف قرار داشته است و تاکنون به توافق مشترک تحویل نیافته است; البتّه این پیچیدگی بدان معنا نیست که انسان ها به طور کلی از درک آن عاجز باشند; به تعبیر رابرت هیوم، « دین به اندازه ای ساده است که هر بچه ی عاقل و بالغ و یا آدم بزرگ می تواند یک تجربه ی دینی حقیقی داشته باشد و به اندازه ای جامع و پیچیده است که برای فهم کامل و بهره گیری تام از آن، نیازمند تجربه و تحلیل می باشد »(هیوم ،۱۳۷۲ :۱۸) میر چا الیاده نیز بر این نکته ی مهم این چنین تصریح می کند: « شاید هیچ کلمه ای غیر دین نباشد که همواره و آشکارا خیلی صاف و ساده به کار رود، ولی در واقع، نمایان گر نگرش هایی باشد که نه فقط بسیار متفاوت اند، بلکه گاه مانعه الجمع اند».(الیاده،۱۳۷۴ :۲۰۲) به هر حال، آن قدر تعریف های متفاوت و گوناگون از دین عرضه شده است که حتّی ارایه ی فهرست ناقصی از آن میسّر نیست.(خرمشاهی ،۱۳۷۴ :۲۰۲) نگرش های اخلاقی، تاریخی، روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و زیبا شناختی نمونه هایی از این روی کردهای مختلف اند.(هیوم،۱۳۷۲ :۲۴)


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    انواع تعریف دین


    ارایه ی تعریفی روشن از موضوع تحقیق در هر پژوهشی ضرورت دارد و منطق دانان نیز در شناخت علوم و مسائل آن، شش پرسش عمده را مطرح می کنند و آن ها را بر اساس ترتیب منطقی به صورت زیر طبقه بندی می کنند:

    ۱) تحلیل مفهوم و بیان « ما » شارحه الاسم.

    ۲) پرسش از هستی و تحقق بیان هلیه بسیطه.

    ۳) تحلیل ماهوی و بیان « ما » حقیقی.

    ۴) پرسش از چگونگی، خواص و احکام بیان هلیه مرکبه.

    ۵) پرسش از سبب تحقق یا « لمَ » ثبوتی.

    ۶) پرسش از دلیل تحقق یا « لمَ » اثباتی.

    جستار روش مند در هر زمینه ی معرفتی، از نظر منطقی مرهون رعایت ترتیب منطقی مطالب است; بنا بر این، قبل از پرداختن به خواص، آثار و احکام هر امری و حتّی قبل از پرداختن به بحث از اثبات و نفی یک امر، باید تعریف روشن و متمایزی از آن به دست داد.(جعفری ،۱۳۷۲ :۲۰)

    مسئله ی گستره ی شریعت و هر مسئله ی دیگر دین پژوهی مانند انتظار بشر از دین، منشاء گرایش انسان ها به دین، رابطه ی دین و آزادی، دین و توسعه، دین و هُنر، کثرت گرایی دینی و... نه تنها از جهت موضوع شناسی، نیازمند تعریف و تبیین دین هستند بلکه بسیاری از اختلاف ها و چالش های موجود در این گونه مسائل، به تعاریف و تصورات مختلف از دین ارجاع دارند و در واقع، اندیشمندان به جای نزاع علمی و معنوی، در دامان نزاع های لفظی گرفتار شده اند.

    قبل از ورود به بیان تعریف های مختلف از دین، ذکر چند نکته ی زیر ضرورت دارد:

    ـ غرض از تعریف، تمایز نهادن بین شیء تعریف شده و غیر آن است که گاه با تمایز ذاتی تحقق می پذیرد و گاه با تمایز عرضی. تعریفی که تأمین کننده ی تمایز ذاتی باشد، حدّ (definition) نام دارد و تعریفی که بیان گر تمایز عرضی باشد، رسم (description) نامیده می شود. اگر در تعریف حدّی، همه ی ذاتیات مندرج گردد، حد تام و اگر برخی از آن ها لحاظ شود، حدّ غیر تام خوانده می شود. انواع دیگر از تعاریف، همانند تعریف های لفظی و لغوی، اشاره ای، کنایه ای و... نیز در منطق مطرح شده است.

    ـ بیان همه ی ذاتیات یک شیء و درج همه ی آن ها در تعریف، بسیار دشوار است )خرمشاهی، ۱۳۷۳:۸۵) و این مسئله در تعریف دین، دشوارتر خواهد بود; ولی باید به شرط اساسی در تعریف توجه داشت و آن این که تعریف به گونه ای نظم یابد که جامع افراد و مانع اغیار باشد و به عبارت دیگر، دارای وضوح مفهومی و انطباق مصداقی باشد.


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    موانع و مشکلات تعریف دین


    تعریف دین به دلایل و موانع فراوانی، دارای آفت ها و مشکلات بسیاری است. برخی از دلایل عبارتند از:


    الف. اختلاف در روش شناسی تعریف دین: عده ای بر اساس پژوهش های تجربی و کارکردهای خارجی به تعریف دین پرداخته اند و برخی نیز با مفاهیم پیشینی و با روش عقلی دین را تعریف کرده اند. تعاریف مبتنی بر پدیدار شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی، از سنخ اوّل تعاریف به شمار می روند و تعاریف مفهومی نیز از سنخ دوم تعاریف می باشند.


    ب. اختلاف در مصادیق دین، به عنوان ابزار شناختِ ماهیت دین: عده ای از ابتدا مکاتب فلسفی و اجتماعی را نیز از مصادیق دین شمردند و بر این اساس، تعریف دین را با دامنه ی وسیعی عرضه کردند.


    ج. خلط میان دین و دین داران: آنان که با روش تجربی و کارکرد گرایی، اقدام به تعریف دین نموده اند، گاهی میان عملکرد دین داران با پی آمدهای دین تمایز قائل نشده اند و رفتارهای منفی دین داران را در تعریف دین گنجانده اند.


    د. پرسش از درون دین یا برون دین: یکی دیگر از عوامل اختلاف در تعریف دین این است که عده ای برای وصول به حقیقت دین، مراجعه به وحی و متون دینی را پیشنهاد می دهند و از ابزارها و روش های برون دینی پرهیز می نمایند و گروهی نیز روش های برون دینی را ترجیح می دهند; علاوه بر اختلاف در متون دینی ادیان مختلف، تفاوت در مدل های عقلی در مکاتب فلسفی نیز به چالش میان تعاریف دین می افزاید.


    هـ. به کار بردن مفاهیم مبهم و کیفی در تعاریف دین: پاره ای از نویسندگان، به جایِ روشن ساختن مفهوم دین، با به کارگیری مفاهیم پیچیده و مبهم تر از دین، بر ابهام این واژه می افزایند.


    و. استفاده از تعریف های لغوی و لفظی به جای تعاریف اصطلاحی: گروهی از متکلّمان و دین شناسان برای تبیین دین، به معانی لغوی آن یعنی معنای اطاعت، جزا، خضوع، تسلیم و... رو آوردند و یا این که به فرهنگ های واژه ای دین (Re-igion) مراجعه کردند; در حالی که هیچ کدام از این روش ها به شناخت واقعیت و ماهیت دین کمک نمی کنند; به ویژه با توجه به این نکته ی زبان شناختی که الفاظ برای ماهیت و ذات اشیا وضع نشده اند.


    ز. تأثیر پیش فرض های معرفت شناختی، انسان شناختی، هستی شناختی، جهان بینی ها و ایدئولوژی ها، بر تعریف دین: هیچ گاه فیلسوفان دین، ابتدا به ساکن، به تعریف دین اقدام نکرده اند و به طور عمده با مبانی خاصّی به سراغ تبیین دین رفته اند و همین امر باعث اختلاف در تعاریف دین شده است.


    ح. نداشتن مصداق محسوس و مادی برای دین: مشکل و مانع دیگری که در تعریف دقیق دین تأثیر باز دارنده دارد، این است که دین از مصادیق محسوس و قابل اشاره ی حسی برخوردار نیست، گرچه مفاهیمِ دارای مصادیق حسی نیز از نداشتن تعریف جامع و مانع رنج می برند، ولی مفاهیمی که مصداق حسی ندارند، گرفتار ابهام بیش تری هستند.


    ط. تحریف پاره ای از ادیان: بسیاری از ادیان در طول تاریخ حیاتشان، دست خوش تحریف به زیادت یا نقیصه شده اند و به همین دلیل به فرقه ها و مذاهب گوناگون تنوع یافته اند. گرچه حکمت الهی اقتضا می کند که از انحراف یا اعوجاج لااقل یک مذهب جلوگیری شود تا زمینه ی هدایت و تکامل بندگان از بین نرود، ولی به هر حال، تحریف متنی و معرفتی ادیان و مذاهب، از واقعیت های غیر قابل انکار است که در اختلاف تعریف دین نقش به سزایی دارند.


    ی. نگرش جزء نگرانه به جای کل نگرانه: جهل به بخشی از حقیقت دین و توجه به جزئی از دین نیز در اختلاف شناخت دین مؤثر است و در این عامل می توان به قصّه ی فیل در مثنوی معنویِ ملای رومی توجه کرد.


    آخرین نکته ای که باید قبل از ورود به بیان تعریف از دین، به آن پرداخت، دسته بندی تعاریف گوناگونی است که دین پژوهان با وجود این همه موانع در تعریف دین، عرضه کرده اند:


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دسته بندی تعاریف ارایه شده پیرامون دین




    دسته ی اوّل. تعاریف وجودی و ماهیتی، یا تعریف در مقام بایستی و تعریف در مقام هستی دین: برخی از دین پژوهان درتعریف دین، به مقام بایستی دین توجه کرده اند و مثلا گفته اند: دین عبارت است از مجموعه ای از آموزه ها و گزاره هایی که از سوی خداوند در اختیار بشر قرار می گیرد. عده ای نیز به دین محقق و منزّل در حیات اجتماعی انسان ها و یا دین نازل شده در کتاب و سنّت توجه نموده اند; برای نمونه، جامعه شناسان، روان شناسان و مردم شناسانی که در پژوهش های دینی، به رفتارها و نهادهای دینی و کارکردهای دین محقق در جامعه، عنایت بیش تری نشان می دهند; متکلّمان در تعریف دین، به دین نازل شده در کتاب، سنّت و متون دینی روی می آورند و فیلسوفان دین نیز به مقام بایستی آن توجه دارند.




    دسته ی دوم. تعاریف لغوی و اصطلاحی.


    دسته ی سوم. تعاریف درون دینی و برون دینی.


    دسته ی چهارم. که خود در یک ساختار کلی و فراگیر، به تعاریف مفهومی و ماهوی یا توصیفی، (Descriptive)، اخلاقی و ارزشی یا هنجاری (Normative)، تعاریف کارکرد گرایی ( Functiona) یا روان شناختی و جامعه شناختی، تعاریف غایت گرایانه، تعاریف مرکب و مختلط یا عام و جامع نگر تقسیم می شود.




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    واژه دین در قرآن




    واژه ی دین بیش از نود بار در قرآن، با معانی ذیل به کار رفته است:


    الف) دین به معنای جزا و پاداش: (مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ)[۴]، (إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ *وَإِنَّ الدِّینَ لَواقِعٌ)[۵]


    ب) دین به معنای اطاعت و بندگی: (قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ)[۶]


    ج) دین به معنای مُلک و سلطنت: (وَ قاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ)[۷]


    د- دین به معنای شریعت و آیین (مجموعه‌ای از باورها و آداب و سنن)


    قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ [۸]


    بگو آری پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است دینی پایدار آیین ابراهیم حق‌گرای و او از مشرکان نبود»


    الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا [۹]


    امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم .


    ان الدین عند الله الاسلام (آل عمران/۱۹)


    در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است


    ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما. )سوره آل عمران آیه ۶۷(


    ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، حق جو و مسلم بود.


    و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون. )سوره بقره آیه ۱۳۲(


    ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود چنین وصیت کردند: خداوند برای شما دین انتخاب کرده است، پس با اسلام بمیرید.


    شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی. )سوره شوری آیه ۱۳ (


    خداوند برای شما دینی قرار داد که قبلا به نوح توصیه شده بود و اکنون بر تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم.




    ماهیت دین و فلسفه‌ی دین از نظر قرآن و تفاوت آن با دیدگاه جامعه شناسی




    ماهیت دین از دیدگاه جامعه شناسی و متفکران غربی بر مبنای وجود منشاء روانی و تجربی است. آنها معتقدند که دین برای تمامی آحاد و افراد جامعه منشاء روانی دارد و آن را نشأت گرفته از خوف، تحیّر و خشیت آدمی در برابر محیط تصور می‌کنند. فرهنگ آکسفورد در بیان ماهیت دین می نویسد : « دین شناخت یک موجود فوق بشری است که دارای قدرت مطلقه است و خصوصاً باور داشتن خدا یا خدایان مشخص که شایسته‌ی اطاعت و پرستش‌اند ».(فعالی ،۱۳۷۹ :۸۶-۱۱۴ )


    کانت- فیلسوف معروف- دین را نتیجه‌ی قوانین اخلاقی می‌داند (کانت ،۱۳۷۶ :۱۶۶-۱۸۱)


    همچنین ویلیام جیمز نیز در کتاب خود ماهیت دین را چنین فرض کرده است: « مذهب عبارت است از تأثرات و احساسات و رویدادهایی که برای هر انسان در عالم تنهایی، و دور از همه‌ی وابستگی‌ها، برایش روی می‌دهد.» (جیمز،۱۳۷۲ :۶)


    بنابراین ماهیت دین در غرب، عنصری دو وجهی است، یعنی برخی بر بُعد معرفتی و آموزه‌ای و برخی بر جنبه‌ی احساسی و عاطفی آن تأکید دارند. در باب فلسفه‌ی دین تمامی متفکران به نوعی آن را تأملات عقلی درباره‌ی مفاهیم، گفتارها، دعاوی و باورهای دینی شمرده‌اند و به عبارت دیگر تحلیل و بررسی بُعد اعتقادی و عقلانی دین را محور فلسفه‌ی دین می‌دانند.(پیترسون ،۱۳۷۶ :۲۳-۲۸ )


    متفکران اسلام حقیقیِ مبتنی بر قرآن نیز با این تعاریف موافقند، زیرا فلسفه‌ی دین توجیه عقاید دینی از طریق تلاش‌های عقلانی است . اما ماهیت دین از نظر قرآن بر خلاف تمامی نظرات ارائه شده توسط دانشمندان علوم تجربی وعلوم انسانی، ناشی از ترس انسان‌های اولیه از پدیده‌های طبیعی، همچون رعد و برق، زلزله و حیرت از حوادثی نظیر خسوف و کسوف و یا به علت فرورفتن در تنهایی خود نبوده، بلکه نتیجه‌ی ارتباط افرادی به عنوان پیامبر از طریق عاملی بنام وحی با پروردگار و خالق حکیم جهان بوده و بر معرفت انسانها نسبت به مجهولات پیرامون زندگی‌یشان افزوده شده است.


    با شناخت هرچه بهتر و بیشتر انسان از خود و طبیعت اطرافش، نهایتاً از خالق خود نیز شناخت عالی و حقیقی کسب نموده و از زندگی پس از مرگ در جهان آخرت که در پیش روی دارد ،مطلع می‌گردد و سعی می‌کند با کوششهای خود، نمره‌ی اطاعتی بیشتر از خالق جهان دریافت ‌نماید تا از این طریق بتواند به بهترین وجه در زندگی تکاملی خود بر روی زمین، به تشکیلات وسیع آخرت برسد. بدیهی است برای تحقق این امر، انسان دستوراتی را تحت عنوان احکام از خالق جهان دریافت می‌دارد، که به قول کانت و ماتیو آرنولد، نتیجه‌ی عمل به آن، اخلاق است که احساس و عاطفه به آن، تعالی، گرما و روشنی بخشیده است.(هیک ،۱۳۷۲ )


    بنابراین علت اساسی اختلاف میان تعاریف گفته شده (علوم نقلی و قرآن) در باب ماهیت دین، ناشی از دستیابی انسان به علوم مادی و دنیوی بوده و در نتیجه تمایلی به پذیرش آفریدگارِ پرقدرت و حکیم به عنوان منشاء مخلوقات جهان ندارد و ناگزیر است سخنان بدون‌منطق، نامعلوم و غیر قابل اثبات بر زبان رانده، و یکی از مهمترین اصول منطقِ علمی، یعنی منطقِ دیالکتیک که مورد پذیرش و تأکید تمامی ادیان الهی و پیامبرانشان می‌باشد را نفی کند .


    همانگونه که می‌دانیم از دیدگاه فلاسفه واقعی (که پیامبران حقیقی خالق جهان و طرفداران راستینشان نیز از آنان می‌باشند)، فلسفه به معنای تفکر دقیق و همه جانبه‌نگرانه در طبیعتِ مخلوقات است؛ قرآن نیز در این خصوص به این نکته اذعان دارد که:


    در معنای اول فلسفه‌ی دین، همان درک مفاهیم گفته شده در ادیان الهی است، نظیر اینکه انسان بداند برای چه به دنیا آمده و چه وظایفی در مقابل اوست و راه تکامل و رستگاری او چگونه بوده و بعد از مرگ چه آینده‌ای خواهد داشت.


    و در معنای دوم، تحلیل و تشریح مباحث مرتبط با آن بوده که در کتب آسمانی و پیغام پیامبران خالق جهان برای علاقمندان به آن مطالبی درج شده است؛ این موضوع به صراحت در آیه‌ی دوم از سوره‌ی جمعه تذکر داده شده است.


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تعاریف دین‌شناسان مسلمان از دین




    دین‌شناسان مسلمان، غالباً از منظر درون دینی و کلامی به تعریف دین پرداخته‌اند.این برخلاف روش دین‌شناسان غربی است که غالباً با نگاهی برون دینی (فلسفی، جامعه‌شناسی، روان‌شناختی و...) دین را تعریف کرده‌اند. از این روی، پراکندگی و گوناگونی که در آثار دین‌پژوهان غربی در تعریف دین به چشم می‌خورد، در آثار دین‌پژوهان مسلمان یافت نمی‌شود.


    اصولا در کتابهای کلاسیک کلامی در گذشته، دین به‌صورت جداگانه مورد بحث قرار نگرفته است، آنچه در این کتابها مطرح شده است، بحثهایی درباره نبوت و تکلیف است که به ضرورت و محتوای دین مربوط می‌شود نه‌تعریف و بیان ماهیت دین. البته در عصر جدید برخی از متفکران اسلامی در متون کلامی خود دین را جداگانه مطرح کرده و به تعریف آن پرداخته‌اند.


    اگر چه متکلمان اسلامی کمتر به تعریف دین پرداخته‌اند، اما مفسران اسلامی به دلیل آنکه واژه دین در آیات متعدد قرآن کریم به‌کار رفته است، در بحث‌های تفسیری خود به تبیین معنای لغوی و اصطلاحی دین پرداخته‌اند. با رجوع به آثار کلامی و تفسیری متفکران اسلامی پیشین و معاصر می‌توان نمونه‌هایی از این تعاریف را مشاهده نمود؛ تعاریفی که متفکران اسلامی از دین ارائه کرده‌اند، در یک تقسیم‌بندی کلی به چهار دسته تقسیم می‌شود:




    . تعریف های اعم که مکاتب الحادی و اومانیستی را هم شامل می‌شود.۱-


    . ۲-تعریف های عام که غیر از مکاتب الحادی و اومانیستی همه گونه دین را که در عرف دین شناسان شناخته شده است، شامل می‌شود.


    تعریف های خاص: که تنها دین‌های آسمانی را شامل می‌شود. ۳


    ۴-تعریف های اخص: که فقط دین اسلام را دربر می‌گیرد




صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi