نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: سرگذشت پیامبران

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض سرگذشت پیامبران

    عصر موسی (ع):

    (تولد1571 قبل از میلاد –وفات 1451 قبل از میلادمدت نبوت40سال)
    حضرت موسی پیامبر بزرگ خداوند ملقب به كلیم ا... از پیامبران اولوالعزم بوده و صاحب شریعت كلیمی یا یهودی است او فرزند عمران و صفورا و نوه لاوی از فرزندان یعقوب پیامبر است زمانیكه حضرت یوسف در مصر اقامت گزید و همانجا رحلت نمود موسی در دربار فرعون مصر متولد شد زیرا پدرش از خادمان فرعون بود و از بنی اسرائیل .موسی 120 سال زیست و سرانجام در كوه طور از دنیا رفت قرآن كریم در 420 آیه داستان زندگی حضرت موسی و حوادث دوران ایشان را مشروحا" بیان داشته است اینك شرح ماجرا:
    همانطور كه بیان شد موسی فرزند عمران و صفورا است و زمانی وی متولد شد كه فرعون خوابی را دیده بود كه در آن قتل خود را بدست انسانی از بنی اسرائیل پیش بینی می كرد لذا دستور داد تا هر كودكی را متولد میشود و ذكور است وی را بكشند مادر موسی پس از تولد طفل از ترس وی را در جعبه ایی قرار داد و در آب نیل آنرا رها كرد و دخترش مریم را مامور كرد تا در خفا مسیر طفل را پیگیری كند همسر فرعون(آسیه) كه در كنار نیل نشسته بود جعبه را مشاهده كرد و دستور داد آنرا از آب برگیرند پس از گشودن درب جعبه مشاهده نمود طفلی زیباست او را در بر گرفت و به آغوش فشرد او را فرزندی نبود و بفرعون گفت بیا او را بفرزندی برگزینیم فرعون پذیرفت خواهر موسی شاهد امر بود بدنبال دایه ای گشتند
    سرانجام باراهنمایی مریم مادر موسی ببالین فرزند رسید و موسی با آرامش در دربار فرعون رشد كرد او دیگر جوانی شده بود .روزی دربازار میان دو كس درگیری شد و موسی به حمایت از طرف مظلوم به دیگری مشتی زد كه بالفور نقش بزمین شد موضوع مكتوم ماند بار دیگر در نزاعی بحمایت از مظلوم برخاست آن مرد موسی را شناخت و تصور كرد كه موسی قصد زدن او را دارد و فریاد زد موسی از ترس گریخت و از مصر خارج شد و در شهر مدین با دختران شعیب بر خورد كرد دختران او را نزد پدر بردند قرار شد موسی نزد شعیب شبانی كند و پس از هشت سال دختر شعیب را به همسری بگیرد .پس از گذراندن تعهد و انتخاب همسر تصمیم گرفت بمصر برگردد. در مسیر در بیابان سینا از دور شعله ایی دید به همسرش گفت تو منتظر باش تا بروم آتشی فراهم كنم جون به آن مكان رسید ندائی شنید كه ای موسی من خدای تو هستم این چیست در دست تو؟گفت عصا گفت آن را بیفكن او عصا را انداخت ناگهان تبدیل به ماری بزرگ شد وحشت كرد ندا آمد نترس آنرا بر گیردست برد و گرفت عصا شد آن صدا فرمود دستان خود را به گریبان ببر و چون بیرون آورد چون خورشید می درخشید ندا آمد ای موسی تو به پیامبری مبعوث شده ای بنده من فرعون طغیان كرده است تو ماموریت داری به سوی او بروی و او را هدایت كنی موسی گفت من از او بیمناكم خداوند فرمود نگران نباش برادرت هارون را وزیر تو كردم زبانت را باز و سینه ات را گشاده ساختم اینك روانه شو موسی بسوی مصر روانه شد به پیش فرعون آمد و خود را معرفی كرد و از او خواست تا به خدای یگانه ایمان بیاورد و از ظلم و ستم بمردم و بنی اسرائیل بپرهیزد فرعون گفت چه دلیلی بر این امر داری موسی عصای خود را افكند ناگهان اژدهایی شد و فرعون ترسید و گفت این سحر است و من هم ساحرانی دارم و قرار شد در روز موعود فرعون ساحران خود را جمع كند و با موسی مقابله نمایند در آنروز همه ساحران ریسمانهای خود را افكندند كه به حركت در آمدند كه موسی عصای خود را افكند و همه آنها را بلعید .ساحران پی به حقیقت بردند و به خدای موسی ایمان آوردند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : سرگذشت پیامبران

    فرعون در صددچاره بر امد و تصمیم گرفت كه قوم بنی اسرائیل را نابود سازد موسی بقوم فرمود شبانه آماده سفر شوند و از مصر خارج شوند در پیش رو رودخانه نیل بود كه عبور از آن میسر نبود بنی اسرائیل بموسی گفتند تو ما را به كشتن دادی الان ماموران فرعون درصدد كشتن ما بر میایند خطاب آمد با عصایت به دریا بزن دریا دو نیمه شد و راه برای عبور باز شد بنی اسرائیل از آن گذشته و بدنبال آن لشكریان فرعون و خود او نیز عبور كردندكه دو نیمه دریا بهم متصل شد و همگی را غرق نمود بنی اسرائیل پس از نجات از دست فرعون در صحرای سینا روان بودند روزی بقوم خود گفت من بفرمان الهی مدت 30 روز به میعاد با خدا میروم شما همچنان خدای خود را عبادت كنید مدت 30 روز تمام شد و ده روز دیگر ادامه یافت قوم كه از غیبت موسی نگران شده بودند به سامری پیوستند و گوساله از طلا ساختند و مشغول عبادت آن شدند از خداوند به موسی خطاب آمد كه برگرد كه برخی از قوم تو از دین برگشته اند موسی همراه یارانش بازگشت و مساله گوساله پرستی امت خود را دید ریش برادرش را گرفت و به او پرخاش كرد هارون گفت برادر من تقصیر ندارم آنها قصد داشتند من را نیز بكشند موسی سامری را از آنجا راند و بفرمان خدا دستور داد تا قوم با شمشیرهای آخته بجان هم بیفتند سرانجام با زاری مردم خداوند توبه انان را پذیرفت بنی اسرائیل به دلیل نآفرمانیهای بسیار در بیابان سینا گرفتار دربدری و سرگردانی شدند و موسی در همان دیار از جهان رفت و برای ادامه مسیر خادم و وصی خود یوشع را بسرپرستی قومش برگزید قارون پسرعموی حضرت موسی و از ثروتمندان بنام دوره ایشان بودبلعم باعور دانشمند مستجاب الدعوه ای بود كه در زمان ایشان میزیست و هامان نیز وزیر فرعون بود. در قرآن بیش از هر پیامبر و شخصی از حضرت موسی سخن به میان رفته است بیش از 400 آیه قرآن از زندگی و حوادث تاریخی زمان ایشان سخن بمیان آمده است كتاب آنحضرت تورات است تورات از 5 باب تشكیل شده است كه عبارتند از:سفر پیدایش –سفر خروج-سفرتثنیه -سفرلاویان -سفر اعداد.احكام مدنی و جزایی یهودیان در كتابی بنام تلمود جمع اوری شده است. پس از حضرت موسی پیامبران بسیاری ظهور كردند كه نام برخی از آنها در قرآن مجید آمده است و بعضا" بطور مشروحتری از زندگی آنها سخن بمیان رفته است برخی دیگر در كتابهای عهد عتیق از انها یاد شده است اینك بترتیب به شرح زندگی انان می پردازیم :آیات رامرور میكنیم

    103تا171اعراف-9تا101طه-3تا50قصص-75تا95یونس-40تا93بقره-153تا161نسا-20تا26مائده-5تا17ابراهیم-60تا82كهف-101تا104اسرا-7تا14نمل-35و36فرقان-51تا53مریم-23تا29غآفر-37تا48غآفر-45تا49مومنون-114تا122صافات-10تا68شعرا-15تا26نازعات-46تا56زخرف-17تا36دخان-37تا42ذاریات-124نحل-2تا8اسرا-163اعراف-58بقره-16تا20جاثیه-41تا46قمر-9تا12حاقه-5صف
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : سرگذشت پیامبران

    1-هارون: هارون برادر موسی پیامبری است كه در زمان آنحضرت زیست و وزارت و یاوری آنحضرت را بر عهده داشت او 123 سال زیست و پیش از آنحضرت وفات نمود قرآن كریم طی 73 آیه بخشی از زندگی انحضرت را كه بهمراه موسی بودنند مطرح كرده است هارون برادر بزرگتر موسی بود و موسی در كو طور بهنگام دیدار خدا از او خواست تا برادرش را همراه او سازد و خداوند تقاضای او را اجابت نمود و هارون را به وزارت او برگزید البته او در آنزمان در مصر بود و به محض امدن موسی همراه وی قرار گرفت .در كنار برادرش در خروج از مصر بود و در صحرای سینا در غیاب برادرش قوم را رهبری نمود لیكن قوم از او تبعیت ننمود سرانجام پس از عمری خدمت و پیش از موسی درگذشت.آیات رامرورمیكنیم

    248بقره -25مائده -84انعام -111و122و142و150و151اعراف -75یونس -29و34و42تا48طه- 90تا94طه -45تا49مومنون -35و36فرقان -13تا48شعرا -114تا122صافات 136بقره
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi