نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: لباس روح

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض لباس روح

    لباس روح

    روح امري مجرد است و شكل و قالب خاصي ندارد و به يك معنا بي شكلي، اصل در آن است. چنان كه روح به سبب همين تجرد خويش، بيرون از دايره ذكوريت و انوثيت يعني مرد و زني است. بنابراين تفاوت هايي كه در ظاهر انسان ها يافت مي شود، ارتباطي به روح آدمي ندارد.
    روح براي اين كه در جهان مادي ظهور و بروز يابد، نيازمند چيزي است كه ما از آن به تن و اندام ياد مي كنيم و در عربي از آن به جسم و جسد تعبير مي شود. البته تفاوت هايي ميان جسم و جسد گفته اند. به اين معنا كه جسم به چيزي گفته مي شود كه داراي روح است، هر چند كه روح انساني نباشد و جسد به چيزي گفته مي شود كه داراي روح نيست و جان و روان تهي است. از اين رو به قالب تهي شده آدمي و جان، جسد مي گويند. در حالي كه پيش از مرگ همين تن و بدن را به عنوان جسم مي شناسند.

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    روح آدمي مجرد نيست
    از نظر آموزه هاي قرآني، انسان مركب از روح و ماده است. به اين معنا كه آدمي، موجودي است كه روح الهي به شكل مجرد در او نيست، بلكه در جسم آدمي دميده و نفخ شده است. اين بدان معنا است كه روح آدمي بر خلاف موجودات مجرد، مجرد از جسم و ماده نيست. از آن جايي كه وقتي روح در جسم دميده شود، ديگر روح مجرد نيست و از آن به نفس و در فارسي به روان تعبير مي شود، چنان كه روح مجرد در فارسي به عنوان جان معرفي مي شود. بنابراين، جان آدمي تا زماني كه در كالبد مادي و جسماني و بدن قرار دارد، نفس انساني گفته مي شود و با مرگ و جدايي آن از تن، جان و روح مجرد مي شود. با اين همه جان آدمي هرگز شكل مجردات محض چون فرشتگان نخواهد بود، زيرا همواره در عوالم بالادستي نيز داراي جسم است. با اين تفاوت كه جسم انساني در هر نشئه و عالمي، تفاوت هايي با جسم مادي دنيوي خواهد داشت. به عنوان نمونه در عالم برزخ از جسم لطيف ديگري بهره مند است كه از آن به جسم برزخي ياد مي شود. شايد در خواب هايتان اين جسم لطيف را تجربه كرده باشيد؛ زيرا داراي شكل و مقدار است با تفاوت هايي كه با جسم و عنصر مادي محض عالم دنيوي دارد.
    بنابراين، انسان در همه عوالم، داراي چيزي است كه از آن به شكل، جسم و كالبد و مانند آن تعبير مي شود. اما فرشتگان و ديگر موجودات مجرد اين گونه نيستند. از آن جايي كه جنيان نيز همانند انسان ها از عنصر مادي آتش آفريده شده اند، داراي شكل و كالبد جسماني هستند، با اين تفاوت كه جسم آنان همانند آتش، پاك و لطيف تر از عنصر خاك است.


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تمثل و تجسم يابي فرشتگان


    فرشتگان الهي كه موجودات مجرد محض هستند، از جسم مادي برخوردار نيستند. از اين رو در بي شكلي محض هستند. همين مسئله موجب مي شود تا نيازمند چيزي به نام لباس نباشند. مراد از لباس در اينجا همان قالب و اندامي است كه روح آدمي به عنوان نفس و روان در آن جايي مي گيرد.
    خداوند در آيه 9 سوره انعام مي فرمايد: فرشتگان اگر بخواهند در عالم ماده ظهور و تجلي يابند، نيازمند لباس هستند. اين لباس مي تواند لباسي از عالم برزخي باشد كه از آن به لباس جني مي توان ياد كرد كه لطيفتر از لباس انساني است. در اين صورت سخن از تمثل فرشتگان است؛ زيرا در اين صورت همانند پوشش جنيان بر آدمي ظاهر مي شود. اگر اين گونه فرشتگان ظهور يابند و شكل و قالب بپوشند در آن صورت تنها فردي كه بر او ظهور و تجلي يافته اند قادر به ديدن آنها هستند. خداوند در آيه 17 سوره مريم مي فرمايد: ارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا؛ ما به سوي مريم، روح خودمان را فرستاديم و آن روح براي مردم به شكل بشر كامل تمثل يافت. به اين معنا كه در عالم مثال به شكل انسان كامل براي مردم ظهور يافت. اين عالم مثال همان عالم جنيان است. از اين رو تنها حضرت مريم (س) روح را مي ديد و ديگران از ديدن او ناتوان بودند. خداوند درباره جنيان مي فرمايد: انه يراكم هو و قبيله من حيث لاترونهم»؛ ابليس و هم نژادهايش شما را مي بينند از جايي كه شما آنها را نمي بينيد (اعراف، آيه 27)
    بنابراين، هنگامي كه فرشته اي به صورت بشري كامل تمثل يابد تنها شخصي كه براي او تمثل يافته است، مي تواند او را ببيند. چنان كه اين امر درباره تمثل جبرئيل و روح القدس براي حضرت مريم (س) اتفاق افتاد. البته ديگراني كه داراي چشم برزخي هستند نيز مي توانند تمثل يافته گان را ببينند.
    اما گاه مي شود كه لباسي كه فرشتگان به تن مي كنند از عناصر خاكي است. در اين حالت است كه فرشتگان تجسم مي يابند و اين تجسم آنان آن اندازه خاكي و مادي است كه ديگران حتي كافران مي توانند آنان را ببينند چه برسد انسان هاي پاك و مؤمن. در آيات 24 تا 30 سوره ذاريات سخن از تجسم يابي و لباس مادي و انساني پوشيدن فرشتگان است. اينان به عنوان مهمان بر حضرت ابراهيم (ع) وارد مي شوند و از سوي آن حضرت (ع) پذيرايي مي شوند زيرا چنان شكل مادي و انسان طبيعي گرفته بودند كه براي آن حضرت (ع) نيز غير قابل شناسايي بودند. در اين زمان حضرت ساره (س) زن مؤمن آن حضرت (ع) نيز ايشان را مي بيند و با ايشان سخن مي گويد.
    خداوند همين داستان را در آيات 69 تا 73 سوره هود آورده است و در ادامه همين سوره در آيات 77 تا 81 اين مطلب مورد تأكيد است كه مردم همجنسگراي قوم لوط، فرشتگان را كه به شكل جواناني زيبا و رعنا درآمده بودند، مي ديدند و خواهان بهره مندي جنسي از آنان مي شدند. از اين دسته از آيات مي توان دريافت كه فرشتگان همان گونه كه در عالم برزخ در كالبد مثالي ظاهر مي شوند در عالم ماده خاكي نيز در كالبد جسماني مادي وارد مي شوند. البته اين بدان معنا نخواهد بود كه روح مجرد آنان در اين ماده همانند روح انساني گرفتار شود و تبديل به نفس و روان گردد، بلكه تنها لباس مادي و جسماني مي پوشند.
    خداوند در آيه 9 سوره انعام مي فرمايد: ولو جعلناه ملكا لجعلناه رجلا و للبسنا عليهم ما يلبسون؛ و اگر او را فرشته اي قرار مي داديم (پيامبر را از فرشتگان مي كرديم) حتما او را (به لحاظ تباين جوهره ملكي و بشري و عدم امكان تفاهم و معاشرت آنها) به صورت مردمي درمي آورديم و (قهرا كار را) بر آنها مشتبه مي كرديم (و مي گفتند اين هم بشري است مثل ما) همانند آنكه آنها (حق را به باطل) مشتبه مي كنند.
    به اين معنا كه فرشته اگر بخواهد مردي مانند مردان شود، مي بايست لباس و تشبه انساني داشته باشد و همين تشبه و لباس انساني موجب مي شود كه امر بر مردم مشتبه شود و گمان كنند كه اين فرشته، خود مردي همانند خود آنهاست در حالي كه اين گونه نيست.
    به سخن ديگر، روح مجرد حتي اگر در لباس انساني تجسم يابد، هرگز به معناي تغيير ماهيت نيست بلكه تنها تشبه و تشابه است كه خود عامل سردرگمي بشر مي شود.
    بنابراين، روح مجردي چون فرشتگان مي تواند به اشكال مختلف و در لباس هاي گوناگون در آيد ولي هرگز اين امر موجب محدوديت يا تغيير ماهيت وي نمي شود.



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi