جامعیّت قرآن از نگاه علاّمه طباطبائی
سید معصوم حسینی
چکیده
جامعیّت قرآن از مسایل مهمّ تفسیر قرآن کریم است و دیدگاه علاّمه طباطبائی به عنوان
مفسّر صاحب نظر در این زمینه بسیار مهمّ است و میتواند راهگشا در حلّ بعضی از مسایل
باشد. به نظر علاّمه جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن آن است. علاّمه طباطبائی جامعیّت قرآن
را در همة اقسام و صُوَر آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن میداند؛ در ظاهر قرآن تنها
تفاصیل اخلاق فاضله را میتوان جست، امّا معارف، شرایع و احکام در حدّ کلّیّات و اصول در ظاهر
قرآن آمدهاند و تفاصیل و جزئیّات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است.
در آثار قرآنی علاّمه بهویژه المیزان میتوان دو قِسم جامعیّت را سراغ گرفت:
۱ـ جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل نسبت به کُتُب آسمانی پیشین.
۲ـ جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل بدون مقایسه با کتابهای آسمانی دیگر.
کلیدواژه ها
جامعیّت قرآن؛ علاّمه طباطبائی؛ تفسیر المیزان؛ ادلّة جامعیّت؛ قلمرو
مقدّمه
قرآن نابترین و اعجاببرانگیزترین متن وحیانی و آسمانی است که از جانب مسلمانان با دو
رویکرد مواجه بوده است؛ رویکرد درونی که همان تلاش در جهت فهم معانی و مفاهیم ژرف این
متن دینی است و رویکرد بیرونی که حاصل آن دانشی به نام علوم قرآنی است. رویکرد درونی که
از دیرباز و شاید همزمان با نزول وحی مورد توجّه و استقبال مخاطبان وحی قرار گرفته است.
حاصل آن گسترش و نفوذ فرهنگ نوین و عمیق اسلامی در جامعة جهانی معاصر پیامبر (ص) و
تداوم آن تا هم اکنون بوده است.
علوم قرآنی که نتیجة رویکرد بیرونی مسلمانان به قرآن است هنوز هم در میان ایشان قدر و منزلت
خویش را پیدا نکرده است. این دانش گرچه جنبة تمهیدی و مقدّماتی دارد، امّا ارتباط آن با تفسیر که
رویکرد درونی به قرآن است، بسیار مهمّ و روشن است و در اهمیّت این ارتباط بعضی صاحبنظران
نوشتهاند: «اهمیّت علوم قرآنی به حدّی است که فهم قرآن به صورت دقیق بدون فهم آن مباحث
ممکن نیست» (معرفت، ۱۴۱۶ق.: ۴۵).
از جمله مباحث مبنایی مربوط به شناخت قرآن که در چگونگی فهم و تفسیر آن نقش دارد، جامعیّت
قرآن است. نوع تلقّی هر مفسّری از گسترۀ موضوعات۱و مسائل قرآن، معانی و مقاصد آیات و بالتّبع
نحوۀ تعامل وی با این کتاب الهی و بهرهگیری از آن تأثیرگذار است. با تفاوت نوع نگرش به جامعیّت
قرآن چگونگی تفسیر بسیاری از آیات و در نتیجه، ترسیم محدودۀ رهنمودها و قوانین و احکام قابل
استفاده از قرآن و میزان نقشآفرینی آن در زندگی انسان نیز متفاوت خواهد بود.
بحث در مورد جامعیّت قرآن از دیرباز تاکنون مورد توجّه مفسّران و قرآنپژوهان بوده است و با توجّه
به تصریح قرآن در خصوص اصل جامعیّت همگان آن را پذیرفتهاند. گرچه دربارة محدودة آن اختلاف
کردهاند. عدّهای قائل به جامعیّت مطلق قرآن شدهاند و نتیجه گرفتهاند که در قرآن تمام آنچه که
میتوان نوعی ادراک و فهم به آن پیدا نمود، وجود دارد، هرچند عقل و درک ما از شناختن آن قاصر
است (ر.ک؛ سیوطی، ۱۳۶۴، ج ۲: ۲۷۵). غزّالی در احیاءالعلوم و زرکشی در البرهان و گروه دیگری
این نظریّه را پذیرفتهاند.